ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 7 ارديبهشت 1403
جمعه 7 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 27 آبان 1397     |     کد : 185751

روز شمار تاريخ

یکشنبه27آبان1397-10ربیع الاول1440-18نوامبر 2018

شهادت سرلشکر پاسدار "مهدي زين ‏الدّين" فرمانده لشكر 17 علي ‏بن ابي‏طالب(ع) (1363ش)

شهادت سرلشکر پاسدار "مهدي زين ‏الدّين" فرمانده لشكر 17 علي ‏بن ابي‏طالب(ع) (1363ش)

سردار رشيد اسلام، شهيد مهدي زين‏الدين در سال 1338 ش در خرم آباد لرستان و در يك خانواده مذهبي به دنيا آمد. دوران تحصيلات متوسطه را كه مصادف با تبعيد شهيد آيت‏اللَّه سيداسداللَّه مدني به خرم آباد بود در جوار پرفيض ايشان پشت سر گذاشت. علاقه متقابل آيت‏اللَّه مدني به مهدي زين‏الدين موجب شد كه او بيشتر اوقات را در كنار آن عالم فرزانه سپري كند. مهدي در سال 1356 رتبه چهارم شركت كنندگان كنكور سراسري از دانشگاه شيراز را اخذ نمود. خانواده شهيد زين‏الدين در اوايل انقلاب اسلامي به شهرستان قم مهاجرت كردند. شهيد زين‏الدين پس از انقلاب اسلامي فعاليت‏هاي خود را از جهاد سازندگي شروع كرد و سپس به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد. وي در آزادسازي كردستان از سيطره ضدانقلاب، فعاليت‏هاي فراواني به عمل آورد و پس از شروع جنگ تحميلي مسؤوليت‏هاي مختلفي به عهده گرفته و تا زمان شهادتش، در عمليات‏هاي متعددي شركت نمود، تا اينكه به سبب لياقت توصيف ناپذيرش مفتخر به فرماندهي لشكر 17 علي بن ابيطالب(ع) قم گرديد. سرانجام سردار مهدي زين‏الدين به همراه برادرش مجيد، در يكي از مناطق كردستان از سوي ضدانقلاب شربت شهادت نوشيدند و پس از تشييعي با شكوه در گلزار شهداي قم در كنار هم به خاك سپرده شدند.

رحلت عالم مجاهد و فقيه جليل آيت‏اللَّه "شيخ مرتضي آشتياني" (1325 ش)

آيت‏اللَّه شيخ مرتضي آشتياني متخلص به شعله، فرزند ميرزا محمدحسن مجتهد آشتياني در سال 1243ش (1281ق) در بيت رفيع مرجعيت و اجتهاد، در تهران به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن مقدمات و سطوح، و نيز پس از استفاده از محضر والد بزرگوارش، راهي نجف اشرف شد و از درس خارج استاداني همچون ميرزا حبيب اللَّه رشتي و آخوند ملامحمد كاظم خراساني بهره‏مند گرديد تا به مدارج عاليه اجتهاد و فقاهت رسيد. آيت‏اللَّه مرتضي آشتياني سپس به ايران مراجعت نمود و در تهران به تدريس و اقامه جماعت مشغول شد. او در نهضت تحريم تنباكو، در كنار پدرش براي پيشبرد اهداف نهضت فعاليت كرد و بعد از پدرش، در تهران مرجعيت روحاني يافت. آيت‏اللَّه مرتضي آشتياني در جريان انقلاب مشروطه نيز يكي از رهبران روحاني در تهران بود كه به همين خاطر، عين‏الدوله، از رجال قاجار، او را از توليت مدرسه مروي بر كنار نمود. ايشان همراه با ساير علماي تهران براي پيشبرد امر مشروطه به حرم حضرت عبدالعظيم مهاجرت كرد و تحصن گزيد. وي تا آخر كار، مشروطه خواه باقي ماند ولي پس از فتح تهران توسط مشروطه‏طلبان و قبل از كودتاي رضاخان در 1299ش، به مشهد كوچيد و وظايف ديني خود را دنبال كرد. آيت‏اللَّه آشتياني در جريان كشف حجاب، به همراه ديگر بزرگان شهر نامه اعتراض خود را به رضاخان پهلوي فرستادكه متعاقب آن، دستگيري علماي مشهد و قيام خونين مسجد گوهرشاد شكل گرفت. ايشان در كنار امور سياسي و اجتماعي، به لحاظ اخلاص به اهل بيت، زبانزد خاص و عام بود به طوري كه تمام مواليد و وفيات اهل‏بيت را برپا نموده و با وجود كهولت سن از مردم پذيرايي و گاه خود مديحه خواني مي‏نمود. ايشان داراي مكاشفات و رؤياهاي صادقه نيز بوده است. آيت‏اللَّه مرتضي آشتياني سرانجام در 27 آبان 1325ش برابر با 23 ذي‏حجه 1365ق در 82 سالگي دارفاني را وداع گفت و در حرم امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. ميرزا محمود آشتياني، حكيم و فقيه معاصر و اسماعيل آشتياني، نقاش بزرگ، از فرزندان اويند.

وفات عبدالمطلب جدّ بزرگوار پيامبر گرامي اسلام (ص) (8 عام‏الفيل)

ابوحارث عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، بزرگ قبيله‏ي قريش در زمان جاهليت و از بزرگانِ عرب بود. وي مردي عظيمُ الشّان، رفيع منزِلَت، متَّصف به اوصاف پسنديده و مشهور به افعال حميده بود. عبدالمطّلب جد پدري حضرت محمد(ص) و امام علي(ع) است. قوم قريش رياست او را قبول داشته و به وجودش افتخار و مباهات مي‏نمودند. از جمله آثار عبدالمطلب، حفرِ چاه زمزم است. او نذر كرد كه هرگاه، خدايِ متعال، به او ده فرزند پسر كرامت كند، يكي از آن جمله را به سُنَّت جدش، ابراهيم(ع)، قرباني كند. خداي، حاجتش برآورد و او را ده پسر عنايت فرمود. عبدالمطلب بر آن شد كه نذرش را ادا كند. قرعه به نام عبداللَّه، پدر حضرت محمد(ص) افتاد. چون خواست او را قربان كند، خويشانِ مادري، او را ممانعت كردند. سرانجام با راهنمايى يكي از بزرگان، قرار بر اين شد كه ديه‏ي يك نفر را به جاي عبداللَّه قرباني كنند كه صد شتر معيَّن گرديد. عبدالمطلب همواره، محمد(ص) را نوازش مي‏كرد، او را مي‏بوسيد و درباره‏ي او سفارش مي‏نمود و مي‏گفت: اين چهره را چهره‏ي سروَري و زعامت مي‏بينم. چون عبدالمطلب را مرضِ موت رسيد، ابوطالب را بخواند و او را گفت: محمد(ص) را از دل و جان مواظب باش كه اين كودك، رايحه‏ي پدر را استشمام ننموده و مهر مادر نديده. اين كودك را آينده‏اي پس شگفت در پيش است. تو مسؤولي در دوران كودكي، مراقب و مواظب او باشي، مبادا آسيبي به وي رسد. پيامبر بزرگ اسلام، در زمان رحلت جدّ خود، هشت سال داشت.

ازدواج پيامبر اكرم با حضرت خديجه(س) پانزده سال قبل از بعثت (25 عام‏الفيل)

پيامبر اكرم(ص) در 25 سالگي با مشورت و ياري عمويش ابوطالب(ع) با بانوي صاحب نام قريش، خديجه بنت خُويْلَد ازدواج نمود. خديجه‏ي كبري(س) در تمام 25 سال زندگي مشترك با پيامبر اكرم(ص) يار و غمخوار آن حضرت بود. او نخستين كسي بود كه به دين اسلام ايمان آورد و با ايمان خويش مايه‏ي آرامش خاطري براي نبي مكرم اسلام شد. آن بانوي مكرّمه، ثروت هنگفت خود را در راه رشد و تبليغ دين اسلام به پيامبر واگذار كرد و نقش مهمي در پيشرفت اين دين آسماني ايفا نمود. ثمره‏ي شيرين ازدواج خديجه با پيامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نام‏هاي قاسم، عبداللَّه، رقيه، زينب، ام‏كلثوم و حضرت فاطمه‏ي زهرا(س) بود.

درگذشت "ابن قُولَوِيْهْ" از بزرگان اماميه در حديث و فقه (368 ق)

شيخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسي بن قُولَوِيْه قمي معروف به ابن قولويه، از مشاهير فقهاي اماميه و بزرگان حديث قرن چهارم هجري است كه در كلمات علماي رجال، از او به عظمت ياد شده است. تاريخُ الشهورِ و الحَوادِث، الشَّهادات، كامِلُ الزّيارات و... از تاليفات او هستند. وي در كاظمين وفات يافت و در پايين پاي حضرت امام جواد و در كنار شيخ مفيد، مدفون گرديد.

اشغال جزيره‏ ي هرمز توسط نيروهاي پرتغالي (913 ق)

در سال 912 ق يك ناوگان پرتغالي به فرماندهي درياسالار آلفونس آلبوكرك به جزيره‏ي هرمز در خليج فارس رسيد. نماينده‏ي پادشاه پرتغال فوراً به اهميت فوق‏العاده راهبردي و تجاري محل كه مسلط بر مدخل ورودي خليج فارس بود پي برد. زيرا از آن محل، ارتباطات پرتغالي‏ها با هند محافظت مي‏شد. پرتغالي‏ها جزيره را تصرف كردند و حاكم هرمز، تابع پادشاه پرتغال گرديد و با پرداخت خراج سالانه موافقت كرد. اين امر به بروز برخورد با شاه اسماعيل اول صفوي انجاميد. آلبوكرك مجبور شد در سال 913 ق از هرمز حركت كند، اماكاملاً مصمم بود تا دراولين فرصتي كه پيش آيد آن را باز پس گيرد. آلبوكرك در سال 920 ق به هرمز بازگشت و معاهده‏اي با شاه اسماعيل منعقد كرد كه پيروي حاكم هرمز را از پرتغال تصديق مي‏كرد.
 
 


نوشته شده در   يکشنبه 27 آبان 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode