نمايش «حماسه ننه خضيره» با
كارگرداني سهراب سليمي را بايد نخستين نمايش دفاعمقدس دانست كه گروهي از
حرفهايهاي اداره تئاتر آن را به صحنه بردند و در 40 اجراي صحنهاي و با
پخش تلويزيونياش، تماشاگران زيادي را جذب خود ساخت. اين حركت در دل تئاتر
ايران همچنان ادامه داشت تا اين كه در سالهاي پاياني جنگ، چهرههاي
جوانتري پاي به اين عرصه نهادند و خون تازهاي در رگهاي آن جاري ساختند.
جواناني
كه با تئاتر دفاعمقدس شروع كردند، بزودي وارد شاخههاي ديگر اين هنر شدند
و خوش درخشيدند. در واقع حوزه موضوعي دفاعمقدس باعث رشد تئاتر كشور هم شد
و از نظر كمي و كيفي بر اعتبار آن افزود؛ اتفاقي كه متاسفانه در سالهاي
اخير دچار بنبست شده است.
اوج تئاتر دفاعمقدس
سهراب سليمي در باره آن
رويش دهه 70 ميگويد: دفاعمقدس حوزه بكري بود كه تا زماني كه جنگ ادامه
داشت، بسياري از موضوعهاي آن قابل طرح نبود و براي همين از اواخر دهه 60
اين فرصت فراهم شد تا بسياري از حرفهاي ناگفته آن روي صحنه بيايد.
مسعود دلخواه، مدرس و
كارگردان نمايش هم در اين ارتباط معتقد است: تئاتر دفاعمقدس از زماني اوج
گرفت كه از شعار فاصله گرفت و به شعور نزديك شد. وقتي كه مسائل اجتماعي و
فرهنگي در دل اين نمايشها مطرح شدند، توانستند با مخاطبان ارتباط بهتري
برقرار و نظر منتقدان و كارشناسان را هم جلب كنند.
حسين مسافر آستانه كه
سالها مسووليت انجمن تئاتر دفاعمقدس را بر عهده داشت و در حال حاضر مدير
اداره كل هنرهاي نمايشي است با اشاره به اين كه رويكرد واقعبينانه و
شناخت دقيقتر هنرمندان از فرهنگ دفاعمقدس باعث رشد اين حوزه نمايشي در
طول سالهاي گذشته شد، ميافزايد: پژوهشهاي كتابخانهاي و ميداني راهي
است تا به وسيله آن بتوانيم وقايع و همچنين شخصيتهاي دفاعمقدس كه به
ظاهر ساده و دست يافتني هستند ولي به واقع بسيار چند لايه و پيچيدهاند
را درك كنيم و به درستي روي صحنه به نمايش در آوريم.
فريد مشكاتي، كارگردان
و پژوهشگر تئاتر با اشاره به رشد خوب اين عرصه از هنرهاي نمايشي در
سالهاي گذشته تاكيد ميكند: در برههاي نمايشهاي دفاعمقدس توانستند
مايه رشد و شكوفايي تئاتر كشور بشوند و بخش مهمي از هويت تئاتر ملي ما را
شكل دهند كه هنر هنرمندان و مديريت مسوولان در راستاي هم قرار گرفت و
همدلي خوبي بين دستاندركاران آن به وجود آمد.
نيما دهقان، كارگرداني
كه سال گذشته با نمايش دفاعمقدسي «خنكاي ختم خاطره» توانست در گيشه و در
داوري جشنواره فجر موفق باشد، در همين ارتباط ميگويد: زماني بود كه بين
آدمهاي اين حوزه فاصله نبود و همه آنان در كنار هم مشكلات را حل
ميكردند. اما در حال حاضر بين بدنه تئاتر دفاعمقدس و مديريت آن فاصله
افتاده است و هركدام برداشت و گرايش خود را دارند.
در سراشيبي
نا كارآمدي مديران،
نبود ارتباط درست بين آنان و هنرمندان و اعمال سليقه مهمترين ضعفي است كه
اهالي تئاتر مقدس بر آن انگشت گذاشته و به عنوان مهمترين دليل افول اين
شاخه هنرهاي نمايشي ايران از آن ياد ميكنند.
امير دژاكام هنرمندي
است كه چنين نظري دارد و ميگويد: وقتي متوليان و مسوولان اين عرصه از
هنرهاي نمايشي، دريافت شخصي خودشان را درستترين فهم ميدانند و قائل
نيستند كه ديگران هم ميتوانند فهم متفاوت و تازهاي از اين مساله داشته
باشند، طبيعي است كه از سرعت قطار تئاتر دفاعمقدس كاسته ميشود و آن شتاب
گذشته جايش را به سكون ميدهد.
اين كارگردان و مدرس
تئاتر ادامه ميدهد: متاسفانه مديران نگاهي بسيار محدود به تئاتر
دفاعمقدس دارند و به ديگران فرمان ميدهند و بخشنامه ميفرستند كه تئاتر
جنگي حتما بايد همان ويژگيهايي را داشته باشد كه در آن افق ديد محدود
ميگنجد. براي همين نه تنها چهرههاي تازه پا به اين عرصه نميگذارند كه
همان هنرمندان موفق پيشين هم عطاي كار در تئاتر دفاعمقدس را به لقايش
ميبخشند.
ميلاد اكبرنژاد يكي از
همان جواناني است كه اگر چه در تئاتر دفاعمقدس خوش درخشيد، اما اين روزها
چندان ميلي براي كار در آن ندارد. او در اين ارتباط ميگويد: وقتي كساني
رشته اين امر را در دست دارند كه نه از تئاتر و نه از دفاعمقدس چيزي
نميدانند، جايي براي كار باقي نميماند.
وي با اشاره به اين كه
هر وقت مديران از ترويج تئاتر دفاعمقدس و حمايت از آن دم زدند، بيشتر از
هروقت ديگر اين عرصه دچار مشكل شده است، ميافزايد: در حال حاضر تئاتر
دفاعمقدس بيشتر در بيلانهاي كاري و آمارها جاي دارد تا روي صحنه تئاتر.
براي همين بهترين خدمت به اين تئاتر آن است كه عدهاي دست از سرش بردارند
و بگذارند هنرمندان علاقهمند به اين موضوع كارشان را انجام دهند.
فريد مشكاتي هم در اين
ارتباط تاكيد ميكند: متاسفانه تئاتر دفاعمقدس كه تا اين اندازه در عرصه
تئاتر ملي ما از اهميت و ارزش بالايي برخوردار است، منحصر و محدود به هفته
دفاعمقدس و خاص شده و بودجه اندك آن هم در اين مناسبتها خرج ميشود كه
بازده مناسبي ندارد.
افق روشن
نيما دهقان كه در آثار
دفاعمقدسي خود همچون «خنكاي ختم خاطره» و «دو متر در دو متر جنگ» نشان
داده نگاهي متفاوت به اين موضوع دارد، درباره قابليتهاي اين حوزه نمايشي
ميگويد: اين فضا آنقدر سوژه و موضوع بكر دارد كه اگر با خلاقيت هنري
همراه شود ميتواند شاهد پديد آمدن آثاري بزرگ باشد كه به دليل نزديكياش
با مخاطب بيشك در جذب آنان نيز موفق خواهد بود.
او درباره قهر هنرمندان
فعال در اين حوزه نيز توضيح ميدهد: با اين كه كم كار شدن تئاتريها در
اين حوزه يك واقعيت تلخ است، اما مطمئن هستم اگر فضاي كار براي آنان فراهم
شود، همه به خانه اصلي خود باز خواهند گشت.
دهقان توصيه ميكند:
وقت آن فرا رسيده تا مديران با دعوت از هنرمندان عرصه تئاتر دفاعمقدس به
كار، چراغ فعاليت در اين حوزه را به پرفروغي سالهاي پيشين برسانند و با
نگاهي باز باعث شوند تا فاصله مخاطب با نمايشهاي جنگ هر روز كمتر از
گذشته شود.
اما دراين ميان ميلاد
اكبرنژاد نگاه انتقادياش را متوجه هنرمندان تئاتر نيز ميكند و
ميافزايد: يكي ديگر از موانع پيش روي تئاتر دفاعمقدس، انگها و
برچسبهاي نابجايي است كه از سوي تعدادي از اهالي هنرهاي نمايشي به فعالان
اين عرصه زده ميشود. وقتي آثار نمايشي اين حوزه متهم به سفارشي بودن و
بهره گرفتن از بودجه و امكانات دولتي ميشوند، خب طبيعي است برخي از
هنرمندان به سراغ آن نروند.
او ادامه ميدهد: اين
در حالي است كه تقريبا تمام نمايشهاي اجرا شده در كشور با بودجه دولتي
روي صحنه ميروند و پرداختن به نمايشهاي دفاعمقدس به هيچ وجه نشان دهنده
حمايت از يك جريان سياسي خاص نيست و ريشه در مقاومت مردمي در 8 سال جنگ
تحميلي دارد.
اكبرنژاد با اين وجود
اعتقاد دارد: اگر مشكلات مديريتي و تبليغات غلط دوستان نادان تئاتر
دفاعمقدس حل شود، ميتوان اميدوار بود تا اين گونه نمايشي مسير پيشرفت را
در پيش بگيرد و از سكون و خمودي به در آيد.
امير دژاكام هم در اين راستا ميگويد: هنرمندان
زيادي علاقهمند به كار در اين حوزه هستند و از آنجا كه تئاتر دفاعمقدس
هم از ظرفيت نمايشي خوبي برخوردار است، ميتوان اميدوار بود تا با رفع
موانع و تنگنظريهاي موجود، افقي روشن را در پيش چشمانمان شاهد باشيم.
مهدي ياورمنش / گروه فرهنگ و هنر