اگر توصيههاي اخلاقي را جدي بگيريد و آدم با وجدان، بااخلاق و وظيفهشناسي باشيد، ميتواند خيالتان راحت باشد که راه سعادتتان از مسير خوبي ميگذرد.
يعني که اين حسها و رفتارهاي مسئولانه ناشي از آن ميتواند به سلامت شما هم کمک کند و باعث شود تا در دوران سالمندي کمتر مبتلا به آلزايمر شويد.
اين نتايجي است که محققان به تازگي به آن دست يافتهاند و در نشريه آرشيو روانپزشکي عمومي منتشر کردهاند.
به گزارش رويترز، اين مطالعه جالب که از سال 1994 تا 2006 به طول انجاميده، روي هزار نفر از کشيشها، راهبان و ساير فعالان کليسايي، انجام شده است.
از اين افراد خواسته شده به ميزان وجدان و اخلاقمداري خود نمره بدهند. همچنين سؤالاتي از آنها پرسيده شده که بهطور غيرمستقيم اين موضوع را بررسي کرده است.
اين افراد طي اين مدت از لحاظ عصبي و پزشکي ارزيابي شدهاند تا عملکرد شناختي آنها، و اين که به آلزايمر مبتلا هستند يا نه، خيلي زود تشخيص داده شود.
در طي اين مدت، از اين عده، 176 نفر به آلزايمر مبتلا شدند. مقايسه اين افراد با ساير افرادي که در اين مدت به بيماري مبتلا نشده بودند، نشان داد که تعداد آدمهايي که به اخلاق و وجدانشان امتياز کمتري داده بودند، در بين بيماران مبتلا بيشتر از بقيه بود؛ طوري که وقتي امتياز فردي به 40 ميرسيد، احتمال ابتلايش خيلي کم و اگر به زير 28 ميرسيد، احتمال ابتلايش خيلي زياد ميشد.
البته اين محققان، از دانشگاه راش در شيکاگوي آمريکا، روي اين موضوع تاکيد داشتند که اين افراد مذهبي، از طيفهاي مختلف شخصيتي بودند و همه يکجور نبودند. ضمن اين که آنها به اين نکته هم توجه داشتند که اين رابطه ممکن است چندان معنيدار نباشد و تنها يک تصادف باشد. به همين علت، ساير متغيرها را هم در نظر گرفتند و اثر آنها را از اين رابطه حذف کردند؛ متغيرهايي که پيش از اين بهعنوان عوامل خطر و زمينهساز بروز بيماري آلزايمر معرفي شده بود.
آنها از اين نتايج، اثر متغيرهايي مانند سيگار، کمتحرکي و ارتباطات اجتماعي را حذف کردند و جمعبندي آنها اين بود که احتمال بروز آلزايمر در افراد اخلاقمدار، 47 درصد کمتر از سايرين است.
توجيه محققان در اينباره قابلتامل است. آنها ميگويند افرادي که به امور اخلاقي و مذهبي پايبندتر هستند، زندگي موفقتر و ملايمتري هم دارند و اين موفقيت و ملايمت، باعث شده تا احتمال بروز آلزايمر در آنها کمتر شود.
آنها در بررسي چند سالهشان متوجه شدند که اين افراد تنشها و استرسهاي کمتري در زندگيشان دارند.
نه اين که مشکلي در زندگي نداشته باشند، بلکه مهارتهاي حل مسئله و نيز تطابقشان با اين مشکلها بيشتر است. ضمن اين که رابطه معنوي آنها با خداوند، به آنها در تحمل سختيهاي زندگي کمک ميکند.
يک مطالعه جانبي ديگر نيز در کنار مطالعه اصلي انجام شد که نتايج آن جالب بهنظر ميرسد.
در اين بخش، افرادي که طي مطالعه از دنيا رفته بودند، بررسي شدند و نتايج مهمي از کالبدشکافي آنها به دست آمد؛ اين که مغز افرادي که تا اين اندازه به اخلاق و مذهب پايبند بودند، تغييرات بيولوژيک کمتري را هم در مقايسه با سايرين نشان ميداد.
تغييراتي مانند آتروفي و کاهش حجم، که در مغز افرادي به وجود ميآيد که در راه آلزايمري شدناند.