خشونت الزاما خشونت جسمي، كتك زدن، زخميكردن يا دعواهاي لفظي نيست. اين روزها خشونتهاي پنهان كلامي با تكه كلام و زخم زبانها در جامعه ما نمود پيدا كرده و رواج چشمگيري داشته است. خشونتهاي جسمي و فيزيكي كه منجر به زخمي شدن يك فرد ميشود در اكثر مواقع التيام پيدا ميكند اما خشونتهاي كلامي عمق احساسات يك فرد را زخم ميكند و در هيچ شرايطي بهبود پيدا نميكند، گاهي كينهاي بزرگ را در دل ميپروراند و هيچ وقت از ذهن پاك نميشود. خشونتهاي كلامي قربانيان زيادي ميگيرد و هرگز صداي فرياد قربانيان به گوش نميرسد مگر آنكه به بزهكاريهاي اجتماعي منجر شود.
خشونت، خشونت ميآفريند
به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ دكتر امانالله قراييمقدم با اشاره به اينكه خشونت در درون جامعه فرو رفته است، به تهران امروز ميگويد: در جامعه از مسئولان گرفته تا افراد معمولي در بيانشان خشونت وجود دارد. خشونت در درون جامعه زاده ميشود. خشونت كلامي يكي از 4 نوع خشونتي (خشونت جسمي، جنسي، اقتصادي و كلامي) است كه ميتواند در يك جامعه ساري و همهگير شود. بلند و تند صحبت كردن، توهين، گفتار بد، برچسب زدن، به روش غيراخلاقي چيزي را تحتتاثير قرار دادن و... خشونت كلامي است.
او با بيان اينكه اين روزها خشونت را در كجاي جامعه مان نميبينيد؟ ميافزايد: نمايندگان مجلس را ببينيد كه وقتي در صحن علني مجلس حرف ميزنند انگار دعوا دارند، راننده با مسافر، كارمند با مراجعه كننده به ادارات، سريالهاي تلويزيوني، فيلمهاي سينمايي، اخبار و... همه به نوعي اشاعه دهنده خشونت است. از كلام خشونت خشونت آفريده ميشود.
به گفته اين جامعهشناس يكي از علل خشونت بهويژه كلامي نبود شادي و نشاط در جامعه است و باعث ميشود كه جامعه به درون خود فرو رفته و پرخاشگري كند. وقتي موسيقيهاي آرامكننده و خنده وجود ندارد، همه صورتها اخم دارد، ناخودآگاه خشونت زاييده ميشود. توجه كردهايد كه لباس متنوع و رنگي بين نوجوانان و جوانان وجود ندارد. اكثر لباسها مشكي و يكجور است. در جامعهاي كه از آن اندوه، ياس و نااميدي ميبارد خشونتهاي كلامي و رفتاري به سرعت پيشرفت ميكند. در حال حاضر در ماه ربيعالاول به سر ميبريم و بايد شادي، موسيقي، خنده و... در سراسر كشور پخش شود اما شما شادي در جامعه ميبينيد؟ البته منظور من از موسيقي، سبكهاي رپ، آفريقايي، پانك و... نيست زيرا اين نوع موسيقيها خود خشونتآورند.
متاسفانه جوانان در ماشينهاي خود اين موسيقيها را تا آخر زياد ميكنند كه نه تنها آنها را آرام نميكند بلكه باعث خشن شدن آنها ميشود. از جامعه خشن و بددهن ناخودآگاه خشونت و بدهني توليد ميشود. در جامعهاي كه نشاط نيست هيچ چيزي خوب نيست. جامعهشاد همه چيز اعم از بهرهبرداري اقتصادي، سياسي، فرهنگي خوب ميشود و آرامش روحي و رواني به وجود ميآيد و كلامها شيرين و گفتهها لطيف ميشود. اگر شادي در خشونتها تاثير نداشت، چرا دنيا اين همه خرج ميكند كه كارناوال شادي راه بيندازد؟ شادي با اسلام هم مناسب است. ائمه در احاديثشان سفارشهاي بسياري درمورد شادي كردهاند.
دكتر قراييمقدم در ادامه با اشاره به آسيبهاي جدي كه خشونتهاي كلامي در خانواده به وجود ميآورد ميگويد: برخوردهاي نادرست و خشونتآميز والدين با يكديگر و حتي با فرزندانشان باعث از هم گسيختگي خانواده ميگردد. خشونتهاي كلامي در خانواده يكي از عوامل مهم رفتار نابهنجار طلاق عاطفي، فرار دختران و پسران از خانه و... به حساب ميآيد.
او با اشاره به اظهارات مقام معظم رهبري درباره سبك زندگي در بجنورد ميگويد: سبك زندگي كه ايشان در نظر دارند، ابعاد متنوع، متعدد و گوناگوني دارد و يك وجهي نيست. از خريد لوازم و پوشش لباس و گسترش روابط معنوي درون خانه، آرايش، پوشش، پيروي از مد، جلوگيري از تجملگرايي، خوردن و آشاميدن، نحوه بيان، تغيير طرز تفكر و ايراني زندگي كردن تا حاكم شدن معنويات را دربرميگيرد.اصولا در جامعه سرمايهداري كه ماديات حاكم است و پول و همه چيز به پول ختم ميشود معنويات كمرنگ ميشود. ما به جامعه سرمايهداري پيش ميرويم و به اين جمع پيوستهايم. ايران در طول تاريخ غيرسرمايهداري نبوده است. اصل 44 هم ميخواهد كارخانهها را به مردم بدهد.
ايران چه زماني مثل كرهشمالي و كوبا بوده است. در ايران هر چه بخواهيم ميخريم يا ميفروشيم. در سبك و شيوه زندگي كه مقام معظم رهبري در نظردارند، بايد از تجملگرايي، غربزدگي، الگوبرداري دختران از هنرپيشههاي غربي و پسرها خوانندههاي غربي دست برداشت و بهجاي آن محبتها و معنويات را در درون خود تقويت كرد. وقتي زن و مردي از صبح تا شب براي تجملات ميدوند، فرصت شنيدن و گفتن ندارند. وقتي از كسي سوالي بپرسي، با بياعتنايي از كنار آن ميگذرد يا ناخودآگاه به كسي بخوري حتما دعوايي به پا خواهد شد يا موتورسيكلت از پياده ميآيد اعتراض ميكني فحش ميدهد و... صحهاي بر مشكلات جامعه است. خرده حرفهاي جامعه ما بددهني است. خشونت ارثي نيست. در حال حاضر سبك زندگي ما سبك زندگي پرخاشگرانه است.
كودكان خشونت كلامي را سريع فرا ميگيرند
كودكان بهويژه پسران پدر خود را قهرمان بيبديل دنيا و مادران خود را مهربانترين و بهترين الگوي خود ميدانند. خشونتهاي كلامي كه در خانواده و جامعه پيش ميآيد، اولين كساني كه آن را فرا ميگيرند كودكان خودما هستند.
سپيده شبان با اشاره به اينكه خشونتهاي كلامي نوعي از پيام دادن به يكديگر است، به تهران امروز ميگويد: يكي از مهمترين روشهايي كه بشر براي ارتباط استفاده ميكند كلام است و بسيار اهميت دارد كه چطور پيامهاي خود را به آدمهاي اطراف منتقل ميكند. مقولهاي كه بايد بيشتر در جامعه بهويژه خانواده به آن اهميت داد سبك انتقال اين پيام است. بيشترين مشكلاتي كه ما در روابط زوجين داريم يا مادر و پدر با كودك (والد - كودك) بيشتر به خاطر پيامهايي است كه اشتباه رد و بدل شده و خشونت و پرخاشگري حين مبادله پيام است. ميدانيم كه يكي از روشها يادگيري، يادگيري مشاهدهاي است پس هر سيستمي كه پياده كنيم اولين كساني كه از ما الگو ميگيرند كودكانمان هستند.
اگر در نظر بگيريم كه خشونت كلامي در جامعه ما با اين جمعيت رواج پيدا كرده ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه براي اين مسئله الگوهاي زيادي در جامعه و خانواده براي بچههايمان داريم. اگر به اين مسئله بياهميت بمانيم باعث ميشود كه نسلهاي بعدي آن را يك روش عادي و معمولي در ارتباطات خود بدانند. چيزي كه بايد در جامعه فرهنگسازي شود اين است كه خيلي از مواقع دچار عصبانيت و احساسهاي منفي ميشويم چگونه آن را مهار كنيم زيرا عصبانيت به خودي خود يك مشكل غيرمعمول نيست. جامعه هم مشكلات و مسائلي كه براي مردم به وجود ميآورد كه به اين پرخاشگريها دامن ميزند. ما بايد به بچههايمان آموزش بديم كه حق داريم عصبانيت شويم زيرا ممكن است براي هر كسي پيش بيايد اما بايد راههاي بروز عصبانيت را به آنها ياد بدهيم. اينكه عصباني هستيم و احساس خوبي نداريم و چطور ميتوانيم آن را از اوج به پايين كشيده و برآن غلبه كنيم. آموزش هوش هيجاني است.
به گفته اين روانشناس خانواده و كودك براي كمكردن اين حالتها بايد از خود شروع كنيم. هر چقدر هم آموزشهاي آنچناني و عالي به كودكان بدهيم نميتوانيم تاثير الگوهاي ديداري در جامعه بهويژه خانواده را ناديده بگيريم. در اولين قدم بايد بررسي كنيم كه پدر و مادر در جمع خانواده چگونه با هم ارتباط كلامي برقرار ميكنند. خيلي از مواقع روشهاي ارتباط پدر و مادرها درست نيست و آن را از الگوهايي در ذهن پروراندهاند كه در كودكي ديدهاند. در خيلي از موارد با اصلاح رفتار والدين اين معضلات حل خواهد شد. آنها بايد بدانند كه چطور از كلام و زبان بدن استفاده كنند. والدين نميدانند پيامهايي غيرمستقيم به كودكان خود ميدهند چه زيرساختهايي دارد و چه تفكراتي را در آنها ايجاد ميكند يا از بين ميبرد.
بايد از اين سيستمها آگاه شده تا بتوانند پيامهايشان را تفكيك و رفتارشان را كنترل كنند. او با بيان اينكه علل مختلفي در رواج خشونتها بهويژه خشونت كلامي در خانوادهها وجود دارد كه مختص ايران هم نيست، ميافزايد: با سرعتي و پيشرفت كه تكنولوژي در جهان داشته بخشهايي از مسئوليت، سختي و فشارها بر انسان بهويژه والدين بيشتر ميشود. اگر يك نگاه سرسري هم به خانوادهها بيندازيد ميبينيد امروزه مسئوليتي كه والدين در برابر يك بچه دارند در گذشته پدر و مادرها به خاطر داشتن 7-6 بچه احساس نميكردند. همراه با پيشرفت تكنولوژي هيچ فرهنگسازي صورت نگرفته به همين دليل بار اضافهتري روي دوش خانوادههاست كه به استرسهايمان منجر ميشود. اكثرا براي كنترل استرس خود از روشهاي سنتي و گذشته استفاده ميكنند يا بهدنبال انتخاب سادهترين راه هستند. علت زياد شدن پرخاشگريها در كلام و رفتار بيشتر به خاطر بار مسئوليتهاي جديد است كه همهجانبه روي دوش مردم است.
سپيده شبان با اشاره به اينكه امروزه در تمام مسائل فرزندان بهويژه آموزشي جوي به وجود آمده كه قبلا چنين فضايي وجود نداشت، ميگويد: رقابتها بيشتر شده، باري كه والدين به دوش ميكشند براي تحصيل بچههايشان. از طرف ديگر مسائل اجتماعي و اقتصادي را نبايد از ياد برد. گاهي اوقات والدين ميگويند چرا بچههاي امروز اينطور هستند چرا اينقدر دردسرساز هستند بايد قبول كرد كه جامعه همهجانبه تغيير كرده است. نميتوان از بچههاي امروز همان انتظار را داشته باشيم كه از بچههاي گذشته داشتيم.
اين روانشناس با دادن پيشنهاداتي براي كاهش خشونتهاي كلامي ميگويد: بايد در اين فشار و مسئوليتهاي چندبرابر، نگران خيلي از مسائل باشيم مثل آينده فرزندمان، آينده اقتصادي خودمان، پس انداز و... نياز است كه روشهايي را ياد بگيرند تا جايي كه كمترين فشار به آنها بيايد اين مسائل را مديريت كنند، راههاي كاهش اضطراب، مبارزه با استرس والدين و بچهها افسردگي و اضطراب دارند. بيماري همهگير شده قرص ميخوريم تا خود را تقويت كنيم. در اين شرايط بايد از نظر روحي خود را تقويت كنيم. آموزشهاي والدين بسيار كمك ميكند كه بچهها هم از آن بهرهمند ميشوند.