هر خانواده معمولا در ارتباط با فرزندانخود از یک نوع روش تربیتی معین برخوردار است , منظور از روش تربیت عبارت از شیوه ای است که والدین بر اساس آن به تربیت فرزندان خود می پردازند.
انواع شيوه های تربيت
صرف نظر از تفاوتها ی بسیاری که در ر وش تربیت فرزندان وجود دارد , امروزه می توان از 3 نوع روش تربیت متداول صحبت نمود:
روش تربیت قدرت مدارانه :
این روش , همان روش سنتی قدیم می باشد که بر این استدلال استوار است که برای جلوگیری از لوس شدن فرزند باید از به کار بردن چوب و عصا مضایقه نکرد .
در این روش والدین قوانین و اصول تربیتی ویژ ه ای را در خانواده خود حکمفرما نموده اند , درر این روش تلاش نمی شود تا به کودک توضیح داده شود و در این روش زمانی که کودک از اصول و قوانین خانواده تخطی نماید معمولا مورد تنبیه بدنی قرار می گیرد .
در این روش به تشویق و پادا ش به عنوان یک وسیله تربیتی برای رفتار مطلوب کودک چندان توجهی نمی شود , رفتارمطلوب و متناسب با قوانین بعنوان یک وظیفه به حساب می آید .
روش تربیت آزاد گزارنده:
این برعکس روش بالاست اکثر بزرگسالان تابع کودکان و فرزندان خود می گردند , والدین در این روش به چنین فلسفه ای معتقدند که کودکان خود باید از پی آمدهای عملشان یاد گیرند که چگونه و به چه شیوه ای رفتار کنند .
در این روش تلاش زیادی برای آموزش قوانین به کودک صورت نمی گیرد . در این جا کودکان برای تخلف عمدی از قوانین واصول تنبیه نمی شوند , حتی در مقابل رفتار مطلوب هم تشویق نمیشوند , در این روش که بدترین روشهاست هیچ یک از سه عنصر لازم در اختیار وجود ندارد .
روش تربیت متعادل :
در این روش که بهترین روش است به حقوق کودک توجه زیادی می شود , در این روش به این نکته بسیار اهمیت داده می شود که کودک قبل از هر چیز باید از قوانین و اصول اخلاقی و تربیتی خانواده اطلاع داشته باشد .
در اینجا فرزندان فرصت ابراز عقیده داشته و حتی کودکان خردسال کورکورانه وادار به اطاعت نمی شوند, اگر کودک مرتکب کار خلاف شد به او به عنوان یک مجرم نگاه نمیشود, کودکان برای رفتار مطلوب مورد تشویق و پاداش قرار می گیرند .
در این روش والدین در مواجهه با فرزندان به صورت مشترکی عمل می کنند و فرزندان از آنها واکنش های یکسانی را انتظار دارند و والدین به نیازهای دوران کودکی و نوجوانی بخوبی آگاهی داشته و در ضمن برقراری انضباط و محدودیت در مورد کودکان نیازهای عاطفی آنها را نیز تامین می کنند (1)
در چنین خانواده هایی والدین سرمشق زندگی کودک بوده , تمامی رفتار آنها به عنوان یک زیربنا در سازندگی کودک موثرند, مثلا رفتار مذهبی والدین , نظم و ترتیب موجود در زندگی آنها , مهرو محبت و عواطف خوب آنها نبست به همدیگر , رعایت حق وعدل در همه جوانب زندگی , پذیرش مسئولیت در چنین خانواده هایی , تناسب رشد و استعداد و امکانات و راه و رسم زندگی و آداب آن و طرز برخوردها و رفتار اخلاقی والدین , همه این موارد جنبه الگویی والدین را برای کودکان نشان می دهد " (2)
پی نوشتها :
1- روانشناسی تربیتی , ص 117
2- خانواده و تربیت کودک