ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 7 آذر 1403
چهارشنبه 7 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 29 ارديبهشت 1389     |     کد : 7640

دنياي عاري از سلاح هسته‌اي، بهانه آمريكا براي تسلط بر جهان

پايگاه اينترنتي ولترنت در گزارشي با تشريح طرح جديد آمريكا براي ساخت تسليحاتي موسوم به "اصابت سريع جهاني "، تاكيد كرده است كه آمريكا در حالي از دنياي عاري از سلاح هسته‌اي حرف مي‌زند كه خود با ساخت تسليحات جديد قصد تسلط نظامي بر جهان را دارد...

 به گزارش فارس، پايگاه خبري – تحليلي "ولترنت " در گزارشي مي‌نويسد: چگونه مي‌‌توان نظامي‌گري باثبات ايالات متحده و جنگ‌هاي تجاوزگرايانه اين كشور در سراسر كره زمين را شرح داد؟ چطور آمريكا مي‌تواند اين حد از مصارف نظامي را به ويژه در زماني كه يك برنده جايزه صلح نوبل سكاندار اين كشور است، پابرجا نگه دارد؟ آن هم وقتي كه آمريكا دچار بحران اقتصادي و اجتماعي بي‌سابقه‌اي شده است.
فكر و منطق حكم مي‌كند كه انتخاب چنين سياست‌هائي از سوي ايالات متحده قطعا همراه با يك هدف خاص بوده است.
بر اساس اين گزارش،‌ "ريك رازوف " (Rick Rozoff) مدير گروه بين‌المللي "ناتو را متوقف كنيد " طي مقاله‌اي مي‌كوشد تا تناقض بيان شده در سياست‌ جنگ‌طلبانه آمريكا را شرح داده و مسايل نهفته در آن را آشكار كند.
اين نويسنده آمريكائي كه طي 40 سال گذشته در اقدامات ضد جنگ و مخالفت با مداخله‌جوئي‌هاي آمريكا در ديگر كشورها فعال بوده، مي‌نويسد: مي‌توان در جنگي برنده شد بدون آنكه جنگ را آغاز كرد. پيروزي وقتي بدست مي‌آيد كه حريف بداند نسبت به يك حمله ناگهاني،‌ غيرقابل كشف، خرد كننده و ويرانگر، آسيب‌پذير است و قادر به دفاع از خود و يا تلافي كردن حمله نيست.
رازوف مي‌افزايد: تنها يك كشور در دنيا وجود دارد كه با داشتن ظرفيت علمي و نظامي مورد نياز، به صراحت اعلام كرده كه قصد چيرگي نظامي بر كليه كشورها را دارد. و اين كشور نيز همان كشوري است كه رئيس‌جمهور فعلي آن (باراك اوباما)، دسامبر سال گذشته ميلادي آن را تنها ابرقدرت نظامي جهان توصيف كرد. در حقيقت آمريكا آرزو مي‌كند كه تنها كشوري در تاريخ باشد كه تسلط همه جانبه نظامي بر زمين، هوا، دريا و فضا داشته باشد.
از اين رو ايالات متحده اقدام به حفظ و توسعه سربازان و پايگاه‌هاي نظامي، گروه‌هاي جنگي ناوهاي هواپيمابر، جت‌هاي جنگنده و بمب‌هاي استراتژيك خود در اغلب نقاط كره زمين كرده و با تعيين بودجه جنگي 708 ميليارد دلاري براي سال آينده، ركورد بودجه‌هاي جنگي پس از جنگ‌جهاني دوم را شكسته است.
رازوف مي‌نويسد: آمريكا در حالي كه اولين كشوري بوده كه تسليحات هسته‌اي را توسعه داده و استفاده كرده، تا حد زيادي به حالت مورد نظر خود رسيده و هم‌اكنون در وضعيتي است كه با جانشين كردن گزينه هسته‌اي، برتري نظامي خود بر جهان را تقويت كند.
اين گزارش مي‌افزايد: ايالات متحده سه جنگ بزرگ را طي كمتر از چهار سال عليه يوگوسلاوي، افغانستان و عراق شروع كرده كه در فاصله سال‌هاي 1999 تا 2003 انجام شده و در تمام اين سه مورد آمريكا از ده‌ها تا صدها و هزاران نيروي زميني پس از بهره‌گيري از حملات موشكي و هوائي، استفاده كرده است.
پنتاگون نيز پايگاه‌هاي نظامي خود را در هر سه منطقه جنگي ايجاد كرده و اين در حالي است كه همچنان آلودگي‌هاي ناشي از اورانيوم تهي شده و بمب‌هاي خوشه‌اي در سراسر اين سه منطقه مورد هجوم آمريكا باقي مانده است.
بر اساس اين گزارش، باراك اوباما و ديميتري ميدويديف روساي جمهور آمريكا و روسيه، هشت آوريل سال جاري ميلادي، معاهده جديد كاهش تسليحات استراتژيك موسوم به "استارت " را در "پراگ " پايتخت چك، امضا كردند تا زرادخانه‌ها و سپس سيستم‌هاي حمل و نقل هسته‌اي خود را كاهش دهند. ( البته به شرط تصويب سناي آمريكا و دوماي روسيه).
در همين حال،‌ تنها چند روز قبل از امضاي توافقنامه كاهش زرادخانه‌هاي هسته‌اي، ايالات متحده سند "بازنگري وضعيت هسته‌اي " (NPR) خود را منتشر كرد كه براي اولين بار استفاده اوليه از تسليحات هسته‌اي را ممنوع مي‌كرد.
اين گزارش مي‌افزايد: اگرچه به نظر مي‌رسيد كه ابر تاريك هسته‌اي كه طي 65 سال گذشته بر سر بشريت سايه انداخته بود در حال پراكنده شدن است اما در هر حال آمريكا 1550 كلاهك هسته‌اي را آماده به شليك و 2200 كلاهك (برخي آمار 3500 كلاهك را ذكر كرده‌اند) را در ذخاير خود نگه داشته و در كنار آن‌ها نيز تجهيزات حمل و نقل هسته‌اي زميني، هوائي و زير دريائي را نيز در اختيار دارد.
به نوشته رازوف، مسئله مشمئز كننده‌تر اين است كه واشنگتن به دنبال جايگزيني براي "شمشير " و "سپر " هسته‌اي (حمله و جلوگيري از حمله)، با مدلي غيرهسته‌اي است كه مي‌تواند موجب بر هم خوردن آرايش "موازنه وحشت " سابق شود كه اگرچه طي شش دهه گذشته تبديل به يك كابوس جنايتكارانه شده بود،‌ اما هيچ‌گاه منجر به يك جنگ موشكي وسيع نشد.
گزارش ولترنت در رابطه با نسل جديد تسليحات توليدي آمريكا مي‌نويسد: شمشير يا نيزه جديد، شامل طرح‌هائي براي سيستم‌هاي تسلحات متعارف حمله اول است كه در تجهيزات زميني، هوائي، دريائي و فضائي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. سپ جديد نيز يك شبكه جهاني از تجهيزات حايل موشكي است كه در هر چهار منطقه بيان شده مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در حقيقت پنتاگون قصد دارد تا قابليت حمله اول را همزمان با مصونيت در برابر حملات ديگران بدست آورد.
بر اساس اين گزارش، زرادخانه غيرهسته‌اي براي از كار انداختن و نابودي پدافندهاي هوائي و نيروهاي نظامي استراتژيك ديگر كشورهاست كه شامل موشك‌هاي بالستيك بين‌قاره‌اي، موشك‌هاي بالستيك زيردريائي، موشك‌هاي كروز مافوق صوت و بمب‌افكن‌‌هاي رادار گريز خواهد بود كه قادر به فرار از پدافندهاي زميني و هوائي هستند.
اين گزارش مي‌افزايد: بر اساس تئوري، هرگونه موشك كوتاه‌برد، ميان‌برد و دوربردي كه در كشور هدف باقي باشد پس از شليك موشك‌هاي حائل "ضربه‌ كشتن "،‌ نابود مي‌شود.
"الكساندر كرامچيخين " (Alexander Khramchikhin)، سه سال پيش كنش و واكنش بين سيستم‌هاي حمله اول و موشك حايل را اين چنين توصيف كرده است: امكان دارد كسي بر روي توسعه يك سيستم ضد موشك بالستيك كه بسيار موثر عمل مي‌كند مثل سيستم‌هاي متعارف با دقت بالا، سرمايه‌گذاري كند. اما هدف نهائي، ايجاد توانائي يك حمله اول خلع سلاح كننده (هسته‌اي،‌ غيرهسته‌اي و يا تركيبي از اين دو حمله) عليه ذخاير استراتژيك هسته‌اي دشمن است. بطوريكه موشك ضد بالستيك كار هر چيزي را كه از اولين حمله نجات يافته بود، تمام مي‌كند.
اين گزارش در ادامه با اشاره به بخش‌هائي از سند استراتژي جديد هسته‌اي آمريكا مي‌نويسد: گزارش بازنگري وضعيت هسته‌اي كه خيلي دير منتشر شد،‌ بيانگر طرح‌هاي پنتاگون براي " حفظ يك بازدارنده هسته‌اي ارزشمند و تقويت معماري امنيت منطقه‌اي با استفاده از پدافندهاي موشكي " است. اين گزارش همچنين تائيد مي‌كند كه "سيستم‌هاي غيرهسته‌اي نيز به بازدارندگي منطقه‌اي ايالات متحده افزوده مي‌شود و اطمينان مجدد از دستيابي به اهداف نيز با خودداري از اعمال محدوديت در مورد پدافندهاي موشكي و حفظ گزينه‌هاي استفاده از بمب‌افكن‌هاي سنگين و سيستم‌هاي موشكي دوربرد در نقش تسليحات متعارف، بدست مي‌آيد. "
رازوف ادامه مي‌دهد: رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا، طي كنفرانس مطبوعاتي ششم آوريل خود كه در رابطه با گزارش بازنگري وضعيت هسته‌اي آمريكا و با حضور درياسالار مايكل مولن رئيس ستاد مشترك ارتش، هيلاري كلينتون وزير خارجه و "استيون چو " وزير انرژي برگزار شد گفت: ما موشك‌هاي سه‌گانه (زميني، دريائي،‌هوائي) بالستيك بين‌قاره‌اي، هواپيماهاي با قابليت حمل سلاح هسته‌اي و زيردريائي‌هاي مجهز به موشك بالستيك را حفظ خواهيم كرد. و به توسعه و بهبود توانائي‌هاي غيرهسته‌اي از جمله پدافندهاي موشكي منطقه‌اي ادامه مي‌دهيم.
مولن نيز در اين كنفرانس گفت: ما با استفاده از ابزارهاي هسته‌اي و غير هسته‌اي كه تركيب متعادل‌تري نسبت به تسليحات موجود دارند، از منافع حياتي آمريكا و متحدان و شركاي خود دفاع مي‌كنيم.
در همين حال گزارش "بازنگري پدافند موشك بالستيك " پنتاگون در اول فوريه اين‌گونه اظهار داشت كه " ايالات متحده يك رويكرد مرحله‌اي را نسبت به پدافند موشكي و توسعه توانائي‌هائي كه سيار و قابل جابجائي هستند، دنبال مي‌كند. "
علاوه بر آن در بخش ديگري از گزارش بازنگري آمده است: دولت خود را ملزم مي‌داند تا "رويكرد مرحله‌اي توافقي اروپا " را نيز از طريق ناتو اجرا كند. در آسياي شرقي نيز ايالات متحده از طريق ارتباطات دو جانبه، براي بهبود پدافند موشكي خود فعاليت مي‌كند. آمريكا همچنين به دنبال تقويت همكاري‌ها با تعدادي از شركاي خود در خاورميانه است.
رازوف مي‌نويسد: "گزارش چهارساله بازنگري دفاعي " نيز كه ماه فوريه منتشر شد، از طرح‌هاي مشابهي سخن مي‌گويد: گزارش بازنگري دو هدف واضح را اقامه مي‌كند. به اين صورت كه همزمان با موازنه هر چه بيشتر توانائي‌هاي نيروهاي مسلح آمريكا به منظور برتري يافتن در جنگ‌هاي امروزي، در جهت ايجاد توانائي‌هاي مورد نياز براي روبرو شدن با تهديدات آينده نيز تلاش مي‌شود.
در بخش ديگري از اين گزارش بازنگري آمده: ايالات متحده همچنان با دارا بودن 400 هزار پرسنل نظامي كه در سراسر جهان مستقر هستند، تنها كشوري است كه قادر به طرح و حمايت عمليات‌هاي وسيع در فواصل طولاني است.
بر اساس اين گزارش، يكي از اهداف كليدي سند بازنگري دفاعي امريكا نيز "توسعه بيشتر توانائي‌هاي حمله دوربرد " و ارتقاي "رشد سريع در توانائي‌هاي پدافند موشكي بالستيك در دريا و زمين " است.
گزارش ولترنت مي‌افزايد: آمريكا همچنين در حال تشديد برنامه‌هاي خود در حوزه جنگ سايبر و فضائي است كه اين امكان را بوجود مي‌آورد تا تجسس و فرماندهي، كنترل، ارتباطات و سيستم‌هاي اطلاعاتي و رايانه‌اي كشور ديگري را بطور كامل از كار بياندازد. و آن‌ها را بدون دفاع و يا در سطح بسيار ابتدائي از لحاظ فني قرار دهد.
به گفته رازوف، برنامه‌اي كه طي آن واشنگتن با توسعه ظرفيت تسليحات متعارف خود به دنبال تكميل استراتژي هسته‌اي پيشين خود است، " اصابت سريع جهاني " (PGS) نام دارد كه گاهي از آن با عنوان "حمله متعارف سريع جهاني " ياد مي‌شود.
در همين رابطه نشريه "گلوبال سكيوريتي " نيز اخيرا در رابطه با طرح "استارت2 " نوشت: نخبگان سياسي روسيه در اين توافقنامه نگران مسائل بيان شده و بيان نشده‌ در رابطه با پدافند موشكي بالستيك و سيستم‌هاي اصابت سريع جهاني آمريكا هستند.
در حقيقت طرح استارت2 كه بعد از استارت1 مطرح شده بگونه‌اي است كه هيچ جزئياتي در رابطه با موشك‌هاي حايل آمريكا و يا سياست‌هاي حمله اول متعارف بيان نمي‌كند و در عين حال همه‌چيز را در رابطه با آن‌ها مشخص كرده است. بطوريكه اين معاهده جديد هيچ محدوديت و يا تاثيري بر تسليحات بيان شده اعمال نمي‌كند.
اين گزارش مي‌افزايد: پس از آنكه آمريكا و روسيه، هشتم آوريل معاهده استارت را در پراگ امضا كردند،‌ وزارت خارجه ايالات متحده حقيقيتي را در رابطه با "اصابت سريع جهاني " بيان كرد: " نكته كليدي: معاهده استارت جديد هيچ محدوديتي بر توانائي‌هاي متعارف اصابت سريع جهاني كه آمريكا در حال حاضر در اختيار دارد و يا در نظر دارد كه به آن‌ها دست يابد، اعمال نمي‌كند. "
بيانيه وزارت خارجه آمريكا با طرح يكسري اطلاعات پيش‌زمينه‌اي و با هدف ايجاد يك چارچوب مشخص براي استراتژي نظامي كنوني ايالات متحده مي‌افزايد: رشد بي‌رقيب توانائي‌هاي متعارف نظامي آمريكا موجب شده تا ما قادر به كاهش نقش تسليحات هسته‌اي در بازدارندگي حملات غيرهسته‌اي شويم... وزارت دفاع نيز هم‌اكنون مشغول اكتشاف سيستم‌ها و فناوري‌هاي همه جانبه براي يك "حمله متعارف سريع جهاني " است كه گزينه‌هاي معتبرتر و مناسبت‌تر از لحاظ فني‌ را در اختيار رئيس‌جمهور مي‌گذارد تا با تهديدات كنوني و جديد روبرو شود.


نوشته شده در   چهارشنبه 29 ارديبهشت 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode