ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 8 ارديبهشت 1403
شنبه 8 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 11 آذر 1397     |     کد : 185864

روز شمار تاريخ

یکشنبه11آذر1397-24ربیع الاول1440- 2 دسامبر 2018

شهادت "ميرزا كوچك خان جنگلي" رهبر قيام مردمي جنگل (1300ش)

شهادت "ميرزا كوچك خان جنگلي" رهبر قيام مردمي جنگل (1300ش)

ميرزا يونس معروف به ميرزاكوچك خان در سال 1259 ش برابر با 1298 ق در شهر رشت چشم به جهان گشود و بيشتر تحصيلات خود را در شهرهاي رشت و تهران گذراند. ميرزا در 1286 ش در گيلان به صفوف آزادي خواهان پيوست و براي سركوبي محمدعلي شاه قاجار، روانه تهران شد. ميرزا كوچك‏خان بعدها نهضت جنگل را پايه‏گذاري نمود و در اواخر سال 1294 ش، همزمان با جنگ جهاني اول، چون اوضاع ايران را پريشان و آن را در اشغال بيگانگان مي‏ديد، با گرايش به انديشه اتحاد جوامع اسلامي، كميته‏اي به نام "اتحاد اسلام" را در حوالي تالش تشكيل داد. در سال 1919 م قراردادي ميان ايران و انگليس امضا شد كه در صورت اجرا، نفوذ بيشتر انگليسي‏ها را در ايران به دنبال داشت. انعقاد اين قرارداد، زمينه حركت‏هاي مخالف دخالت بيگانگان در ايران، از جمله نهضت جنگل را فراهم ساخت. در نهايت قيام مسلحانه ميرزا كوچك خان با تعداد اندك ياران با وفايش كه مجذوب انديشه‏هاي انقلابي و معنوي وي شده بودند در گيلان آغاز گرديد و در اندك مدت، از حمايت بي‏دريغ مردم آن سامان برخوردار شد. در اين حال، قزاق‏هاي روسي و نيروهاي انگليسي و قواي دولتي، هر كدام جداگانه و يا متفقاً براي سركوبي اين حركت، با گروه‏هاي چريكي جنگل درگير شدند و اين نشان مي‏داد كه افكار و آرمان‏هاي سردار جنگل با منافع و مقاصد هيچ كدام وفق نمي‏داد. اگرچه ميرزا در ابتدا پيروزي‏هاي چشمگيري به دست آورد، اما پس از چند درگيري با قواي دولتي، بر اثر توطئه‏هاي روسيه و انگليس و بروز تفرقه ميان اعضاي اصلي نهضت، نيروهاي ميرزا پراكنده شدند. ميرزا هم كه به منظور گردآوري نيرو از زادگاهش خارج شده بود، در اثر برف و سرماي شديد در جنگل‏هاي شمال ايران توان خود را از دست داد. مزدوران رضاخان كه در تعقيب او بودند، وي را نيمه جان يافتند و در نهايت يكي از ياران خائن جنگلي، سر ميرزا را به نشانه پايان قيام جنگل براي رضاخان به ارمغان بُرد. ميرزا كوچك خان جنگلي، سخت به اتحاد جهان اسلام عشق مي‏ورزيد و در راه آن تلاش مي‏كرد. او بارها در برابر مردم گيلان، هدف از نهضت خود را احياي قوانين اسلام معرفي نمود و متذكر شد كه ميرزا كوچك هرگز اسلحه را از خود دور نخواهد كرد مگر وقتي كه مطمئن باشد افراد ايراني از تطاول متجاوزان بيگانه و ستمكاران داخلي، در امان بوده و از رفاه برخوردار شوند. تاخت و تازهاي خارجي در صحنه سياست و اقتصاد كشور و سياست بازي عناصر منافق، وضع آشفته كشور و بي‏كفايتي دولتمردان، انگيزه‏هايي بود كه اين روحاني جوان و دلسوخته را به ميدان سياست و سپس صحنه كارزار كشاند تا اين كه در اين راه به شهادت رسيد. پس از شهادت ميرزا، تلاش‏هاي چند تنِ ديگر از يارانش براي زنده نگه‏داشتن نهضت جنگل راه به جايي نبرد و اين جنبش پايان پذيرفت.

درگذشت "ابن‏ بواب" فقيه، اديب و خوشنويس(413 ق)

علي بن هلال كاتب بغدادي مكني به ابوالحسن، ملقب به علاءالدين و معروف به ابن بوّاب، از ادبا، فضلا و مشاهير قرّا و خطاطين و خوشنويسان اوايل قرن پنجم هجري مي‏باشد. وي در حُسن خط و فن كتابتِ نسخ و ثلث بسيار شهره بود و كمتر كسي چون او در اين هنر سرآمد است. وفات ابن بوّاب در سال 413 يا 423 قمري در بغداد واقع شد و در جوار احمد بن حنبل دفن گرديد.

سرنگوني دولت ساماني و پايه‏ گذاري حكومت "غزنويان" توسط "الب تكين" (350 ق)

سامانیان (۲۶۱ - ۳۹۵ ق / ۸۷۴ - ۱۰۰۴ م) یکی از دودمان‌های ایرانی بودند که تقریبا بر تمامی سرزمین‌های خراسان، هیرکان، مکران، سیستان، خوارزم و کرمان حکومت کردند و باعث رشد و شکوفائی زبان فارسی دری شدند. خاندان سامانی از مردم بلخ و از نوادگان بهرام چوبین ساسانی بوده و آیین زردشتی داشتند، سامان خدا بنیان گذار اعلی خانواده از روشناسان محل و فرمانروای بلخ بود . اسد والی عربی خراسان در نیمه قرن هشتم با سامان دوست شد . سامان دین اسلام را برگزید و نام پسر خود را اسد گذاشت . پسران اسد اشخاص با کفایتی بودند و در قرن نهم عهد مامون عباسی به حکمرانی محلی فرارود و هرات برگزیده شدند. مانند: علی در سمرقند، احمد در فرغانه و الیاس در هرات . ابراهیم پسر الیاس بود که بعدها به سپهسالاری دولت طاهری ایران رسید . احمد حاکم فرغانه در ۸۷۴ فوت، و نصر پسرش در سمرقند جانشین او گردید. اسمعیل برادر نصر حاکم بخارا شد و همین شخص است که بعدها دولت حسابی سامانی را در سال ۸۹۲ بعد از مرګ نصر ګرفت و درسمرقند پایه ګذاشت . سامانیان ایجادگر دومین نو ایرانگرائی تاریخ تمدن ایران بودند و در شکل‌گیری فرهنگ، تمدن و دانش در ایران پس از اسلام نقش بسزائی دارند. در دوره سامانیان، زبان فارسی از پیشرفت و شکوفایی زیادی برخوردار شد. با آن که سامانیان در کارهای اداری زبان عربی را به کار می‌بردند و آن را شعار وحدت خلافت می‌شمردند، امکان آن را فراهم آوردند تا شاعران فارسی دری همچون رودکی «وفات در ۳۲۹ ق / ۹۴۰ - ۱ م» و دقیقی «حدود ۳۲۵ - ۷۰ ق / ۹۳۵ - ۸۰ م» از نخستین کسانی باشند که با گونه‌ای از زبان ملی خود که از تکمیل و آمیختن لهجه ‏های محلی گوناگون فراهم آمده بود مطلب بنویسند. این زبان در دربار سامانیان پذیرفته شد و سرانجام به عنوان زبان فارسی نوین گسترش پیدا کرد که با اندکی تغییرات آوایی تا زمان حاضر بر جای مانده‌است. فارسی نوین به خط عربی نوشته شد و رفته رفته هر چه بیشتر واژه‌های عربی به آن راه یافت که این امر تا اندازه ای نتیجه پیشرفت جهانی تمدن اسلام بوده‌است.

تاج‏گذاري "ناپلئون بُناپارت" به عنوان امپراتور فرانسه (1804م)

پس از كودتاي ناپلئون بُناپارت در نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت، وي در مقام كنسول اول فرانسه، مقدمات امپراتوري خود را فراهم ساخت و به عنوان ناجي انقلاب شهرت يافت. دومين گام ناپلئون براي رسيدن به قدرت مطلقه، تجديدنظر در قانون اساسي سال 1800م و تصويب قانون جديدي در ماه اوت سال 1802م بود كه مقام او را به عنوان كنسول مادام‏العمر تثبيت مي‏نمود و مجالس قانون‏گزاري را عملاً تابع او مي‏ساخت. دو سال بعد ناپلئون تصميم گرفت در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژيم سلطنتي موروثي را به فرانسه باز گرداند. از اين‏رو، وي پس از انجام مقدمات كار، اين تصميم را در يك همه‏پرسي از تصويب مردم گذراند. ناپلئون كه ايتاليا و مقر حكومت پاپ‏ها را نيز تحت سلطه خود داشت، پاپ را وادار كرد براي حضور در مراسم تاج‏گذاري او به پاريس برود و با دست خود، تاج امپراتوري فرانسه را بر سر او بگذارد. در اين مراسم كه روز دوم دسامبر 1804م در كليساي نوتِردام پاريس برگزار شد، ناپلئون تاج‏گذاري كرد و همسر خود را نيز امپراتوريس و ملكه فرانسه خواند. به اين ترتيب دوره جمهوري اول فرانسه كه از 22 سپتامبر 1792م، پس از الغاي رژيم سلطنت، آغاز شده بود به پايان رسيد و 26 روز بعد، در 28 دسامبر 1804م اين جمهوري رسماً پايان پذيرفت. دوران امپراتوري ده ساله ناپلئون از سال 1804م تا 1814م، دوران فتوحات پي در پي و گسترش قلمرو امپراتوري او در سراسر اروپاست. ناپلئون هر نقطه‏اي را كه فتح مي‏كرد، يكي از برادران يا بستگان خود را به پادشاهي آن‏جا منصوب مي‏نمود و قدرت و محدوده امپراتوري خود را افزايش مي‏داد. اما اين وضعيت دوام چنداني نيافت و با آغاز شكست‏هاي ناپلئون، وي پس از خلع از قدرت، به يكي از جزاير تبعيد شد.


نوشته شده در   يکشنبه 11 آذر 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode