زبان تهديد رسانهاي غرب و همراهان عربي آنها درباره تحريمهاي اخير يك جانبه آمريكا عليه كشتيراني و تجارت ايران در حالي دراز شده است كه گويا اقتصاد تمام وابسته آمريكا، اروپا و عربي به نفت و تجارت نسبت به اهميت تنگه هرمز غافل شده و فراموش كرده كه بسته شدن اين تنگه اقتصاد دنيا را فلج ميكند.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، اهميت استراتژيك تنگه هرمز با توجه به عبور حجم بالا و غير قابل جايگزين حاملهاي انرژي از آن غير قابل انكار است. اين مساله با توجه به عرض كم مناطق قابل كشتيراني در اين تنگه كه چيزي در حدود 3 كيلومتر براي هر يك از خطوط رفت و برگشت است و از ميان جزيرههاي ايراني ميگذرد اهميت تسلط بر اين منطقه را دو چندان مينماياند.
بر اساس آمار اداره اطلاعات انرژي آمريكا، روزانه 16.5 تا 17 ميليون بشكه نفت خام از منطقه خليجفارس عمدتا به مقصد ژاپن، آمريكا، اروپاي غربي و ديگر كشورهاي آسيايي صادر ميشود كه تمام آن از تنگه هرمز عبور ميكند و اين به جز حجم عظيم فرآوردههاي نفتي، گاز مايع و مايحتاج كشورهاي منطقه است كه از اين تنگه عبور ميكند.
در واقع بر اساس آمارهاي موجود حداقل 88 درصد نفت عربستان سعودي، 90 درصد نفت ايران، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربي و 100 درصد نفت كشورهاي كويت و قطر از تنگه هرمز عبور ميكند كه در مجموع ميتوان گفت 90 درصد صادرات نفت توليد كنندگان خليج فارس توسط تانكرهاي نفتي از اين مسير عبور مي كند.
بر اين اساس تنها در سال 2007 روزانه 15 كشتي نفتكش حامل نفت خام به جز تانكرهاي حامل فرآوردههاي نفتي و گاز مايع از تنگه هرمز عبور كردهاند و سالانه به طور كلي 12 هزار كشتي نفتي و تجاري از تنگه هرمز تردد كردهاند كه سهم هر روز از اين تعداد 32 كشتي بوده است و البته آمار امروز به مراتب بيش از اين ارقام است.
اداره اطلاعات انرژي آمريكا عبور اين ميزان نفت خام از تنگه هرمز را به معناي عبور 40 درصد از نفت عبوري از دريا و 20 درصد از كل نفت دنيا از اين آبراهه استراتژيك ميداند.
در عين حال شركت بينالمللي بيمه لويدز در گزارشي اعلام كرده است بسته شدن تنگه هرمز به معناي توقف نود درصد صادرات نفت كشورهاي منطقه خليج فارس و توقف معاملات تجاري بسياري از اين كشورها خواهد بود.
اين شركت در گزارش خود با اشاره به اينكه 90 درصد صادرات نفت و 50 درصد كليه معاملات تجاري اين كشورها از طريق تنگه هرمز صورت ميگيرد يادآور شده است: بسته شدن تنگه هرمز باعث توقف همه معاملات امارات، كويت، قطر و تقريبا همه صادرات عراق و نيز 88 درصد صادرات نفت عربستان خواهد شد.
واقعيت آن است كه مجموع معبرهاي جايگزين انرژي مانند خط لوله شرق به غرب از عربستان به درياي سرخ و خطوط لوله عراق در خوشبينانهترين حالت و در صورت تعمير و در مدار قرار گرفتن نميتوانند بيش از 7 ميليون بشكه از 17 ميليون بشكه نفت عبوري از اين تنگه را از خود عبور دهند.
اين در حالي است كه كارشناسان اقتصادي معتقدند در صورت بسته شدن تنگه هرمز بازار با كمبود 20 ميليون بشكهاي نفت مواجه خواهد شد و بهاي نفت از مرز 250 ميليون دلار خواهد گذشت. بعضي كارشناسان پا را فراتر از اين نهاده و از سقوط اقتصاد جهاني در صورت بسته شدن اين تنگه سخن ميگويند. چنانكه "پاتريك كلاوسون "پژوهشگر مسائل خاورميانه در موسسه راستگراي خاورنزديك واشنگتن در ضمن نشستي در كميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا گفته است: "با توجه به عبور 40 درصد نفت مورد نياز جهان از اين شاهراه حياتي ، اگر اين تنگه براي مدتي طولاني بسته شود، اقتصاد جهاني سقوط خواهد كرد. "
با توجه به همه اين موارد مشخص است در صورت اقدام نيروهاي خارجي به بازرسي از كشتيهاي ايراني كه به احتمال زياد با واكنش متقابل ايران براي بازرسي كشتيها در ورودي اين تنگه مواجه خواهد شد، قطعا با توجه به عرض بسيار كم اين تنگه در مسير عبور و مرور كشتيها اختلال جدي ايجاد خواهد شد و با وجودي كه تنگه هرمز بسته نميشود اما واضح است كه هرگونه اختلال و كندي در روند عبور انرژي از اين آبراهه راهبردي تاثيرات مستقيمي را بر اقتصاد بحراني جهان خواهد گذاشت.