ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 8 آذر 1403
پنجشنبه 8 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 14 شهريور 1389     |     کد : 9157

آمريكا، ناتو و رژيم صهيونيستي تهديد واقعي بر عليه امنيت جهاني

يك تحليل‌گر مسائل بين‌اللمل با انتقاد از نقش آمريكا و ناتو در جنگ افروزي نوشت: كاملا مشخص است كه تهديد واقعي براي امنيت جهاني از اتحاد ايالات متحده با ناتو و اسرائيل سرچشمه مي‌گيرد...

يك تحليل‌گر مسائل بين‌اللمل با انتقاد از نقش آمريكا و ناتو در جنگ افروزي نوشت: كاملا مشخص است كه تهديد واقعي براي امنيت جهاني از اتحاد ايالات متحده با ناتو و اسرائيل سرچشمه مي‌گيرد.
به گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‌اي تحليلي به قلم "مايكل چسودوسكي " (Michel Chossudovsky) استاد دانشگاه "اتاوا " كانادا و نويسنده كتاب "جهاني شدن فقر " معتقد است: آدمي در دو راهي‌هايِ خطرناكي قرار گرفته است. مقدمات جنگ براي حمله به ايران در "وضعيت پيشرفته آمادگي " قرار دارد. سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته از جمله كلاهك‌هاي هسته‌اي به طور كامل مستقر شده‌اند.
به نوشته چسودوسكي، اين اتفاق نظامي از اواسط دهه 90 در دستور كار "پنتاگون " بوده است. ابتدا عراق و سپس با توجه به سند محرمانه فرماندهي مركزي ايالات متحده در سال 1995، ايران نيز در دستور اين كار قرار گرفت.
وي با اشاره به اينكه تشديد تنش‌ها بخشي از اين برنامه نظامي است ادامه مي‌دهد: در حالي‌كه ايران همراه با سوريه و لبنان هدف‌هاي بعدي به شمار مي‌روند، اين استقرار نظامي راهبردي نيز كره شمالي، چين و روسيه را تهديد مي‌كند.
از سال 2005، ايالات متحده و متحدان او از جمله شركاي ناتو در آمريكا و نيز رژيم صهيونيستي، در استقرار گسترده و ذخيره‌سازي سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته دخيل شده و سيستم‌هاي هوايي- دفاعي ايالات متحده، كشورهاي عضو ناتو و اسرائيل به طور كامل يكپارچه شده‌اند.
استاد دانشگاه اتاوا تاكيد مي‌كند كه اين يك تلاش هماهنگ از سوي پنتاگون، ناتو، نيروهاي دفاعي اسرائيل(IDF) همراه با دخالت ارتش فعال چندين كشور غير ناتو از جمله كشورهاي عربيِ خط مقدمِ اعضاي گفتگوي مديترانه‌اي ناتو و طرح همكاري استانبول (شامل 10 كشور عرب به اضافه رژيم صهيونيستي است.)، عربستان سعودي، ژاپن، كره جنوبي، هند، اندونزي، سنگاپور، استراليا است.
وي سپس نقش مصر، كشورهاي حوزه خليج‌فارس و عربستان سعودي را در اين زمينه مورد توجه قرار داده و مي‌نويسد: اين كشورها در "اتحاد نظامي گسترده " ارتباط خاصي با هم دارند. مصر عبور و مرور كشتي‌هاي جنگي و نفتكش‌ها را از طريق كانال سوئز كنترل مي‌كند. عربستان سعودي و كشورهاي حوزه خليج‌فارس، سواحل جنوب غربي خليج‌فارس، تنگه هرمز و خليج عمان را اشغال كرده‌اند. در اوايل ژوئن، مصر به طور مكرر اجازه رفت و آمد را به يك كشتي اسرائيلي و 11 كشتي آمريكايي داده بود تا از طريق كانال سوئز رفت و آمد كنند... يك پيام آشكار به ايران...
در 12 ژوئن، رسانه‌هاي مطبوعاتي منطقه‌اي اين‌گونه گزارش دادند كه عربستان سعودي حق پرواز در حريم هوايي كشورش را به اسرائيل داد...
نويسنده كتاب پرفروش جهاني شدن فقر با انتقاد از راه‌انداختن جنگ به بهانه مبارزه با تروريسم افزود: پيش از دكترين نظامي در 11/9، اين استقرار گسترده تسليحات نظامي را به عنوان بخشي از به اصطلاح "جنگ جهاني عليه تروريسم "، با هدف قرار دادن سازمان‌هاي تروريست غير دولتي از جمله القاعده و با آنچه كه "حمايت دولت از تروريسم " مي‌نامد ( شامل ايران، سوريه، لبنان، سودان) معرفي كرد.
وي در ادامه مقاله خود مي‌پرسد: آيا راه‌اندازي پايگاه‌هاي نظامي جديد ايالات متحده، ذخيره‌سازي سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته از جمله تسليحات هسته‌اي تاكتيكي و غيره به عنوان بخشي از دكترين نظامي- دفاعي انحصاري و تحت پوشش "جنگ جهاني عليه تروريسم " به اجرا درآمده بود؟

• جنگ و بحران اقتصادي
اين فعال ضد صهيونيست با تاكيد براينكه پيامدهاي حمله ايالات متحده - ناتو و اسرائيل به ايران بسيار گسترده است، مي‌افزايد: جنگ و بحران اقتصادي ارتباط تنگاتنگي با هم دارند. جنگ اقتصاد از سوي "وال استريت " (Wall Street) سرمايه‌گذاري مي‌شود، كه در واقع به عنوان طلبكار دولت ايالات متحده نيز تلقي مي‌گردد. توليدكنندگان تسليحات ايالات متحده طرف مقابل قراردادهاي خريد چند ميليارد دلاري وزارت دفاع آمريكا براي سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته هستند. در مقابل، "جنگ نفت " در خاورميانه و آسياي مركزي به طور مستقيم در خدمت منافع غول‌هاي نفتي انگليس-آمريكا است.

• رسانه‌هاي محدود كننده
نويسنده در اين فراز از مقاله خود به انتقاد از نقش رسانه‌ها پرداخته و مي‌نويسد: همان‌طور كه افكار عمومي، از طريق جار و جنجال رسانه‌ها به طور ضمني حامي، بي‌تفاوت يا نادان [نسبت به جنگ] هستند، بنابراين تأثيرات احتمالي به عنوان عمليات تنبيهي موقت عليه تأسيسات هسته‌اي ايران به جاي يك جنگ سخت مورد تأييد قرار مي‌گيرند.
مقدمات جنگ شامل استقرار تسليحات توليد شده ايالات متحده و رژيم صهيونيستي است. از طرفي، پيامدهاي ويران‌گر جنگ هسته‌اي در اين زمينه بي‌اهميت است و از طرفي به سادگي قابل ذكر نيست.
استاد دانشگاه اتاوا افزود: طبق اظهارات رسانه‌ها و دولت‌ها، "بحران حقيقي " بشريت را تهديد مي‌كند و اين جنگ نيست بلكه گرم شدن كره زمين است. رسانه‌ها بايد بحران را در جايي ايجاد كنند كه در آنجا بحراني وجود ندارد: يك ترس جهاني - ترس از شيوع جهاني H1N1 " " (آنفولانزاي خوكي) است - اما به‌ نظر نمي‌رسد كه كسي از جنگ هسته‌اي مورد حمايت ايالات متحده بترسد.
به اعتقاد چسودوسكي جنگ عليه ايران به عنوان يك مسئله در ميان ديگران به افكار عمومي القا شده است. همان‌طور كه به عنوان گرم شدن كره زمين تلقي نمي‌گردد به عنوان يك تهديد براي كره زمين نيز به شمار نمي‌رود و در صدر اخبار قرار ندارد. واقعيت اين است كه حمله به ايران مي‌تواند منجر به تشديد تنش‌ها گردد ولي گويا برخي معتقدند به طور بالقوه آغاز يك "جنگ جهاني " موضوع نگران كننده‌اي نيست.

• استفاده سيا و پنتاگون از توليدات هاليوود
مايكل چسودوسكي به نقش هاليوود نيز در اين امر اشاره مي‌كند: ماشين كشتار جهاني نيز از فرقه تثبيت شده كشتار و نابودي كه در فيلم‌هاي هاليوود نيز نفوذ كرده، حمايت مي‌كند. اين فرقه كشتار از جانب سيا و پنتاگون كه از توليدات هاليوود نيز به عنوان ابزار تبليغات براي جنگ حمايت مي‌كنند، تأييد مي‌شود.
"باب بائر "، (Bob Baer)مأمور سابق سيا در اين رابطه گفت: "نوعي همزيستي ميان سيا و هاليوود وجود دارد " و اين مسئله را نيز افشا كرد كه "جرج تنت "، مدير سابق سيا در حال حاضر "در خارج از هاليوود و درحال سخنراني در استوديو است. "
اين مقاله در ادامه به بيان نقش و ويژگي اين ماشين كشتار پرداخته و مي‌نويسد: ماشين كشتار در يك سطح جهاني و در چارچوب ساختار فرماندهي مبارزه واحد، استقرار پيدا كرده است. اين ماشين به صورت منظم از نهادهاي دولتي، شركت رسانه‌ها و مأمورين عالي رتبه و روشنفكران نظم نوين جهان در گروه متفكران واشنگتن و مؤسسات پژوهشي مطالعات راهبردي، به عنوان يك ابزار بلامنازع استفاده مي‌كند.
استاد دانشگاه اتاوا معتقد است اين رسانه‌ها و موسسات به تبليغ اين مفاهيم مي‌پردازند: فرهنگ كشتار و خشونت در آگاهي انسان القا شده است. جنگ به طور گسترده به عنوان بخشي از روند اجتماعي پذيرفته شده است؛ ميهن نياز به "دفاع " و محافظت دارد. "خشونت مشروع " و كشتار غير قانوني مستقيماً عليه "تروريست‌ها " به عنوان ابزارهاي لازم امنيت ملي در دموكراسي‌هاي غربي مورد حمايت قرار مي‌گيرد.

• طراحان جنگ پاداش دريافت مي‌كنند
نويسنده مقاله در ادامه مي‌افزايد: "جنگ بشردوستانه " از جانب جامعه به اصطلاح بين‌المللي حمايت شده و به عنوان يك عمل جنايي محكوم نمي‌گردد. طراحان اصلي آن نيز به دليل كمك‌هايي به صلح جهاني پاداش دريافت كردند. مسئله واضح و مشخص مشروعيت آشكار جنگ، به دليل تصور غيرواقعي از امنيت جهاني است.
يك حمله هوايي "بازدارنده " عليه ايران منجر به تشديد تنش‌ها خواهد شد.
در حال حاضر سه نمايش جنگي مجزا در آسياي مركزي خاورميانه وجود دارد: عراق، افغانستان- پاكستان، و فلسطين.
آيا ايران هدف يك حمله هوايي "بازدارنده " از سوي نيروهاي متحد و كل منطقه، از مديترانه شرقي تا مرز غربي چين همراه با افغانستان و پاكستان خواهد بود، در اين صورت آتش جنگ شعله‌ور شده و ما به طور بالقوه به سمت سناريوي جنگ جهاني سوم مي‌رويم. اين جنگ، هم‌چنين به لبنان و سوريه نيز گسترش پيدا مي‌كند.
وي با اشاره به تهديدهاي صورت گرفته عليه ايران معتقد است: اگر آنها قصد حمله داشته باشند، طبق اظهارات رسمي ايالات متحده - ناتو بسيار بعيد به نظر مي‌رسد كه بمب‌گذاري‌ها تنها به تأسيسات هسته‌اي ايران محدود شود. مسئله‌اي كه احتمال وقوع بيشتري دارد، حمله هوايي سراسري به دو زيرساخت نظامي و غيرنظامي، سيستم‌هاي حمل و نقل، كارخانجات، ساختمان‌هاي عمومي است.
اين نويسنده سپس به موقعيت استراتژيك ايران و خاورميانه اشاره كرده و مي‌نويسد: طبق يك برآورد ايران با 10 درصد ذخاير نفت و گاز جهان، پس از عربستان سعودي با 25 درصد و عراق 11 درصد ذخاير برآورد شده، حائز رتبه سوم است. در مقايسه، ايالات متحده كمتر از 2.8 درصد از ذخاير نفت جهاني را داراست. ذخاير نفتي ايالات متحده كمتر از 20 ميليارد بشكه برآورد شده است. منطقه وسيعتري در خاورميانه و آسياي مركزي داراي ذخاير نفتي است كه بيش از سه برابر ذخاير آمريكا است، و نشان‌دهنده بيش از 60 درصد ذخاير كلي جهان است.
مسئله مهم كشف اخير است با اين عنوان كه ايران دومين و بزرگترين ذخيره شناخته شده گاز طبيعي در "سومار " و "هالگان " است كه اين مقدار در حدود 12.4 تريليون فوت مكعب تخمين زده شده است.
اين تحليل‌گر مسائل بين‌اللمل سپس تاكيد مي‌كند: هدف قرار دادن ايران تنها در اصلاح نظارت انگليس - آمريكا بر اقتصاد نفت و گاز ايران نيست، بلكه شامل مسيرهاي خط لوله مي‌شود، هم‌چنين ايران در مورد حضور و تأثير چين و روسيه در منطقه با چالش مواجه است.
حمله طراحي شده عليه ايران بخشي از نقشه راه نظامي جهاني هماهنگ است. هم‌چنين، اين حمله بخشي از "جنگ طولاني " پنتاگون، منفعت جنگ سخت ولي بدون مرز، طرح سلطه جهاني متوالي عمليات‌هاي نظامي به شمار مي‌رود.
مايكل چسودوسكي در همين زمينه مي‌افزايد: طراحان نظامي ايالات متحده – ناتو، سناريوهاي جدي از تشديد تنش نظامي را پيش‌بيني كرده‌اند. آن‌ها هم‌چنين به طور كامل از عواقب ژئوپليتيكي آگاهي دارند، به عبارتي ديگر جنگ مي‌تواند فراتر از منطقه آسياي مركزي خاورميانه نيز گسترش پيدا كند. تأثيرات اقتصادي بر بازارهاي نفت و غيره نيز تجزيه و تحليل شده است.
وي مي‌نويسد: در حالي‌كه ايران، سوريه و لبنان اهداف اصلي به شمار مي‌روند، كره شمالي، ونزوئلا و كوبا هدف تهديدات ايالات متحده قرار دارند.
ساختار اتحادهاي نظامي در معرض خطر قرار دارد. استقرار نظامي ايالات متحده - ناتو- اسرائيل از جمله مانورها و تمرينات نظامي، مرزهاي مهم روسيه و چين و نيز يك رابطه مستقيم با جنگ پيشنهادي عليه ايران را هدايت مي‌كند.
اين تهديدات پنهاني، از جمله زمان‌بندي، اشاره‌اي آشكار به قدرت‌هاي سابق دوران جنگ سرد است كه به هر نحوي نمي‌توانند در حمله سابق ايالات متحده عليه ايران تجاوز كنند.
هدف راهبردي ميان‌مدت، نشانه گرفتن و اعلام بي‌طرفي كردن متحدان ايراني از طريق سياست زور و تهديد است. هدف نظامي بلند‌مدت به‌طور مستقيم چين و روسيه را نشانه گرفته است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه ايران هدف اصلي آنها به شمار مي‌رود، تصريح مي‌كند كه استقرار نظامي به هيچ‌وجه به خاورميانه و آسياي مركزي محدود نمي‌شود بلكه به عنوان يك دستور كار نظامي جهاني تنظيم شده است.
وي در ادامه به تشريح اين برنامه‌ و دستور كار مي‌پردازد: استقرار نيروهاي ائتلاف و سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته از سوي ايالات متحده، ناتو و شريكان آنها به‌طور همزمان در تمامي مناطق بزرگ جهان رخ مي‌دهد.
اقدامات اخير ارتش ايالات متحده در سواحل كره شمالي شامل اجراي مانورهايي است كه بخشي از طرح جهاني به شمار مي‌رود.
مانورهاي نظامي متحد ايالات متحده و ناتو ، تمرينات جنگي، استقرار تسليحات، و غيره به‌طور همزمان در نقاط مهم ژئوپليتيكي بزرگ انجام شده است.
اين فعال ضد صهيونيست در همين زمينه اضافه مي‌كند: استقرار پدافند موشكي در لهستان و مركز هشدار دهنده اوليه در جمهوري چك، استقرار نيروي دريايي در بلغارستان، روماني و درياي سياه كه روسيه را تهديد مي‌كند. همچنين سربازان ايالات متحده و ناتو در گرجستان نيز مستقر هستند.
اعزام نيروي دريايي نيرومند در خليج‌فارس از جمله زيردريايي اسرائيلي بر ضد ايران صورت مي‌گيرد.
به طور همزمان، مديترانه شرقي، درياي سياه، كارائيب، آمريكاي مركزي و منطقه "آندين " در جنوب آمريكا مناطقي هستند كه از نظر نظامي در حال پيشرفت هستند. در آمريكاي لاتين و كارائيب، تهديدات عليه ونزوئلا و كوبا صورت مي‌گيرد.

• "كمك نظامي " ايالات متحده
نويسنده كتاب جهاني شدن فقر با اشاره به كمك‌هاي نظامي آمريكا مي‌نويسد: در مقابل، نقل و انتقالات حجم زيادي از تسليحات تحت پوشش "كمك نظامي " ايالات متحده به كشورهاي منتخب صورت مي‌پذيرد، از جمله اين كشورها معامله 5 ميليارد دلاري اسلحه با هند است كه براي ايجاد توانايي‌هاي هند بر ضد چين صورت گرفته است. (به نقل از پايگاه خبري گلوبال تايمز در 13 ژوئن 2010 در مقاله‌اي تحت عنوان "معامله تسليحات با حجم وسيع شامل چين ").
"فروش سلاح‌ها، روابط ميان واشنگتن و دهلي‌نو را افزايش خواهد داد و به طور عمد يا غير عمد، بر نقش چين در منطقه، اثرگذار است، "
وي همچنين مي‌افزايد: ايالات متحده با تعدادي از كشورهاي جنوب آسياي شرقي توافق‌نامه‌هاي همكاري نظامي دارد از جمله اين كشورها مي‌توان سنگاپور، ويتنام و اندونزي را نام برد كه شامل "كمك نظامي " و نيز شركت در مانورهاي نظامي در حاشيه اقيانوس آرام به رهبري ايالات متحده مي‌باشد. اين توافق‌نامه‌ها حامي استقرار تسليحات عليه مردم جمهوري چين است كه به طور مشابه و مستقيم، با حمله طراحي شده عليه ايران در ارتباط است، ايالات متحده، كشورهاي حوزه خليج فارس (بحرين، كويت، قطر و امارات متحده عربي) را با موشك‌هاي رهگير مستقر در زمين، موشك "پاتريوت 3 " با قابليت پيشرفته و پايانه دفاعي منطقه‌اي با ارتفاع زياد "تاد " (THAAD)و نيز موشك 3 رهگير استاندارد مستقر در دريا كه در كشتي‌هاي "ايجس " (Aegis class) در خليج ‌فارس طراحي شده‌اند، مسلح كرده است.

• آمريكا در 63 كشور پايگاه نظامي دارد
نويسنده مقاله مدعي است: مسئله مهم در رابطه با انتقال تسليحات ايالات متحده به كشورها و متحدان شريك خود زمان واقعي براي ارسال يا استقرار نيز به شمار مي‌رود. آغاز حمايت اين كشور از عمليات نظامي كه به طور معمول يك بار در سيستم‌هاي تسليحاتي رخ مي‌دهد، بجا و مناسب است، و اعضاء را همراه با اجراي آموزش مؤثر مستقر كرده است. (مانند هند)
موضوعي كه در حال حاضر با آن مواجه هستيم طرح نظامي جهاني است كه از جانب پنتاگون كنترل مي‌شود، و شامل تركيبي از نيروهاي مسلح بيش از 40 كشور دنيا است. اين استقرار نظامي چند مليتي جهاني تا حد زيادي نشان از سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته در تاريخ جهان دارد.
چسودوسكي با بيان اين مطلب كه آمريكايي‌ها معتقدند "سطح كره زمين از ميدان جنگي گسترده‌ايي تشكيل شده است. " مي‌نويسد: در مقابل، ايالات متحده و متحدانش پايگاه‌هاي نظامي جديدي را در نقاط مختلف جهان تأسيس كرده‌اند. ساختار فرماندهي واحد كه به فرماندهي مبارز جغرافيايي تقسيم شده است، به راهبرد نظامي كردن در سطح جهاني اطلاق مي‌شود. "ارتش ايالات متحده در 63 كشور پايگاه دارد. نشان جديد پايگاه‌هاي نظامي از 11 سپتامبر 2001 در 7 كشور ايجاد شده است. به طور كلي، 255065 نيروي نظامي اين كشور به سراسر جهان اعزام شده‌اند.

• سناريوي جنگ جهاني سوم
استاد دانشگاه اوتاواي كانادا در تشريح سياست جنگ‌طلبانه آمريكا و ناتو خاطر نشان‌ مي‌كند: مسئوليت فرماندهي مناطق جهان، طرح نظامي جهاني پنتاگون را كه براي آنها يكي از علامت‌هاي فتوحات جهاني است، تعيين مي‌كند. اين استقرار نظامي به طور همزمان در چندين منطقه تحت فرماندهاني منطقه‌اي ايالات متحده رخ مي‌دهد كه شامل ذخيره‌سازي سيستم‌هاي تسليحاتي ساخت اين كشور توسط نيروها و كشورهاي شريك با آن است، با توجه به اين كه برخي از آنان از جمله ويتنام و ژاپن دشمنان سابق ايالات متحده هستند.
شرايط حاضر با افزايش نيروي نظامي جهاني تعيين گرديده و از سوي يك ابرقدرت جهاني كه از متحدان متعدد خود براي برپايي جنگ‌هاي منطقه‌اي استفاده مي‌كند، كنترل مي‌شود.
وي سپس به بررسي اوضاع جنگ جهاني دوم پرداخته و مي‌نويسد: در مقابل، جنگ جهاني دوم يك رشته اتصالي از تهديدات جنگ منطقه‌اي به صورت مجزا بود. با توجه به فن‌آوري ارتباطات و سيستم‌هاي تسليحاتي دهه 40، امكان وجود هيچ‌گونه "زمان واقعيِ " راهبردي هماهنگ با اقدامات نظامي ميان مناطق جغرافيايي وسيع وجود نداشت.
جنگ جهاني بر اساس استقرار هماهنگ نيروي نظامي غالب و واحد است كه بر اقدامات متحدان و شركاي خود نظارت دارد.
چسودوسكي مي‌افزايد: جنگ جهاني دوم به استثناي هيروشيما و ناكازاكي از طريق تسليحات متعارف صورت گرفت. طراحي جنگ جهاني بر نظامي كردن فضايي ديگر متكي بود. آيا پيش از اين جنگي عليه ايران صورت گرفته بود، در اين جنگ نه تنها تسليحات هسته‌اي استفاده نخواهد شد بلكه از سيستم‌هاي تسليحاتي پيشرفته جديد با وسعت زياد از جمله تسليحات الكترومتريك (electrometric) و روش‌هاي اصلاح محيط زيست استفاده مي‌گردد.
در اوايل ماه ژوئن، شوراي امنيت سازمان ملل متحد دور چهارم تحريم‌هاي گسترده عليه جمهوري اسلامي ايران را به تصويب رسانيد، اين تحريم‌ها شامل تسليحات گسترده و هم‌چنين "نظارت‌هاي مالي شديدتر " بود. متأسفانه اين قطعنامه در روزهايي به تصويب رسيد كه شوراي امنيت سازمان ملل امتناع آشكار خود را نسبت به محكوميت رژيم صهيونيستي مبني بر حمله اين رژيم به ناوگان آزادي به غزه در آب‌هاي بين‌المللي اعلام كرد.
وي با اشاره به موافقت چين و روسيه با اعمال اين تحريم‌ها مي‌نويسد: چين و روسيه تحت فشار ايالات متحده و به حمايت از رژيم صهيونيستي -هر چند كه به ضررشان بود- از تحريم‌هاي سازمان ملل نيز حمايت كردند. تصميم آنها در سازمان ملل اين‌گونه بود كه براي تضعيف اتحاد نظامي خود، و سازمان همكاري‌هاي شانگهاي كه ايران در آن به عنوان ناظر شركت دارد، با هم همكاري كنند. قطعنامه شوراي امنيت، همكاري نظامي دوجانبه مربوط به چين و روسيه و توافق‌نامه‌هاي تجاري با ايران را به اثبات رسانيد.

• تفتيش عقايد آمريكا: ايجاد اجماع سياسي براي جنگ
به نوشته اين استاد دانشگاه رسانه‌هاي غربي به اتفاق، ايران را از ديدگاه برنامه تسليحات هسته‌اي مورد ادعاي خود (كه موجود نيست) به عنوان يك تهديد براي امنيت جهاني معرفي كردند. با توجه به بازتاب اظهارات رسمي، اين رسانه‌ها در حال حاضر خواستار اجراي بمب‌گذاري تنبيهي عليه ايران هستند تا امنيت اسرائيل حفظ شود.
رسانه‌هاي غربي به منظور برپايي جنگ توجه عموم را به خود جلب كرده است. هدف اين است كه به طور تاكتيكي، از طريق گزارش‌هاي تكراري، و در حد انزجار در آگاهي دروني مردم آهسته آهسته وارد شوند، به عبارت ديگر تهديد ايران واقعي است و جمهوري اسلامي بايد از دور "خارج شود ".
اجماع، روندي را جهت برپايي جنگ ايجاد مي‌كند كه شبيه به تفتيش عقايد اسپانيايي است. اين اجماع نياز به تسليم البته به اين مفهوم دارد كه جنگ يك تلاش "بشردوستانه " است.

• جنگ‌آوران صلح طلب و قربانيان جنايت‌كار
وي سپس با انتقاد از آمريكا و ناتو و تبليغاتي كه توسط رسانه‌ها در طرفداري از جنگ‌ صورت مي گيرد، مي‌افزايد: كاملا مشخص است كه تهديد واقعي براي امنيت جهاني از اتحاد ايالات متحده – ناتو - اسرائيل سرچشمه مي‌گيرد، اما واقعيت‌ها در محيط بازجويي به طور عكس عمل مي‌كند جنگ‌آوران نسبت به صلح متعهد هستند، قربانيان جنگ به عنوان جنايت‌كار جنگي معرفي مي‌شوند. در حالي‌كه در سال 2006، تقريبا دو سوم آمريكايي‌ها با اقدام نظامي عليه ايران مخالف بودند، اما نظرسنجي‌هاي اخير رويتر- زاگبي در فوريه 2010 اين گونه است كه 56 در صد آمريكايي‌ها از اين اقدام ايالات متحده - ناتو عليه ايران حمايت مي‌كنند.
بنابراين ايجاد اجماع سياسي كه براساس دروغي آشكار استوار است نمي‌تواند تنها بر موضع رسمي آنهايي تكيه كند كه خود منبع دروغ هستند.
نويسنده كتاب جهاني شدن فقر با انتقاد از جنبش ضد جنگ و افكار عمومي آمريكا مدعي است: جنبش ضد جنگ در ايالات متحده كه در يك بخش نفوذ كرده و با هم همكاري كرده‌اند، با توجه به ايران موضع ضعيفي را ايجاد كرده است. جنبش ضد جنگ مجزا است. به طور مؤثر به جاي جنگ‌هاي مخالفي كه در حال آماده‌سازي است و جنگ‌هايي كه در حال حاضر در دستور كار پنتاگون قرار دارد، تأكيد بر جنگ‌هايي است كه پيش از اين رخ داده بود. (مثل افغانستان و عراق). از زمان تحليف دولت اوباما، جنبش ضد جنگ برخي از انگيزه‌هاي خود را از دست داده است.
علاوه بر اين، افرادي كه به طور جدي با جنگ‌هاي افغانستان و عراق مخالف بودند، الزاما با اقدام "بمب‌گذاري تنبيهي " عليه ايران و نيز دسته‌بندي اين بمب‌گذاري‌ها به عنوان قانون جنگ كه مي‌تواند به طور بالقوه مقدمه‌اي براي جنگ جهاني سوم باشد، مخالف نيستند.
وي همچنين معتقد است كه ميزان اعتراض ضد جنگ در رابطه با ايران در مقايسه با تظاهرات انبوه مردم كه قبل از بمب‌گذاري و حمله به عراق در سال 2003 رخ داد، به اندازه حداقل است.

• برنامه‌هاي نظامي آمريكا فقر را در جهان گسترش داده است
وي در ادامه مي‌نويسد: ما از مردم سراسر كره زمين، در آمريكا، اروپاي غربي، اسرائيل، تركيه و سراسر جهان مي‌خواهيم كه بر عليه اين طرح نظامي، عليه دولت‌هاي آنها كه حامي اين اقدام نظامي عليه ايران هستند، عليه رسانه‌هايي كه در خدمت استتار پيامدهاي ويرانگر جنگ عليه ايران هستند، به پا خيزند.
اين برنامه نظامي از يك منفعت شديد سيستم اقتصادي جهاني مخرب كه بخش‌هاي زيادي از جمعيت جهان را فقير كرده است، حمايت مي‌كند.

• اين جنگ ديوانگي محض است
اين فعال ضد جنگ با تأكيد بر اينكه جنگ عليه ايران منجر به جنگ جهاني سوم خواهد شد اضافه‌ مي‌كند: "آلبرت انيشتين " به خطرات جنگ هسته‌اي و انقراض حيات در كره زمين پي برده بود، كه در حال حاضر نيز با آلودگي راديواكتيو ناشي از تخليه اورانيوم آغاز شده است. او گفته بود: "من نمي‌دانم در جنگ جهاني سوم با چه سلاح‌هايي خواهيد جنگيد اما در جنگ جهاني چهارم از چوب‌ها و سنگ‌ها براي مبارزه استفاده خواهيد كرد. "
رسانه‌ها، روشنفكران و سياستمداران به اتفاق، اين حقيقت را مبهم دانسته و ناگفته مي‌گذارند ، به عبارتي ديگر اينكه جنگ با استفاده از كلاهك‌هاي هسته‌اي بشريت را نابود مي‌كند و اين روند پيچيده تخريب تدريجي، در حال حاضر شروع شده است.

• جرم بودن صلح‌طلبي و ضديت با جنگ
چسودوسكي مي‌افزايد: زماني كه دروغ به حقيقت مبدل گردد هيچ بازگشتي به عقب وجود ندارد. زماني كه جنگ به عنوان يك تلاش بشردوستانه مورد حمايت قرار گيرد، عدالت و سيستم حقوقي بين‌المللي در سراسر جهان عمل عكس را انجام خواهد داد: آرامش‌طلبي و جنبش ضد جنگ جرم محسوب مي‌شوند. مخالفت با جنگ يك عمل مجرمانه تلقي مي‌گردد.
وي در ادامه با انتقاد شديد از گسترش دروغ در جهان تاكيد مي‌كند: دروغ بايد به منظور آنچه كه وجود دارد و آنچه كه در محتواي آن است، افشا گردد.
دروغ كشتار ناشي از عدم تبعيض ميان مردان، زنان و كودكان را تأييد مي‌كند.
خانواده‌ها و مردم را نابود مي‌كند. تعهد مردم را نسبت به هم‌نوعان خود از بين مي‌برد.
از ابراز احساسات مردم نسبت به همبستگي با افراد رنج ديده جلوگيري مي‌كند. از جنگ و نيروي پليس به عنوان تنها راه حمايت مي‌كند. ملي‌گرايي و جهان‌نگري را از بين مي‌برد.
وي در همين زمينه مي‌افزايد: شكست دروغ يعني شكست طرح جنايي كشتار جهاني كه در آن تلاش براي منافع نيروي برتر صورت مي‌گيرد.
اين منفعت زياد برنامه نظامي، ارزش‌هاي انسان را نابود كرده و مردم را به يك مرده متحرك ناخودآگاه تبديل مي‌كند.
وي در پايان مقاله خود راه‌حل تغيير جهت اين جريان را به اين شرح مي‌داند:
- به چالش كشيدن جنايات جنگي كه به دستور مقامات بالاتر صورت مي‌گيرد و گروه‌هاي بانفوذي كه از آنها حمايت كرده و با هم همكاري قوي دارند.
- از بين بردن تفتيش عقايد آمريكايي
- تضعيف جنگ صليبي نظامي ايالات متحده، ناتو، اسرائيل
- تعطيل كردن كارخانجات ساخت اسلحه و پايگاه‌هاي نظامي
- بازگرداندن سربازان به خانه و اعضاي نيروهاي مسلح بايد از دستورها سرپيچي كرده و از شركت در جنايات جنگي خودداري نمايند.


نوشته شده در   يکشنبه 14 شهريور 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode