كودك 4 سالهاي را مادرش سراسيمه به اورژانس انتقال داد. كودك سياه شده و هيچ واكنشي نداشت. مادر از علت بروز حادثه خبر نداشت و فقط عنوان ميكرد كه كودك در اتاقش مشغول بازي با اسباببازيهايش بوده كه مادر براي سركشي ميرود و متوجه ميشود كودكش روي زمين افتاده است. سريعأ اقدامات احيا براي بيمار شروع شد.
تنفسي كه به بيمار داده ميشد باعث اتساع قفسه سينه نميشد.
با بررسي اوليه چيزي در دهان يا حنجره بيمار ديده نشد تا آماده شدن وسايل سريعا ماساژ براي بيمار شروع شد. پس از چند ماساژ حركت هوا به درون قفسه سينه ديده شد. سريعا دهان مورد كاوش قرار گرفت. جسم مدور و رنگارنگي در دهان ديده شد كه سريعا خارج شد.
پس از اين شرايط كودك رو به بهبودي رفت. با اقدامات درماني انجام شده كودك تنفس پيدا كرد و از خطر مرگ حتمي رهايي يافت. اين كودك به دليل اقدام سريع مادر و انتقال به بيمارستان كه در نزديكي محل زندگي آنها بوده، از مرگ جان سالم به در برد، اما اگر اين شرايط مهيا نبود چه عاقبتي در انتظار اين كودك بود؟ فلج مغزي به دليل نرسيدن اكسيژن يا مرگ؟ چه اقداماتي از بروز اين عواقب جلوگيري ميكند؟
مرگ ناشي از انسداد راه هوايي به واسطه جسم خارجي پديدهاي شايع نيست، اما از دسته علل مرگي است كه ميتوان از آن پيشگيري كرد و قابل درمان است، به شرط آن كه فرد حادثه ديده داراي همراهي باشد كه بتواند اقدامات اوليه را براي رفع انسداد انجام بدهد.
انسداد در بزرگسالان عموما از گير كردن غذا پديد ميآيد، در حالي كه در اطفال و شيرخواران ميتواند هم ناشي از غذا و هم در حين بازي با اسباب و وسايلي باشد كه كودك به داخل دهان ميكند. سكه و باتري دگمهاي از موارد شايع هستند.
تشخيص بيماري، گاهي دشوار است مخصوصا زماني كه از چگونگي و شروع حادثه اطلاعي در دست نباشد. در مواردي كه فرد مصدوم در موقع بروز حادثه همراهي ندارد گاهي تشخيص، دشوار شده و بسته به شرايط بيمار، تشخيصهاي فراواني براي بيمار مطرح ميشود.
اگر بيمار به دنبال بسته شدن راههاي هوايي دچار كمبود اكسيژن شود، ممكن است دچار تشنج، افت هوشياري يا سختي در تنفس گردد كه با بسياري از شرايط ديگر تداخل باليني دارد. بسياري از اين بيماران با افراد مبتلا به سكته مغزي، قلبي يا سنكوپ و تشنجي اشتباه گرفته ميشوند.
در ابتدا كه جسم خارجي به مجاري هوايي وارد ميشود ايجاد سرفه ميكند.
سرفه مكانيسم دفاعي بدن براي دفع ماده خارجي از مجاري هوايي است تا زماني كه سرفهها داراي قدرت و شدت كافي است نبايد در اين واكنش ذاتي بدن تداخل كرد، برعكس تنها بايد بيمار را به سرفه بيشتر و تلاش براي بيرون دادن عامل انسداد تشويق كرد. در صورتي كه اين واكنش توانايي خروج را نداشته يا با گذشت زمان شدت انسداد بيشتر شود در اين صورت علائم فرد تغيير ميكند و به سمت عدم توانايي صحبت كردن، سرفه بيصدا، تنفس صدادار به شكل خرخر كردن، سياه شدن لبها و صورت و از دست رفتن هوشياري پيش ميرود. با بروز اين علائم و نشانهها بايد اقدامات درماني آغاز شود.
هفته آينده در ارتباط با اقدامات لازم براي پيشگيري و درمان در موارد انسداد شديد كه بيمار توانايي غلبه بر آن را ندارد صحبت خواهيم كرد.
دكتر بهروز هاشمي
متخصص طب اورژانس
جام جم آنلاين