استراتژي ديپلماسي عمومي كلوني برگرفته از فيلم است، او معتقد است "شما بايد ابتدا مردم را به يك تماشاخانه وارد كنيد، اختصار و ايجاز مهمترين حربه شما خواهد بود.
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي و جنگ نرم خبرگزاري فارس، نشريه نيوزويك در مقالهاي با اشاره به تاثيرات گسترش رسانه هاي جمعي درعرصه ديپلماسي جنگ نرم به تحليل سفر جرج كلوني بازيگر آمريكا و نقش وي در تحولات سودان پرداخته است.
*شهرت، سلاحي درخدمت ديپلماسي جنگ نرم
در اين گزارش آمده است:در عصري كه رسانههاي اجتماعي همچون تويتر در كانون توجه همگان قرار گرفتهاند، شهرت، سلاحي است در دستان ديپلماسي، كه روز به روز بر قدرت آن افزون ميگردد. در همين راستا، جرج كلوني، بازيگر و كارگردان هاليوودي، تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا تغييراتي سودمند را در سودان ايجاد كند.
با نزديك شدن به هنگامه برگزاري مراسم اسكار، جرج كلوني در جاي ديگري از اين عالم در حال انجام فعاليتي بسيار متفاوت است. اين كارگران شناخته شده آمريكايي، امسال هيچ فيلمي براي نمايش در جشن مراسم اسكار تهيه نديده است. وي داستان ديگري را در سر ميپروراند و به چيز ديگري ميانديشد.
*كلوني،يك دولتمرد شهير قرن بيست و يكمي
كلوني در ماه ژانويه به سودان جنوبي بازگشت، تا با استفاده از قدرت شهرت خود به مردمي كمك كند كه توانستند پس از دو دهه جنگ داخلي، طي يك رفراندوم مسالمتآميز استقلال خود را از حكومت شمالي در خارطوم به دست آورند. اكنون پس از گذشت 5 سال حضور در سودان، كلوني نقش جديدي را براي خود تعريف كرده است: يك دولتمرد شهير قرن بيست و يكمي.
او در واقع تلاش ميكند با استفاده از اهرم شهرت، توجه مردم را به چيزي مهمتر از شهرت جلب كند. بلافاصله پس از رفراندوم ماه ژانويه سودان، شمال آفريقا و ديكتاتوريهاي كشورهاي عرب شاهد خيزش مردمي بودند، كه به سمت از ميان بردن تمركز قدرت در يك ساختار سياسي مستبد و هر چه مردميتر ساختن حكومت پيش ميرود. در اين فضاي جديد ـ كه شبكههاي اجتماعي آن را تقويت ميكنند ـ شهرت، به منزله ابزاري بسيار كارآمد است كه بيش از هر مقام رسمي و حتي دولتها ميتواند تأثير گذار باشد.
*تلفن همراه و اينترنت سلاحي براي در هم ريختن ساختارهاي قديمي
كلوني ميگويد: "بقا و ادامه حيات براي رژيمهاي مستبد بسيار دشوارتر شده است، چرا كه ميتوانيم با استفاده از تلفنهاي همراه و اينترنت ساختارهاي قديمي را درهم ريخته و مختل سازيم.
چهرههاي مشهور ميتوانند رسانههاي خبري را متوجه موضوعاتي كنند كه اين رسانهها از پوشش دادنشان غافل ماندهاند. ما نميتوانيم سياست گذاري كنيم، اما ميتوانيم سياستمداران را بيش از پيش به كار خود "تشويق " كنيم. " به همين دليل بود كه جرج كلوني مخاطرات سفر به سودان را به جان خريد و در جادهاي قدم نهاد كه سربازان نوجوان سوداني با تفنگهاي كلاشنيكف به نظاره آن نشسته بودند؛ كه البته كلوني از پاپاراتزيها [عكاسان فرصت طلب] نيز غافل نبود و گفت: "اگر آنها ميخواهند همه جا به دنبال من راه بيافتند و عكس بگيرند، از آنها ميخواهم كه به دنبال من به اين كشور بيايند. "
*نقش حياتي كلوني در تجزيه سودان
بعد از ظهر روز برگزاري رفراندوم مذكور، كلونه به منطقه نفت خيز آبيي در سودان جنوبي سفر كرد. پس از گذشت هفت روز و خاتمه يافتن رفراندوم، بزرگترين كشور آفريقايي به دو كشور مستقل تجزيه شد. پس از قتل عام شدن بيش از 2 ميليون انسان، سودان جنوبي بالاخره در مسير استقلال گام برميدارد. اين دستآوردي بود كه حتي تا سه ماه پيش از اين كسي آن را پيش بيني نميكرد؛ و بنابر گفتههاي بسياري از كارشناسان، كلوني نقشي حياتي در اين ماجرا ايفا كرد.
هيچ كس در آبيي فيلمي از جرج كلوني نديده است. اعتبار او در ميان مردم از پي سفرهاي مكرر او به آفريقا پديد آمد، كه در بسياري از اين سفرها جان پرندرگست، مؤسس پروژه ايناف (Enough Project)، او را همراهي ميكرد.
در ميان قبايل مختلف، كلوني به منزله مردي است كه از هرگونه تعلقات و محدوديتهاي بروكراتيك آزاد است و در عين حال به قدرت دسترسي داشته و ميتواند صداي مردم يك روستا را به گوش جهانيان برساند.
*دولتمردان شهير، در خدمت ديپلماسي و منافع آمريكا
دولتمردان شهير، همانند ديپلماتهاي موقتي عمل ميكنند. كارايي آنها بيش از ستارگان سينمايي است كه در گذشته به فعالان اجتماعي تبديل ميشدند، آنها با استفاده از اهرمهاي قدرت، در جهت رفع مشكلات گام برميدارند.
كلوني به راحتي با رهبران شورشي سودان ارتباط تلفني برقرار ميكند.
اكنون او يك گام فراتر برداشته و يك ماهواره را در اختيار گرفته است. اين تكنولوژي امكان زير نظر گرفتن تحركات نظامي را در شمال و جنوب اين كشور فراهم آورده است ـ منطقهاي كه در اظهارات يك سال پيش رئيس سازمان اطلاعات ملي آمريكا، بيش از هر نقطه دنيا احتمال دارد "قتل عامي فجيع در آن رخ دهد. "
كلوني ميگويد: "من هيچ ارتباطي با سازمان ملل يا دولت آمريكا ندارم، لذا محدوديتهاي ايشان نيز دست و پا گير من نيست. من يك دوربين به دست آزادم. من يك پاپاراتزي ضد قتل عام هستم. "
*نارحتي خارطوم از حضور كلوني در جنوب سودان
حضور پررنگ كلوني چندان به مزاج دولت اسلامي در خارطوم خوش نيامده است. از نگاه اين دولت، كلوني به دليل ديگري غير از فعاليتها صلح آميز در اين كشور حضور پيدا كرده است.
وضع ظاهري و رفتار كلوني به هيچ وجه شبيه به يك ديپلمات رسمي نيست. اندامي استخوانيتر از آني كه در فيلمهايش از او ميبينيم، محاسني جو گندمي و صورتي آفتاب سوخته، كه به زودي پا به 50 سالگي خواهد گذاشت و تلاش ميكند به اموري بپردازد كه اهميت بيشتري دارند.
نيكولاس كريستوف، ستون نويس نيويورك تايمز مينويسد: "توجه عموم مردم به اقدامات بشر دوستانه معطوف شده است ـ خواه اين اقدامات در جهت جلوگيري از قتل عامها باشد يا مريضيها يا گرسنگي. ستارگان و مشاهير ميتوانند توجه بسياري را به خود جلب كرده و متعاقباً تمايل سياستمداران را به انجام اقدامي در جهت از ميان بردن مشكلات برانگيزند. "
*آغاز يك مبارزه واقعي
كلوني از شركت در مراسم اسكار دور شد تا مبارزهاي واقعي را در نقطه ديگري از دنيا آغاز كند. "من ميخواهم كار مفيدتري انجام دهم؛ كاري كه به من احساس بهتري بدهد. " بنابراين هنگامي كه او به همراه پدرش اولين سفر خود را به سودان ترتيب دادند، در واقع تلاش كردند شهرت خود را به خدمت سياست خارجي كشورشان درآورند.
جان پرندرگست، مدير امور آفريقا در شوراي امنيت ملي در دوران رياست جمهوري كلينتون، تمام تلاش خود را به كار گرفت تا از بازيگران به عنوان فعالان اجتماعي بهره برداري كند. فعاليت كنوني پرندرگست و كلوني بر گرفته از الگوي بونو و جفري ساش، از مؤسسه ارث (Earth Institute)، ميباشد.
*كلوني از مدل "بونو " تبعيت مي كند
از نظر كلوني "مدل بونو واقعاً كارآمد بود. توجه مردم بيش از پيش به سمت چهرههاي مشهور جلب شد ـ و مردم متوجه شدند كه مشاهير غير از استفاده تبليغاتي ميتوانند كارايي ديگري نيز داشته باشند. بازيگراني چون برد پيت، بن افلك و شان پين، به خوبي از موضوعي كه با آن درگيرند آگاهند و اطلاعاتي خوبي در مورد آن دارند. ايشان بيش از اين صرفاً "فعال صلح دوست " نيستند، بلكه كارشناساني دقيق و كارآمد ميباشند. "
تمركز كلوني بر سودان، او را به منبعي قابل اتكا براي سياستمداران تبديل كرده است. او چندين بار به كميته روابط خارجي سنا و شوراي امنيت سازمان ملل گزارش داده است و تلاش كرده است رئيس جمهور آمريكا را به عنوان يك دوست براي همه ملل معرفي كند. كلوني و اوباما، كه هر دو در سال 1961 به دنيا آمدهاند، اولين كار مشترك خود را با دارفور آغاز كردند. پس از اولين ملاقات آنها، اوباما نماينده ويژه خود را به سودان اعزام كرد. پس از دومين ملاقات، كه در اكتبر گذشته صورت گرفت، سناتور جان كري به خارطوم گسيل داشته شد. كري در مورد پرندرگست و كلوني چنين ميگويد: "اين دو نفر بيش از هر مقام رسمي آمريكايي زمان خود را صرف آبيي كردهاند. كاخ سفيد به دستآوردها و گفتههاي ايشان اهميت ميدهد. "
*استراتژي ديپلماسي عمومي كلوني برگرفته از فيلم است
استراتژي ديپلماسي عمومي كلوني برگرفته از فيلم است. او معتقد است "شما بايد ابتدا مردم را به يك تماشاخانه وارد كنيد. اختصار و ايجاز مهمترين حربه شما خواهد بود ـ شما هميشه جملاتي يك خطي روي پوسترهاي تبليغاتي ميبينيد، درست است؟ بايد صريح باشيد. ميتوانيد يك جنگ را پيش از آنكه آغاز شود به پايان ببريد. اگه شانس آن را داشته باشيد كه از رويدادي شبيه با دارفور جلوگيري كنيد، چه خواهيد كرد؟ "
او ميگويد: "شما نميتوانيد هفت روز هفته توجه مردم را به خود جلب كنيد. بازيگران از مزيتي نسبي برخوردارند. ايشان ميتوانند فيلمي را به نمايش بگذارند و براي مدتي ناپديد شوند. اين آن چيزي است كه من و جان به دنبال آن هستيم. هر چند ماه يكبار با دستي پر و كارهايي جديد باز ميگرديم و مجدداً آتش اشتياق را شعلهور ميسازيم. "
*بلند گو و نقطه مرتفع ابزارهاي كلوني
كلوني به صورت خلاصه تعهد خود را به عنوان يك دولتمرد شهير چنين بيان ميكند: "وظيفه من آن است كه صداي مردي را كه اينجا زندگي ميكند و ميكوشد مانع سلاخي شدن خانواده خود شود، به گوش جهانيان برسانم. اين مرد فرياد ميزند اما صداي او به جايي نميرسد. او نياز به يك بلندگو و يك نقطه مرتفع دارد. اما به هيچ يك دسترسي ندارد؛ من هر دوي اين امكانات را در اختيار دارم و با تمام وجود آنها را براي اين مرد به خدمت خواهم گرفت. "