تأويل نوعى تفسير است كه علاوه بر رفع ابهام، دفع شبهه نيز مىكند. بنابراين مورد تأويل نسبت به تفسير، اخص مطلق است. هر كجا تأويل باشد، تفسير نيز هست. تفسير در مورد مبهمات است كه در محكم و متشابه هر دو وجود دارد و تأويل صرفا در متشابه است كه هم ابهام و هم تشابه دارد.
بحث از محكم و متشابه در قرآن كريم از ديرباز مورد توجه است. در اين نوشتار نگاهی به اين مسئله مهم قرآنی داريم. در تعريف محكم و متشابه نظرات متعددی ارائه شده است. به طور مثال «نيشابوری» معتقد است كه محكم بودن آيات قرآنی همان استواری مطالب و متناقض نبودن آياتش است و منظور از متشابه، شباهت هر قسمت آن به قسمت ديگر از جهت راستی، حقيقت و معجزه بودنش است.
اما گروهی ديگر نيز گفتهاند كه محكم آن است كه مراد از آن دانسته شود، چه توسط خود آيه يا با تأويل آيه مورد نظر و متشابه را جز خدا كسی نمیداند؛ مانند زمان قيامت و حروف مقطعه در اول برخی سورههای قرآنی و ساير تعريفات كه در يك نگاه كلی میتوان گفت آيات محكم همان آياتی است كه ما در بدست آوردن معنی و مفهوم حكم آنها به مشكل نيافتاده به راحتی حكمشان را بدست میآوريم.
آيات متشابه آياتی هستند كه بايد در به دست آوردن مفهوم آنها نهايت دقت را به عمل آوريم؛ چون معنا و مفهومش به راحتی مشخص نيست و برای بدست آوردن مفهومشان به اهل فن و متخصصين كه بالفظ اولوالباب در قرآن معرفی شدهاند مراجعه كنيم كه شيعه اين را با عنوان چهارده معصوم(ع) میشناسد.
همچنانكه اشاره كرديم در بدست آوردن مفهوم صحيح آيات متشابه نظرات متفاوتی وجود دارد و متخصصين علوم قرآنی همواره در فكر حل اين مسئله هستند تا راهی به سوی درك اين آيات الهی بگشايند؛ چرا كه بر طبق آيه هفتم سوره آل عمران میتوان به مفهوم آيات متشابه پیبرد، در اين آيه چنين میخوانيم «و كسی از مفهوم آنها مطلع نمیشود مگر خدا و راسخين در علم و كسانی كه میگويند ما به آنها ايمان آوردهايم». پس بر اين اساس راسخين در علم، عالم و آگاه به مفهوم و معنی آيات متشابه هستند و بر اين اساس آيات ناسخ را از آيات منسوخ و حلال قرآن را از حرامش و به طور كلی محكمات قرآنی را از متشابهاتش میشناسند.
از جمله آيات متشابه قرآن، آياتی است كه در يكی از صفات خداوند متعال بحث میكند مانند لفظ «وجه» در آيه 52 سوره انعام و آيه 9 سوره انسان و سوره ليل 3-20 كه در معنی ظاهرش به معنی صورت است اما در مورد خداوند بايد تأويل به خلوص نيت به خداوند كرد.
كلمه «يد» در آيات 186 سوره بقره و 16 سوره قاف كه تأويل به اينكه خداوند با علم به انسانها نزديك است و ساير صفات الهی كه جنبه جسمانيت به خدا را در ذهن بوجود میآورد با نظر به عدم جسمانيت خداوندی بايد تأويل كرد.
راغب اصفهانى در باب «محكم» میگويد: «حكم، اصله: منع منعا لاصلاح» حكم در اصل به معناى منع كردن و جلوگيرى به كار رفته است، البته جلوگيرى از افساد به جهت اصلاح خواهد بود؛ لذا هر سخن و گفتارى كه رسا و شبههناپذير باشد و مورد كج فهمى قرار نگيرد، به چنان گفتار ـ و حتى كردارى ـ محكم گويند؛ يعنى مستحكم و خلل ناپذير.
راغـب اصـفـهـانى گويد: |
«حكم , اصله : منع منعا لاصلاح» حكم در اصل به معناى منع كردن و جـلـوگـيرى به كار رفته است البته جلوگيرى از افساد به جهت اصلاح خواهد بود؛ لذا هر سخن و گـفـتـارى كـه رسـا و شـبهه ناپذير باشد و مورد كج فهمى قرارنگيرد، به چنان گفتار ـ و حتى كردارى ـ محكم گويند؛ يعنى مستحكم و خلل ناپذير |
بخشى از آيات قرآن متشابه است كه مايه شبهه و گاه دستآويزى براى فتنهجويان شده است. در تعريف متشابه گفته شده است كه: «والمتشابه من القرآن ما اشكل تفسيره لمشابهته بغيره» متشابهات قرآن آن باشد كه تفسير آن مشكل آيد؛ زيرا نمود آنچه هست را ندارد و به چيز ديگر شباهت دارد.
لذا در مورد قرآن، آن چيز دیـگـر جـز ضلالت و گمراهى نباشد «فماذا بعد الحق الاالضلال» پس كلام حق (قرآن كريم) هرگاه نمودى جز حق داشته باشد و به باطل همى ماند، آن را متشابه گويند.
طـبق اين تعريف، تشابه ـ در آيات متشابه ـ تشابه حق و باطل است كه سخن حقگونه خداوند, باطلگونه جلوهگر شود. ازایـن رو، تـشـابه علاوه برآنكه بر چهره لفظ يا عمل، پردهاى از ابهام مىافكند، موجب شبهه نيز هست.
بدين ترتيب هر متشابهى هم به تفسير نياز دارد كه رفع ابهام كند و هم به تأويل نياز دارد تا دفع شبهه كند؛ لذا تأويل نوعى تفسير است كه علاوه بر رفع ابهام، دفع شبهه نيز مىكند. بنابراين مورد تأويل نسبت به تفسير، اخص مطلق است. هر كجا تأويل باشد، تفسير نيز هست، تفسير در مورد مبهمات است كه در محكم و متشابه هر دو وجود دارد و تأويل صرفا در متشابه است كه هم ابهام و هم تشابه دارد.
البته آنچه كه عنوان شد سخن و نظر محققان بوده است. برای بهتر بيان شدند اين موضوع و اصل و حقيقت مطلب در بخش بعدی اين نوشتار، به بيان كلام اهل بيت(ع) میپردازيم تا سخن اين بزرگواران فصلالخطاب اين مسئله باشد.*
*منابع: دانشنامه رشد، التمهيد فی علومالقرآن.
لازم به ذكر است كه منابع ياد شده از پايگاههای اصلاعرسانی http://www.askquran.ir و daneshnameh.roshd.ir مورد استفاده قرار گرفته است. |