جام جم آنلاين: باستانشناسي يكي از جذابترين شاخههاي علمي است. باستانشناسان ماجراجو براي پيدا كردن نشانهاي از تمدنهاي فراموش شده و مردمي كه زماني بر سياره ما حكم ميراندند و زندگي و تصميماتشان زندگي ما را امروز و در اين گوشه جهان به اين شكلي كه اكنون هست درآورده است، به گوشه و كنار جهان سفر ميكنند و در دل مكانهاي دوردست و غيرعادي ساعتها و سالها به كاوش و بررسي ميپردازند.
قدم به قدم و ميليمتر به ميليمتر لايههاي غبار فراموشي تاريخ را كنار ميزنند و كمكم اسرار گمشده را آشكار ميكنند. اين قطعات پازل را در كنار مطالعات كتابخانهاي و روايتهاي مورخان قرار ميدهند و كمكم بناي شفافي از آنچه هزاران سال پيش واقعيتي روزمره بوده در اختيار مردم ميگذارند.
آنها معماران گذشتهاند كساني كه رازهاي تاريخي و تجربههاي فراموش شده را به ياد ميآورند و اطلاعات ما از تاريخ را مستند ميكنند. همين دانش ما از زمان سپري شده است كه پايههاي تجربههاي تمدن ما را تشكيل ميدهند.
بسياري از رفتارهاي امروز ما متاثر از رفتارها و اقدامات و عادات و رسوم گذشتگانمان است و آگاهي از آنهاست كه ما را براي زندگي بهتر در امروز و عدم تكرار اشتباههاي ايشان و پيشرفت دادن موفقيتهايشان آماده ميكند.
اما بياييد لحظهاي در زمان سفر كنيم. به هزاره بعد برويم و ببينيم باستانشناسان هزار سال بعد چگونه درباره ما قضاوت خواهند كرد. چگونه ما را خواهند شناخت و چگونه ميتوانند اسرار زندگي امروز ما را از دل تاريخ آشكار كنند؟
شايد تا چند سال پيش كمتر كسي درباره نحوه كار باستانشناسان در آينده فكر ميكرد. گمان ميرفت آنها در سالهاي آينده هم مانند امروز بايد به كاوش بناهاي تاريخي و شهرهاي فراموش شده بپردازند و تنها تفاوتشان با باستانشناسان امروز اين است كه با توجه به افزايش قابل توجه مكتوبات دوران ما آنها شانس بيشتري براي بازيابي نسخههاي قديمي كتب دارند و شايد بتوانند نسبت به آنچه ما از هزار سال پيش خود داريم، مشاهداتشان را بهتر با منابع مكتوب تطبيق دهند ضمن اينكه فناوريهايي كه در آينده به وجود ميآيد كار كاوش آنها و جستجوي قطعات گمشدهاي كه آنها در پازل خود با آن مواجه هستند را آسانتر ميكند، اما واقعيت اين است كه داستان طي يكي دو دهه اخير به طور چشمگيري تغيير كرده است.
انقلاب ديجيتال همه بازي را تغيير داده است و احتمالا آينده باستانشناسي را نيز به طور كامل زير و رو ميكند.
زماني كه نخستين نسل رايانههاي خانگي وارد بازار شد و مورد استقبال كاربران قرار گرفت، بسياري به اين انديشه افتادند كه ساخت آرشيو ديجيتال از داشتههاي مكتوب و تصويري ميتواند راهكاري براي جلوگيري از فرسوده شدن آنها در طول زمان باشد.
يك فايل متني كه روي يك ديسكت مغناطيسي ضبط ميشد، دوام بيشتري نسبت به همان نوشته روي يك كاغذ داشت و اگر مشكلي پيش نميآمد، ميشد مدتها بعد دوباره آن را بازيابي كرد و مورد استفاده قرار داد.
يك عكس خانوادگي ميتوانست درون آلبوم عكاسي رنگ و روي خود را از دست بدهد، اما در سيستم ديجيتال ميتوانست بدون افت قابل توجه كيفيت باقي بماند. اما باز هم مشكل بزرگي وجود داشت.
در حالي كه دانشگاهها و سازمانهاي بزرگ براي ساخت آرشيوهاي مطمئن و ايمن ديجيتال در رقابت باهم بودند آرشيوهاي خانگي ظرفيت كامل و پايداري مناسبي نداشت. حجم ذخيره روي ديسكتهاي قديمي در حـد چند 100 كيلو بايت بود و براحتي ميتوانست تحت حرارت، فشار يا قرار گرفتن در مجاورت ميدانهاي مغناطيسي نابود شود.
نكته: باستانشناسان يافتههاي خود را در كنار مطالعات كتابخانهاي و روايتهاي مورخان قرارميدهند و كمكم بناي شفافي از آنچه هزاران سال پيش واقعيتي روزمره بوده در اختيار مردم ميگذارند
به همين دليل باستانشناس هزار سال بعد اگر در گوشهاي يك ديسكت حاوي متن يا عكس را مييافت، ناچار بود نهتنها فناوري مربوط به آن را كه براي خواندن آن بود نيز دوباره كشف كند بلكه بايد ميتوانست آن را رديابي كرده و ببيند آيا به قطعه مهم از يك متن مهم دست يافته يا يك ديسكت معمولي حاوي نوشتههاي شخصي كه در راه منزل آن شخص گم شده است.
شايد چنين باستانشناسي ترجيح ميداد به همان روش نياكانش به مستندات محكمتر بچسبد و مدارك معتبرتر را دنبال كند، اما ا نقلاب بزرگ بعدي بازي را بهطور كامل تغيير داد.
انقلاب آنلاين شدن با ظهور و همگاني شدن استفاده از شبكه اينترنت باعث شد افراد بتوانند اطلاعات خود را از حالت عادي به حالت ديجيتال تبديل كرده و با نام و نشاني خود در اين شبكه به اشتراك بگذارند.
گامهاي بعدي سريعتر اتفاق افتاد. امروزه بسياري از مردم مكاتبات خود را با كمك ايميل انجام ميدهند، وبلاگ شخصي خود را دارند، در پايگاههاي اجتماعي عمومي مانند توييتر، فيسبوك و امثال آن حساب ويژه كاربري خود را دارند، به نام خود وبلاگ مينويسند و عكسهاي خود را در پايگاههاي اشتراكگذاري تصاوير به اشتراك ميگذارند؛ در حالي كه اين افراد در شبكهها ارتباطات خود با ديگران را شكل ميدهند و ميتوان روابط افراد را رديابي كرد و از سوي ديگر سازمانها و نهادهاي مهم و تصميم گير نيز به اين جريان پرداختهاند.
دولتها، حكومتها و سازمانهاي بينالمللي و خبرگزاريها هركدام صفحات ديجيتال ويژه خود را دارند و ديدگاههاي خود را درباره مسائل مختلف مطرح ميكنند و به واكنشها پاسخ ميدهند. حجم اين اطلاعات سرگيجهآور است، اما نكته مهم اين است كه همه اطلاعات موجود است و اگر اتفاقي نيفتد كه آنها نابود شوند براي هميشه باقي ميمانند.
اين گنجينهاي بينظير براي باستانشناسي آينده است و اگر اين روند ادامه پيدا كند، احتمال زياد ميرود كه باستانشناسان آينده باستانشناسان ديجيتال باشند. آنها با كمك رباتهاي ديجيتال به جاي كاوش در خرابههاي باستاني بايد دريايي عميق و بينظير از اطلاعات فراموش شده در فضاي آنلاين را بررسي كنند. نقشه همه محلها روي نقشههاي ديجيتال حداقل توسط يك كاربر ثبت شده و در جايي موجود است. در هر زمان حتما عكسي از يك محل يا فيلمي از يك رويداد وجود دارند كه در گوشهاي افتاده و ديگر روايت تنها روايت رسمي مورخان رسمي نيست كه منبع استناد قرار ميگيرد حتي در رويدادهاي جزيي ميليونها نظر و زاويه ديد مختلف وجود دارد كه ميتواند تصوير دقيقي از آن رويداد را بيان كند.
براي مثال در نظر بگيريد رويدادي مانند عروسي وليعهد آينده انگلستان توسط ميليونها وبسايت پخش و بررسي و در كل در شبكههاي اجتماعي مختلف چند ميليارد نظر درباره آن ثبت شد. بسياري از اين نظرات توسط شهروندان عادي بود كه در مقابل كاخ باكينگهام و در جايي بودند كه هيچ خبرنگاري نميتوانست آن را پوشش دهد، به اين ترتيب مواد خام بسياري براي باستانشناس آينده وجود دارد.
اما كار او آسان هم نخواهد بود. پيدا كردن موضوعي در ميان درياي بيمانندي از اطلاعات از پيدا كردن سوزني در انبار كاه نيز دشوارتر است. او بايد بتواند همانند باستانشناس امروزي كه در لايههاي مختلف تمدني كاوش ميكند در هر لايه از تمدن ديجيتال با ابزار مختلفي به كاوش بپردازد. فناوريهاي هزار سال پيش از خود را بياموزد و بداند چگونه از آنها استفاده كند و اين كاري است كه همين الان هم براي ما دشوار است. بازهم ممكن است بسياري از نكات مهم در گوشهاي مغفول باقي بماند و از سوي ديگر شايد ناگهان كشفي اتفاقي روايت آيندگان از تاريخ امروز ما را تغيير دهد.
پوريا ناظمي
گروه دانش