آغاز احداث راه آهن سراسري ايران (1306 ش)
راه آهن سراسری ایران نام راه آهنی است که در زمان پادشاهی رضا شاه پهلوی از جنوب تا شمال ایران کشیده شد. این راه آهن (بندر امام خمینی فعلی) در ساحل خلیج فارس را به (بندر ترکمن فعلی) در ساحل دریای مازندران وصل میکرد. در ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ اولین کلنگ ساختمان راه آهن سراسری در تهران محل فعلی ایستگاه تهران برزمین زده شد و از همان وقت رسما ساختمان راه آهن از سه نقطه جنوب و مرکز و شمال آغاز گردید. راه آهن سراسری در ۲۷ مرداد ماه ۱۳۱۷ بپایان رسیده و دو خط شمال و جنوب در ایستگاه سمیه به یکدیگر متصل و در روز سوم شهریورماه ۱۳۱۷ این خط با تشریفات خاصی رسما افتتاح و بهره برداری آن شروع شد.
شهادت عالم مجاهد "عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني" پنجمين شهيد محراب در باختران (1361ش)
آيت اللَّه عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني در سال 1283ش در خمينيشهر (سده) اصفهان به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات در زادگاهش و اصفهان به قم عزيمت نمود. وي در آنجا از محضر استاداني چون حضرات آيات عبدالكريم حائري يزدي، سيد محمد حجت كوه كمرهاي، سيد صدرالدين صدر، سيد محمد تقي خوانساري و امام خميني(ره) بهرهمند گرديد و به اجتهاد رسيد. اين عالم رباني در سال 1335 حسبالامر آيتاللَّه بروجردي به كرمانشاه مهاجرت كرد و در حوزه جديدالتأسيس آن به تدريس معارف اسلامي پرداخت. آيتاللَّه اشرفي پس از قيام مردمي 15 خرداد 1342 و به تبعيت از امام خميني(ره)، مبارزات خود را در منطقه غرب كشور آغاز كرد و با نشر اعلاميه و نوار سخنراني، زمينه گسترش قيام را فراهم آورد. اين عالم مجاهد در هدايت مردم و روشنگري عليه رژيم طاغوت نقش مهمي ايفا كرد و رهبري نهضت را در منطقه غرب ايران برعهده گرفت. وي پس از پيروزي انقلاب به نمايندگي امام(ره) و امامت جمعه كرمانشاه منصوب شد و به امور شرعي، اجتماعي و فرهنگي مردم همت گماشت. ايشان همچنين با آغاز جنگ تحميلي، عليرغم كهولت سن، مسافت طولاني و راههاي صعبالعبور را به عشق ديدار دلاورمردان جبهه توحيد ميپيمود و حضور ايشان، سبب دلگرمي رزمندگان ميگرديد. آيتاللَّه اشرفي در طول دوران نمايندگي حضرت امام در استان كرمانشاه، دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت و سرانجام در روز جمعه 23 مهر 1361 شمسي پس از هشتاد سال جهاد، تقوا، پرهيزگاري و خدمت، در محراب عبادت نماز جمعه به دست منافقين كوردل به شهادت رسيد. پيكر مطهر اين عالم مجاهد پس از تشييع باشكوه در كرمانشاه و خمينيشهر، در گلزار شهداي تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
شهادت "حضرت رقيه(س)" دختر كوچك امام حسين(ع) در شام (61 ق)
رقيّهخاتون يا فاطمه بنت الحسين(ع) معروف به فاطمهي صغيره، دختر آخر امام حسين(ع) از مادري به نام اماسحاق بنت طلحه يا شاهزنان بود. سن مبارك او را 5 4- -3 يا 7 سال دانستهاند. امام حسين(ع) بسيار به او مهر ميورزيد و وي نيز به پدر، علاقهي فراواني داشت. رقيّه به همراه پدر، برادران، عموها و ديگر خاندان نبوي راهي سرزمين كربلا شد. پس از شهادت امام و يارانش به اسارت كوفيان
رحلت آيت اللَّه "محمدعلي معصومي" عالم و فقيه بزرگوار اسلام (1372 ق)
مرگ "آندره وزاليوس" كالبد شكاف معروف بلژيكي (1564م)
آندرياس وساليوس يا آندره وزاليوس در 31 دسامبر 1514م در بروكسل در بلژيك به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، وارد دانشگاه شد و در رشته پزشكي فارغالتحصيل گرديد. وزاليوس از آن پس، در حالي كه بيشتر از بيست سال نداشت، به استادي دانشگاه رسيد و به تدريس پرداخت. با اين حال، وي مايل به شناخت اجزاي دروني انسان بود و به كالبد شكافي بدن آدمي علاقه داشت. از اين رو طي سالهاي بعد تلاشهاي زيادي براي شناختن عملكرد اعضاي مختلف بدن از طريق تشريح به عمل آورد و نتايج تحقيقات خود را در كتابي به نام كارخانه بدن انسان گردآوري كرد. اين كتاب به عنوان نخستين اثر در باب تشريح بدن انسان، در دنياي آن روز شهرت بسيار يافت. مزاياي عمده آن بر ساير كتب قديمي، در تصاوير جالب آن بود. وزاليوس در كتاب خود، بدن آدمي را به طور طبيعي به نمايش درآورده و عضلات بدن را در حال انقباض طبيعي و نيز استخوانها را در وضع عادي زندگي، به حدي طبيعي نشان داده كه ميتوان گفت هيچ تصويري تا آن زمان برتر و بهتر از آن ترسيم نگرديده است. كتاب وزاليوس به نوعي آغاز تشريح نوين به شمار ميرود و وزاليوس با اين كتاب، دانش تشريح را وارد مرحله عملي دقيقي نمود. وزاليوس گرچه از نظر كالبدشكافي مردي بسيار دقيق بود، با اين حال پارهاي از نظرات فيزيولوژي قديم را قبول داشت. با اين حال برخلاف ارسطو كه قلب را مركز زندگي و هوش و عواطف ميدانست، وزاليوس عقيده داشت كه مغز و سلسله اعصاب اين وظيفه را برعهده دارند. تحقيقات گسترده وزاليوس در رشته پزشكي، توانست سير جديدي به حركت علم طب دهد به طوري كه ميتوان گفت طب جديد پيشرفت خود را مديون تحقيقات و تجربيات وزاليوس ميداند. وزاليوس مدتي را به عنوان پزشك مخصوص دربار گذراند اما پس از چندي با اتهاماتي مبني بر كفر و دزديدن جسد آدميان و تشريح آن از سوي مخالفانش روبرو شد كه در دادگاه تفتيش عقايد به مرگ محكوم شد. اما با وساطت پادشاه از مرگ نجات يافت و به تبعيد به بيتالمقدس محكوم گرديد. آندره وزاليوس سرانجام در مسير سفر به بيتالمقدس در 15 اکتبر 1564م در 50 سالگي درگذشت.