معلم امروز سؤال ديگري از ما پرسيد و ما كلي در باره سؤال معلم حرف زديم .
او پرسيد: «چرا كتاب نميخوانيد؟»
* من جواب دادم: «آقا، من بعضي كتابها را دوست دارم بخوانم اما پدرم ميگويد نخوان! چون من كتاب بزن بزن ميخوانم، اما پدرم ميگويد فقط كتاب درسي بخوان!»
معلم گفت: «كتاب بزن بزن چه فايدهاي دارد؟»
من گفتم: «آقا اگر بخوانيد، ميفهميد!»
يكي از همكلاسيها گفت: «اجازه آقا، من دوست دارم در مورد مردم جهان چيزهايي بدانم. آيا اين جور كتابها را ميشود گير آورد؟!»
يكي ديگر از بچههاي كلاس گفت: «آقا بيشتر قصهها دروغاند. چرا دروغ بخوانيم؟»
معلم جوابش را اينطوري داد: «شما حرفهاي خوب و كارهاي خوب قصهها را ياد بگيريد!»
يكي ديگر گفت: «آقا اجازه، كتابهاي مدرسه جذاب نيستند. خب ما دوست نداريم!»
يكي ديگر گفت: «چرا از شاعرها و نويسندهها و مترجمها دعوت نميشود ما با آنها آشنا شويم؟»
يكي از بچههاي كتابخوان هم گفت: «اجازه، ما از وقتي كتاب ميخوانيم انشايمان بهتر شده و ديكتهمان هم بهتر شده است و بهتر حرف ميزنيم...» بعد همه ما بچههاي كلاس تازه فهميديم كتاب خواندن چه فايدههايي كه ندارد...
همشهري آنلاين- حسينعلي مكوندي