درگذشت بنیان گذار كتابشناسی ایران (1359ش)
خانبابا مشار از پايهگذاران كتابشناسي كتابهاي چاپي فارسي بهشمار ميرود. وي پس از اتمام تحصيلات مقدماتي و متوسطه خود به خدمت وزارت دارايي درآمد. مُشار ۲۱ سال در وزارت دارايي كار كرد و سرانجام به ميل خود بازنشسته شد و به كشاورزي و تحقيق پرداخت. برجستهترين اثر او كتابي است كه به فهرست مؤلفان كتابهاي چاپي عربي و فارسي اختصاص دارد. • از ميان خدمات مشار بهنظر ميرسد که فهرست كتابهاي چاپي فارسي بيشتر مورد مراجعه و محمل شهرت مشار است، اما تأليف اصلي او، مؤلفين كتب چاپي فارسي و عربي است كه يك زندگينامه - كتابشناسي به سبك معجم المطبوعات العربيه و المعربه (۱۳۳۹ق / ۱۲۹۹ش)، تأليف يوسف اليان سركيس است. مشار براي گردآوري مواد اثر خود ۱۵ سال در ايران و عراق سفر كرد و از موجودي كتابخانهها و كتابفروشيهاي بسياري در شهرهايي همچون تهران، قم، اصفهان، مشهد، تبريز، نجف، و كربلا صورتبرداري كرد. اثر ديگر مشار، يعني فهرست كتابهاي چاپي فارسي، حاصل ابراز علاقه انجمن ايراني فلسفه و علوم انساني به سرپرستي سيدحسن تقيزاده نسبت به تهيه كتابشناسي جامع انتشارات فارسي در رشتههاي مورد علاقه انجمن بود. انجمن مذكور پس از اطلاع از كار مشار، به وي پيشنهاد كرد از دستنويسهايي كه براي مؤلفين كتب چاپي و عربي گردآوري كرده بود، يك فهرست الفبايي از نام كتابهاي چاپي فارسي تهيه كند. مشار اين پيشنهاد را پذيرفت و حاصل كار خود را به رايگان در اختيار انجمن ايراني فلسفه و علوم انساني گذارد. ويرايش نخست فهرست كتابهاي چاپي فارسي (۱۳۳۷-۱۳۴۲ش)، حاوي مشخصات حدود ۱۴۰۰۰ (از بين ۲۰۰۰۰) عنوان كتاب فارسي انتشار يافته تا آن زمان است و نخستين فهرست نسبتاً جامع كتابهاي چاپي فارسي محسوب ميشود. ويرايش ديگر آن را مشار به هزينه خود در ۱۳۵۰ش منتشر كرد و انتشارات كشور تا ۱۳۴۵ش را به آن افزود. ويرايش بعدي كه در دو جلد و يك ذيل در ۱۳۵۲ش منتشر شد، حاصل درآميختن فهرستهاي ديگري چون كتابشناسي ده ساله كتابهاي ايران با فهرست مشار بود. • مشار پس از آنكه ناشري نيافت، اثر گرانقدر خود، مؤلفين كتب چاپي فارسي و عربي را به هزينه شخصي در ۶ جلد منتشر كرد. در اين زندگينامه - كتابشناسي ذيل نام افراد - كه در موارد بسياري اثر با زندگينامه مختصر آنها نيز همراه است - آثار چاپ شده آنها نيز ذكر شده است. در اين اثر، به پيروي از سبك معجم المطبوعات العربيه، افراد بهترتيب نام كوچك و سپس نام پدرشان معرفي شدهاند و نام خانوادگي در آن نقشي ندارد. البته اين سنت رايج عربي براي فارسيزبانان معاصر نامأنوس است و اشكالي است كه لازم است با تهيه نمايه الفبايي از شكل اشهر نام كسان برطرف شود. • خانبابا مشار در سال ۱۳۵۹ هجري شمسي درگذشت. اهميت كار وي براي كتابشناسي ايران از آنرو است كه وي پايه كتابشناسي كتابهاي چاپي فارسي را نهاد، كاري كه پيش از او كسي به آن اقدام نكرده بود. كتاب او، جامعترين كتابشناسي كتابهاي چاپي فارسي تا زمان انتشار آنهاست.
انفجار بمب در حرم امام رضا(ع) در عاشوراي حسيني توسط منافقين (1415 ق)
در بعداز ظهر عاشوراي سال 1415 ق برابر با 30 خرداد1373 ش، در حالي كه مردم عزادار، در اوج برگزاري مراسم بزرگداشت قيام تاريخي امام حسين(ع) بودند، بمبي در داخل حرم مطهر و نزديك مرقد منور حضرت ثامن الحجج امام رضا(ع) منفجر شد و عاشوراي حرم رضوي در مشهد مقدس رقم خورد. در پي اين انفجار، دهها تن از زائران و علاقمندان اهلبيت در حرم امام رضا(ع) شهيد يا مجروح شدند و خسارت زيادي به حرم مطهر وارد آمد.
عاشوراي حسيني و شهادت "امام حسين"(ع) به همراه ياران وفادارش در صحراي كربلا توسط سپاه يزيد(61ق)
امام حسين(ع) پس از حركت به سوي كوفه، با پيمانشكني مردم آن سامان مواجه گرديد. سپاهيان يزيد كه به دستور عبيداللَّه بن زياد و به فرماندهي عمر بن سعد وارد صحراي كربلا شده بودند، مانع از رفتن امام از آن مكان گرديدند. سرانجام در دهم محرم سال 61 هجري دستان خود را به خون پاك فرزند رسول(ص) آغشته ساخته و يارانش را به شهادت رساندند. امام حسين(ع) در هنگام شهادت 57 سال داشتند و يازده سال از امامت ايشان گذشته بود. امام حسين(ع) از روز نخست از مدينه با شعار امر به معروف و نهي از منكر حركت كرد. از اين ديدگاه، منطق امام حسين(ع) منطق اعتراض و تهاجم بر حكومت ضد اسلامي بود، منطق او اين بود كه چون جهان اسلام را منكرات و فساد و آلودگي فراگرفته و حكومت وقت به صورت سرچشمهي فساد درآمده است، او به حكم مسؤوليت شرعي و وظيفهي الهي خود، بايد قيام كند.
هلاكت "عبيداللَّه بن زياد" توسط سپاهيان مختار (67 ق)
در روز عاشوراي سال 67 قمري، شش سال پس از واقعهي كربلا، درست همان روزي كه سپاهيان يزيد به فرمان عبيداللَّه بن زياد فاجعهي خونين كربلا را به وجود آورده و امام حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رسانده بودند، لشكريان عبدالملك بن مروان به فرماندهي عبيداللَّه بن زياد و لشكريان مختار بن ابيعبيده ثقفي به فرماندهي ابراهيم بنمالك اشتر در ساحل "نهر خاذر" در چهارفرسخي شهر "موصل" با هم به نبرد پرداختند و از طرفين تعداد بيشماري كشته شدند. سرانجام لشكريان شام با از دست دادن هفتاد هزارتن، رو به هزيمت نهاد و طعم تلخ شكست را پذيرا شدند. مهمترين حادثهي اين نبرد، كشته شدن عبيداللَّه بن زياد (فرمانده لشكريان شام) به دست ابراهيم بن مالك اشتر بود كه با يك ضربت شمشير، از كمر به دو نيم شد و به هلاكت رسيد. در اين جنگ همچنين شمربن ذي الجوشن نيز کشته شد.
هلاكت "عبيداللَّه بن زياد" توسط سپاهيان مختار (67 ق)
در روز عاشوراي سال 67 قمري، شش سال پس از واقعهي كربلا، درست همان روزي كه سپاهيان يزيد به فرمان عبيداللَّه بن زياد فاجعهي خونين كربلا را به وجود آورده و امام حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رسانده بودند، لشكريان عبدالملك بن مروان به فرماندهي عبيداللَّه بن زياد و لشكريان مختار بن ابيعبيده ثقفي به فرماندهي ابراهيم بنمالك اشتر در ساحل "نهر خاذر" در چهارفرسخي شهر "موصل" با هم به نبرد پرداختند و از طرفين تعداد بيشماري كشته شدند. سرانجام لشكريان شام با از دست دادن هفتاد هزارتن، رو به هزيمت نهاد و طعم تلخ شكست را پذيرا شدند. مهمترين حادثهي اين نبرد، كشته شدن عبيداللَّه بن زياد (فرمانده لشكريان شام) به دست ابراهيم بن مالك اشتر بود كه با يك ضربت شمشير، از كمر به دو نيم شد و به هلاكت رسيد. در اين جنگ همچنين شمربن ذي الجوشن نيز کشته شد.
هلاكت "عبيداللَّه بن زياد" توسط سپاهيان مختار (67 ق)
در روز عاشوراي سال 67 قمري، شش سال پس از واقعهي كربلا، درست همان روزي كه سپاهيان يزيد به فرمان عبيداللَّه بن زياد فاجعهي خونين كربلا را به وجود آورده و امام حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رسانده بودند، لشكريان عبدالملك بن مروان به فرماندهي عبيداللَّه بن زياد و لشكريان مختار بن ابيعبيده ثقفي به فرماندهي ابراهيم بنمالك اشتر در ساحل "نهر خاذر" در چهارفرسخي شهر "موصل" با هم به نبرد پرداختند و از طرفين تعداد بيشماري كشته شدند. سرانجام لشكريان شام با از دست دادن هفتاد هزارتن، رو به هزيمت نهاد و طعم تلخ شكست را پذيرا شدند. مهمترين حادثهي اين نبرد، كشته شدن عبيداللَّه بن زياد (فرمانده لشكريان شام) به دست ابراهيم بن مالك اشتر بود كه با يك ضربت شمشير، از كمر به دو نيم شد و به هلاكت رسيد. در اين جنگ همچنين شمربن ذي الجوشن نيز کشته شد.
اختراع اتوبوس بخار توسط "گوردون برانز" مبتكر انگليسي (1831م)
در بيستم سپتامبر 1831م، اولين اتوبوس بخاري توسط يك مبتكر انگليسي به نام گوردون برانز ساخته شد. ساخت و اختراع اين اتوبوس كه از نيروي بخار براي حركت آن استفاده ميشد، درست دو سال پس از اختراع اتوبوس اسبي صورت گرفت. برانز پس از مشاهده اتوبوس اسبي به فكر اختراع اتوبوس بخاري افتاد و آنرا در اين روز به كار انداخت. اتوبوس جديد ظرفيت 30 نفر را داشت و سرعتِ آن بسيار كم بود. امروزه اتوبوسها با استفاده از سوختهاي جديد و تجهيزات پيشرفته، در شمار مهمترين وسايط نقليه عمومي تبديل شدهاند.