ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 8 ارديبهشت 1403
شنبه 8 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 20 مرداد 1387     |     کد : 1059

قرآن و نهج‌البلاغه؛ دو منبع اصلی علم «كلام» در شيعه

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجت‌الاسلام ‌والمسلمين «سيدمحمدمهدی احمدی» دانش‌آموخته فقه، اصول فقه و فلسفه و كلام اسلامی از حوزه علميه قم و مدرس اين دروس در حوزه است.

با وی در رابطه با هويت فلسفه و كلام اسلامی در ميان مجموعه علوم اسلامی به گفت‌وگو نشستيم. بخش‌ نخست از گفت‌وگوی اختصاصی خبرنگار سرويس انديشه و علم ايكنا با اين استاد حوزه علميه تقديم ‌‌شد. حجت‌الاسلام ‌احمدی تأكيد كرد كه كلام اسلامی با گرفتن رنگ فلسفی به خود، از زمان خواجه نصيرالدين طوسی، رشد بيشتری پيدا كرد؛ چرا كه همان مسائل كلامی متكلم در قالب و شكل بهتری تبيين و به اعتقاد ما منشأ رشد كلام اسلامی شد.

احمدی در پاسخ به اين سؤال كه ظاهرا زمانی متكلمين بزرگ شيعی، مانند شيخ صدوق، شيخ مفيد، ابن‌قولويه و ... كتب برجسته اصول عقايد و كلامی شيعه را نوشته‌اند، اما بعد از كار خواجه‌نصير در ممزوج ساختن كلام و فلسفه، ظاهرا حوزه‌های ما زياد به مبانی اصول عقايد شيعه كه بزرگان مذكور به آن می‌پرداختند، زياد نمی‌پردازند. آيا اين امر به ضرر ما نيست و ما را از متون اصلی كلام دور نمی‌سازد؟، گفت: نه، اكنون كلام شيعه بسيار توسعه پيدا كرده است. اكنون شبهات جديد بسياری مطرح شده است كه برای پاسخ به آن‌ها كلام جديد را مطرح می‌كنند كه قبلا نبود.

وی افزود: در زمان شيخ مفيد كلام شيعه در حد خود اشباع شده بود و پاسخ‌گوی زمان خاص خود هم بود، اما امروزه نمی‌توانيم با همان محدوديت‌ها و مقولات پاسخ‌گوی شبهات امروزی باشيم. امروز شبهات وسيع‌تر شده است، لذا طبعا بايد با ابزار و قالب‌های بهتری وارد ميدان شويم.

درست است كه كلام شيعی مشتركاتی را با كلام معتزلی دارد، مانند مسائل حسن و قبح عقلی و ... ؛ چرا كه معتزله برخلاف اشارعه عقل‌گرا بوده‌اند و اين جزو نقاط قوت آن‌ها بود و آن‌ها را به اماميه نزديك می‌كرد، ولی در بسياری از مسائل مانند صفات خدا، شيعه اماميه با معتزله اختلافات اساسی دارد

استاد فلسفه و كلام اسلامی حوزه علميه قم تأكيد كرد: اكنون كلام قديم پاسخ‌گوی مسائل امروزين نمی‌تواند باشد. با اين گستردگی فلسفه و شبهات كلامی جديد، كلام رنگ، بو و شكل ديگری پيدا كرده است و طبيعی است كه به نظر ما نه تنها آن امر پيش‌گفته به ضرر كلام نيست، بلكه به نفع آن نيز تمام شده است؛ يعنی اگر كلام امروز را با كلام زمان پيشين مقايسه كنيد، می‌بينيد كه كلام بسيار به تكامل رسيده است.

وی در پاسخ به اين سؤال كه اما با توجه به اين‌كه هم‌چنان تجريدالاعتقاد خواجه‌نصير به عنوان مهم‌ترين كتاب كلامی شيعه معروف است، آيا مباحث كلامی اين كتاب (مثلا قاعده لطف) اقناع‌كننده است يا نه؟ و آيا در ادامه تجريدالاعتقاد، كتب كلامی‌ای در حوزه‌های ما نوشته شده است يا نه؟، گفت: می‌توان به برهان نظم يا قاعده لطف انتقاد داشت و من نمی‌گويم كه تمام ادله آن‌ها قانع كننده است.

وی افزود: اما امروزه در حوزه خوشبختانه كارهای زيادی صورت گرفته است و طلابی را در رشته كلام تربيت می‌كنند. در خود كلام هم حوزه علميه و مركز جهانی، رشته كلام را دارد و در اين زمينه بسيار كار می‌كند و كتب بسياری نوشته‌ شده است. به نظر من حوزه در زمينه كلام رشد بسيار زيادی پيدا كرده است.

حجت‌الاسلام ‌و المسلمين احمدی در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به نظر برخی از محققين، آيا كلام شيعی متأثر از كلام معتزلی است؟، گفت: درست است كه كلام شيعی مشتركاتی را با كلام معتزلی دارد، مانند مسائل حسن و قبح عقلی و ... ؛ چرا كه معتزله برخلاف اشارعه عقل‌گرا بوده‌اند و اين جزو نقاط قوت آن‌ها بود و آن‌ها را به اماميه نزديك می‌كرد، ولی در بسياری از مسائل مانند صفات خدا، شيعه اماميه با معتزله اختلافات اساسی دارد.

وی خاطرنشان كرد: اما در آن جنبه از مسائل كه جنبه عقلی دارد و با تعقل پيش می‌رود، مشتركات بيشتری با معتزله داريم و اين به معنای آن نيست كه كلام شيعی متأثر از كلام معتزله باشد، بلكه كلام شيعی ريشه در خود قرآن و روايات دارد. در خود نهج‌البلاغه مباحث و مسائل فلسفی و كلامی مطرح شده است. در خود قرآن و روايات هم اين مسائل مطرح شده‌اند، پس چگونه می‌توان گفت كه شيعه اين مسائل را از معتزله گرفته است؟


نوشته شده در   يکشنبه 20 مرداد 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode