ابوالفتح عمربن ابراهيم خيام نيشابوري (517 ـ 439 ه.ق) كه به سبب اشعار حكيمانهاش شهرتي جهاني دارد، تنظيمكننده تقويم رسمي ايران، يعني تقويم هجري خورشيدي است. اختلالاتي كه در زمان حيات خيام يعني سده 5 هجري در گاهشماريها وجود داشت، دولت سلجوقي را برآن داشت تا تقويم جديدي با مبدأ هجرت پيامبر اسلام از مكه به مدينه و براساس سال خورشيدي را تدارك ببيند.
پيش از ورود اسلام به ايران و به روزگار زمامداري ساسانيان (226 تا 652 ميلادي) هر سال مركب از 365 شبانه روز در 12 ماه بود. از آنجا كه سال مداري يا حقيقي 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 49 ثانيه است و سال عرفي ساسانيان، سرراست 365 روز بود، هر 4 سال يك بار، سال عرفي از سال حقيقي يك روز عقب ميافتاد و نوروز با اول فروردين برابري نداشت. همچنين هر 120 سال يك بار، سال عرفي يك ماه از سال حقيقي عقب ميافتاد. منجمان ساساني چاره كار را در اين ديدند كه با گذشت هر 120 سال، يك سال را به صورت چرخشي 13 ماهه حساب كنند. يعني بعد از 120 سال اول، دو ماه فروردين و بعد از 120 سال دوم، دو ماه ارديبهشت داشته باشند و به همين ترتيب تا ماه اسفند پيش بروند. اين رويه تا پايان دوره ساساني رواج داشت، اما پس از اسلام به فراموشي سپرده شد و انطباق سال عرفي با سال حقيقي به هم خورد.
در زمان سلطنت ملكشاه سلجوقي (465 تا 485 هجري قمري) و وزارت خواجه نظامالملك توسي، احتمالا به اشاره خواجه، تصميم گرفتند كه به نابساماني در گاهشماري پايان دهند و از اين رو حكيم عمر خيام نيشابوري مأمور شد با همراهي گروهي از منجمان برجسته، محاسبات جديدي را ترتيب دهد. در آن زمان، خيام كه هنوز از مرز 30 سالگي نگذشته بود، شهرت علمي درخور توجهي داشت و مورد احترام ملكشاه سلجوقي و خواجه نظام الملك بود. بدين سبب اصلاح تقويم به او واگذار شد.
تقويم جلالي، موفق شد كه سال عرفي را با سال طبيعي تطبيق دهد. نه فقط نوروز، درست در اول بهار يا به اصطلاح منجمان در نقطه اعتدال بهاري قرار گرفت، بلكه تمام فصلهاي عرفي با فصلهاي حقيقي منطبق شدند. اين كه امروزه در تقويم ايراني يا همان جلالي، بهار و تابستان 93 روز است، فصل پاييز 90 روز دارد و زمستان 89 روز حساب ميشود، براي اين است كه اول هر فصل عرفي دقيقا برابر با آغاز فصل حقيقي باشد. سالي كه با تقويم جلالي محاسبه ميشود، برخلاف سال ميلادي كه در هر 10 هزار سال، نزديك به 3 روز با سال حقيقي اختلاف پيدا ميكند، همواره مطابق با سال حقيقي است و هيچ گاه از آن عقب نميماند. از همين رو، سالهاي كبيسه در تقويم جلالي ثابت نيستند و بر مبناي رصد سالانه تعيين ميشوند. به طور معمول هر چهار سال يك بار، سال را كبيسه ميگيرند، اما پس از گذشت 28 يا 29 سال، كبيسه گرفتن بعد از 5 سال اجرا ميشود؛ يعني به جاي آن كه سال 32 را كبيسه حساب كنند، سال 33 را كبيسه ميگيرند. تاريخ تاسيس تقويم جلالي، روز جمعه نهم رمضان سال 471 هجري قمري بود. در اين تاريخ، خيام كمابيش جواني 32 ساله بود و اين خود نشان نبوغ بالاي اين شاعر حكيم و عارف مسلك ايراني دارد.
منابع:
سبحاني، توفيق: مقدمه رباعيات خيام، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، تهران، 1379 بيات، عزيزالله، كليات تاريخ ايران، ميراث ملل، تهران، 1370