فكرش را بكنيد به يك مهماني دعوت شدهايد كه همه فاميل و كلي از افرادي كه با آنها رودربايستي داريد در آن حضور دارند. بعد از كلي فكر و برو بيا و پاساژ گردي بالاخره لباس مورد نظرتان را پيدا ميكنيد. ديگر همه چيز براي حضور در يك مهماني رسمي و مجلل آماده است. تنها يك مساله ميماند؛ اينكه چه نوع سرويس جواهراتي به گردن و گوشتان بياويزيد يا دستتان كنيد كه برازنده شأن شما و مجلس باشد.
انتخاب جواهرات هميشه يكي از مسائل مورد نظر خانمها در بدو دعوت به مهماني بوده و هست. فرقي نميكند كه يك مهماني مجلل باشد يا يك جشن تولد ساده. آنچه اهميت دارد تناسب سرويس طلا و جواهرات با رنگ لباس و مد آن است كه البته منحصر به زمان حال نيست و از زمانهاي دور به عنوان يكي از تمايلات فرعي بشر مطرح بوده است. گرايش به زيبايي و زيباترشدن در وجود هر آدمينهفته است. چه زن و چه مرد هر دو ميكوشند با هر وسيله آرايشي و زينتي خود را به شكل و شمايلي زيباتر دربياورند. با اينكه بيشتر طرفداران به وسايل زينتي را خانمها تشكيل ميدهند ولي هزاران سال پيش اين مردها بودند كه به خودشان گردنبند آويزان ميكردند، دستبند ميبستند و موهايشان را با برگ درختان زينت ميدادند. در قرون وسطي نيز سنگهاي صاف و صيقل شده و نسبتاً روشن را از وسط سوراخ ميكردند و با طناب گردنبند ميساختند. استفاده از جواهرات در اين دوران به معناي تراشيدن سنگهاي گرانبها و آويزان كردن آنها در گوشه لباس، كمربند و غلاف شمشير جنگاوران بود. با شروع رنسانس در قرن چهاردهم و كشف راههاي دريايي و سرزمينهاي جديد در آمريكا و پيدايش طلا استفاده از گردنبند و گوشواره و سنجاق لباس ميان افراد طبقه اشراف رايج شد. ابتداييترين سنجاق سينه كه امروز در موزه ويكتوريا و آلبرت لندن قرار دارد، صفحه دايرهاي شكلي است كه به وسيله يك سوزن در مركز آن، روي لباس و شنل نصب ميشد. در قرن شانزدهم طراحي جواهرات به صورت آنچه امروز ميشناسيم و با طراحي يك دستبند به صورت زنجير كلفت آغاز شد. زنجير ساعت و حلقه نيز براي نخستين بار در فرانسه و در قرن هفدهم ساخته شد. سنجاقها مرواريد كاري شدند و از هنر ويتراي (نقاشي روي شيشه) براي ساختن گردنبند استفاده شد. قرن 19 قرن ظهور سنگ مشكي در صنعت طلا و جواهر بود. استفاده از آلياژهاي مختلف در زيورآلات را هم آلمانيها با ساخت بندساعت از جنس پلاتين در طراحي جواهرات مد كردند. بيشترين اشكالي كه آن زمان در طراحي زيورآلات استفاده ميشد عبارت بودند از گل، خوشه گندم، پروانه و خورشيد كه هركدام به عنوان يك سمبل شناخته ميشدند. سنجاق سينه به شكل گل كه با شيشههايي به رنگ نارنجي تزيين شده باشد، نماد باروري و پاكي است كه دوشيزگان در مهمانيها بر لباسهايشان نصب ميكردند.
كارتيه، طراح و جواهرساز فرانسوي در سال 1925 انگشتري ساخت كه از 3 حلقه باريك از طلاي زرد، قرمز و سفيد تشكيل شده بود و ديري نپاييد كه به يكي از پرطرفدارترين و محبوبترين مدل حلقهها بين زوجها تبديل شد. ساخت گوشوارههاي بلند و دنبالهدار هم محصول همين قرن است.
و اما امروز
در قرن بيست و يكم و آن هم سال 2010 كمتر تبليغي براي طلا و جواهرات ديده ميشود و افراد بيشتر گرايش به خريد زيورآلاتي دارند كه از جنس نقره، تيتانيوم، نيكل، استيل و سنگهاي زينتي ساخته شده باشند. اين كه چرا طلاي زرد عليرغم داشتن زيبايي و درخشش و پشتوانه مالي و سرمايهاي، كمتر مورد توجه جوانها قرار دارد و به آن اهميتي نميدهند را بايد در رسوخ فرهنگ شرقي بويژه مردمان چين، تايلند و هند جستجو كرد. استفاده از گردنبندهايي با مدالهايي چون كژدم و اژدها اكنون ميان جوانان كشورهاي شرق آسيا به يكي از اجزاي لاينفك مد بدل شده است و البته اين درحالي است كه عليرغم باور آنها به نيكويي اين اشكال، هيچ اشارهاي به مثبت و خير بودن اين فرمها در فرهنگ ايراني نشده است. از نمونههاي آن ميتوان به اژدها اشاره كرد كه در فرهنگهاي مختلف، معاني متفاوت دارد. اژدها در فرهنگ چينيها، آورنده آب و باران لقب دارد در صورتيكه در فرهنگ ايران باستان، بهعنوان حيواني با روحيه اهريمني و ويرانكاري شناخته شده است. كژدم نيز در فرهنگ چين آفريننده نور و روشنايي است ولي در فرهنگ ايران به عنوان نماد مرگ، ويرانگري و مصيبت نام گرفته است.
مد جواهرات در ايران
طلا ميان ايرانيان همواره به عنوان منبعي براي پسانداز مطرح بوده و هست و شايد بتوان گفت ايرانيان نگاهي انگليسي به طلا دارند. به طور كلي در دنيا 2ديدگاه متفاوت درباره طلا وجود دارد. اولين ديدگاه مربوط به انگليسيهاست كه طلا را مهمترين پشتوانه در زندگي ميدانند و طلاي خوب را با عيار آن ميسنجند و ديدگاه بعدي مربوط به ايتالياييهاست كه بيش از آنكه به بعد مادي آن توجه كنند، فرم و زيبايي آن را مورد توجه قرار ميدهند. ايرانيان نيز با گذشت سالها حالتي ميانهرو پيدا كردهاند و علاوه بر نگاه ارزشي، به جنبههاي زيباييشناسانه آن نيز اهميت ميدهند. اكنون با گذشت سالها از حضور طلاي سفيد در بازار جواهرات، اين فلز همچنان در صدر فلزهاي محبوب قرار دارد. به گفته محمد كشتي آراي، رئيس اتحاديه كشوري طلا، طلاي سفيد سالهاست در بيشتر كشورهاي دنيا حرف اول را ميزند و افراد تنها در صورتي تمايل به استفاده از طلاي زرد از خود نشان ميدهند كه با پلاتين تركيب شده باشد. وي با گرانقدر شمردن برليان و ياقوت در ميان سنگهاي به كاررفته در جواهرات گفت: بعد از برليان، ياقوت و زمرد در رديف گرانبهاترين سنگها به شمار ميروند كه در جواهرات استفاده ميشود. كشتيآراي 4 عامل را در تعيين قيمت سنگها مهم عنوان كرد و گفت: رنگ، وزن، تراش و ميزان ناخالصي4 عامل مهم و تعيينكننده در سنجش قيمت سنگها هستند كه در زمان خريد و فروش آنها مورد آزمايش قرار ميگيرند. اين كارشناس جواهرات همچنين درخصوص تغيير مد در جواهرآلات گفت: با گسترش استفاده از رسانههايي چون اينترنت و ماهواره، تغيير مد جواهرات در ايران نيز همگام با ديگر كشورها صورت ميگيرد به طوري كه استفاده از گردنبند يا گوشواره به عنوان تنها زيورآلات روزانه تغييري است كه امروزه همراه با ديگر نقاط جهان در كشور ما نيز اعمال شده است.
نكته:
طلاي سفيد سالهاست در بيشتر كشورهاي دنيا حرف اول را ميزند و افراد تنها در صورتي تمايل به استفاده از طلاي زرد از خود نشان ميدهند كه با پلاتين تركيب شده باشد.
امير حسين دلبري، طراح جواهرات نيز با بيان اينكه ايرانيان بسته به نوع منطقه زيستي و جغرافياي خود از جواهرات متفاوتي برخوردارند، گفت: در ايران باستان هركدام از قبايل و اقوام ايراني بسته به ويژگي زيستي و محيط جغرافيايي خود مدل خاصي از زيورآلات را براي خود تهيه ميكردند. به گفته وي، مشخصه اصلي جواهرات در منطقه تركمن صحرا، صداي شرشره و آويزهاي آن است كه به صداي پر زدن غاز شباهت دارد. وي همچنين با اشاره به جعبههاي كوچكي كه تركمنها براي محافظت و حمايت نيروهاي معنوي به گردن ميانداختند، گفت: با ورود اسلام به ايران جواهرات كاربردي مذهبي هم پيدا كردند و حتي بعدها حالت تعويذ و نمادي براي نجات از اهريمن و نيروهاي شيطاني به خود گرفتند. به گفته وي استفاده از انگشترهاي نقره با سنگ عقيق و فيروزه را كه امروز بيشترين كاربرد در ميان مردم ناحيه خراسان دارد بايد حاصل اين تفكر دانست. وي كه سبك جديدي را در طراحي جواهرات با نام طراحي مدرنيسم ايراني پايهگذاري كرده است. دليل افزايش خريد بدليجاتي كه از كشورهايي مثل تايلند وارد ميشوند را تنوع زياد و هزينه كم آنها دانست و در پاسخ به اين پرسش كه چرا در ايران با وجود ذخاير عظيم سنگهاي زينتي و همچنين استعداد و خلاقيت هنرمندان در طراحيهاي ناب، همچنان شاهد واردات زيورآلات از ديگر كشورها هستيم، گفت: اگر چنين زيورآلات وارداتي در ايران ساخته شوند از ميزان اجرت ساخت و قيمت بالاتري برخوردار خواهند بود و به همين دليل استفادهكنندگان از اين زيورآلات كه بيشتر جوانها هستند، ترجيح ميدهند نوع وارداتي آن را كه قدرت خريدشان را نيز بالا ميبرد، انتخاب كنند. به گفته دلبري تا وقتي به جواهرات به عنوان يك صنعت ديده نشود و طراحان طلا و جواهرات صنفي مخصوص به خود نداشته باشند كه از كپي غيرقانوني طرحهايشان جلوگيري شود و آنقدر مجال ظهور داشته باشند كه بتوانند طرحهايشان را با قيمت كمتر در اختيار سازنده قرار دهند، اين وضعيت به همين منوال ادامه خواهد داشت.
بهار مهرنژاد/ جامجم