محاكمه "دكتر محمدمصدق" پس از كودتاي 28 مرداد توسط دولت نظامي (1332ش)
يك روز پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش دكتر محمدمصدق، نخست وزيرِ بركنار شده، خود را به دولت كودتا معرفي كرد و به همراه عده زيادي از همكارانش در دولت و مجلس راهي زندان شد. پس از چند جلسه بازجويي، محاكمه او در دادگاه نظامي در تاريخ هفدهم آبان 1332ش آغاز گرديد. اتهام او، سوء قصد به منظور برهم زدن اساس حكومت و تاج و تخت سلطنت وتحريك مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت سلطنت بود. بهانه اين اتهام در اينجا بود كه مصدق در روز 25 مرداد 1332، در مقام نخستوزير، فرمان عزل خود از نخستوزيري را كه از طرف شاه صادر شده بود، مورد قبول قرار نداده و به اجرا نگذاشته بود. در جريان 35 جلسه محاكمه، از طرف دادستان به مصدق اهانت شد و مصدق هم بسياري از حرفهاي ناگفتني را گفت. در نهايت دادگاه او را به سه سال حبس محكوم نمود ولي پس از 26 جلسه دادگاه تجديد نظر و فرجام خواهي مصدق، راي دادگاه تغيير نيافت و او پس از پشت سرگذاشتن دوران محكوميت، به مدت ده سال به زادگاه خود، احمد آباد تبعيد شد. سرانجام دكتر مصدق در بهمن 1345 ش در 84 سالگي پس از تحمل مرارتهاي زندان و تبعيد و به دنبال يك عمر دراز و پرحادثه سياسي درگذشت و درهمان جا مدفون گرديد.
درگذشت نويسنده شهير "سيدمحمدعلي جمالزاده" پدر داستان نويسي نوين ايران (1376 ش)
سيدمحمدعلي جمالزاده در سال 1270 ش در اصفهان و در خانوادهاي بزرگ و عالم به دنيا آمد. پدرش سيدجمال الدين واعظ اصفهاني همداني از پرنفوذترين مبلغان مذهبي دوران مشروطه بود و نقش مهمي در آن نهضت داشت. در سالهاي جواني محمدعلي، وي همگام با پدر و پس از آن از فعالان برجسته حركت اصلاح طلبانه مشروطيت به شمار ميرفت كه يكي از دلايل اين حضور ضد استبدادي، دستگيري و قتل پدرش در جريان مشروطيت به دست عمّال محمدعلي شاهقاجار بود. سيدمحمدعلي جمالزاده پس از اتمام تحصيلات ابتدايي، راهي بيروت و سپس پاريس شد و در فرانسه در رشته حقوق فارغ التحصيل گرديد. وي در 22 سالگي در حالي كه بسياري از مناطق ايران بيطرف در جريان جنگ جهاني اول به اشغال دولتهاي روس و انگليس و عثماني درآمده بود به كرمانشاه رفت و ارتش كوچكي از كردها براي جنگ با متفقين به وجود آورد. اما خيلي زود اين كار را رها كرد و راهي برلين در آلمان شد. جمالزاده سپس به مدت بيست و پنج سال در دفتر بينالمللي كار در ژنو شروع به فعاليت نمود و در كنار آن به مطالعات وسيعي دست زد. با فرا رسيدن شهريور 1320 ش، حيات ادبي جمالزاده شروع شد و چند داستان از او در تهران به چاپ رسيد. وي تحت تأثير آشنايي با روشنفكران ايراني به اين نيتجه رسيد كه يكي ازدلايل بيسوادي وسيع مردم ايران در آن زمان اين است كه نخبگان تحصيل كرده، تنها براي خوشآمد يكديگر مينويسند، حال آنكه در غرب، حتي متفكران بزرگ هم در نويسندگي از نهايت سادگي بهره ميگيرند. نتيجه اين انديشه، نوشتن و انتشار تعدادي داستانهاي كوتاهِ ابتكاري بود كه بعدها اساس نخستين كتاب وي با نام "يكي بود، يكي نبود" گرديد. اين كتاب ولولهاي در ميان خوانندگان فارسي زبان انداخت، چرا كه او برخلاف عادت معمول نويسندگان معاصرش، در داستان خود از لغات و اصطلاحات روزمره مردم استفاده كرد و از دشوارنويسي پرهيز نمود، كه اين، ويژگي خاص نوشتههاي اوست. گنج شايگان، صحراي محشر، خاك و آدم و دشمن ملت و... از جمله كتابهاي جمالزاده است كه در نتيجه آنها، از او به عنوان پدر داستاننويسي ايران ياد كردهاند. سرانجام محمدعلي جمالزاده در حالي كه در حدود نود سال در اروپا ميزيست ولي هميشه قلبش براي وطن ميتپيد، در هفدهم آبان 1376 برابر با 8 نوامبر 1977 م پس از عمري طولاني در 106 سالگي درگذشت و در ژنو به خاك سپرده شد.
درگذشت "جان ميلْتون" اديب و شاعر بزرگ انگليسي (1674م)
جان ميلتون، شاعر بزرگ قرن هفدهم انگلستان، در سيام ژانويه 1608م در لندن به دنيا آمد. وي در كودكي عشق و علاقه عجيبي به ادبيات و به ويژه شعر پيدا نمود و همين موضوع سبب گرديد كه به زودي نيز شعر بسرايد، به طوري كه در اوان نوجواني، چندين قطعه و اثر عالي نوشت. ميلتون در 21 سالگي اولين اثر مشهور خود با نام تولد مسيح(ع) را سرود و به زودي سرشناس و معروف شد. در اين اثر كه جنبه هنري، اخلاقي و مذهبي سراينده نمايان است، كشمكش قريب الوقوع فرقههاي مذهبي پيش بيني شده بود. وقايع آن زمان جامعه انگلستان ميلتون را به شدت آزار ميداد به طوري كه به تدريج روحي مبارزه طلب پيدا كرد و تصميم گرفت عليه بيدادگري قيام كند. از اين به بعد، دوران مبارزه، بدبختي و شهرت آغاز گشت؛ حكومت به شدت وي را تحت تعقيب قرار داده و اعمال وي را محدود كرده بود. با اين وصف، به زودي، ميلتون و عقايدش پيروزيهاي بزرگي به دست آوردند، ليكن او همچنان در دفاع از آزادي فكر و قلم، شعر ميسرود و مردم را تشويق ميكرد. اين دوران نيز ديري نپاييد و حكومت استبدادي، دوباره جانشين افكار آزادي طلب گرديد. بدين ترتيب ميلتون كه خود را شكست خورده احساس مينمود گوشه انزوا گرفت و دست از هر فعاليتي كشيد. ميلتون در همان گوشه انزوا به خلق آثاري موفق شد كه هم اكنون جامعه ادبي انگلستان به وجود آنها افتخار ميكند. بينايى ميلتون در سال 1652م بر اثر تحرير و تاليفات زياد رو به ضعف نهاد تا اينكه كاملاً كور شد و از كارهاي اجتماعي كناره گرفت. وي در سال 1660، كور و خسته و نوميد، اثر جاودانش بهشت گمشده را سرود. وي در اين اثر نشان ميدهد كه به خداي يگانه ايمان دارد و شيطان بر اثر مشيت الهي پديد آمده و اراده خدا بر اين قرار گرفته كه برخي از بندگانشْ، قدرتِ اختيار داشته باشند. بهشت گمشده، يكي از بزرگترين حماسههاي جهان است و از لحاظ استحكام كلام، در ادبيات زبان انگليسي بينظير است، به طوري كه ميلتون را پس از شكسپير در مقام اول قرار ميدهد. ويژگيهاي شعر وي در استحكام، صراحت و ظرافت آنهاست كه هيچيك از معاصرانش به آن دست نيافتهاند. تعادل و تركيب شعر با موضوع و هماهنگي آن دو با هم در تمامي آثار ميلتون مشخص ميباشد. اشعار مختلف او، ادراك كمنظيرش را در پيچيدگيهاي اوزان خوشآهنگ نشان ميدهد. آهنگي كه از تعادل ساختمان و تركيب استادانه شعر با بيان موضوع، اعم از خطابه نويسي يا داستانپردازي حاصل ميشود. نثر ميلتون نيز بسيار فصيح و استوار است و هنر نمايشي او از حد متوسط بالاتر. ميلتون از بزرگترين و معتبرترين چهرهها در ادبيات انگلستان است و نفوذ عظيمي در آثارنويسندگان انگليسي و آلماني و... بر جاي نهاد. وي در عين اينكه طبعي ملايم و مصاحبتي دلنشين داشته از طرف ديگر مبارزي لجوج و خشن و فردي جاه طلب و مغرور بوده است. همچنين روح اندوهناك و روح شادمان از ديگر آثار اوست. جان ميلتون سرانجام در 8 نوامبر 1674م در 66 سالگي درگذشت در حالي كه هرگز نتوانست آنچه را ميخواست به چشم ببيند.