ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 11 اسفند 1387     |     کد : 2005

آيين شيطان پرستي

ند متعال در چند آيه قرآن كريم بندگان خود را از پرستش غير خداوند برحذر داشته وفرموده است : « لا تعبدوا الا الله » . اما جمعي از مشركان بودند كه جن را مي پرستيدند و عده‌اي فرشتگان را و برخي شياطين را پرستش مي نمودند . آنان نمي توانستند خدا را از جن تميز دهند وجن را خويشاوند خداي سبحان مي پنداشتند . به نظر مشركين خواندن هر اسمي از اسماء خداوند ، پرستيدن همان اسم است ، يعني پرستيدن ملك و جن كه مظهر آن اسم است . و همان جن و ملك معبود آن عبادت است و تعداد خدايان از همين ريشه گرفته است .

آيين شيطان پرستي

خداوند متعال در چند آيه قرآن كريم بندگان خود را از پرستش غير خداوند برحذر داشته وفرموده است : « لا تعبدوا الا الله » . اما جمعي از مشركان بودند كه جن را مي پرستيدند و عده‌اي فرشتگان را و برخي شياطين را پرستش مي نمودند . آنان نمي توانستند خدا را از جن تميز دهند وجن را خويشاوند خداي سبحان مي پنداشتند . به نظر مشركين خواندن هر اسمي از اسماء خداوند ، پرستيدن همان اسم است ، يعني پرستيدن ملك و جن كه مظهر آن اسم است . و همان جن و ملك معبود آن عبادت است و تعداد خدايان از همين ريشه گرفته است .

دكتر ايزوتسو در كتاب خدا و انسان در قرآن نيز بر اين مطلب كه شياطين و جن‌ها از سالها قبل از اسلام پرستيده    مي‌شده‌اند مهر تأييد زده است . با ظهور اسلام ، فرشتگان ( وجنيان ) عنوان آفريدگان محض پيدا كردند واز اين لحاظ هيچ تفاوتي با موجودات بشري نداشتند و آفرينش آنان براي آن بود كه عبادت خدا كنند و بندگان خاضع و فرمانبردار خدا باشند. هم اكنون نيز عده اي هستند كه در بعضي كشورها شيطان پرست هستند.

عقايد و محل سكونت شيطان پرستان :

باعرض تأسف هنوز هم شيطان پرستي در اين جهان به اصطلاح پيشرفته وجود دارد و طرفدارانش در جاهاي مختلفي از جهان پراكنده اند و بيشتر آنان در كشورهاي اسلامي زندگي مي‌كنند . يزيديان در زمان معاصر ، ابليس را مي پرستند . محل زندگي اكثر آن ها «در ولايت موصل عراق و ناحيه شيخان » كه مهد دولت آشوري بود مي باشد . دسته ديگر «مقيم كردستان و 2 آبادي حوالي حلب و ناحيه سنجار » در 160 كيلومتري موصل و بعضي هم «در ارمنستان و ايروان و اطراف تفليس و قسمتي هم در جنوب ايران » ساكنند . ولي از جهت اينكه يكي از برنامه‌هاي آيين آنها مخفي نگه داشتن مذهب خودشان است ، اطلاعات كافي از ريشه و برنامه دين آن ها در دست نيست .

آثار اديان مختلف در آيين شيطان پرستان :

« اسپروا » مستشرق معروف در مورد اعتقاد يزيديان مي نويسد : آثار اديان مختلف در آيين شيطان پرستان پديدار است! مثلا از آداب بت پرستي ، فقط از پرستش خورشيد و ماه در ذهن آنها باقي است و از آثار ديانت يهود حليت و حرمت بعضي از خوراكيها و از آثار مسيحيت ، خاصه عقايد نسطوري ، غسل تعميد و نان مقدس و زيارت كليسا و صرف شراب در ميان آن ها باقي است و از عناصر اسلامي ، ختنه ، قرباني ، زيارت و كندن كتيبه ها بر قبور موجود است .

دستهاي پنهان وآشكار صهيونيسم وآمريكا در پيدايش شيطان پرستان :

دولت هاي استعمارگر و قدرت هاي استكباري سابقه ننگين و سياهي را در ايجاد و پرورش مذاهب ساختگي و دامن زدن به اختلاف هاي مذهبي و فرقه اي در كشورهاي اسلامي دارند . 85 نفر دختر و پسر جوان مصري در ميان دانشگاه هاي مصر ، سازمان و فرقه اي را جهت تبليغ شيطان پرستي بوجود آورده اند . متهمان تاكيد كرده اند كه در پيدايش شيطان پرستي و افشاندن بذر اين فرقه باطل در مصر ، آمريكا و اسرائيل نقش بزرگي به عهده داشته اند . افكار و عقايد پيروان گروه شيطان پرستان كه بر اساس آنچه تحقيقات نشان داده است ، وابسته به طبقه ثروتمند و مرفه مصر و از آن جمله فرزندان برخي از مسئولان بلند پايه سياسي ، هنرمندان و روزنامه نگاران هستند . عقايد آنان بر اين اساس استوار است كه خداوند به شيطان ظلم كرده و بدون اين كه به او اجازه دفاع از خود بدهد ، او را از بهشت بيرون كرد ، از اين رو بايد او را پرستش كرد . زيرا به گفته آنان او براي پرستش ، شايسته تر از خداست ، چون با شجاعت با خدا مخالفت كرد .

 

مراسم نيايش شيطان پرستان :

اين گروه مراسم و برنامه هاي خاص نيايش دارند كه بارزترين آنها بدين قرار است :

اعضاي اين گروه به گورستانها ومخصوصا به گورستان « كومنولث» شهرك مصر در قاهره مي رفتند و اجساد مردگان را از قبرها بيرون مي آوردند و صليب شكسته و ستاره شش پر داودي يا ستاره پنج پر را در جسد مرده فرو مي كردند و سپس براي تقرب به شيطان دور آن مي گشتند .

همچنين قرباني هايي براي شيطان تقديم مي كردند كه عبارت بود از ذبح گربه ماده يا سگ ، كه پس از كشتن اين حيوانات خون آن ها را به صورت و دستهاي خود مي ماليدند و دور يك دايره مي چرخيدند ، تا شيطان از آن ها راضي شود و اگر حيواني براي قرباني نمي‌يافتند دست خود را زخمي مي كردند تا خون جاري شود ، و سپس خون را به صورت خود مي ماليدند و آنگاه نسخه اي از قرآن را پاره پاره مي كردند و بعد در حالي كه صداي موسيقي مشهور      « راك » نواخته مي شد ، به استقبال مواد مخدر و حشيش مي رفتند .

از ديگر ويژگي ها و اعتقادات اين گروه برگزاري مراسم در روزهاي شنبه كه از نظر يهود مقدس است و همچنين تجاوز به دختران در دو مكان ، يكي در گورستانها و ديگر در ساحل دريا هنگام شب است. آنان معتقدند كه با تجاوز به دختران ، تخم شيطان را در رحم آنان قرار مي دهند .

از علائم اين فرقه ، گردنبندي است به اين شكل : دايره اي درون ستاره اي وارونه به اضافه دو صليب وارونه و ستاره داودي و پوشيدن زيرپوشهايي كه بر روي آن ها ناسزا واهانت به ذات مقدس پروردگار و اديان آسماني نقش بسته است مي باشد .

موسيقي شيطاني

فراماسون ها احياكننده جادوگري و شيطان پرستي در قاره اروپا در قرن شانزدهم ميلادي هستند.

در دهه 1960 م شيطان پرستي توسط سرمايه داران يهود مورد حمايت قرار گرفت و چند گروه شيطان پرست در انگلستان و ايالات متحده آمريكا به وجود آمد كه معروف ترين آن ها تشكيل «كليساي شيطان» در شهر سان فرانسيسكو مي باشد. امروز ديگر صليب هاي وارونه، ستاره پنج پر، 666، صورتهاي نقاشي شده، ماسك هاي حيوانات درنده شاخ دار، برهنه پوشي... تنها نشانه ها و سمبل هاي شيطان پرستي نيست.

عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان بايد ديد. شيطان پرست ها موظفند هميشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسيح و ساير مقدسات اعلام كنند.

استفاده از موسيقي مهمترين ابزار اين فرقه در جهت تبليغ عقايد خود و نيز تحت تأثير قرار دادن جوامع به خصوص قشر جوان است. گاه اين گروه ها خود اذعان مي كنند كه شيطان پرست هستند و گاه برخي از آنان اين ادعا را نكرده ولي به تضعيف بنيان هاي ارزشي و ديني دیگران و تبليغ افعال شيطاني مي پردازند

با توجه به وفور موسيقي هاي مبلغ اين گروه ها و رويكرد برخي جوانان به اين نوع موسيقي ها و حتي چاپ كتاب حاوي متن اين موسيقي ها و سرمايه گذاري زياد دشمن در اين باره بررسي و تحقيق پيرامون اين موضوع و اطلاع رساني و آگاهي سازي افكار عمومي امري ضروري به نظر مي رسد.

سعي مي شود در اين بخش به بررسي برخي از اين موسيقي هاي شيطاني و شيطان پرستي تا حد ممکن به گونه اي که ترويج فساد و تبليغ اين گروه ها نشده و تا حد مورد نياز جهت اطلاع رساني و آگاهي شما مخاطب محترم، پرداخته شود.

1 - موسيقي رپ

تاريخچه:

«RAP، فرهنگي كه خصوصا به جوانان سياه و اقشار تحتاني در جوامع غرب تعلق دارد، از آمريكا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تأثير قرار داده است موسيقي RAP از تكامل اشكال ديگري از موسيقي سياهان در محله‌هاي فقيرنشين برانكس نيويورك و تا حدودي هارلم شكل گرفته است. اين محلات، نقطه تمركز گروههائي از سياهان است كه سالها پيش تحت شرايط فلاكت بار اقتصادي مجبور به مهاجرت از ايالات جنوبي به شهرهاي بزرگ نظير نيويورك شدند.

اواخر دهه 1960، وقتي كه آمريكا زير ضربه مبارزات انقلابي در كشورهاي تحت سلطه اش، خصوصا ويتنام، قرار داشت و انقلاب چين نيز بر شورشگران و انقلابيون در ايالات متحده تاثير نهاده بود در شهرهاي بزرگ آمريكا تضادهاي طبقاتي ميان سياه با بورژوازي امپرياليستي و پايه هاي اجتماعيش حدت و شدتي فوق العاده يافته بود. بين محلات  فقير نشين سياه با ساير نقاط شهر نيويورك، چيزي شبيه به خط مرزي وجود داشت. خط مرزي شاهد درگيري ميان دسته هاي متشكل سفيدهاي نژاد پرست و پليس از يكطرف با گروه هاي بزرگ و متشكل جوانان سياه بود. گروه هاي RAP از دل همين تشكلات شورشي سياه شكل گرفت.

در اينجا قسمتي از نخستين ترانه RAP اعتراضي كه از معروفيتي بين المللي برخوردار گشته و "پيام" نام دارد را مي خوانيم. اين ترانه از آثار "گرند مستر فلش" و گروه "فوريوس فايو" است. اين ترانه حكايت شرايط نابسامان طبقه هاي فقير نشين جامعه است:

 دستم را بروي اسلحه ام مي فشارم، چرا كه قصد جانم را كرده اند مرا هل ندهيد، ديگر جان به لبم رسيده مي كوشم به سيم آخر نزنم اينجا درست مثل يك جنگل است و بعضي وقتها تعجب مي كنم كه چگونه مي توان جان سالم بدر برد»

در همان سالهاي نخستين شكل گيري رپ با دخالت قدرتمندان، هدفهاي سياسي و اجتماعي گروه هاي سياهپوست، دستخوش نوعي تحريف گرديده و در نتيجه به ابزاري در دست سياستمداران و صيهيونيسم تبديل شدند.

در طول مدتيكه رپ شكل مي گرفت، عناوين مختلفي از اين نوع موسيقي توسط موزيسين ها بوجود آمد كه با پيوستن خوانندگان معروفي به اين گروه موسيقي رپ طرفداران زيادي را به خود جلب و جذب نمود.

رپ نسبت به گروههاي ديگر طرفداران بيشتري دارد و جوانان علاقمند به موسيقي آن گوش مي دهند و براساس مدلهايي كه به آن ها القاء مي شود، لباس مي پوشند و آرايشهاي ظاهري رپ را برمي گزينند.

شلوارهايي كه پاچه گشاد آن بر روي زمين كشيده مشود، مانتوهايي با آستين هاي بلند، موهاي روغن زده و چسبيده بر سر، عينك هاي دودي با قالب فلزي، خط ريش پايين تر از گوش پسران و روسريهاي كوچك و معمولا سفيد رنگ دختران، ويژگي ظاهري گروه رپ است.»

برخي از گروه‌هاي زير مجموعه رپ عبارتند از:

1 - BASE OF ASE: در سبك موسيقي پاپ از سال 1988 در آمريكا و اروپا برنامه اجرا مي كردند. اعضاي اين گروه چهار خواننده سياهپوست هستند كه عموما محور اشعارشان پيرامون عشق و روابط آزاد غيراخلاقي ميباشد.

2 - BLACK THE OF KIDS NEW: از سال 1987 برنامه اجرا مي كنند، آهنگهاي آن ها بسيار تند و با مضاميني درباره عشق و زندگي اجرا مي شوند. خوانندگاني بنامهاي كوئين و جيمي به همراه دو سياه پوست ديگر كه همگي هم جنس باز هستند عضو اين گروه مي باشند

ب - موسيقي متال:

موسيقي متال داراي زير مجموعه هاي زيادي است كه برخي از آنان جز مهمترين گروههاي شيطان پرست محسوب مي شوند مانند هوي متال و بلك متال و….Metal Black

بلك متال در نروژ از زماني پديد آمد كه نئو وايكينگ‌هاي نروژ در جستجوي راه و وسيله‌اي براي نابود كردن مسيحيت در نروژ و بعد در تمام دنيا بودند و در اين راه انسان هاي بسياري را كشتند و كليساهاي زيادي را آتش زدند، بلك متال را تا نهايت نواختند تا شايد خداي تاريكي ها باز گردد. موسيقي كه سخن از دنياي تاريك سرد و بي روح را بيان      مي‌كند سبكي مملو از خشونت مرگ و كشتار (METAL DEATH). مرگ، يگانه حقيقتي است كه راه فراري از آن نيست. ايده مرگ در نزد شيطان پرستان به دو دسته بسيار عمده تقسيم مي شوند:

- دسته اول كساني كه خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجيح مي دهند.

- دسته دوم كساني كه منكر مرگ مي شوند و بر اين گمانند كه پرستش شيطان كفايت مي كند تا او آنان را از چنگال مرگ رهائي بخشد و عمري جاودان نصيب آنان گرداند. دسته اول خطرناكترند زيرا آگاهانه به جنگي نامقدس در برابر خداوند روي مي آورند. جنگي كه مي دانند در آخر به شعله هاي آتش ختم مي شود. آنان گناه را زينت دروني انسان تصور مي كنند. به مرحله اي مي رسند كه ديگر گناه براي زندگي آنان از آب و نان نيز ضروري تر مي شود تا درجه اي كه ديگر چيزي به جز گناه نمي بينند؛ گناه، گناه، گناه. به هر گناهي دست مي زنند. ربا، قتل، دروغ، تهمت، دزدي، شرب خمر، هتاكي به مقدسات و مومنين، اعمال منافي عفت.

 تعداد زياد ديگری از سبك‌های متال وجود دارد كه هر كدام داراي خصوصيات خاص خود هستند اما وجه اشتراك بسياري از آنان عبارت است از رواج خشونت و فحشا.

توماس فردمن تحليلگر سياسي آمريكا مي گويد:

«جنگ با اين دشمن(اسلام) با ارتش ممكن نيست؛ بلكه بايد در مدارس، مساجد و كليسا ها و معابد به رويارويي با آن پرداخت و در اين راه، جز با همكاري روحانيون،كشيشان و راهبان نمي توان به پيروزي دست يافت.»

ملاحظه:

يک روز رپ امروز متال و به زودي متال در حال انقراض و گروههاي ديگري در حال شکل گيري است و همه و همه براي تحقق گفته توماس فردمن امريکايي و رسيدن به اهداف و اقراض شيطاني آن هاست.

يوفر - «الوهيم»

بعد از دهه 1950 م با تأليف رمان و توليد فيلم درباره ي بشقاب پرنده هاي افسانه اي در ايالات متحده آمريكا و انگلستان، چند گروه غيرمتداول مذهبي كه اين افسانه را به شكل مذهب ترويج مي كردند، در اين كشورها به وجود آمدند. اعضاي اين گروه ها را سفيدپوستان تشكيل مي دهند و خود را «اخوت بزرگ سفيدپوستان» مي نامند. رهبران اين گروه ها ادعا مي كنند كه با افراد ماوراي زمين در ارتباط‌اند و اعتقاد دارند انسان هاي ماوراي زمين از انسان موجود در زمين برتر مي باشند و انسان روي زمين توسط نژاد برتر ماوراي زمين به نام «الوهيم» خلق شده اند. اين گروه ها اين موضوع را ترويج مي كنند كه انسان به سبب كنار گذاشتن تمامي اعتقادات ديني و بهره وري از لذات جنسي     مي‌تواند به كمال برسد و از اين رو آن‌ها به شدت طرفدار «شبيه سازي انسان» هستند؛ موضوعي كه توسط تمامي اديان و سازمان هاي بين المللي شديدا محكوم شده است.

گفتني است «الوهيم» يكي از نام هاي خداوند سامي است و مركز فعال ترين گروه يوفر معروف به رايل در فلسطين اشغالي واقع شده است. اين گروه معتقد است 144000 عضو تكامل يافته آن ها بر دنيا حكومت خواهند نمود.

در سال 1994، 1995 و 1997 م در كشورهاي كانادا و سوئيس تعدادي از پيروان گروه «معبد خورشيد» براي انتقال به سياره خيالي خود دست به خودكشي دسته جمعي زدند. اعضاي اين گروه خود را «نائت تيمپلر» در عصر حاضر         مي‌دانند.

در روز 22 مارس 1997 م، 39 نفر از اعضاي يكي ديگر از گروه هاي يوفر به نام «باب بهشت» در كاليفرنيا دست به خودكشي زدند تا با كمك بشقاب پرنده به جهان ديگر منتقل شوند. در سال هاي اخير نيز توليدكنندگان اصلي فيلم در هاليوود ـ كه يهودي و طرفدار رژيم صهيونيستي هستند ـ چند فيلم و مجموعه ي تلويزيوني را درباره ي «جنگ دنياها» و «جنگ ستارگان» توليد كردند كه در آن ها علاوه بر ترويج اعتقادات افسانه اي يوفر، برتري سفيدپوستان و قدرت نظامي ايالات متحده آمريكا را به نمايش گذاشتند.

گروه bathory

اين گروه از گروههاي بلک متال با موسيقي سرد، خشک و تاريک که نشأت گرفته از رسوم و عقايد خشک اسکانديناوي به همراه اشعاري که بيشتر بر پايه وطن پرستي ، دفاع از عقايد و رسوم اجدادشان وايکينگ ها و      شيطان پرستي مي باشد.

گروه bathory در سال 1983 توسط quorthon که گيتاريست   گروه محلي پانک بود در شهر استکهلم سوئدپايه ريزي شد. نام bathory برگرفته از اسم اليزابت باتوري ملکه خونخوار انگليس است.

Quorthon:

پايه گزار اين گروه شيطاني که در آن زمان فقط 15 سال داشت با حمايت کمپاني هاي بزرگ بين المللي اقدام به نواختن و ضبط آهنگ هايي با مضامين شيطان پرستي نموده و آلبوم هاي مختلفي را ارائه داده است. Quorthon در مصاحبه اي عقايد خود را چنين بيان مي کند.

«ساخته هاي من همه از اپرا الهام مي گرفت ولي در کنار آن‌ها عقايد شيطاني هم اضافه مي شد. البته من يک  شيطان پرست نبودم ولي هميشه دوست داشتم طبق عقايد شيطان پرستي آهنگ بسازم و شايد دليل اصلي نفرت من از مسيحيان و مبارزه با آنان به خاطر ظلمي که به اجداد ما وايکينگ ها کرده اند باشد.»

گروه Immortal

گروه بلک متال نروژي Immortal در سال 1990 توسط Abbath پايه گذاري شد. اين گروه پيش از اين به طور غير رسمي با نام "Amputation" فعاليت مي کرد. تمام فکر، ايده و تصور کلي حاکم بر گروه، بر مبناي کلمه‌ي «بلاشیرخ» (Blashyrkh) پايه گذاري شده بود. Blashyrkh نام سرزمين هاي خاص ذهني بود که Demonaz و Abbath در ذهن خود ساخته بودند در واقع Blashyrkh قلمروي افسانه اي براي شياطين بود با سرشت شوم و ترسناک و سرزميني با طبيعتي سرد و کولاک. اين گروه به وسيله ي لبل فرانسوي "Records Listenable" و"Productions Osmose"حمايت شد، و آهنگ هاي مختلفي ساخت.

"Black in Damned" آلبومي حيوان‌صفت و وحشيانه‌تر در مقايسه با آلبوم‌هاي قبل اين گروه است که با کمک کمپاني Osmose ساخته شد و پس از اين با حمايت کمپاني آلماني Blast Nuclear براي يک آلبوم جهاني اقدام کردند.

 

گروه NORTT

موسيقي پر از ابهام و وحشت، معتقد به تباهى و فساد در نفسي پر از نفرت از مرگ به تاريکي رسيد .

اشعار Nortt توسط خودش نوشته شده و بر پايه عقايد نهيليسم و انارشيسم (ضد انساني) شکل مي گيرد.        موزيک‌هاي Nortt مملو از يأس از زندگي است. بعضي از آلبوم هاي Nortt بقدري مخرب و ضد بشري است که بعضا شکايت چندين موسسه و کليساي مذهبي دانمارک (اين کشور ضد دين را) به دنبال داشته است و عمدتا    کمپاني هاي آمريکايي مثل: (label American Nortt) حامي و پشتيبان اين گروه مي باشند.

ملاحظه:

ردپاي آمريکا و صهيونيسم در بسياري از کمپاني هاي حامي و پشتيبان گروه هاي شيطاني گاه علني و گاه غير علني ديده مي شود، آيا نمي شود برداشت کرد صحنه گردان اصلي اين گروه ها صهيونيست ها و آمريکايي ها هستند، به راستي صهيونيست ها و آمريکايي به دنبال چه هستند که اين همه هزينه مي کنند؟

گروه Sovereign

درسال 1993 دو عضو گروه "Shadowed" تصميم گرفتند تا يك گروه بلك متال در شهر Lappeenranta در كشور فلاند به راه بيندازند... با افزايش اعضاي گروه، Horna به وجود آمد...

سال 1997 اولين آلبوم كامل گروه به نام Hiidentorni با سرمايه گذاري شركت Solistitium بيرون آمد.

اواخر سال 1997 دومين آلبوم گروه به نام Nousua Yhdeks?n Kohti با سرمايه گذاري شركت Solistitium ارائه شد.

سال 1998 سومين آلبوم گروه به نام Maille Haudankylmyyden با سرمايه گذاري شركت Solistitium

نوع خواندن و نواختن اين گروه جنون آميز خشم و وحشت در آهنگهاي اين گروه موج مي زند.

اين گروه در سال هاي 1999 و 2001 و 2003 با سرمايه گذاري شرکت هاي مختلف البوم هاي ديگري به بازارعرضه مي کند.

ملاحظه:

عمدتا اين گروه ها با سرمايه گذاري و حمايت شرکت هاي بزرگ تقويت شده و پشتيباني مي شوند

آيا براستي اين شرکت ها هدفي غير از کسب درآمد را دنبال مي کنند!!؟

آيا براستي تشکيل دهندگان اين گروهها با زيچه کارتلها و تراست هاي بين المللي نشده اند؟

آيا حاميان و سرمايه گذاران بزرگ اين گروهها توليدات آن ها را که ترويج خشونت و بي بندباري مي کند را در منازل خود نيز استفاده مي کنند؟

بدون شک چنين نيست آنچه که در نگاه اول به ذهن مي رسد کسب درآمد و تاراج اموال بين المللي به هر قيمت حتي با فنا کردن هزاران هزار بلکه ميليون ها نفر انسان است.

لاويان و فرقه هاي شيطاني

- اين خصوصيت اخلاقي همان است كه ما در فرهنگ اسلامي به عنوان مختصات شيطاني مي شناسيم. عملكرد شيطاني همين است.

نقش اسطوره هاي ديني و تاريخي در زرسالاري يهودي بسيار مؤثر است و فرهنگ جديد آن ها را شكل مي دهد. يك نمونه همان اسطوره استر و مردخاي است. تقريبا مي توان گفت تمام عملكردهايي را كه شيطاني مي ناميم بر يك اسطوره مبتني است و به وسيله آن توجيه مي شود. در زمينه ترويج هرج و مرج جنسي، كه در عهد عتيق موارد آن را فراوان و عجيب مي توانيم پيدا كنيم و با توجه به اين كه اين متون به عنوان" كتاب مقدس" شناخته مي شود طبعا اين موارد سرمشق قرار مي گيرد. اين اسطوره هاي شيطاني از مهاجرت حضرت ابراهيم (ع) از وطن ايشان، شهر اور (واقع در جنوب بين النهرين)، به مصر شروع مي شود. طبق مندرجات اين "كتاب مقدس" ، زماني كه ابراهيم و همسرش، سارا، به مصر مي رسند براي فرعون خبر مي برند كه يك زن بسيار زيبا همراه ابراهيم است. و ابراهيم هم براي اينكه زيبايي سارا برايش "خيريت شود" او را به عنوان خواهر خود معرفي مي كند و از اين طريق صاحب ثروت فراواني مي شود كه منبع اوليه ثروت بني اسرائيل است. مطالبي كه عرض شد عين فقرات "سفر پيدايش" است. از اين موارد بسيار زياد است. تعمق در اين موارد ثابت مي كند كه افرادي نسبت به يكتا پرستي و دين حضرت موسي (ع) عناد عجيبي

داشته اند و به دستكاري در اين متون پرداخته اند و اسطوره هاي شيطاني را وارد آن كرده اند. مي دانيم كه طبق تعاليم عهد عتيق قبيله لاوي (لوي) در ميان بني اسرائيل سمت كاهني دارد و اصولا يك كتاب مخصوص آن ها نوشته شده به نام "سفر لاويان". امروزه برخي از محققين تاريخ اديان معتقدند كه اين طبقه لاويان در اصل مصري بودند كه در ميان بني اسرائيل نفوذ كردند و خاندان هاي كاهنان (لاويان) را ايجاد نمودند. يكي از دلايلي كه براي اثبات اين نظر اقامه مي شود رواج نام هاي مصري در ميان لاويان است.

اگر در تاريخ يهوديت تعمق كنيم، متوجه مي شويم كه خاندان هاي لاوي (لوي) تا امروز نقش عجيبي داشته اند. شاخه اي از اين خاندان ها نام لوي يا لاوي را بر خود دارند و بعضي با نام كوهن يا كاهن و اسامي شبيه به اين شناخته مي شوند. يكي از تاريخچه هاي 800 ساله مدون براي خاندان لاوي نشان مي دهد كه از قرن سيزدهم ميلادي در اسپانيا شروع مي شود و تا امروز ادامه مي يابد. اولين فرد سرشناس در اين تاريخچه تودروس ابولافي است كه رئيس و خاخام يهوديان كاستيل و لئون بود د يهوديان او را از خاندان سلطنتي يهود مي دانستند. اين خانواده در طول قرون بعد نقش بسيار مهمي در جنگ هاي صليبي اسپانيا به سود حكمرانان شمال اسپانيا و عليه مسلمانان ايفا كرد و از همان قرن سيزدهم با فرقه شهسواران معبد رابطه نزديك داشت. و همين خاندان لاوي بود كه طريقت رازآميز تصوف يهودي به نام كابالا را ايجاد كرد. در كتاب زرسالاران به طور مشروح درباره طريقت كابالا و كاركردهاي سياسي و تأثيرات بزرگ آن بحث شده و نشان داده شده است كه از اين سرچشمه كاباليستي در طول قرون بعد فرقه هاي رازآميز و پنهان فراواني بيرون آمده كه فراماسوري يكي از آن ها ست. در طي اين قرون اعضاي خاندان لاوي (لوي) هميشه فرقه سازان بزرگي بوده اند. يك نمونه ناتان غزه اي است كه در قرن هفدهم ادعاي پيامبري مي كرد و در ايجاد موج جديد الاسلامي شابتاي زوي و تأسيس فرقه دونمه بسيار مؤثر بود. ناتان از خانواده لوي بود و نظريه پرداز شابتاي زوي محسوب مي شد. دونمه ها يهوديان جديدالاسلام بودند كه يك فرقه مخفي ايجاد كردند و نقش مهمي در فروپاشي دولت عثماني و تأسيس جمهوري تركيه ايفا نمودند. ناتان غزه اي به پيروانش مي گفت كه مسلمان شدن شابتاي زوي يك مأموريت مسيحايي است مشابه با مأموريت جاسوسي كه به درون سپاه دشمن اعزام شده براي تسخير آن از درون. به اين دليل است كه منابع يهودي مكتب جديدالاسلامي شابتاي زوي و ناتان غزه اي را "ارتداد رازگونه" مي خوانند يعني آن گونه ارتداد از دين يهود كه راز و رمزي در آن نهفته است. كمال آتاتورك به يكي از خاندان هاي دونمه تعلق داشت. اين نقش فرقه سازي امروز هم ادامه دارد. در سال هاي اخير فرقه اي تأسيس كرده اند به نام "كليساي شيطان". بنيانگذار و رهبر اين فرقه يك يهودي از خاندان لوي به نام آنتون لاوي است.

در اين گونه فرقه ها مناسك جنسي جايگاه خاصي دارد. اين تهمت نيست، عين واقعيت است. منابع معتبر از رواج هرج و مرج جنسي و مناسك جنسي در فرقه دونمه سخن مي گويند. فرانكيست ها هم كاملا بي پروا مناسك جنسي خود را اجرا مي كردند. اين فرقه را يعقوب فرانك تأسيس كرد و نقشي مشابه با فرقه دونمه در اروپاي شرقي و مركزي داشت. در كليساي شيطان آنتوان لاوي نيز مناسك جنسي جايگاه خاصي دارد. اگر توجه كنيم مي بينيم همان مناسكي كه زماني به طور مخفي به وسيله كمپاني هايي كه به وسيله زرسالاران يهودي ايجاد شده و از طريق گروه هايي مثل "متاليكا" در سطح عموم رواج داده مي شود و توده وسيعي از جوانان را به خود جلب مي كند. مي دانيم كه گروه متاليكا رسما خود را شيطان پرست مي داند.

------------------------------

منبع: اسطوره ها و بنيان هاي انديشه سياسي يهود

شيطان پرستان لاويي

اين نوع از شيطان پرستي بر مبناي فلسفه آنتوآن لاوي که در کتاب "انجيل شيطان" و ديگر آثارش آمده است تشکيل شده است. لاوي موسس کليساي شيطان (1966) بود و تحت تاثير نوشته هاي فردريک نيچه، آليستر کرالي، اين رند، مارک د سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، امبروس بيرس، مارک تواين و بسياري ديگر بوده است. "شيطان" در نظر لاوي موجودي مثبت بوده در حالي که تعاليم خداجويانه کليساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادي نيز اعتنايي نداشت.

يک شيطان پرست لاويي، خود را خداي خود مي داند، آيين مذهبي اين گروه از شيطان پرستان بيشتر شبيه به فلسفه ميجيک کراولي با ديدي جلوبرنده به سمت شيطان پرستي است. يک شيطان پرست لاويي مدعي آن است که کساني که خودشان را با شيطان پرستي هم رديف مي دانند نبايد به طرز فکر گروهي خواص وفادار باشند و آن ها را از لحاظ اخلاقي قبول نداشته باشند. و در ازاي آن گرايشات انفرادي داشته باشند و من تبع بايد به طور دائمي يک سر و گردن بالاتر از کساني باشند که خود را از لحاظ اخلاقي، قوي مي دانند. و در بشر دوستي ]گمراه[ خود، بدون تامل عمل کنند.

-------------------------

منبع: www.aftab.ir

جامعه روشنايي درون

در قرن بيستم در انگلستان گروه هاي ديگري به نام «جامعه روشنايي درون» به وجود آمدند كه عرفان واقعي را حداكثر بهره مند شدن از لذات جنسي و مادي مي دانستند و اعتقاد داشتند در بهره مندي از هر گونه لذت جنسي و مادي هيچ گونه ملامت روحي و ندامت نبايد در شخص به وجود آيد.

در ايالات متحده آمريكا با حمايت فراماسون ها گروه هاي جديد با عنوان «مشركان جديد» به وجود آمده است كه اعتقادات و سنت هاي بوميان قاره آمريكا را با اعتقادات و مراسم عبادي كاهنان جادوگر اقوام سلتي تلفيق نموده اند. اين گروه ها در ايالات متحده آمريكا در سال 1991 م «فدراسيون جهاني مشركان» را به وجود آورده اند و مراسم عبادي آن ها شامل پرستش خدايان زن است كه ابتذال جنسي را در پي دارد.

--------------------------------

www.bashgah.net

منبع: نشريه ي بنياد پژوهشي آستان قدس، شماره هاي 84 و 85

گروه هپي ها

دهه 1960 م را در جوامع غربي دهه ي هپي (اباحي گري) مي نامند و از اوائل دهه 1970 م بيشتر اعضاي سابق "هپي ها" ـ كه به دليل اباحي گري و تضعيف روابط خانوادگي در جوامع غربي از جامعه گسسته بودند ـ عضو گروه هاي نوظهور گرديدند و با عضو شدن در اين گروه ها احساس عضويت در يك خانواده ي مصنوعي پيدا كردند. به جز اين ها افرادي كه مبتلا به شرابخواري و استفاده از مواد مخدر و سرخورده از زندگي خانوادگي و محصول خانواده هاي متلاشي شده طلاق هستند، عضو اين گروه هاي غيرمتداول مي شوند.

از ويژگي هاي اين گروه ها آن است كه رهبران شان اين عقيده را ترويج مي نمايند كه پيروان آن ها از ارتكاب گناه و خلاف نبايد در خود هيچ گونه احساس حقارت و ندامت كنند و براي جذب جوانان در رده بندي تشكيلاتي گروه از زنان بهره مي گيرند. در جوامع غربي، زن در رسانه هاي عمومي براي فروش كالا به عنوان يك ابزار استفاده مي شود و گروه هاي غير متداول هم براي جذب جوانان از وجود زن استفاده مي نمايند. بعضي از اين گروه ها ـ كه فقط جادوگري را ترويج مي كنند ـ اكثر زناني را كه طرفدار نظريه ي فمينيسم مي باشند در اين گروه هاي خود جذب مي نمايند و اين گروه ها را (زنان جادوگر) مي نامند و عمل جادوگري براي زنان را فمينيسم معنوي مي نامند. در غرب پيروان اين گروه جادوگري را ويكا هم مي نامند كه توسط يك نويسنده انگليسي به نام جرالد گارنر (1964 ـ 1884 م) در اواخر دهه 1940م ترويج گرديد. وي يك فراماسون بود و در موضوع جادوگري دو كتاب با عنوان جادوگري امروز و كتاب سايه ها را تأليف نمود. فراماسون ها براي مبارزه با دين هميشه از خرافات به عنوان جنبه هاي معنوي ترويج نموده اند و در اين زمينه «باشگاه آتش جهنم» را در قرن هيجدهم ميلادي در سراسر انگلستان تأسيس

كرده بودند كه در آن، اعمال منافي عفت توسط اعضاي آن صورت مي گرفت.

----------------------------------

منبع: نشريه ي بنياد پژوهشي آستان قدس، شماره هاي 84 و 85

www.bashgah.net

گروه metal heavy

هوي متال در اواسط دهه 70 پس از نفوذها هاردراک انگليسي به آمريکا شکل گرفت و در واقع همان (هاردراک) ولي با سليقه آمريکايي مي باشد که با اضافه کردن شعرهاي اعتراض آميز، هوي متال به وجود آمد، متال نه تنها به صورت يک موسيقي بلکه به عنوان يک وسيله جهت بيان اعتراض هاي افراد با مقاصد سياسي، اجتماعي، مذهبي و ... در آمد. از اين گروه حدود 16 گروه ديگر منشعب شد که تماما انگليسي و هر کدام زير شاخه هايي نيز دارند که مجموعا به متاليست ها معروف شده اندکه از ذکر نام و توضيحات آن ها به جهت تبليغ نشدن آن ها مي شود .

دث متال يکي از اين گروه ها است که داراي موسيقي بسيار شديد مي باشد، در آن سعي بر نشان دادن جنبه هاي مرگ، درد و وحشت دارد و موسيقي که اشعار حزن انگيز آن با صداي بلند و خشن ادا مي شود.

گوتيک متال يکي ديگر از اين گروه ها است با جوي سرد و غم انگيز د رموسيقي خود و فضايي ملودرام و غمناک با تم هاي عاشقانه مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ را مطرح نموده و عمدتا عناصر داستان هاي کهن اروپايي مانند، جادوگران، خون آشام ها، اژدها و ... استفاده مي کند.

ملاحظه:

ساده انديشي نيست اگر فکر کنيم بوجود آمدن چنين تشکيلات و گروه هايي آنهم در کشور هاي آمريکا و انگليس تصادفي و بدون برنامه ريزي و سازماندهي و حمايت حکومت ها و سازمان هاي جاسوسي بوده است.

و باز ساده انديشي نيست اگر فکر کنيم اين گروه هاي پيچ در پيچ بدون اهداف و اقراض سياسي و صرفا جهت ترويج يک سبک موسيقي بوجود آمده اند. بدون شک اين همه سرمايه گذاري و حمايت بدون هدف و چشم انتظاري نخواهد بود... کمي تأمل نياز دارد.

 

درآمدي بر فيلم هاي شيطاني

1 - شيطان وجود دارد

اين جمله همانقدر كه صحيح است، مي تواند گمراه كننده نيز باشد. اساسا شيطان كيست و وجود او چگونه است؟

آيا او وجود مطلق دارد يا دستخوش نوعي صيرورت و سنت تاريخي است. اساسا فهم مفاهيم غيبي و ظهورات آن ها از جن و فرشته و شيطان گرفته تا معجزات و عذاب ها ممكن نيست مگر آنكه آن ها را در بستر ربوبيت حضرت حق بر جريان و حركت تاريخ ببينيم. تأملي اندك بر تحول و تطورات تاريخي روشن مي سازد كه ظهور مفاهيم غيبي از ابتداي تاريخ به صورت كاملا معناداري به مرور كاهش مي يابد كه سير معجزات و عذاب ها روشن ترين وجه آن است. از معجزات حضرت نوح(ع) و موسي(ع) كه سيل عالم گير و شكافتن رود نيل و يدنوراني و... است، به شفاي مريضان و نهايتا به يك كتاب (قرآن) به عنوان آخرين معجزه تاريخ انبيا مي رسيم و از سنگ شدن و مسخ شدن انسان ها به صورت خوك و ميمون به عصري مي رسيم كه پيامبرش هيچگاه نفرين نمي كند و اگر نفريني هم وجود دارد اثرش خارج از روابط طبيعي عالم شهود نيست.

در روايات نيز آمده است كه شياطين تا قبل از بعثت حضرت عيسي تا آسمان هفتم بالا مي رفتند و استراق سمع مي كردند. همين كه آن بزرگوار مبعوث شد، حركت آن ها از آسمان چهارم به بالا ممنوع شد و سپس وقتي پيامبر گرامي اسلام(ص) مبعوث شد از همه آسمان ها ممنوع گرديدند و هدف تيرهاي شهاب قرار گرفتند (به نقل از ترجمه تفسير الميزان، جلد 1 صفحه 216) اين را اضافه كنيد به حذف جنيان از مراوده و دخالت در امور انسان ها بويژه در عصر قرآن باز اضافه كنيد اين را كه بزرگترين گناهان كه بعضا در مقياس جوامع بزرگ اتفاق مي افتد ولي هيچ كس ظاهرا نه خوك مي شود و نه ميمون و نه سنگ مي شود و نه سنگ از آسمان مي بارد، نه يأجوج و مأجوجي مي آيند نه هاروت و ماروتي فرستاده مي شوند.

اين ها به معناي حذف عوالم ملكوتي نيست بلكه به معناي سعه صدر در كفر و ايمان است و نشان از مرحله جديدي از تربيت انسان در بستر سنتهاي الهي است كه تقدير انسان را در ابعاد عقلاني و روحاني مي جويد. شايد با همين رويكرد است كه برخي انديشه ورزان شيعي تاريخ را به 3 دوره عين (قبل از بعثت)، عقل (از بعثت تا ظهور) و روح (بعداز ظهور) تقسيم كرده اند. انسان دوره عينيات نيازمند كمك بيشتر و دستگيري بيشتري بوده است و لذا براي هدايت او مفاهيم غيبي اعم از شيطاني و الهي به صورت عيني و شهودي تجلي مي كرده اند. تا به امروز مي رسيم كه "عصر غيبت" به مفهوم عام براي همه تاريخ و بشريت و به معناي خاص در قلمرو حيات شيعي است.

اين مقدمه بيان شد تا مقداري روشن شود كه تاريخ بويژه در مورد ظهورات عوالم غيبي هيچگاه عينا تكرار نمي شود. و لذا برخي ظهورات و توانايي هاي ظاهري و بصري باستاني ابليس دليلي براي وقوع در زمان حاضر نمي شود و حتي به نوعي خلاف حكمت تاريخي است. يا اگر در دوره اي از تاريخ شيطان امكاني در استراق سمع و در نتيجه پيشگويي برخي وقايع داشته كه فرع بر امكان حضور او در طبقات بالاي آسمان بوده دليلي بر امتداد اين جواز نيست بلكه بعكس انديشه حكمي خلاف آنرا اقتضا مي كند.

نكته مهم ديگر اين است كه به موازات و علي رغم غيبت ظهورات ابليس، بستر انديشه و سيستمها و مكاتب شيطاني به مرور شكل مي گيرد و به عنوان نمونه اگر روزي شيطان خود را به شكل نوجواني زيبا ظاهر مي ساخت تا عملي شنيع را به قوم لوط بياموزد، امروز اقوامي آمده اند كه همجنس گرايي را علمي، قانوني و حتي مشروع!! جلوه مي دهند، يا اگر تلاش هاي ابليس روزگاري صرف اين مي شد كه يك قارون رباخوار تربيت كند، ثمره اش تمدني است كه شريان هاي نظام اقتصادي آن، بانكداري ربوي است. نكته آن است كه وقتي چنين نظم و سيستمي شكل گرفت و انسان هايي براي آن تربيت شدند، ابليس جني و فرزندان و لشگريانش به غايت تبلور و ظهور در فرايندهاي شهودي و عادي بدل مي شوند و ظهورات باستاني آن ها نه ضرورتي دارد و نه شايد امكان.

عصر ما، عصر فترت و احتضار شيطان و درعين حال عصر بسط و گسترش امور و مجاري تمدني شيطاني است و اين پارادايم دوگانه روشنگر بخشي از پيچيدگي هاي زمانه ماست. با اين مقدمه تا حدودي روشن مي شود كه اگر دستگاه تبليغاتي "شيطان بزرگ"! نمايشهايي كريه و خوفناك و درعين حال قدرتمندانه از يك صورت شيطاني سوبژكيتو ارائه مي دهد، از سر دلسوزي و خيرخواهي و توجه به عالم غيب نيست. بلكه نمايش جلوه اي از ابليس است كه وجود خارجي ندارد و مخاطب را دچار حيرت مي كند و به تدريج به انفعال مي كشاند.

2 - يكي از زمينه هاي به تصوير كشيدن شيطان در رسانه هاي غربي و بويژه هاليوود را بايد در قرائت هاي جديد از كتاب مقدس و بويژه بخش استعادي و غامض مكاشفات يوحنا جستجو كرد آنجا كه مي گويد "...فرشته اي را ديدم كه از آسمان پايين آمد... او اژدها (شيطان) را گرفت و به زنجير كشيد و براي مدت هزار سال به چاه بي انتها افكند." پس از پايان هزار سال، شيطان از زندان آزاد خواهد شد..." (عهد جديد، مكاشفه، باب بيستم) و همين موضوع مورد توجه اربابان رسانه اي قرار گرفت و در پايان هزاره دوم و اوايل هزاره سوم محصولات فراواني وارد بازار رسانه اي و بويژه سينمايي شد آثاري همچون: بچه رزماري، طالع نحس، جن گير، كنستانتين، پايان روزها، دروازه نهم و حتي فيلمي همچون "ون هلسينگ" و يا "دراكولا ساخته ي برام استوكر" و...

فارغ از انتقادات عقلي، كلامي و تاريخي در باب صحت و سقم مكاشفات يوحنا و پارامترهاي موضوعي و محتوايي چنين فيلمهايي، مي توان وجوه مشتركي از نمايش شيطان در اين آثار را برشمرد:

الف - "شيطان ظهور مي كند" و در واقع از يك غيبت هزار ساله بازمي گردد و اين ظهور چه در سطح فردي و چه در مقياس اجتماعي و سياسي در بافت فرهنگي و ذهنيت كنترل شده غربي معنا مي يابد و تعبير مي شود. وجوه بارز آن در حوزه گرايشات سياسي غرب فيلمهايي همچون فاينال فانتزي (نهايت خيال) و يا "سرزمين بهشت" است كه سال بازگشت و حمله شيطان به بشر را سال 1979 معرفي مي كند يعني سال ظهور انقلاب اسلامي ايران و حتي در فيلم فاينال فانتزي محل خروج شيطان را دره كاسپين (درياي مازندران) به تصوير مي كشد و قس علي هذا.

ب - شيطان نوظهور غربي قدرت تصرف و تسخير و حلول دارد و از كششي رازگونه بهره مي برد. اين شيطان آنگونه است كه اگر روح خود را به او بفروشي قدرتهايي ويژه مي يابي (آنچنان كه "دكتر فاستوس" در نمايشنامه معرفي به همين نام به قلم كريستوفر مارلو اين راه را در پيش مي گيرد) همين راز وارگي و منشأ حقيقي قدرت دانستن شيطان يكي از زمينه هاي شيطان گرايي نوين است.

ج - كساني كه سر راه شيطان و يا حتي مسيح قرار مي گيرند، معمولا تناسب دروني و شخصيتي با اين واقعه ندارند بدين معنا كه شخص تصرف شده توسط شيطان و يا مورد توجه قرار گرفته توسط مسيح لزوما انسان هاي به ترتيب پست و شريفي نيستند و حتي به نظر مي رسد به عمد عكس اين مطلب اتفاق مي افتد، يعني انسان هاي بي گناه (همچون در جن گير، طالع نحس، محسور و...) تصرف شيطاني مي شوند و از آن طرف در فيلمي مثل استيگماتا گويا روح مسيح در كالبد زن بدكاره اي حلول مي كند. و اين انحراف ذهن از ويژگي هاي باطني و دروني و اصلاح آن ها به سمت يك واقعه صرفا اتفاقي است.

3 - ويژگي هاي شيطان هاليوودي به علاوه نكات فراواني كه در كتابها، رمانها و شبه فلسفه هاي نوپديد و بطور كلي نظام رؤياپردازي و رسانه اي غرب وجود دارد، تأثيراتي تدريجي در بلندمدت برجاي گذاشته است. اتفاقي كه در تاريخ 2006.6.6 اتفاق مي افتد شايد نمونه گويايي باشد، در اين تاريخ نسخه بازسازي شده "طالع شيطاني 666" و به بهانه قرار گرفتن سه 6 در شمارش تاريخ دركنار هم كه نشانه شيطان است، به نمايش درمي آيد، در اين تاريخ دو طيف از مردم ظهور مي كنند، گروهي كه از ترس نحوست، قدرت و شرور شيطان از خانه ها بيرون نمي آيند و گروهي كه به عكس اين تاريخ را براي جشنها و عروسي هاي خود انتخاب مي كنند. اين دو گروه به نوعي مغلوب و منفعل شيطان دست پرورده همين نظام فرهنگي هستند. اين دو طيف در مورخه 1976.6.6 كه نسخه اوليه طالع شيطاني به نمايش درآمد وجود نداشتند و به نظر مي رسد شيطان هاليوودي تاثيرات خود را برجاي گذارده است.

اين تأثيرات به گونه اي ديگر در پذيرش تدريجي و تلطيف و قلب ماهيت مفاهيم شر و شيطاني و سوق مخاطب به اين هدف ديده مي شود. در موج جديدي از آثار هاليوودي شيطان ديگر آن موجود پليد و منفور نيست، پولانسكي كه در فيلم "بچه رزماري" شيطان را قدرتمند، مخوف و منفي تصوير مي كرد امروز به "دروازه نهم" مي رسد كه پرستش بي چون و چرا و محض شيطان را دلپذير و تبليغ مي كند، در فيلم دروازه نهم ديگر درگيري خير و شر وجود ندارد بلكه مسئله، سبقت به سوي شيطان است، آنگونه كه مخاطب آرزو مي كند به جاي قهرمان فيلم به قدرت مطلق و رازگونه شيطان ملحق شود. نمادهاي شيطان پرستي همچون ستاره پنج پر در فيلم رمز داوينچي به نمادهايي مثبت تبديل مي شوند و علامت 666 كه پيشتر نماد و نشانه شيطان دانسته مي شد، به يك نماد هندسي مقدس تعبير مي شود. و يا فراماسونري با همه پليدي هايش در فيلم "ثروت ملي" به عنوان ميراث دار گنج عظيم و تاريخي كل بشر معرفي مي شود. (اين فيلم متأسفانه در دو نوبت بدون كمترين تحليل از شبكه 3 سيما به نمايش درآمد) و يا جادوگران كه چهره اي كريه داشتند و همواره در سايه شيطان مي زيسته اند امروز به قهرمانان نوجوانان ما در آثاري همچون هري پاتر و

ارباب حلقه ها بدل مي گردند.

با اين وصف به نظر مي رسد وارد موج دوم نمايشهاي شيطاني شده ايم كه به جرات مي توانيم عنوان شيطان گرايي بر آن اطلاق كنيم. موج اول به نمايش انحرافي خارج از جايگاه حقيقي شيطان (چه جايگاه وجودي و چه مقام تاريخي مبتني بر حكمت تاريخ) معطوف بود و موج جديد به توجيه و دلپذير و صاحب تقدير و مطلق معرفي كردن آن برمي گردد. در اين موج پيچيدگي ها و گفتمان سياه شيطان- خدايي تبيين مي شود.

-----------------------------

منبع: روزنامه کيهان پنجشنبه 15 آذر 1386 - 25 ذيقعده 1428 - 6 دسامبر 2007 - سال شصت و چهارم -شماره 189537

 

شيطان و فرعون

حضرت موسى يک روز در تور سينا مشغول مناجات بود. ندا از طرف خدا آمد: ”يا موسي! با برادرت هارون، به جنگ فرعون برويد.“ موسى گفت: ”خداوندا، تو روز به روز قدرت فرعون را زيادتر مى کني. آن وقت مرا به جنگ او مى فرستي؟ خودت مى دانى که قدرت من به فرعون نمى رسد.“ ندا رسيد: ”يا موسي! من از سه خصلت فرعون، بى اندازه خوشم مى آيد. اين است که هر روز قدرتش را زيادتر مى کنم.“

ـ ”خداوندا! اين سه خصلت فرعون کدام است؟“

”يا موسي! يکى اينکه فرعون مادر پيرى دارد که از او مواظبت مى کند و جانش به جان مادرش وابسته است. من از اين کار فرعون خيلى خوشم مى آيد. دوم آنکه فرعون مهمانخانه اى باز کرده که هر کس گرسنه باشد، مى آيد آنجا و خودش را سير مى کند. ديگرى هم آنکه به ريش و محاسنش خيلى مى رسد.“

شيطان اين حرف ها را شنيد و آمد سراغ فرعون. در زد. پيشخدمت فرعون آمد پشت در و پرسيد: ”چه کسى در مى زند؟“

شيطان گفت: ”برو و به فرعون بگو خودش بيايد.“

پيشخدمت پرسيد: ”تو کى هستى که فرعون بيايد؟“

شيطان گفت: ”من هر که باشم، فرعون با پاى خودش مى آيد و در را باز مى کند و جانش هم درمى آيد.“

پيشخدمت رفت و خبر را رساند. خلاصه، فرعون آمد پشت در و پرسيد: ”تو کى هستى و با من چه کار داري؟“

شيطان گفت: ”تو چه طور خدائى هستى که نمى دانى اين طرف در کيست؟ در را باز کن. آمده ام راه و چاه را نشانت بدهم.“

فرعون در را باز کرد و ديد پيرمردى پشت در ايستاده. شيطان آمد و به دربار فرعون وارد شد. کمى گذشت و ديد فرعون دم به دم مى رود و به اتاق پهلوئى سر مى زند.

شيطان پرسيد: ”اى فرعون. چه مى کني؟“

فرعون گفت: ”به مادرم سر مى زنم.“

شيطان گفت: ”خاک بر سرت. مردم اگر بفهمند تو مادرى هم داري، همه از دور و برت پراکنده مى شوند. خدا که پدر و مادر ندارد.“

فرعون پرسيد: ”پس چه کار کنم؟“ شيطان گفت: ”بهش سر نزن تا خودش بميرد.“

فرعون هم گوش به حرف شيطان داد و به مادرش سر نزد. مدتى گذشت و شيطان ديد از زيرزمين سر و صدا مى آيد.

شيطان پرسيد: ”اين سر و صدا که از زيرزمين مى آيد چيست؟“

فرعون گفت: ”زير اينجا، آشپزخانه من است. هر کس گرسنه باشد، مى آيد و سير مى شود و مى رود.“

شيطان گفت: ”خانه ات خراب شود. مگر خدا هم آشپزخانه دارد؟ خدا از غيب به بنده هايش روزى مى رساند. زود اين بساط را جمع کن، وگرنه همه از دورت پراکنده مى شوند.“

فرعون دستور داد آشپزخانه را جمع کردند. اين گذشت تا روز بعد.

شيطان پرسيد: ”اى فرعون. اين چه چيزى است که به ريشت آويزان کرده اى و خودت را به شکل حاجى فيروز درآورده اي؟“

فرعون گفت: ”اين ها مرواريد هستند و ريشم را با آن ها زينت داده ام.“

شيطان گفت: ”اين چه کارى است؟ مگر خدا ريش مى گذارد که تو هم ريش گذاشته اى و حالا هم زينتش داده اي.“

فرعون پيش خودش فکر کرد و حرف شيطان را قبول کرد.

خلاصه، اين شد که خدا هم قدرت فرعون را گرفت و حضرت موسى را به جنگ فرعون فرستاد.

---------------------------------

ـ شيطان و فرعون

ـ قصه هاى مردم ص 245

ـ انتخاب، تحليل، ويرايش: سيداحمد وکيليان

ـ نشر مرکز چاپ اول 1379

ـ به نقل از: فرهنگ افسانه هاى مردم ايران ـ جلد هشتم

على اشرف درويشيان ـ رضا خندان (مهابادي)، نشر کتاب و فرهنگ، چاپ اول 1380

---------------------------------

منبع: www.aftab.ir

فهرست منابع

1 - ابن عربي- محي الدين/فتوحات مكيه جلد 1/ انتشارات مولي 1384

2 - ابن عربي- محي الدين/فتوحات مكيه جلد 2/ انتشارات مولي 1384

3 - ابن عربي- محي الدين/فتوحات مكيه جلد 3/ انتشارات مولي 1384

4 - ابن عربي- محي الدين/شرح فصوص الحكم با تعليقات سيد جلال الدين آشتياني- بوستان كتاب قم- 1380

5 - الهي قمشه اي - محي الدين مهدي/ ترجمه قرآن مجيد/ انتشارات عبدالرحيم علمي

6 - انجمن روان پزشكي امريكا- راهنماي تشخيص و آماري اختلال هاي رواني/ گروه مترجمان چاپ چهارم 1994"D.S.M-IV" انتشارات سخن 1374 در 2 جلد

7 - اوسترين ولفسن - هري/ فلسفه علم كلام- ترجمه احمد آرام- انتشارات الهدي 1368.

8 - برنز- ديويد/ روان شناسي افسردگي - ترجمه مهدي قراچه داغي. نشر اوحدي - چاپ نهم 1375

9 - بهمني - اصغر/ مصاحبه با شيطان- انتشارات سعيد نوين- 1385.

10 - پاينده - ابوالقاسم/ ترجمه نهج الفصاحه/ سازمان چاپ و انتشارات جاويدان- 1354

11 - جوجاني- ابي الفتح حسيني/ تفسير شاهي در شرح آيات احكام- تصحيح ميرزا ولي الله اشراقي- انتشارات نويد 1362 در 2 جلد.

12 - جعفري- محمد تقي/ تفسير و نقد و تحليل مثنوي در 15 جلد- شركت سهامي انتشارات 1352.

13 - جوادي آملي- عبداله/ ادب فناي مقربان جلد 1/ مركز نشر اسراء/ 1381

14 - جوادي آملي- عبداله/ انتظار بشر از دين/ مركز نشر اسراء/ 1380

15 - جوادي آملي- عبداله/ تفسير تسنيم جلد1/ مركز نشر اسراء/ 1381

16 - جوادي آملي- عبداله/ تفسير موضوعي قرآن جلد7/ مركز نشر اسراء/1373

17 - جوادي آملي- عبداله/ حكمت عبادات/ مركز نشر اسراء/1381

18 - جوادي آملي- عبداله/ هدايت قرآن/ مركز نشر فرهنگي رجاء/1372

19 - چناري- فريبا/ پژوهشي در حقيقت شيطان/ انتشارات نيكان كتاب/ 1384

19 - حافظ(ديوان)/ تصيح كاظم برگ نيسي/ شركت انتشارات فكر روز/ 1379

20 - حافظ نامه/ 2 جلد- بهاء الدين خرمشاهي- شركت انتشارات علمي و فرهنگي/1383

21 - حافظ- شرح سودي/ تفسير محمد سودي بسنوي- ترجمه دكتر عصمت ستارزاده. انتشارات سرير- چاپ پنجم/ 1378.

22 - حكيمي- محمد رضا/ الحياه/ ترجمه احمد آرام- انتشارات دليل ما 1384.

23 - خرمشاهي- بهاءالدين/ قرآن شناخت/ انتشارات طرح نو- 1375.

24 - خليلي- مصطفي/ انديشه هاي كلامي علامه طباطبايي/ دفتر تنظيم و نشر آثار علامه طباطبايي 1382

25 - خميني- روح الله(موسوي)/ طلب و اراده- مركز انتشارات علمي و فرهنگي- ترجمه سيد احمد فهري زنجاني- 1362

26 - دژاكام- علي/ تفكر فلسفي غرب از ديدگاه استاد شهيد مرتضي مطهري- موسسه فرهنگ و انديشه معاصر- چاپ دوم 1377

27 - دستغيب- شهيد سيد عبدالحسين/ استعاذه دفتر انتشارات اسلامي-1385

28 - دهخدا- علي اكبر/ لغت نامه جلد2- دكتر محمد معين- دكتر سيد جعفر شهيدي- سازمان لغت نامه 1339

29 - دهخدا- علي اكبر/ لغت نامه جلد16- دكتر محمد معين- دكتر سيد جعفر شهيدي- سازمان لغت نامه1339

30 - دهخدا- علي اكبر/ لغت نامه جلد31- دكتر محمد معين- دكتر سيد جعفر شهيدي- سازمان لغت نامه1339

31 - ديناني- غلامحسين ابراهيمي/ عقلانيت و معنويت- موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني-1383

32 - راس- آلن/ اختلالهاي رواني كودكان- ترجمه امير هوشنگ مهريار- انتشارات رشد1370

33 - رجالي تهراني- عليرضا/ جن و شيطان- انتشارات نبوغ- 1384

34 - زماني- كريم/ شرح جامع مثنوي معنوي- انتشارات اطلاعات- جلد 1 و 2

35 - ساراسون - ايروين، باربارا/ روانشناسي مرضي جلد 1 و 2 - ترجمه دكتر بهمن نجاريان و محمد علي اصغري مقدم و محسن دهقاني/ انتشارات رشد- 1371

36 - سعدي شيرازي - مصلح الدن/ متن كامل ديوان- با تصيح محمد علي فروغي- عباس اقبال- كانون معرفت- 1340

37 - سعيدي مهر- محمد/ كلام اسلامي جلد 1 و 2/ نشر كتاب طه قم- 1381

38 - سنائي غزنوي- ديوان/ با مقدمه بديع الزمان فروزانفر- نشر آزاد مهر1381

39 - سينا - ابوعلي/ اشارات و تنبيهات - نگارش دكتر حسن ملكشاهي- انتشارات سروش 1363

40 - شايگان - داريوش/ افسون زدگي جديد- ترجمه فاطمه ولياني- نشر و پژوهش فرزان روز1380

41 - شعاري نژاد- علي اكبر/ فرهنگ علوم رفتاري- موسسه انتشارات امير كبير- 1364

42 - شعبه حراني- ابي محمد الحسن بن علي بن الحسين/ تحف العقول - ترجمه علي اكبر غفاري- انتشارات كتابفروشي اسلاميه- 1355

43 - شولتز- دوان/ نظريه هاي شخصيت- نشر ارسباران- 1377

44 - شهيدي- سيد جعفر/ ترجمه نهج البلاغه - انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي- 1370

45 - صدر بلاغي/ ترجمه صحيفه سجاديه- انتشارات حسينيه ارشاد- 1350

46 - صدوق- شيخ(ابن بابويه)/ معاني الاخبار- ترجمه شيخ عبداعلي محمد شاهرودي- دارالكتب اسلاميه.1372

47 - صدوق- شيخ(بان بابويه)/ ترجمه امالي- ترجمه كريم فيضي تبريزي- انتشارات وحدت بخش 1384

48 - صليبا- جميل/ فرهنگ فلسفي- ترجمه منوچهر صانعي دره بيدي- انتشارات حكمت1366

49 - طالقاني- سيد محمود/ تفسير پرتوي از قرآن 4 جلدي- شركت سهامي انتشار- 1345

50 - طباطبائي- سيد محمد حسين(علامه)/ ترجمه تفسير الميزان- ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني 20 جلدي- بنياد علمي و فكري علامه طباطبائي- 1370

51 - طباطبائي- سيد محمد حسين(علامه)/ بررسي هاي اسلامي- موسسه انتشارات هجرت- 1360

52 - طباطبائي- سيد محمد حسين(علامه)/ سن النبي- ترجمه عباس عزيزي- انتشارات صلاه- 1382

53 - طباطبائي- سيد محمد حسين(علامه)/ شيعه- با شرحع علي احمدي و سيد هادي خسروشاهي- موسسه انتشارات رسالت قم سال 1340(همراه با مذاكرات هانري كربن)

54 - طهراني- سيد محمد حسين/ امام شناسي در 18 جلد- انتشارات علامه طباطبائي 1377

55 - طهراني- سيد محمد حسين/ روح مجرد- انتشارات علامه طباطبائي 1380

56 - طهراني- سيد محمد حسين/ معاد شناسي در 10 جلد- انتشارات علامه طباطبائي- چاپ يازدهم 1385

57 - عبد الباقي- محمد فواد/ المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم- دارالكتب المصريه- قاهره- 1364 هجري قمري

58 - عطار نيشابوري- فريد الدين/ تذكره الاولياء- انتشارات مركزي- 1336

59 - عليزاده- حسن/ فرهنگ خاص علوم سياسي- انتشارات روزنه- 1381

60 - غزالي طوسي- ابوحامد، محمد/ كيمياي سعادت 2 جلد- به كوشش حسين خديوجم - شركت انتشارات علمي و فرهنگي - چاپ سوم- 1364

61 - فرانكل - ويكتور/ انسان در جستجوي معني - ترجمه صالحيان و ميلاني/ انتشارات درسا 1374

62 - فرانكل- ويكتور/ خدا در ناخودآگاه- ترجمه ابراهيم يزدي - موسسه خدمات فرهنگي رسا- 1375

63 - فروزان فر- بديع الزمان/ شرح مثنوي جلد 1- شركت انتشارات علمي و فرهنگي 1382

64 - فروغي - محمد علي/ سير حكمت در اروپا- انتشارات زوار- 1360

65 - فروم- اريش(اريك)/ بنام زندگي- ترجمه اكبر تبريزي- انتشارات مرواريد- 1367

66 - فروم- اريش(اريك)/ دل آدمي- ترجمه گيتي طوشدل- نشر نو- 1362

67 - فروم- اريش(اريك)/ سيماي راستين انسان- ترجمه مجيد كشاورز- انتشارات مرواريد- 1365

68 - فروم- اريش(اريك)/ انقلاب اميد- ترجمه مجيد روشنگر- انتشارات آسيا- 1360

69 - فرويد- زيگموند/ توتم و تابو- ترجمه دكتر ايرج پور باقر- انتشارات آسيا- 1362

70 - قرائتي- محسن/ تفسير نور 12 جلدي- مركز فرهنگي درسهايي از قرآن و انتشارات موسسه در راه حق- 1385

71 - قرائتي - محسن/ گناه شناسي- مركز فرهنگي درسهايي از قرآن - 1385

72 - قرشي- سيد علي اكبر/ قاموس قرآن دارالكتب اسلاميه- 1352

73 - قمي- شيخ عباس(محدث) سفينه البحار- دارالكتب اسلاميه-

74 - كليني- محمدبن يعقوب/ با شرح و تفسير ملاصدرا شيرازي- پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در 4 جلد- 1383

75 - كنرلي-هلن/ اختلالهاي اضطرابي- ترجمه دكتر سيروس مبيني- انتشارات رشد- 1382

76 - گروه نويسندگان/ دايره المعارف بزرگ اسلامي- 14 جلد تا 1386- زير نظر كاظم موسوي بجنوردي- نشر مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي

77 - گودوين- دانلد/ فوبي- ترجمه نصرت ال.. پور افكاري- انتشارات رشد- 1372

78 - گيلاني- عبد الرزاق/ ترجمه مصباح الشريعه- منصوب به امام صادق(ع)- انتشارات پيام حق1382

79 - محقق - مهدي/ فيلسوف ري- انتشارات موسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل شعبه تهران- 1352

80 - محمدي ري شهري- محمد/ ميزان الحكمه جلد 2- مركز تحقيقات دارالحديث- 1383

81 - مقدادي – علي/ نشان از بي نشان ها- انتشارات زوار- 1371

82 - مصباح يزدي - محمد تقي/ معارف قرآن جلد 2- مركز انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني- چاپ نهم- 1380

83 - مطهري- شهيد مرتضي/ مجموعه آثار جلد 1/ انتشارات صدرا- 1370

84 - مطهري- شهيد مرتضي/ مجموعه آثار جلد 4/ انتشارات صدرا- 1371

85 - مطهري- شهيد مرتضي/ مجموعه آثار جلد 16/ انتشارات صدرا- 1374

86 - مطهري- شهيد مرتضي/ مجموعه آثار جلد 22/ انتشارات صدرا- 1384

87 - مطهري- شهيد مرتضي/ مجموعه آثار جلد 24/ انتشارات صدرا- 1385

88 - معاديخواه- عبدالمجيد/ فرهنگ آفتاب جلد 6-5/ نشر ذره- 1372

89 - ملاصدرا- صدرالدين محمد شيرازي/ اسفار جلد 2/ انتشارات مولا- 1380

90 - ملاصدرا- صدرالدين محمد شيرازي/ رساله سه اصل/ انتشارات مولا- 1376

91 - ملاصدرا- صدرالدين محمد شيرازي/ مبداء معاد/ انتشارات مركز نشر دانشگاهي- 1381

92 - ملاصدرا- صدرالدين محمد شيرازي/ مفاتيح الغيب/ انتشارات مولا- 1363

93 - ملك احمدي- علي اصغر/ شيطان كيست- انتشارات شهيد حسين فهميده 1381

94 - ملكي تبريزي- آقاميرزا جواد/ اسرار الصلاه- ترجمه رضا رجب زاده- انتشارات پيام آزادي 1380

95 - ناس- جان بي/ تاريخ جامع اديان- ترجمه علي اصغر حكمت- شركت انتشارات علمي و فرهنگي- چاپ يازدهم- 1380

96 - نصر- سيد حسين/ اسلام و تنگناهاي انسان متجدد- انتشارات سهروردي- 1383

97 - نصر- سيد حسين/ جاودان خرد- انتشارات سروش- 1382

98 - نصر- سيد حسين/ جوان مسلمان و دنياي متجدد- انتشارات طرح نو 1373

99 - نصر- سيد حسين/ در جستجوي امر قدسي - نشر ني - 1385

100 - نصر- سيد حسين/ قلب اسلام - انتشارات حقيقت - 1383

101 - والتراوداينينگ- ولاديمير/ يونگ و سياست- ترجمه عليرضا طيب نشر ني- 1379

102 - يونگ- كارل گوستاو/انسان و سمبل هايش- ترجمه ابوطالب صارمي- انتشارات اميركبير- 1352

103 - يونگ- كارل گوستاو/ چهار صورت مثالي- ترجمه پروين فرامرزي- انتشارات آستان قدس- 1368

104 - يونگ - كارل گوستاو/ روانشناسي ضمير ناخودآگاه - ترجمه محمد علي اميري - انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي - 1372

105 - يونگ - كارل گوستاو/ روان شناسي و دين- ترجمه فواد روحاني- شركت سهامي كتابهاي جيبي/ 1354

106 - يونگ- كارل گوستاو/ روح و زندگي - ترجمه دكتر لطيف صدقياني- چاپ نيل- 1379

107 - يونگ-كارل گوستاو/ضمير پنهان- ترجمه ابوالقاسم اسماعيل پور- انتشارات كاروان- 1384

108 - يونگ-كارل گوستاو/ماهيت روان و انرژي آن- ترجمه پرويز اميدوار-انتشارات بهجت-1374

109 - يونگ - كارل گوستاو/ مكتب روان شناسي تحليلي كارل گوستاو يونگ- ترجمه احمد اردوبادي - انتشارات دانشگاه پهلوي - 1354

 

تحقیق: دکتر داود میرزائی مقدم


نوشته شده در   يکشنبه 11 اسفند 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode