ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 مرداد 1403
پنجشنبه 4 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 11 آذر 1393     |     کد : 81483

خشم در مدرسه

یک بار دیگر خشم در مدرسه، این بار در شهر تهران و باز هم در یک مدرسه پسرانه. کلاس ادبیات برپا بود که ظاهرا یکی از دانش‌آموزان از همکلاسی‌اش پاک‌کن می‌خواهد و به احتمال، کمی سر و صدا و بی‌نظمی راه می‌اندازد که یکباره معلم خشمگین به سمتش حمله‌ور می‌شود و او را کتک می‌زند...

یک بار دیگر خشم در مدرسه، این بار در شهر تهران و باز هم در یک مدرسه پسرانه. کلاس ادبیات برپا بود که ظاهرا یکی از دانش‌آموزان از همکلاسی‌اش پاک‌کن می‌خواهد و به احتمال، کمی سر و صدا و بی‌نظمی راه می‌اندازد که یکباره معلم خشمگین به سمتش حمله‌ور می‌شود و او را کتک می‌زند به حدی که ایلنا گزارش داده این دانش‌آموز از شدت درد به خود می‌پیچد و خانواده مجبور به انتقالش به بیمارستان شده‌اند.

 

خلاصه خشمی که هفته قبل بار دیگر طغیان کرد این است، گرچه میان گزارش مخابره شده ایلنا و پیگیری های جام جم تفاوت معناداری وجود دارد.

ایلنا نوشته معلم با ضربه پا به آلت تناسلی دانش آموز کوبیده و علت از درد به خود پیچیدن او نیز این ضربه بوده، اما ما که پیگیری کردیم سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران به صورتجلسه تنظیم شده در روز حادثه اشاره کرد که فقط وارد آمدن ضربه کتاب به سر دانش آموز را تائید می کند، نه آن ضربه لگد و نه از هوش رفتن دانش آموز را.

این صورتجلسه همچنین نشان می دهد مادر این دانش آموز همان روز حادثه پای صورتجلسه را امضا کرده و رضایتش را مکتوب نوشته که اگر این رضایت سریع را بپذیریم، این طور معنی می دهد که درگیری ایجاد شده قابل چشم پوشی بوده، نه حادثه ای که نیاز به پیگیری قضایی داشته است. با این حال مهم نیست ابعاد این کتک کاری در کلاس درس، کوچک بوده یا بزرگ، چون نفس این رویداد مهم است در ماهی که هنوز به نیمه اش نرسیده ایم، یک بار دیگر در زاهدان و یک بار هم در تهران تکرار شده است.

اما چرا مدرسه، چرا معلم و چرا دانش آموز؟ سوالمان این است که در یک محیط آموزشی چه می شود که فرهنگ و اخلاق به یکباره سقوط می کند و کتک و توهین و خشونت جای منطق و ادب را می گیرد؟

برای انفجارخشم آدم ها هزار و یک دلیل وجود دارد، اما این که چرا یک معلم که نامش فرهنگی است، کاری خلاف فرهنگ می کند و یک دانش آموز که باید طالب علم باشد و نزد استاد، فروتن، خون معلمش را می ریزد (حادثه لرستان) جای بحث و حتی اقدامی فوری دارد.

همیشه گفته شده وضع مالی و معیشتی معلمان خوب نیست که ما هم این را قبول داریم، گفته شده فشار کار روی آنها زیاد است و ما این را قبول داریم، اما شاید این کمتر گفته شده که فقط آنهایی که با عشق می آیند و با علاقه می مانند، استحقاق معلمی را دارند. علاقه به تدریس و عشق به دانش آموز و میل به تربیت انسان های مفید که در یک معلم بمیرد، کارش تمام است، کار دانش آموزان او هم تمام است که طوطی وار فقط کلمات را از بر می کنند و بی ثمر بزرگ می شوند.

البته معلم هم انسان است و مثل همه اعضای جامعه زیر انواع فشار، پس غیرطبیعی نیست اگر عصبانی شود، اما این که عصبانیت او به شکل مشت و لگد و در قالب حرف های زشت ظاهر می شود، باید واکاوی و برای آن راهکار اندیشه شود.

مریم خباز - گروه جامعه


نوشته شده در   سه شنبه 11 آذر 1393  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode