ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 7 آذر 1403
چهارشنبه 7 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 10 تير 1389     |     کد : 8241

حركت خزنده رژيم صهيونيستي براي انتقال نفت عراق به سرزمين‌هاي اشغالي

ترديدي نيست كه رژيم‌صهيونيستي پس از صدام در عراق به دنبال نقش‌آفريني است...

 ترديدي نيست كه رژيم‌صهيونيستي پس از صدام در عراق به دنبال نقش‌آفريني است اما با توجه به مخالفت‌هاي مردمي و شرايط نامساعد با موانع متعددي مواجه است كه انتقال نفت از عراق به سرزمين‌هاي اشغالي رويايي بيش نيست.
به گزارش فارس، پايگاه خبري روزنامه «آوينه» كه در كردستان منتشر مي‌شود، هفته گذشته در خبري نوشت: «فلاح مصطفي»، مسئول روابط خارجي منطقه‌ كردستان عراق، در گفت‌وگو با «كليفورد مايو»، روزنامه‌نگار آمريكايي روزنامه‌ نيويورك تايمز گفت كه ما با رژيم صهيونيستي هيچ مشكلي نداريم.
اين روزنامه‌ كردي كه در شهر سليمانيه‌ منتشر مي‌شود، در شماره‌ اخير خود، اظهارات جنجالي اين مقام ارشد كرد عراقي را منتشر كرده و به نقل از وي مدعي شده است: كردستان عراق، هيچ مشكلي با اسرائيل ندارد.
گفته مي‌شود كه حدود 100 هزار كرد ساكن سرزمين‌هاي اشغالي هستند و در منطقه اقليم نيز نيروهاي جاسوسي و امنيتي رژيم صهيونيستي به راحتي رفت‌وآمد مي‌كنند.
اين اظهارات در حالي مطرح مي‌شود كه در روزهاي اخير، نه تنها مسلمانان بلكه در همه نقاط جهان، اعتراض‌هاي شديدي به رژيم صهيونيستي به سبب حمله ناجوانمردانه‌اش به كاروان حامل كمك‌هاي انساني به غزه موسوم به «كاروان آزادي» شده و بيان چنين سخناني، آن هم از سوي مقام بلندپايه منطقه‌اي ـ كه اكثريت جمعيت آن را مسلمانان تشكيل مي‌دهند ـ بسيار تأسفبار است.
رژيم صهيونيستي از جمله طرف‌هايي است كه علي‌رغم عدم مشاركت ‌عيني در حمله نظامي آمريكا به‌ عراق، چه در تقويت انگيزه دولت آمريكا به منظور اقدام نظامي عليه اين كشور و چه در تحولات داخلي عراق در دوره پس‌از صدام فعالانه نقش ايفا كرده است، در مورد كم و كيف تأثيرگذاري اين رژيم بر تحولات اخير اظهارنظري‌هاي متفاوتي شده است، علي‌رغم اينكه هيچ‌كس در مورد نقش‌آفريني صهيونيست‌ها در عراق ترديدي ندارد، اما برخي تحليلگران اين نقش را بسيار پررنگ‌تر از تصور رايج عموم تلقي مي‌كنند براي مثال آنتوني‌زيني فرمانده سابق ارتش آمريكا در اين زمينه طي اظهاراتي در شبكه آمريكايي CBS چنين مي‌گويد: «بدترين رازي كه در واشنگتن وجود‌ دارد اين است كه نو‌محافظه‌كاران، جنگ عليه عراق را براي خدمت به اسرائيل به‌راه انداخته‌اند.» اگرچه چنين سخناني اغراق‌آميز به نظر مي‌رسند، اما حداقل گوياي نقش نسبتاً پررنگ صهيونيست‌ها در تحولات جديد عراق مي‌باشند. اظهارات اين مقام كرد عراقي باعث شد كه فرصت را غنيمت شمرده و به منظور درك بهتر اين موضوع به بررسي تفصيلي حضور رژيم صهيونيستي در شمال عراق و فلصت‌ها و چالش‌هاي پيش روي اين رژيم بپردازيم:

رژيم صهيونيستي و عراق پس‌از صدام
به دنبال سقوط رژيم بعثي عراق، تحركات آشكار و پنهان صهيونيست‌ها در عراق آغاز شد. مقامات تل آويو سعي داشتند با تمام توان تحولات عراق پس از صدام را در راستاي منافع اين رژيم سوق دهد، اما با اين حال، در عمل تحولات مزبور آنچنان كه باب طبع آنها باشد، پيش نرفته و موانع دست‌و پاگيري برسر راه آنها قرار گرفته است.

* فرصت‌هاي پيش‌روي رژيم صهيونيستي در عراق جديد
به طور كلي سقوط رژيم بعث شرايط امنيتي منطقه را اندكي در راستاي خواسته‌هاي رژيم صهيونيستي سوق داد. به ويژه در ماه‌هاي اوليه پيروزي اشغالگران، چنين تغييراتي نمود بيشتري داشت، عمده‌ترين فرصت‌هاي ناشي از شرايط جديد عراق را مي‌توان چنين برشمرد:
1- برجسته‌تر شدن نقش آمريكا و انگليس در ترتيبات امنيتي منطقه
در ميان كشورهاي منطقه آتلانتيك اين دو كشور به ويژه آمريكا نزديك‌ترين پيوند را با رژيم صهيونيستي دارند. تل آويو نيز طبيعي‌است كه پررنگ‌تر شدن حضور اين قدرت‌ها در منطقه استقبال نمايد. از آنجا كه كشورهاي قاره‌اي عضو اتحاديه اروپا در مقايسه با آمريكا و انگلستان، از خواسته‌هاي اعراب در برابر اسرائيلي‌ها بيشتر حمايت مي‌كنند، رژيم صهيونيستي نيز عمدتاً با دخالت چنين كشورهايي در مناقشه اعراب – اسرائيل موافق نيست، آمريكايي‌ها از ايده خاورميانه جديد كه طبق آن يك منطقه‌گرايي اقتصادي با محوريت رژيم صهيونيستي شكل خواهد گرفت و به تدريج با تقويت جايگاه اين رژيم به افول چالش‌هاي ضدصهيونيستي منجر خواهد شد، حمايت كرده و درحال‌حاضر نيز به انحاء مختلف آن را پي‌گيري مي‌كنند.
طرح خاورميانه بزرگ آمريكايي‌ها ازجمله طرح‌هايي بود كه با تعريف عراق به عنوان سكوي گسترش سكولاريزم و تساهل در منطقه همسو با ايده خاورميانه جديد مورد نظر رژيم صهيونيستي ترسيم شده بود كه نتيجه چنداني در بر نداشت.
2- تضعيف موقعيت استراتژيك ايران و سوريه
با سقوط يك حكومت ضدصهيونيستي و جايگزيني يك حكومت مسالمت‌جوي تحت نفوذ آمريكا و انگلستان شرايط استراتژيكي منطقه تا حدودي طبق خواسته رژيم صهيونيستي تغيير كرد، چرا كه با تسهيل شرايط حضور عوامل اسرائيل در عراق همراه با حضور اشغالگران، تسلط صهيونيست‌ها بر كانون‌هاي ضدصهيونيسم در منطقه بيشتر مي‌شود.
در چنين موقعيتي در صورتي كه سناريوي حمله نظامي عليه سوريه يا ايران مطرح باشد، اسرائيل و آمريكا با محدوديت‌هاي كمتري مواجه خواهند شد. و از طرف ديگر به ‌نظر مي‌رسد با توجه به نگاه ملايم‌تر شيعيان عراق به مسئله صهيونيسم و نيز قدرت يافتن كردهاي متمايل به اسرائيل، در مورد آينده بازيگري عراق در منطقه نمي‌توان با قاطعيت نظر داد.
3- تسهيل شرايط دسترسي رژيم صهيونيستي به نفت خاورميانه
عراق از نفت‌خيزترين كشورهاي منطقه است و طبيعتاً با تسهيل شرايط نفوذ اسرائيل در اين كشور و امن‌شدن مسير ارتباطي اين رژيم با خليج‌فارس قابليت تل آويو براي تأمين نيازهاي انرژي خود بيشتر مي‌شود. يكي از ترفندهاي اخير اين رژيم براي رسيدن به اين هدف حمايت فعالانه از كردهاي عراق به ويژه كردهايي است كه درپي فراهم‌سازي زمينه‌هاي استقلال كردستان هستند.
البته تحركات عوامل اسرائيل در كردستان‌ عراق صرفاً بخاطر نفت نيست، اما متغير نفت تأثير چشمگيري دارد، چرا كه يك دولت مستقل‌كرد در عراق آرزوي ديرينه رژيم صهيونيستي براي احداث خط لو‌له نفت از موصل به حيفا به ‌مرحله تحقق عيني نزديك‌تر مي‌شود. طبق اظهارت "جوزف پارتيسكي " وزير تأسيسات زيربنايي ملي رژيم صهيونيستي در روزنامه‌ها‌ هاآرتص درمارس 2004 چنين خط لوله‌اي مي‌تواند ضمن تنوع بخشي به منا‌بع انرژي اسرائيل، وابستگي اين كشور به نفت گران‌قيمت روسيه را كمتر كند. از آنجا كه اين خط لوله از خاك دولت ضعيف ومنفعل اردن خواهد گذشت، مشكل امنيتي چندا‌ني براي اين رژيم ايجاد نخواهد كرد.
البته نبايد فراموش كرد كه در دهه 1940 انگليسي‌ها زماني ‌كه قيوميت بخش‌هاي گسترده‌اي از منطقه را در دست داشتند، پروژه خط لوله فوق‌الذكر را كه نفت شمال عراق را از طريق بندر حيفا به مديترا‌نه منتقل مي‌كرد، از خاك سوريه اجرا نمودند، اما در سال 1948 همزمان با تشكيل رژيم نامشروع صهيونيستي اين خط بسته شد. حال در شرايط جديد امكان اجراي مجدد اين طرح از طر‌يق خاك اردن فراهم شده است. اگر چه چنين پروژه‌اي هزينه نسبتاً زيادي خواهد داشت، اما دستاوردهاي آن نيز چشمگير خواهد بود.
4- شركت در بازسازي عراق
با وجود محدويت‌هاي متعددي كه براي ايران در جريان بازسازي عراق پيش مي‌آورند، عوامل رژيم صهيونيستي تحت حمايت انگلستان و آمريكا به شدت در پروژه‌هاي بازسازي عراق فعال شده‌اند، سرمايه‌گذاري در عراق علي‌الخصوص زماني كه چالش‌هاي امنيتي آن فروكش كند، دستاوردهاي قابل‌توجهي نصيب سرمايه‌گذاران اسرائيلي و كابينه اين رژيم خواهد كرد. اين دستاوردها صرفاً به ابعاد اقتصادي محدود نمي‌شود، چرا كه با ورود تكنولوژي‌هاي اين رژيم به اين كشور زمينه قوي‌تري براي نفوذ سياسي صهيونيست‌ها فراهم مي‌شود. اگر بپذيريم كه همكاري‌هاي اقتصادي و فني مقدمه‌اي براي همكاري‌هاي سياسي مي‌باشند، در آن صورت، شركت نسبتاً گسترده اسرائيل در بازسازي عراق مي‌تواند نشانه‌اي حاكي از مسالمت‌آميزبودن روابط طرفين در آينده باشد.
5- تقويت زمينه‌هاي استقلال كردستان عراق
كردستان عراق از مستعدترين و درعين‌حال پراهميت‌ترين مناطق براي حضور و بهره‌برداري رژيم صهيونيستي در منطقه خاورميانه است. البته اين بهره‌برداري صرفاً به حوزه اقتصادي محدود نمي‌شود و چه ‌بسا امكان بهره‌برداري‌هاي سياسي اسرائيلي‌ها از استقلال كردستان بيشتر باشد. به‌لحاظ اقتصادي علاوه‌بر مسئله نفت، عوامل ديگري چون بازار نسبتاً گسترده كردستان مي‌تواند فرصت‌هاي اقتصادي كم‌نظيري را نصيب صهيونيست‌ها كند. اما به‌لحاظ سياسي استقلال كردستان از يكسو اين پتانسيل را دارد كه به‌صورت عامل مشروعيت‌بخش به جايگاه سياسي رژيم صهيونيستي مورد استفاده قرار گيرد، و از سوي ديگر به ‌صورت اهرم فشار عليه كشورهايي چون ايران، تركيه و سوريه عمل نمايد.
6 - تضعيف پان‌عربيسم
سقوط حكومت يكي از رهبران برجسته پان‌عربيست جهان‌عرب از يكطرف و جريانات متعاقبي چون مطرح شدن طرح خاورميانه بزرگ، دستگيري تحقير آميز صدام و اعدام وي، و به‌قدرت رسيدن يك رئيس‌جمهور كرد آن هم در كشوري كه از نمادهاي افتخار جهان‌عرب بوده است، ضربات بزرگي به ايده‌هاي پان‌عربيستي اعراب وارد كرد.
پان‌عربيست‌هاي منطقه كه طي چند دهه شعار وحدت اعراب را سرداده بودند و در مقاطعي چون جنگ ايران و عراق، رژيم صدام را مورد حمايت قرار داده بودند، از يك‌ سو در مقابل واقعيت‌هاي عراق سرتسليم فرود آوردند و از سوي ديگر به انحاء مختلف با موضع‌گيري در برابر اقدامات آمريكا و انگلستان در عراق موجب تشديد نارضايتي آنها از اعراب شدند.
امروزه جهان عرب انسجام سابق خود را از دست داده و اغلب اين كشورها توجه خود را بر چگونگي تأمين منافع ملي خود بدون اتكا به سازمان‌هايي چون اتحاديه عرب يا شوراي همكاري خليج‌فارس متمركز نموده‌اند. در چنين شرايطي عرصه براي دخالت فعالانه رژيم صهيونيستي در عراق هموارتر شده است.

* چالش‌هاي پيش‌روي رژيم صهيونيستي در عراق جديد
تحولات جديد عراق كاملاً طبق خواسته صهيونيست‌ها پيش‌نرفته و علي‌رغم فرصت‌هايي كه براي آنها ايجاد شده، درعين‌حال چالش‌هايي نيز به همراه داشته است. اين چالش‌ها به ويژه در دوره پس از انتخابات ژانويه 2005 كه شيعيان اكثريت آراء را به‌دست آوردند، برجستگي خاصي پيداكرد. درمجموع عمده‌ترين چالش‌هاي پيش‌روي اين رژيم از زمان تغيير ساختار قدرت در عراق را مي‌توان چنين برشمرد:
1- ناامني‌هاي عراق
يكي از اشتباهات اساسي اشغالگران در زمان اجراي پروژه تغيير ساختار سياسي عراق اين بود كه آنها صرفاً روي دولت‌سازي متمركز شده بودند و به ضرورت ملت‌سازي توجه نداشتند. با وجود رضايت اكثر مردم ‌عراق از سقوط رژيم صدام‌حسين، حضور نيروهاي اشغالگر در عراق آنچنان كه بايد مورد استقبال واقع نشد، چرا كه سابقه رفتار غيردوستانه آمريكا و انگلستان با مردم عراق از جمله تنها‌ گذاشتن آنها در جريان سركوب‌هاي رژيم صدام در آغاز دهه 1990 از يك سو، و اعمال فشارهاي مستمر بر رژيم صدام درنهايت اسقاط تحقيرآميز او كه وفاداران راسخي داشت، از سوي ديگر باعث شد كه پس‌از سقوط صدام شاهد خيزش موجي از حركت‌هاي تروريستي از جانب گروه‌هاي مختلف تندرو و وهابي باشيم.
اقدامات خرابكارانه و تروريستي سني‌هاي تندرو و بعثي كه غالباً شامل شاخه عراقي القاعده و وفاداران صدام‌حسين هستند، همچنان ادامه دارد. اين ناامني‌ها هزينه‌هاي فراواني براي اشغالگران به‌دنبال داشته و موجب نوعي سردرگمي براي آنها شده است. درچنين شرايطي از يكسو حضور عوامل رژيم صهيونيستي در عراق با مشكل مواجه مي‌شود و از سوي ديگر برنامه اسرائيلي‌ها به‌منظور تسري پروژه عراق به كشورهايي چون ايران و سوريه با شكست مواجه مي‌شود.
حدود 7 سال است كه آمريكا و انگلستان درپي ايجاد يك سيستم امنيتي مطلوب و مطمئن در عراق هستند، اما همچنان گرفتارند. مداخله اين دولت‌ها كه يكي از اهداف عمده آنها رفع معضل تروريسم بوده، به تشديد تروريسم منجر شده و طبيعي است كه چنين شرايطي نه تنها منافع اسرائيل در عراق را مورد تهديد قرار مي‌دهد، بلكه مي‌تواند منجر به تقويت انگيزه راديكاليسم در ميان گروه‌هاي فلسطيني شود.

2- همكاري گسترده ايران در بازسازي عراق
به اعتقاد بسياري از تحليلگران، علي‌رغم مخالفت‌هايي كه جمهوري ‌اسلامي‌ ايران با حمله آمريكا به عراق داشت، اما با گذشت زمان به يكي از فعال‌ترين كشورها در امر بازسازي عراق تبديل شده است. علاوه‌بر قرابت‌هاي فرهنگي نزديكي كه ملت ايران و عراق دارند، همجواري اين دو كشور فرصتي ايجاد كرده تا عراق از ظرفيت‌هاي جمهوري اسلامي در امور اقتصادي و انرژي، تجارت و بازرگاني و همچنين فرهنگي و اجتماعي به نحو احسن استفاده كند كه منجر به حضور فعال ايرانيان در آن كشور شده است.
جمهوري اسلامي ايران سعي كرده با اعزام زائران به عتبات عاليات و ارتباط سازنده با مراجع نجف از جمله آيت‌الله‌ سيستاني مرجع عاليقدر جهان تشيع، ارسال كمك‌هاي معيشتي به آسيب‌ديدگان جنگ، رفتار دوستانه‌اي با دولت عراق داشته باشد، امري كه شديداً با منافع صهيونيست‌ها تعارض دارد.
لذا هرچه روابط ايران و عراق مستحكم‌تر باشد، محدوديت‌ها و دشواريهاي رژيم صهيونيستي براي نفوذ در اين كشور نيز بيشتر خواهد شد.

3- نگراني تركيه از استقلال كردها
تركيه از معدود كشور‌هاي منطقه خاورميانه است كه روابط دوستانه‌اي با رژيم صهيونيستي داشته كه در روزهاي اخير بدليل حمله كماندوهاي اين رژيم به كشتي امدا رساني آزادي به مردم غزه و كشته چند تن از نمايندگان مجلس تركيه، اندكي خدشه دار شده است اما اين حسن روابط براي اسرائيل اهميت بسياري داشته است.
يكي از نگراني‌هاي بنيادين تركيه در عراق استقلال كردها بوده است. شايد ايجاد يك سيستم سياسي فدرال در عراق براي ترك‌ها قابل تحمل باشد، اما آنها استقلال كردها را قابل تحمل نمي‌دانند، چراكه با استقلال آنها اين احتمال قوي وجود دارد كه سناريوي مشابهي مورد توجه كردهاي تركيه قرار گيرد و بدين ترتيب تماميت ارضي تركيه را مورد تهديد قرار دهد. تحركات اخير اسرائيل در كردستان‌عراق از سوي ترك‌ها به مثابه اقدامي كاملاً غيردوستانه تلقي شده و موجبات خشم آنها از صهيونيست‌ها را برانگيخته است.
هرچند كه در شرايط حاضر باتوجه به فدراليزه‌شدن عراق، بحث استقلال ارضي براي كردهاي عراق اولويت ندارد و هرچند كه با روند اصلاحات سياسي در تركيه و احتمال فدراليزه‌شدن اين كشور در آينده كه به‌ احتمال زياد با پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا همراه خواهد بود، تدريجاً ايده استقلال‌طلبي در ميان كردهاي تركيه نيز به تحليل مي‌رود، اما در شرايط فعلي تحركات اسرائيل در شمال عراق نه‌تنها نگراني دولت تركيه، بلكه نگراني بخش عمده‌اي از مردم و فعالان سياسي غيركرد عراق را برانگيخته است.
از اين ‌رو امروزه مقامات تل آويو در مورد اينكه پروژه آنها در عراق به چه سمت و سويي سوق خواهد يافت و اينكه آيا دستاوردهاي ناشي از آن بيشتر از هزينه‌هاي آن خواهد بود، به ‌جمع‌بندي مشخصي نرسيده‌اند. از استراتژي‌هاي رژيم صهيونيستي اين بوده كه تا جايي‌كه امكان دارد ميان چهار كشور ايران، تركيه، عراق و سوريه تنش ايجاد كند، اما با اقدامات اخير اسرائيلي‌ها در عراق ممكن است اين چهار كشور به هم‌سويي بيشتري كشيده شوند.

4- به‌قدرت رسيدن جريان ناهمسو با رژيم صهيونيستي در عراق
پس‌از انتخابات ژانويه 2005 در عراق و متعاقب آن انتخاب ابراهيم جعفري به نخست‌وزيري عراق، پس از آن نخست وزيري نوري المالكي و در حال حاضر تشكيل بزرگ‌ترين فراكسيون رد پارلمان جديد و انتخاب مجدد نخست وزير و تشكيل دولت آينده عراق، واضح است كه جريان اكثريت شيعه در عراق حاضر به استقبال از دخالت رژيم صهيونيستي در مسائل اين كشور نيستند. در دوره نخست‌وزيري اياد علاوي‌، پس از ديدار وي با سيلوان شالوم وزير خارجه رژيم صهيونيستي در حاشيه نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل برخي گروه‌هاي عراقي از جمله حزب‌الدعوه ‌علاوي را خائن و انورسادات عراق ناميدند.
حال، پس‌از انتخابات ‌هاي متعدد كسي سكان نخست زويري در عراق را در اختيار دارد كه از اعضاي حزب‌الدعوه بوده و قرابت فكري زيادي با گروههاي مقاومت دارد كه به هيچ وجه حضور صهيونيست‌ها را بر نمي تابد. حتي جلال طالباني رئيس‌جمهور عراق نيز صريحاً اعلام كرده كه به‌رغم اينكه هيچ دشمني ميان عراق و رژيم صهيونيستي وجود ندارد، اما عادي‌سازي روابط با اين رژيم به پذيرش طرح صلح اعراب ازسوي تل آويو منوط است.
بدين ترتيب با وجود كنترل اشغالگران بر عراق و خواست دولت عراق مبني‌بر تداوم حضور آنها تا زمان تسلط‌ كامل نيروهاي عراقي بر امنيت اين كشور، موضع دولت عراق در قبال اين رژيم چندان متفاوت از ساير اعرابِ ناسازگار با صهيونيست‌ها نيست.

5- محدوديت‌هاي طرح‌هاي خاورميانه‌اي آمريكا
طرح‌هاي خاورميانه‌اي آمريكا درحالي از سوي مقامات كاخ سفيد مطرح شده كه علاوه بر اعراب حتي اغلب اروپايي‌ها نيز از آن به گرمي استقبال نكردند. عراق كه سكوي آغاز اجراي طرح خاورميانه بزرگ آمريكا تلقي مي‌شد، چنان با بحران امنيتي مواجه‌ شد كه به‌نظر مي‌رسد حتي پس‌از تأمين آرامش و امنيت در اين كشور، احتمال اجراي پروژه‌اي شبيه به عراق در ساير كشورهاي منطقه بسيار پايين است.
مقامات كاخ سفيد به اين نكته كه شكل‌گيري دموكراسي امن، امري تدريجي و زمان‌بر است، نزديك‌تر مي‌شوند. ازاين‌رو حل‌وفصل كامل مشكلات اعراب و رژيم صهيونيستي نيز در كوتاه‌مدت بعيد به‌نظر مي‌رسد و رؤياهاي مقامات تل آويو در انتقال نفت به سرزمين‌هاي اشغالي تحقق نخواهد يافت.



نوشته شده در   پنجشنبه 10 تير 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode