قلندرانه، پا به درياي زلال معرفت رمضانت گذاشتيم و بندگي را به ضيافتت آورديم. هم ما حظ كرديم، هم تو لطيف عالم.حظ كرديم از براي آنكه توانستيم يك ماه مهمان تو باشيم.
يك ماه بر سر سفره رحمتت بنشينيم. شكم از سيري نگه داريم، طعم گرسنگي را نيز بچشيم.
و تو نيز لطيف عالم حظ كردي از اين بندگيهاي خالصانه و ناب. ميدانم كه خوشحال بودي و ميديدي كه بندگانت چگونه براي خشنودي تو تلاشي زيبا ميكردند در اين ماه قشنگ.
و به آنجا رسيد كه قدر آمد و توانستيم بفهميم در اين شبهاي قدر، قدر بدانيم و شهر الرمضان را تحفهاي عزيز براي خويش بپنداريم تا در اين شبهاي زيبا زلال شويم. سرنوشتمان به نيكي رقم بخورد. «همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود كه از بند غم ايام نجاتم دادند.»
در گذر آن شبهاي شيدايي؛ در درياي زلال جود و بخششت از گناهان پاك شديم و تولدي دوباره يافتيم.
آن شب كه «علي عالي اعلا» فرقش در شب قدر شكافت تا آن را بيشتر قدر بدانيم و آن شب ديگر كه به وصالت رسيد، تا با قدر دانستن بيشتر بفهميم.
همه اين شبهاي رمضان را سپري كرديم تا روز عيدت.
اما اين بخشش فراوان و كرم بيپايانت را با حسابگري خود خرابش نكنيم و دعا كنيم كه خداوندا مرا به بزرگي چيزهايي كه دادهاي آگاه و راضي كن تا كوچكي چيزهايي كه ندارم، آرامشم را به هم نزند.
و ياد بگيريم كه روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شكم است. اين را مولايمان فرموده، امير دلها.
فطر را جشن ميگيريم تا بتوانيم روزه دلمان را نگه داريم تا سال ديگر.
دل كه روزه باشد، غش نميكند. عاشق ميماند. كاش هميشه رمضان بود و فطر، آنگاه همه، هميشه عاشق بوديم.
عيد فطر جمعه است. جمعه از براي آقايمان مهدي (عج) است. حاضر و ناظر است. اين جشن رستگاري را با تمناي ظهور مهدي موعود، سالار عاشقان، نورديده، آغاز كنيم. در آرزوي روزي كه نماز عيد فطر را به امامت مولايمان اقامه كنيم. فردا عيد فطر است. عاشقان عيدتان مبارك باشد.
محمد صفري
جام جم