ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 19 خرداد 1390     |     کد : 20694

پنج شنبه 19 خرداد 8 رجب 9 ژوئن

مرگ مأمون عباسي سال 218 قمري.

مرگ مأمون عباسي سال 218 قمري
عبدالله بن هارون الرشيد، معروف به "مأمون" هفتمين خليفه از طايفه بني عباس بود كه بر تخت خلافت تكيه زد و مدتي نسبتا طولاني زمامداري كرد.
پدرش هارون الرشيد، پيش از هلاكت خود سه تن از فرزندان خويش به نام هاي: محمد امين، عبدالله مأمون و قاسم مؤتمن را به ترتيب به جانشيني خويش برگزيد و خود وي در سال 193 قمري در خراسان به هلاكت رسيد.
پس از مرگ وي، فرزندش محمد، معروف به "امين" زمام امور را به دست گرفت و لباس خلافت را بر تن پوشيد.
اما پس از مدتي در صدد عزل مأمون از ولايت عهدي خويش و جايگزيني فرزند خود و تضعيف مأمون و سپاهيان وي كه در خراسان مستقر بودند، برآمد و در اين راه تلاش هايي به عمل آورد.
مأمون كه در شرق عالم اسلام، يعني از همدان تا آخرين نقطه هاي سرزمين خراسان امارت داشت و سپاهي بازمانده از پدرش در اختيار وي بود، از رفتار برادرش نگران و درصدد مقابله به مثل برآمد.
عاقبت دشمني هاي دو برادر، به جنگ تمام عيار و خونيني منجر شد و هزاران نفر از طرفين كشته و زخمي گرديدند و سرانجام سپاهيان مأمون پيروز شده و برادرش امين را به قتل آوردند و شهر بغداد را فتح و بر ساير مناطق تحت حكومت امين، استيلا يافتند و از آن روز، كه مصادف بود با محرم سال 198 قمري، رسما به نام وي خطبه خوانده و از مردم براي وي بيعت گرفتند.
مأمون پس از استيلاي كامل بر تمام مناطق تحت حكومت عباسيان، براي استحكام حكومت خويش و اقتدار خلافت اسلامي، ترفندهاي گوناگوني به عمل آورد. از جمله اين كه در سال 200 قمري، از امام علي بن موسي الرضا(ع) دعوت كرد كه به خراسان رفته و در امر خلافت با وي گفت و گو نمايد.
آن طوري كه از مأمون نقل شده است، وي در نبرد با برادرش امين نذر كرده بود كه در صورت پيروزي بر سپاهيان وي و به چنگ آوردن خلافت اسلامي، قدرت را به شخصي كه افضل آل ابي طالب(ع) باشد، بسپارد.
بدين جهت به درباريان خويش دستور داد كه مقدمات سفر امام رضا(ع) به خراسان را فراهم سازند.
مأمون مي گفت: ما أعلم احداً أفضل من هذا الّرجل علي وجه الأرض؛ من در كره زمين، شخصيتي بالاتر و والاتر از اين مرد (امام رضا(ع) ) نمي شناسم.
وي در اجراي نيت خويش بسيار جدي بود و از مخالفت مخالفان و دشمنان اهل بيت(ع) و سرزنش ريش سفيدان بني عباس، واهمه اي نداشت و سرانجام به مقصود خويش رسيد و امام رضا(ع) را وادار به سفر خراسان نمود.
هنگامي كه آن حضرت وارد خراسان شد، مورد استقبال شايان مردم و درباريان و از جمله خود مأمون قرار گرفت.
مأمون در آغاز به آن حضرت پيشنهاد نمود كه خلافت اسلامي را بر عهده گيرد، ولي امام رضا(ع) كه از نيت هاي مأمون آگاه بود، امتناع نمود. مأمون سپس به وي مقام ولايت عهدي را پيشنهاد كرد و آن حضرت مجددا امتناع نمود، ولي مأمون آن حضرت را محترمانه مجبور به پذيرش كرد.
پس از آن كه امام رضا(ع) ولايت عهدي مأمون را بر عهده گرفت، تلاش زيادي به عمل آورد كه از ستم كاري هاي خلافت و انحرافات خود مأمون به كاهد و در اين راه به موفقيت هاي بزرگي نايل آمد و زمينه گسترش مكتب اهل بيت(ع) و حس عدالت خواهي را در ميان مردم شعله ور نمود. مأمون، فرايند چنين راهي را به سود خود نمي ديد و لذا در صدد شهادت آن حضرت برآمد و در 28 صفر سال 203 قمري وي را مسموم و به شهادت رسانيد.
پس از شهادت آن حضرت، مأمون به بغداد برگشت و از امام محمد تقي(ع) دلجويي نمود و دختر خويش ام الفضل را به عقد آن حضرت درآورد و مقام وي را در بغداد و مدينه گرامي داشت.
مأمون در اواخر عمر خويش، جنگ هاي بزرگي با روميان آغاز كرد و پيروزي هاي عظيمي به دست آورد.
سرانجام در 47 و يا 48 سالگي، در "عين بديدون" كه عرب ها آن را "بذندون" و رومي ها "رقه" مي نامند وفات يافت. وي را پس از مرگش به "طرسوس" كه هم اكنون "طرطوس" مي گويند، واقع در غرب شام و در ساحل درياي مديترانه به خاك سپردند. پس از وي، برادرش ابواسحاق، معروف به معتصم به خلافت رسيد.
درباره تاريخ وفات مأمون، مورخان و سيره نويسان متفقند كه وي در رجب سال 218 قمري درگذشت، ولي درباره روز وفاتش اتفاقي ميان آنان نيست. برخي روز هشتم، برخي روز يازدهم، برخي روز سيزدهم و برخي روز هفدهم رجب را روز درگذشتش مي دانند.
دينوري درباره شخصيت مأمون و ويژگي هاي وي گفت: و كان شهما، بعيد الهمه، أبي النفس، و كان نجم ولد العباس في العلم و الحكمه، و قد كان اخذ من جميع العلوم بقسط، و ضرب فيها بسهم، و هو الذي استخرج كتاب اقليدس من الروم، و أمر بترجمته و تفصيله، و عقد المجالس في خلافته للمناظره في الأديان و المقالات.

درگذشت سيّد اجلّ حسين بن جعفر خوانساري در سال1191هجري قمري
سيّد اجلّ حسين بن جعفر خوانساري عالم بزرگ و روحاني متعهد بدرود حيات گفت. خوانساري عالمي ربّاني و حكيمي فرزانه بود و شاگردان بسياري تربيت كرد كه هريك بعدها دررديف علماي بزرگ عصرخود قرارگرفتند. ازجمله اين بزرگان «بَحرُالعُلوم و ميرزاي قمي» را مي توان نام برد. خوانساري ادعيه اي چون «دعاي ابوحمزه و زيارت عاشورا» را شرح كرده است. همچنين بر«شرح لُمعه و ذخيره محقق خوانساري سبزواري» حاشيه نوشته است.

اقامه نخستين نماز جمعه در حرم حضرت عبد العظيم در سال 1323 هجري شمسي
نخستين نماز جمعه در حرم حضرت عبد العظيم به امامت آيت الله العظمي محمد خالصي زاده در سال 1323 هجري شمسي اقامه شد. نمازگزاران در اين روز به همراه آيت الله خالصي زاده از تهران به سوي شهر ري حركت كردند و پس از پيوستن نمازگزاران شهرري به اين جمعيت در حرم حضرت عبدالعظيم گرد آمدند و به خطبه هاي عبادي، سياسي، نمازگوش فرادادند. خطبه هاي اين نماز روز بعد به صورت مخفيانه در تهران چاپ و منتشر مي شد. پس از چند هفته فرماندار نظامي تهران طي نامه اي به نخست وزير وقت در خواست كرد كه از ادامه برگزاري نماز جمعه در شهر ري جلوگيري به عمل آيد، ولي مقاومت آيت الله خالصي زاده وسايل تبعيد ايشان را به يزد فراهم آورد .


نوشته شده در   پنجشنبه 19 خرداد 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode