ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 30 آبان 1389     |     کد : 11676

استعمار با فرقه‌سازي در اسلام زمينه‌هاي استثمار را فراهم كرد

رئيس مؤسسه مطالعات و تحقيقاتي اسلامي فتوح گفت: استعمار با فرقه‌سازي در درون اسلام هم‌چون بابيه، شيخيه، بهائيت، وهابيت يكپارچگي اعتقادي مردم جوامع اسلامي را از آنها گرفت و با توليد تئوري جدايي دين از سياست زمينه استثمار هرچه بيشتر خود را فراهم كرد.

 
رئيس مؤسسه مطالعات و تحقيقاتي اسلامي فتوح گفت: استعمار با فرقه‌سازي در درون اسلام هم‌چون بابيه، شيخيه، بهائيت، وهابيت يكپارچگي اعتقادي مردم جوامع اسلامي را از آنها گرفت و با توليد تئوري جدايي دين از سياست زمينه استثمار هرچه بيشتر خود را فراهم كرد.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه باشگاه خبري فارس «توانا» سخنان رهبر انقلاب اسلامي در اجتماع بسيار عظيم علما، فضلا و طلاب قم با تبيين ضرورت هوشياري در مقابل دو مفهوم غلط و انحرافي؛ يعني «حكومت آخوندي» و نيز «تقسيم روحانيت به آخوند حكومتي و غيرحكومتي» تأكيد كردند: «آنها مي‌خواهند نظام را از پشتوانه عظيم فكري، عقلي و استدلالي علما محروم كنند و به خيال خود روحانيت انقلابي و حاضر در صحنه را منزوي و بدنام سازند كه بايد با اين اهداف، هوشيارانه مقابله كرد.». حضرت آيت‌الله خامنه‌اي براي روشن شدن ابعاد تاكتيك دشمن در طرح اين دو مفهوم انحرافي به تشريح نسبت متقابل روحانيت و نظام اسلامي پرداختند و تأكيد كردند: «نسبت حوزه‌هاي علميه با نظام اسلامي، «حمايت و نصيحت» و «دفاع در كنار اصلاح« است.»، ايشان در همين بحث، نسبت دادن حكومت آخوندي به جمهوري اسلامي را تهمت و دروغي آشكار دانستند و افزودند: «نظام اسلامي، حكومت دين و ارزش‌هاي ديني است نه حكومت افراد روحاني» در همين راستا گفت‌وگويي‌ با حجت‌الاسلام احمد رهدار، رئيس موسسه مطالعات و تحقيقات اسلامي فتوح انجام شده است كه در ذيل مي‌آيد:

* مقام عظماي ولايت در جمع پرشور مردم قم، با بيان اينكه دشمن در صدد است، اسلام منهاي سياست را در جامعه اسلامي ترويج نمايد تا مقاصد ددمنشانه خود را به راحتي پياده كند. به نظر جنابعالي چرا اينچنين توطئه‌اي طراحي شد و چگونه مي‌توان با آن مقابله كرد؟

ـ در سال‌هاي قبل؛ اساتيد دانشگاه‌هاي شرق‌شناسي غرب در سفرنامه‌ها و مقالات‌شان با انگشت گذاشتن بر روي دو نكته كليدي، كاركرد بهتر استثمارگري غرب عليه جوامع شرقي به خصوص بلاد اسلامي را تدوين كردند كه براي پيشبرد هرچه بهتر اهداف بايد 2 مانع را از سر راه بردارند، مانع اول در كل تاريخ معاصر، هويت عشاير است كه عشاير هيچ‌گاه كمك حال استعمار نشدند بلكه با مقاومت مثال زدني در برابر دشمنان خارجي از آب و خاك خود دفاع كردند و مانع دوم كه مستشرقين غربي نام بردند، دين است؛ چرا كه اهل دين مخصوصاً علما كه نمايندگان ديني مردم هستند، اجازه استعمار و غارت كشورشان را توسط چپاولگران غربي نمي‌دهند.
بنابراين استعمار براي هر رفع دو مانع برنامه‌هايي را طراحي كرد و با شيوه‌هاي گوناگون و با ترفند‌هاي مختلف دين اسلام، را ديني معرفي كردند كه با علم، توليد و پيشرفت مخالفت است و كتاب‌هاي زيادي در اين رابطه نوشتند و همچنين اظهار داشتند؛ دين اسلام دين خوبي نيست.
و با طرح اين صحبت كه اسلام از اقوام نزديك به جوامع اسلامي متاثر بوده است، سعي در تخريب چهره دين اسلام داشته‌اند مثلاً گفتند: شيعه از زرتشتي‌گري ايراني و تصوف اسلامي نيز از رهبانيت مسيحيت متاثر است.
استعمار با ايجاد فرقه‌سازي در درون اسلام مثل بابيه، شيخيه، بهائيت، وهابيت يكپارچگي اعتقادي مردم جوامع اسلامي را از آنها گرفت و با توليد تئوري جدايي دين از سياست زمينه استثمار هرچه بيشتر خود را فراهم كرد.

*رويكرد علما نسبت به تئوري جدايي دين از سياست به چه صورت بوده است؟ و آيا اسلام نسبت به سياست ديد منفي دارد؟

ـ دشمن با بيان اينكه اسلام با مداخله در سياست مخالفت كرده‌است و حضور در سياست منجر به ضربه زدن ديانت مي‌شود، مسلمانان را از حضور در صحنه سياست بر حذر مي‌دارد.
در آيات قرآن كريم به صراحت آيه‌اي در باب سياست نداريم؛ ولي آيات متعددي وجود دارد كه به نمايندگان ديني و انبيا دستور داده است كه حكومت ديني تشكيل دهند و با عبارت «ما به اينها حكم داديم»، ‌«ما به اينها حكومت داديم» به طور مثال در خصوص حضرت داوود (ع)، سليمان(ع) يا در مورد پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايد: احكام را جاري كن، دست دزد را قطع كن، زنا كار را شلاق بزن، لزوم تشكيل حكومت اسلامي را بيان مي‌كند كه اجراي احكام مستلزم اين است كه حكومت اسلامي وجود داشته باشد.
البته دشمن با طرح اين شبهه كه دين از سياست جداست و هر مسلماني كه وارد سياست شود، دين خود را به تباهي مي‌كشاند، در ذهن بسياري از عوام در مقطعي از تاريخ موثر بوده است، برخي از آقايان اهل علم يا به علت كج‌فهمي يا به علت عدم بينش اجتماعي، بر اين تئوري صحه گذاشتند.
عنصر ايراني در تجربه تاريخ معاصر ايران يك سير تكاملي در نسبت ميان دين و سياست طي كرده و با احساس اينكه جز به مدد آموزه‌هاي ديني و عالمان ديني نمي‌شود بر استعمارگران پيروز شد، در مقابل متجاوزان مقاومت كردند و براي اين منظور نياز به جريان اصلاحي كه كارآمدي بالا و نفوذ زيادي اجتماعي در ميان مردم داشته باشند، احساس شد؛ بنابراين روحانيون عامل موثري براي نجات از سيطره فشارهاي خائنانه استعمار محسوب شدند.
وجود نهضت‌هاي متعدد به رهبري روحانيت معزز در تاريخ معاصر گواه اين مطلب است، نهضت‌هايي همچون مشروطه، تحريم تنباكو و قيام مسجد گوهرشاد، نمونه‌اي از هزاران حضور روحانيت در عرصه سياست است.
برآيند تجربه همه نهضت‌‌ها در آستانه انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) به وقوع پيوست و مردم احساس نياز كردند كه ضمن پاسداري از ديانتنشان، بايد از خاك، مليت، منافع زندگي خويش دفاع كنند و اين روحانيت است كه استقلال، عفت و شرف را براي آنها ارمغان آورده است.
به‌طور قطع مي‌توان گفت حوزه‌هاي علميه و علماي ما بيدارتر از گذشته در كنار مردم؛ در خط امام و رهبري با پذيرفتن اينكه سياست عين ديانت است، اين انقلاب را پيش مي‌برند.

* منشأ تئوري اسلام منهاي روحانيت از كجا سرچشمه مي‌گيرد؟ و چرا كانون توجه دشمنان اين مرز و بوم است؟

ـ اسلام منهاي روحانيت توسط استعمار توليد شد و متاسفانه از زبان يكي از روشنفكران ايران مطرح شد كه« من خوشحال هستم اسلام منهاي روحانيت در جامعه در حال جا افتادن است»، امام خميني (ره) در برابر ايشان چند بار موضع‌گيري كردند و بيان داشتند: «كساني كه اسلام منهاي روحانيت را مطرح مي‌كنند با روحانيت مشكلي ندارند بلكه با خود اسلام مشكل دارند»؛ «روحانيت سخنگوي اسلام است، اسلام بدون سخنگو مي‌ميرد و نمي‌شود يك دين سخنگو نداشته باشد»، «اين روحانيت است كه اسلام را زنده نگه داشته است».
احساس مي‌شود كساني كه بحث اسلام منهاي روحانيت را مطرح مي‌كنند با ولايت فقيه به عنوان فرزند حوزه‌هاي علميه مخالفت دارند و از اين تئوري براي خشكاندن ولايت فقيه استفاده مي‌كنند.
دشمن، از روحانيوني كه افشاگري نكنند و طرح‌هاي آنها را خنثي و دست به جريان‌هاي مقاومت و ضداستكباري نزند را مورد حمايت خود قرار مي‌دهد و ولايت فقيه چون تئوري آگاهي‌بخش، مقاومت‌ساز، الهام‌بخش و استكباري ستيز را درصدر كارهايش قرار مي‌دهد؛ مورد خصم دشمنان واقع مي‌شود.
بنابراين ملت ايران در بلنداي قله تاريخ زمان خود به سر مي‌برد و در گردنه‌هاي خطرناك نظام، امام و ولايت را تنها نگذاشته‌اند، چرا كه انقلاب را از عمق وجود درك كرده‌است.
در همين فتنه سال 88 حجم تبليغاتي دشمن و سرازير شدن پول‌هاي آنها به داخل كشور براي اهل فتنه و به رغم همه تلاش‌هاي خارجي و ايادي داخلي آنها با وجود ولايت‌فقيه ثبات حكومت اسلامي بر همه جهانيان اثبات شد.

* برخي از مراجع بزرگوار نظير آيت‌الله نوري همداني در اقداماتي مثبت و پرشور در ايام فتنه با حمايت صريح خود از مقام عظماي ولايت، به وظيفه ديني و انقلابي خود عمل كردند، ولي ما اين رفتار را در برخي از علما و مراجع ديگر شاهد نبوديم، علت اين امر چيست؟

ـ‌ آيت‌الله مصباح در جواب چنين سؤالي گفتند: تقواي مرجع اقتضا دارد كه دخالت نكند، مرجع بزرگواري كه تلويزيون نمي‌بيند چه مقدار از بطن جامعه اطلاع دارد تا ما انتظار داشته باشيم؛ مراجع دخالت كنند؟
با دفاع از مراجع و علمايي كه در فتنه حضور نداشتند، بايد گفت عدم اطلاع‌رساني دقيق مسائل حكومت به مراجع، عدم امكانات لازم تصميم‌گيري براي آنها و داشتن بينش نظارتي سبب شد كه حضور برخي از آنها در صحنه كم‌رنگ تلقي شود.
اما وقتي مراجع اطلاع پيدا كردند و در جريان قرار گرفتند؛ حمايت و پشتيباني خود را از نظام و ولايت ابراز داشتند به طوري كه در جريان سفر مقام معظم رهبري استقبال گرم مراجع، علما، طلاب را از معظم‌له شاهد بوديم.

* در شبكه‌هاي تبليغاتي رسانه‌اي غرب عنوان آخوند سياسي مطرح مي‌شود، عنوان اين لفظ چه تبعاتي براي دشمن دارد؟

ـ مرحوم مدرس فرمود: «ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ماست»؛ امام خميني (ره) نيز در جمله‌اي مي‌فرمايد: «اسلام همه از سياست است»، بديهي است كسي كه درس دين را مي‌خواند نمي‌تواند نسبت به جامعه، حكومت و منافع آن بي‌توجه باشد، بنابراين كسي كه اسلام را به خوبي فهميده باشد، مي‌داند كه بايد سياسي باشد؛‌ چرا كه سياست همه زندگي انسان مسلمان را در بر مي‌گيرد و نمي‌شود با يك خط‌كش سياست را از زندگي مجزا كرد،لذا آخوند غيرسياسي نداريم و عمدتاً راديوهاي بيگانه و ماهوارهاي آنها موضوع را مي‌فهمند، ولي خود را به كج فهمي مي‌زنند.

* ترويج عرفان كاذب، كليساي خانگي و از اين قبيل امور كه مورد هشدارهاي رهبري در سخنراني ايشان در ميان مردم قم بوده است، راهكار شما براي خنثي‌سازي اين فرآيند مخرب چيست؟

- عرفان‌هاي كاذب ريشه ايراني ندارند، البته به جز عرفان‌هايي كه منشعب از تصوف اسلامي و بومي است كه نقد به آنها وارد مي شود، عمدتاً ريشه اروپايي و آمريكايي دارند و اخيراً وارد كشور شده است.
دنياي غرب با احساس بن‌بست در زندگي دچار خلاء معنايي و معنوي شده و به دنبال راهي است كه نيازهاي بشر را برآورده سازد و با گم كردن راه از چاله به چاه افتاده است، جوان‌هاي جامعه به دليل ضعف اطلاعاتي از ماهيت جريان‌هاي عرفان‌گرايي و هم‌چنين نبود جريان‌هاي اصيل معنوي اسلام به اين سو گرايش پيدا كرده‌اند.
سخنان حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ناظر بر اين بود كه مسئولان با معرفي جريان‌هاي معناگرايي اصيل به جوانان،‌ خطرهاي جدي عرفان‌هاي كاذب را به حداقل برسانند؛ البته خود جوانان نيز بايد از مسئولان طلب كنند و همه ماجرا به عملكرد روحانيت باز نمي‌گردد. 


نوشته شده در   يکشنبه 30 آبان 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode