نوحهسرايي
در آذربايجان بدين دليل كه اين سامان خاستگاه حكومت شيعي در ايران است، از جايگاه
ويژه اي در تاريخ مرثيه سرايي ايران برخوردار مي باشد. از اواسط سده دوازدهم هجري
كه آخوند ملا محمدحسين مراغه اي متخلّص به دخيل، ادبيات نوحه تركي را به حالتي
مدوّن و نظام مند درآورد، كساني چون سيدعظيم شيرواني، ميرزا محمدتقي قمري دربندي،
ذليل تبريزي، دلريش، روفه گر، حقير خويي و ابوالحسن راجي و... تداوم بخش و سلسله
الذهب بزرگان مرثيه سرايي در آذربايجان شدند.
در
سده اخير يكي از مرثيهپردازان تواناي تبريز كه در نُضج و روند نوحه سرايي نقش
موثري داشته، مرحوم استاد سيدرضا حسيني متخلّص به «سعدي زمان» ميباشد كه عليرغم
فرط اشتهار، تاكنون در بررسي نقش چشمگير وي اقدامي صورت نگرفته است.
شادروان
حسيني سعدي زمان در نشر نوحه تركي مقام والايي دارد به گونهاي كه بسياري از
شاعران مرثيهپرداز و معاصر آذربايجان كه اينك دوران كهولت عمر را ميگذرانند،
تشخّص نوحههاي عاشورايي خود را مديون آن شاعر بزرگ هستند و به اصطلاح دنباله رو
سبكي هستند كه حسيني سعدي زمان پي افكنده است.
رحيم
نيكبخت كه پژوهشهاي ارزندهاي در شناخت و تحليل مرثيههاي آذربايجان دارد،
مهمترين ويژگي نوحههاي حسيني سعدي زمان را «مستند سرايي» او تشخيص داده است. پيش
از حسيني سعدي زمان، در ادبيات مرثيهسرايي، تكيه بر مقاتل سيدالشهداء، و منابع
موثق عاشورايي چندان مورد توجه نبود. به همين دليل در نوحههاي اين ديار در برخي
موارد گاه با اشعار سست و ضعيف كه پشتوانه روايي محكم و مستندي ندارد، مواجه مي
شويم كه متاسفانه گاه در مواردي مورد استفاده مداحان نيز قرار مي گيرد.
در
اين ميان استاد حسيني سعدي زمان به عنوان پيشتاز شاعران نوحه سراي آذربايجان،
اقدام به بنياد «نهضت پيرايش تحريفات از نوحه ها و مرثيهها» نموده، ادبيات نوحه
را در اين منطقه وارد مرحله جديدي مي كند.
حسيني
سعدي زمان با توجه به تحصيلات عاليه حوزوي و ديني، آشنايي گسترده اي با كتب مقتل
داشت و اين اطلاعات موثق را با ذوق شاعرانه خدادادي پيوند زده، شاهكارهاي بي بديلي
آفريده است.
استاد
حسيني سعدي زمان به عنوان «پيرايشگر تحريفات در نوحه آذربايجان»، غالباً اشعار خود
را با نوعي تغزّل آغاز مي كند و پس از بيان چند بيت در توصيف عشق و مقدمه، به
تبيين و شرح مصائب حضرت سيدالشهداء مي رود.
بهره
گيري از دقايق لطيف شعري و آرايه هاي ادبي، اعم از جناس، ايهام، لف و نشر، تلميح و...
در اشعار حسيني سعدي زمان به طور چشمگير مشاهده مي شود؛ اگر چه به نظر نگارنده،
ديگر شاعر همشهري يعني مرحوم «ذهني زاده»؛ در اين خصيصه، بر حسيني سعدي زمان «تقدّمِ
فضل» دارد.
از
ديگر ويژگي هاي نوحه هاي سعدي زمان مي توان به تشخص ويژه سبكي او اشاره كرد. اين
تشخص سبكي، از رهگذر پيوند مفاهيم حماسي حادثه كربلا و شيوه بيان عاطفي و تصويري
به وجود مي آيد. يعني شاعر صحنه هاي حماسي كربلا را با تاويلاتي از مصائب آن ماجرا
درهم آميخته، دست آخر با چاشني طبع تيز خود پيوند مي زند و شاهكار مي آفريند:
علي
اكبر نئجه ليلا، سنون تك گلدن آيريلسون
جفاي
خاريله مشكلدي گل، بلبل دن آيريلسون
گوزوم
ياشي آخار دريا كيمي دايم بو سوداده
سينيق
كشتي كيمي جسميم قالوب ذخار درياده
وصالون
بير سينيق فُلكه، علي ساحلدي دنياده
يتوبدور
ساحله ايمدي، نئجه ساحلدن آيريلسون
مرحوم
حسيني سعدي زمان، غالباً در «هامش» آثار و كتاب هاي مرثيه خود نام و مآخذ و منابع
مورد استفاده اش را ثبت مي كرد و اين از ويژگي هايي بود كه بعد از حسيني، برخي از
شاگردان مكتب شعري اش آن را تداوم بخشيدند؛ متاسفانه «ذكر منابع» اينك در آثار
شاعران نوحه پرداز، كمتر مشاهده مي شود. سعدي زمان بر آن بود كه كلمات قصار ائمه
اطهار(ع) را با بيان منابع آن ها، در قالب شعر به نظم آورد، منتها بيماري مانع از
اين امر شد تا اين كه استاد، جان به حضرت دوست تقديم كرد.
زندگي
نامه
سيدرضا
حسيني (سعدي زمان) در سال 1289 شمسي در خيابان منجم تبريز به دنيا آمد. او پس از
اتمام دوران ابتدايي تحصيلات به فراگيري ادبيات عربي، فارسي و علوم و معارف اسلامي
پرداخت و همزمان در اداره ثبت اسناد تبريز مشغول به كار شد. از همان عنفوان جواني
به حلقه تدريس استادان علوم انساني و ديني راه يافت و در تاريخ، منطق كلام، علم
معاني و بيان و لغت مطالعات گسترده اي به انجام رسانيد. نخستين بارقه هاي شاعري از
14 سالگي در وي ديده شد و با انتشار نخستين آثارش تحت عنوان «كَنزالحسيني» اعجاب
هم عصران را برانگيخت.
حسيني
سعدي زمان در عين برخورداري از طبعي لطيف و ذوقي سرشار، هرگز زبان به مدح كسان
نيالود و تنها در رثاي سالار شهيدان شعر گفت:
نه
بهر پول به هر پست فطرتي مداح
نه
در حضور كسي، خاك آستانم من
بر
آن سرم كه نباشم رهين منت خلق
بر
آنچه دوست رضا شد، «رضا» بر آنم من
به
دل محبت سلطان دين علي دارم
غلام
«شاه جهان»، «سعدي زمانم» من
اين
شاعر تواناي آذربايجان، سرانجام پس از سال ها تحمل بيماري شامگاه روز يكشنبه 15
تيرماه 1365 برابر 28 شوال 1406 قمري در تهران درگذشت و در جوار حضرت عبدالعظيم
حسني مدفون شد.
آثار
سعدي زمان
1)
كنزالحسيني: اين كتاب نخستين اثر شاعر است. پس از چاپ و انتشار اين اثر بود كه
سواد شعر سعدي زمان دست به دست گشت و نام او بر سر زبان ها افتاد. اين كتاب در دو
مجلّد منتشر شده است.
2)
چهارده معصوم حسيني: شاعر در اين اثر زندگي نامه و شرح حيات ائمه اطهار(ع) را با
استناد به كتب معتبر روايي و به نقل از منابع اهل تسنّن و تشيّع به نظم كشيده است.
اين اثر از لحاظ جامعيت و نيز استناد به آثار مهم تاريخ اسلام، يكي از مهم ترين
كتاب هاي مرثيه سرايي به شمار مي رود.
3)
لمعات حسيني: اين اثر اگر چه جامعي از آثار فارسي و تركي سعدي زمان است، ليكن
عمدتاً اشعار فارسي شاعر را در بردارد. در اين اثر بخش عمده اي از آثار حسيني كه
تضميني از شاعران بزرگ فارسي همچون سعدي شيرازي، جامي، وصال شيرازي و... مي باشد،
به چاپ رسيده است.
4)
نجوم درخشان: اين اثر در دو جلد منتشر شده و آثار فارسي حسيني را دربردارد. بسياري
از غزليات حسيني در اين اثر، متاثر از سعدي و حافظ است.
5)
آثار الحسيني: در اواخر عمر شاعر و در دو جلد منتشر شده است.
6)
بهترين اشعار در مناقب آل اطهار(ع): اين اثر كه در حال حاضر بسيار نادر است،
دربرگيرنده گزيده اي از اشعار شاعران مرثيه پرداز از آذربايجان است كه به اهتمام
استاد سعدي زمان گزينش شده و به چاپ رسيده است.
7)
بهار بي خزان: بسياري از نوحه هاي جانسوز و معروف استاد سعدي زمان در اين اثر وزين
به چاپ رسيده و تبلور دهنده مقام والاي شاعري او شده است.
سخن
را با گراميداشت مقام والاي يكي از شاگردان مكتب شعري سعدي زمان مرحوم استاد محمد
عابد كه چندي پيش رحلت كرد و با بيان چند بيتي از اشعار استاد حسيني كه زبان حال
حضرت صاحب الزمان(عج) در سوگ امام حسن است، به پايان مي برم. عابد بزرگ نيز در
مستندسرايي سهمي بسزا داشت.
گئجه
گوندوز حسينه حضرت صاحب زمان آغلار
بو
نوعيله ائدر ندبه، گلر فرياده قان آغلار
قلك
تاخيره سالدي اولماديم دنياده يا جدّا
گليديم
تك قالان وقته، سنه امداده يا جدّا.
گئچيديم
شوقيله باشدان، ائديديم جانيمي قربان
جهاد
ايلوب باتيديم قانيمه دعواده يا جدّا
ديار
كربلاده اولماديم بو فيضه من نايل
اونا
قيلام عوض، گَلّم اولنجه داده يا جدّا...
«حسيني»
يا حسين دلتنگ اولوب طعن و شماتتدن
اماندور
قيل توجه، وئرصله دنياده يا جدّا