تبعيد "رضاخان پهلوی" به جزيره موريس در جريان جنگ جهاني دوم توسط متفقين (1320 ش)
پس از ورود متفقين به ايران و استعفاي اجباري رضاخان از سلطنت، وي در 25 شهريور 1320 ش به ناچار ايران را ترك كرد و به امر انگليس به جزيره موريس و سپس ژوهانسبورگ در آفريقاي جنوبي تبعيد شد تا اينكه در همانجا درگذشت. اگر رضاخان از ابتداي امر، به وسيله اجانب و به ويژه انگلستان روي كار نيامده بود و پايههاي حكومت خود را بر روي افكار عمومي، عدالت و آزادي استوار ميساخت، متفقين هرگز نميتوانستند به اين سهولت او را بركنار و از ايران تبعيد نمايند. او خوب ميدانست كه با تمام مخالفتي كه روسها و انگليسها با وي دارند، اما اگر قوايشان وارد تهران شود، به او و خانوادهاش صدمهاي نخواهند زد و حداكثر شدت عمل آنها، بركناري از سلطنت و تبعيد وي خواهد بود. آنچه او را بيش از هرچيز نگران ساخته بود، بيم انتقام مردمي بود كه شانزده سال در زير فشار حكومت زور و استبداد قرار گرفته بودند. و اين نگراني سبب شد كه از سلطنت كناره بگيرد و از ايران خارج شود.
شهادت "عمارياسر" صحابي بزرگ پيامبر در جنگ صفين (37 ق)
رساترين سخن دربارهي شخصيت معنوي او حديث رسول خدا است كه فرمود: "عمار، از سر تا پايش آكنده از ايمان است و ايمان با گوشت و خون او عجين گرديده است". همچنين، پيامبر به او فرموده بود: "تو را گروه ستمگري خواهد كشت در حالي كه تو آنان را به سوي حق و حقيقت دعوت مينمايي". اين خبر غيبي كه يكي از دلايل نبوت و راستگويي پيامبر(ص) بود آنچنان كه فرموده بود نيز اتفاق افتاد و سرانجام عمار در نود سالگي در جنگ صفين در ركاب امام علي به دست هواداران معاويه كشته شد. عمار ياسر از مسلمانان راستين بود كه در راه اسلام سختيهاي فراواني را تحمل كرد و پدر و مادر او اولين شهداي راه اسلام بودند.
وقوع جنگ نهروان بين سپاهيان امام علي(ع) و خوارج (38 ق)
پس از پايان جنگ صفين ميان امام علي(ع) و معاويه بن ابيسفيان و تحميل حَكَميَّت بر امام، كوفيان كه خود را بازندهي اين ماجرا ميدانستند، امام را براي جنگ دوباره با معاويه، تحريك كردند كه با مخالفت آن حضرت مواجه گرديدند. از آن پس عَلَم ناسازگاري با امام را برداشته و پس از ماجراهاي فراوان، در مقابل آن حضرت صف آرايى كردند. امام با نصيحت و هشدار، تعداد زيادي از آنان را از جنگ با آن حضرت منصرف ساخته و به بقيه مادامي كه دست به سلاح نبرده بودند، اجازهي حضور در شهر را ميداد. ولي از آن زمان كه به جنايت و قتل دست زدند، امام به جنگ آنان شتافت و در جنگ نهروان، جز 9 نفر از سپاه چهار هزار نفري آنان، كسي زنده نماند. اين افراد را كه از دين برگشته و به امام اهانت كردند، خوارج يا خارجي ميگويند.
مرگ "جاناتان سوئيفْت" نويسنده نامدار انگليسي (1745م)
جاناتان سوئيفْت شاعر و هجوپرداز انگليسي در 22 آوريل 1667م در دوبلين پايتخت ايرلند از پدر و مادري انگليسي به دنيا آمد. دوران كودكي و تحصيلات خويش را در ايرلند به پايان رسانيد. وي مدتها در جنبشي كه مردم ايرلند براي استقلال بر ضد انگلستان به وجود آورده بودند شركت كرد و براي پيروزي ايرلنديها كوشش فراواني از خود نشان داد. سوئيفْت همچنين زماني به فعاليتهاي سياسي و نيز مذهبي در كليسا مشغول بود و در تمام اين مدت، دست از نويسندگي برنداشت. وي از نويسندگان برجسته و از منتقدان نامور روزگار خويش در انگلستان بود كه با لحن استهزا آميز و طنزآلود خود، بسياري از عادات زشت مردم كشورش را نكوهش ميكرد. سوئيفْت داراي نثري فصيح بود كه به كمك اين نيرو و با كمك زبان طنز، از اوضاع زمان انتقاد مينمود. وي را از بزرگترين استادان نثر انگليسي و هجونويسان معروف آنسامان ميدانند كه بعدها، نويسندگان زيادي از سبك او تقليد و استفاده كردند. اثرمعروف سوئيفْت، سفرنامه گاليور نام دارد كه ابتدا به صورت اثري طنزآميز به منظور انتقاد از حماقتها و بلندپروازيهاي مردان روز كشور انتشار يافت اما در عين حال، ماجرايى است هيجانانگيز كه بارها به صورت فيلم به نمايش درآمده است. او كتابها و رسالات زيادي به نگارش درآورد كه همگي ازحيث سادگي و رواني و طنز و هجاي خاص خود، در ادبيات انگليس، شهرت ويژهاي دارند. سوئيفْت از نظر سياسي، شخصيتي متنفّذ بود و دفاع او از حقوق مردم ايرلند و كارهايى كه براي رفاه آنان برعهده گرفت، او را قهرمان ملي ساخته بود. سوئيفْت از راه نوشتههايش بر دستگاه حكومت انگلستان تاثير بسيار گذاشت، چنانكه از راهنمايىها و پيشنهادهايش بهره بسيار برده شد. از نظر ادبي، سوئيفْت استاد نثر هجوآميز قرن خود به شمار ميآمد. آثارش از تازگي و بلندي انديشه برخوردار بود و سبك انشايش از وحدت و تناسب كامل ميان لفظ و معني و غناي كلمه، تخيل، استحكام، نرمي، روشني، فصاحت و دقت بهرهمند بود. زبان شاعرانه سوئيفْت بسيار لطيف بوده و به سبب مهارتش در بيان انديشهاي بديع و عميق و ژرفبيني كامل و نظر صائب، در رأس نويسندگان بزرگ كلاسيك انگلستان در نيمه اول قرن هجدهم جاي گرفته است. از ميان آثار او ميتوان باران شهر، گفتگوي مؤدبانه و نامههاي يك بزّاز را ذكر نمود. جاناتان سوئيفْت سرانجام در 19 اكتبر 1745م در حالي كه به دليل مبارزات استقلال طلبانه ضد انگليسي به شدت محبوب ايرلنديها بود، در 78 سالگي درگذشت.