اولين سفر "مظفرالدين شاه قاجار" به فرنگ (1317 ق)
در حالي كه اوضاع اقتصادي ايران در اين زمان دچار آشفتگي بود، مظفرالدين شاه قاجار چندين بار به بهانه ي معالجه، به سفر فرنگ رفت ودر هر بار با استقراض از دولت هاي خارجي خصوصاً روسيه، مملكت را دچار بدهكاري هاي هنگفت نمود و دست آنان را در دخالت در امور كشور باز گذاشت.
مظفرالدین شاه مانند پدرش مشتاق سفر به اروپا بود و در روز ۲۳ فروردین ۱۲۷۹ وی اولین سفر خود را به کشورهای اروپایی آغاز کرد. امینالسلطان (اتابک اعظم) در ۹ بهمن ۱۲۷۸ برای دومین بار با وعده تامین مخارج سفر شاه به این مقام صدارت منصوب شده بود، قراردادی برای دریافت ۲۳ میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و عایدات گمرکات ایران را که ممر اصلی درآمد خزانه بود در ازاء آن به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه مقدمات سفر مظفرالدین شاه به فرانسه فراهم شد.
اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا هفت ماه به طول انجامید و در این مدت پنجمین پادشاه قاجار از کشورهای روسیه، اتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و در راه بازگشت از ترکیه (عثمانی) دیدن کرد. از وقایع مهم این سفر سوءقصد به جان مظفرالدین شاه در پاریس بود، که ضارب در کار خود توفیق نیافت و آسیبی به مظفرالدین شاه نرسید.
دو سال بعد وی پس از دریافت وام جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها عازم اروپا شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا که در ۲۲ فروردین ۱۲۸۲ آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت مظفرالدین شاه از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد. مقصد نهائی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود.
مسافرت سوم شاه به اروپا روز ۱۶ خرداد ۱۲۸۴ آغاز شد و ۴ ماه به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یک وام ۲۹۰ هزار لیرهای از بانک شاهی انگلیس عملی شد.
ولادت حکیم سنایی غزنوی (1473ق)
حکیم سنائی در سال (۴۷۳ هجری قمری) در شهر غزنه (واقع در افغانستان ) دیده بهجهان گشود، و در سال (۵۴۵ هجری قمری) در همان شهر درگذشت. نام او را عوفی مجدالدین آدم السنایی و حاجی خلیفه آدم نیز نوشته اند. محمد بن علی الرقا از معاصران او در دیباچه حدیقةالحقیقه نام او را "ابوالمجدودبن آدم السنائی" نوشته است. این حاکی از آن است که نامهای دیگری که بر روی او نهاده اند غلط میباشد. دردیوان سنایی ابیاتی به چشم میخورد که در آن سنایی خود را "حسن " خوانده است. در این بیت سنایی میگوید:
حسن اندر حسن اندر حسنم تو حسن خلق و حسن بنده حسن
بخاطر این بیت بعضی از محققان میگویند که نام او در اصل حسن بوده و وی بعدها نام "مجدود" را برای خود انتخاب کرده است. در ابتدا سنایی طبق عادت آن زمان به دربار سلاطین روی آورد و به دستگاه غزنویان راه پیدا نمود. او در ابتدا به مداحی پرداخت تا اینکه یکباره شیدا شد و دست از جهان و جهانیان شست. سنایی چند سالی از دوران جوانی را در شهرهای بلخ و سرخس و هرات و نیشابور گذراند. میگویند در زمانی که در بلخ بود به کعبه رفت. بعد از اینکه از مکه بازگشت مدتی در بلخ ماند. در سال ۵۱۸ ه.ق به غزنین برگشت. یادگار پر ارزش سفرهایش مقداری از قصاید وی میباشد. بعد از بازگشت به غزنین میگویند که خانهای نداشت و یکی از بزرگان غزنین بنام خواجه عمید احمدبن مسعود به او خانهای بخشید و سنایی تا پایان عمر در غزنین در عزلت به سر برد. و در این ایام مثنوی حدیقةالحقیقه را نوشت.
نصایح و اندرزهای حکیم سنایی دلاویز و پرتنوّع، شعرش روان و پرشور و خوش بیان، و خود او، در زمرهٔ پایه
فرهنگ لغت دهخدا
گذاران نخستین ادبیات منظوم عرفانی در زبان فارسی بهشمارآمده است (صفحهٔ ۴۲، حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ.)
او در مثنوی، غزل و قصیده توانائی خود را بوضوح نشان داده است.
سنائی دیوان مسعود سعد سلمان را، هنگامی که مسعود در اسارت بود، برای او تدوین کرد و با اهتمام سنایی، دیوان مسعود سعد همان زمان ثبت و پراکنده شد و این نیز از بزرگواری سنایی حکایت میکند.
مضامین عرفانی
بسیاری از مفاهیم و مضامین بلند اخلاقی و عرفانی، برای نخستین بار، با سحر و سادگی سخن دلنشین، زلال، و از جان برخاستهٔ حکیم سنایی به ادبیات کهن فارسی وارد شد.
این سخن تحفهایست ربانی رمز اسرارهای روحانی
خاطر ناقصم چو کامل شد به سخنهای بکر حامل شد
هر نفس شاهدی دگر زاید هر یک از یک شگرف تر زاید
شاهدانی به چهره همچو هلال در حجاب حروف زهره جمال
در مقامی که این سخن خوانند عقل و جان سحر مطلقش دانند
خاکیان جان نثار او سازند قدسیان خرقهها در اندازند
طریقالتحقیق
همین بذرهای اولیهٔ سخنان روحانی و عرفانیست که سنایی پراکنده کرد، و عطار و مولانا و سعدی و حافظ و جز آنان، در طول بیشتر از سه قرن، آنها را به اوج پختگی، صلابت، روانی، و پر معنایی رسانیدند.
سنائی و مولانا
معانی و الفاظ نو ظهور عرفانی در شعر و سخن سنائی در اشعار و اندیشههای دیگر استادان سخن فارسی همچون مولانا تأثیر گذارده و در مواردی بازتاب مستقیم داشتهاند.
مولانای بلخی، عطار نیشابوری و سنایی غزنوی را به منزلهٔ روح و چشم خود میدانست:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم
آثار
قصاید، غزلیات، رباعیات، قطعات و مفردات سنایی در دیوان اشعار وی گرد آمده است. جز دیوان، آثار دیگر او عبارتاند از:
حدیقةالحقیقه: این منظومه که در قالب مثنوی سروده شده است، محتوای عرفانی دارد. این منظومه را الهینامه سنایی نیز خواندهاند. کار سرودن حدیقةالحقیقه در سال ۵۲۵ هجری قمری پایان یافته است.
طریقالتحقیق: منظومه دیگری در قالب مثنوی است که به وزن و شیوه حدیقةالحقیقه سروده شده است و کار سرودن آن در سال ۵۲۸ ه.ق سه سال بعد از اتمام حدیقةالحقیقه، تمام شده است.
سیرالعباد الی المعاد: شامل هفتصد بیت است و در آن از موضوعات اخلاقی سخن رفته است. سنایی در این اثر به طریق تمثیل، از خلقت انسان و نفوس و عقلها صحبت به میان آورده است. سنایی آن را در سرخس سروده است.
کارنامهٔ بلخ: هنگام توقف شاعر در بلخ سروده شده و حدود پانصد بیت است و چون به طریق مزاح سروده شده، آن را مطایبهنامه نیز گفتهاند.
عشقنامه: شامل حدود هزار بیت در قالب مثنوی است و در چهار بخش حقایق، معارف، مواعظ و حکم گرد آمده است.
عقلنامه: منظومهای است که در سبک و وزن عشقنامه در قالب مثنوی سروده شده است.
مکاتیب: نوشتهها و نامههایی از سنایی است که به نثر فارسی نوشته شده و از آن با نام مکاتیب یا رسائل سنایی یاد میشود.
درگذشت اديسون (1931م)
توماس آلوا اديسون دانشمند شهير امريكايى در 11 فوريه سال 1847م در ايالت اوهايو در امريكا به دنيا آمد. او تنها سه ماه براي تحصيل به مدرسه رفت و از آن پس تحت تربيت مادرش قرار گرفت. اديسون از كودكي، فكري خلاق و پشتكاري فراوان داشت. از اينرو تصميم گرفت كه مسير زندگي خود را در راه ارتقاء علم و دانش قرار دهد. تحقيقات علمي اديسون از ده سالگي او آغاز شد و او وقتش را در مطالعات و اختراعات علمي صرف ميكرد. وي از طريق چاپ و انتشار روزنامه در قطار، هزينه آزمايشهاي خود را به دست ميآورد. اديسون مردي شگفتآور، پركار و كم خواب بود. چون از كار روزانه دست ميكشيد، مطالعات علميش را درباره برق دنبال ميكرد و گاه تا سپيدهدم بيدار بود. دامنه فعاليت و كار او آنچنان گسترده و زياد بود كه گاهي 20 ساعت در روز كار ميكرد و بر اين عقيده بود كه حداقل در هر ده روز يك اختراع جديد عرضه نمايد. اين اعتقادْ سرانجام جامه عمل پوشيد و او در طي عمر پربار علمي خود، صدها اختراع را به انجام رساند. اديسون در سال 1879م نخستين لامپ را اختراع كرد و در سالهاي بعد، اولين مركز توليد و توزيع شبكه برق را براي روشنايى به وجود آورد. وي قبل از آن كه چراغ برقِ خود را اختراع كند، يك شبكه ايستگاههاي مركزي و همچنين كنتوري براي اندازهگيريِ مقدارِ مصرف برق اختراع كرد. اديسون در تكميل راديو نيز كوشيد و اختراعات ديگران از جمله تلفن، ماشينتحرير، سينما، ژنراتورهاي برق و ترنهاي برقي را كامل كرد. شكست، هرگز اديسون را نا اميد نميكرد و او سرانجام پس از ده هزار بار آزمايش براي ذخيره برق در باتري، به نتيجه دلخواه رسيد. از اين مخترع شهير كه به دليل كثرت اختراع، به پدر اختراعات مشهور است، بيش از 1300 اختراع به ثبت رسيده كه موارد ثبت نشده، بيشتر است. آنچه در زندگي اديسون مهم بود آن كه وي به معناي مصطلح علمي، دانشمند و صاحب تحصيلات عالي نبود، اما دستآوردهاي فكري او، زمينه ساز ترقي دانشمندان و انديشمندان در سالهاي بعد از او گرديد. اديسون موفق شد مرز ميان علم و اختراع را بردارد و راه را براي شركت همگان در پيشرفت علوم و بهرهبرداري از آن آماده سازد. اديسون در تعريف نبوغ گفته است: يك درصد الهام و نود و نه درصد كوشش و تلاش. توماس آلوا اديسون سرانجام در نهايتِ شهرت و محبوبيت در 18 اكتبر 1931م، در 84 سالگي درگذشت.