6 تير درگذر تاريخ
* قتل «قائم مقام فراهاني»
از رجال نامدار دوره قاجار و صدر اعظم محمدشاه قاجار (1214ش)
* قيام مردم تبريز به رهبري ستارخان و باقرخان عليه استبداد محمدعلي شاه قاجار (1287 ش)
اشاره:
بياعتنائي محمدعلي شاه قاجار به مشروطيت و مخالفت با مشروطهخواهان و سركوبي آنان و نيز به توپ بستن مجلس شوراي ملي، مردم ايران را به شورش واداشت و در اين راه، مردم تبريز از ديگران پيشي گرفتند. در اين ميان دو تن از رادمردان تبريز به نامهاي ستارخان (سردار ملي) و باقرخان (سالار ملي) به جمع مردم پيوستند و به رهبري قيام مردمي پرداختند. اين دو با همراهي مردم، در مقابل قشون عظيم محمدعلي شاه قاجار به مدت يازده ماه مقاومت كرده و از ورود نيروهاي دولتي به شهر ممانعت مينمودند. در اواخر، چون كار اهالي تبريز به خاطر محاصره و نرسيدن آذوقه سخت شده بود، پس از مذاكره با نمايندگان روس و انگليس و تصويب آن دو دولت، قرار بر اين شد كه عدهاي از نيروهاي روس وارد تبريز شوند. با ورود نيروهاي روسيه به تبريز، محاصره اين شهر پايان يافت و قشون غارتگر محمدعلي شاه از اطراف تبريز متفرق شدند.
در عين حال، چون به دليل حضور قواي روس در تبريز، موقعيت خطرناكي براي ستارخان و باقرخان ايجاد شده بود، اين دو به همراه تعداد ديگري از آزادي خواهان به سفارت عثماني در تبريز پناهنده شدند.
* سوء قصد به جان حضرت
آيت الله «خامنهاي» امام جمعه تهران در مسجد ابوذر (1360ش)
اشاره:
بعد از تشكيل نظام جمهوري اسلامي در ايران، توطئههاي استكبار جهاني عليه حكومت نوپاي اسلامي فزوني گرفت و باتجهيز
و تقويت گروهكها و جريانات ضد انقلاب، درصدد نابودي نظام اسلامي برآمد. در همين راستا، عوامل ضد انقلاب كه تا چندي قبل، با حيله و تزوير، خود را انقلابي معرفي ميكردند، نقاب از چهره برداشتند و با سوء استفاده از موقعيت به وجود آمده، به سلب آسايش و امنيت مردم مشغول شدند. يكي از اين گروهها، سازمان منافقين خلق (مجاهدين خلق) بود كه با ترور شخصيتهاي اسلامي و انقلابي، سعي داشت به اهداف پليد و شومِ خود دست يابد. مقام معظم رهبري كه در آن وقت، نماينده امام خميني(ره) در شوراي عالي دفاع و نيز امام جمعه تهران بودند، با روشنگريهاي خويش، مردم را نسبت به ماهيت پليد اين گروهكها آشنا و نظرات آنان را در سخنرانيها مطرح ميساختند. همين امر، موجب گرديد كه گروهك منافقين، از ميان بردنِ معظمٌ له را در برنامه كار خود قرار دهد. در نهايت در ششم تيرماه 1360، حضرت آيتالله خامنهاي كه به منظور ايراد سخنراني در مسجد ابوذر واقع در ميدان ابوذر در شرق تهران حضور داشتند، در حين پاسخگوئي به پرسشهاي حاضرين، بر اثر انفجار بمبي كه توسط منافقين در يك دستگاه ضبط صوت كار گذاشته شده بود، از ناحيه كتف، گردن و دست به شدت زخمي شدند و به بيمارستان منتقل گرديدند. اما ايشان به طور معجزهآسائي زنده ماندند و اين از الطاف الهي بود كه اين گنجينه گرانمايه و عزيز براي رهبري امت اسلام بعد از حضرت امام، حفظ شود تا سكاندار شايسته و لايقي جهت هدايت كشتي انقلاب اسلامي در اقيانوس متلاطم تحولات جهاني باشند. كينهتوزيهاي منافقين همچنان ادامه يافت و فرداي آن روز با منفجر كردن دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي، جنايتي ديگر را ورق زدند.
* شاه از فنلاند به رومانی رفت.(1349ش)
* زد و خورد شدیدی بین مأموران ژاندارمری و هفت تن از عمال عراقی در مرز ایران و عراق روی داد(1351ش)
18شعبان درگذر تاريخ
* رحلت «ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي» سومين نائب خاصِّ امام زمان (عج)(326 ق)
اشاره:
سومين سفير و نائب و وكيل امام زمان، عالم جليل القدر و شيخ بزرگوار حسين بن روح نوبختي است. وي پس از محمد بن عثمان، نائب دوم حضرت ولي عصر(عج) به نيابت حضرت حجت دست يافت و در مدت 21 سال، واسطهاي بين مردم با ذات مقدس امام زمان بود. وفات اين دانشمند امامي در سال 326 ق روي داد و در بازار عطّاران بغداد به خاك سپرده شد.
* درگذشت «ابن دُريد» اديب و لغت شناس عرب(321 ق)
اشاره:
ابوبكر محمد بن حسن اَزْدي معروف به ابن دُرَيد در سال 223 ق در بصره به دنيا آمد و نزد استاداني چون ابوحاتم سِجستاني، لغت و ادبيات عرب را آموخت. او بعدها به عمان رفت و دوازده سال بعد، به فارس آمد و مدتي وزارت و صاحب ديواني امارت بنيميكال در فارس را برعهده گرفت. ابن دُرَيد فردي هوشمند، خوش خو، بخشنده و داراي حافظهاي نيرومند بود. بيشتر عمر ابن دُرَيد در مطالعه، تدريس و تاليف گذشت و شاگردان عالي مقامي چون ابوالفرج اصفهاني، مرزباني و سيرافي از محضر او استفاده كردند. بيشتر شهرت ابن دُرَيد به سبب نقشي است كه در تاريخ لغت نويسيِ عرب به عهده داشته است. همچنين او در علم لغت و شعرشناسي و نقد شعر، استاد مسلَّم زبان بود و در شاعري و نازك خيالي و نوآوري، از همگِنان، گوي سبقت ربود. ابن دُرَيد را اَعلَمِ شُعرا و اَشعَر(شاعرترين) عُلما لقب دادهاند. ابندُرَيد پس از عمري طولاني در 98 سالگي درگذشت و در مقابر عبّاسيه در بغداد مدفون شد. الجَمهَره، الانوار و تقويمُ اللّسان از آثار اوست.
* افتتاح اولين دوره ي مجلس شوراي ملي(1324 ق)
اشاره:
اولين دوره ي مجلس شوراي ملي، حاصل فداكاريها و مبارزات طولاني ملت مسلمان ايران در نهضت مشروطه بود. انتخابات اولين دورهي مجلس به صورت صنفي برگزار شد و بازرگانان، كشاورزان و پيشهوران، جداگانه به نامزدهاي خود رأي ميدادند. از اعضاي برجستهي اين مجلس، آيات عظام سيّدمحمد طباطبائى و سيّد عبدالله بهبهاني دو نفر از رهبران ديني و سياسي مردم ايران بودند. مدتي پس از افتتاح مجلس شوراي ملي، قانون اساسي ايران نيز تدوين شد و به امضاي پادشاه وقت ايران «مظفر الدين شاه قاجار» رسيد. مورخان، اين مجلس را از فعالترين مجالس دورهي مشروطيت ايران توصيف كردهاند.
* وفات عالم جلیل ملا مهدی نراقی (1209ق)
اشاره:
شهر زیبا و تاریخی کاشان در طول تاریخ به «دارالمؤمنین» معروف بوده است. همواره عالمان بزرگ و نامی فراوانی از آن ظهور کرده اند و جهان اسلام از وجود نورانی آنان بهره های چشمگیری برده است. دانشمندانی که هر کدام با تألیفات خود در رشته های گوناگون چراغ هدایت شدند و یکی پس از دیگری در عرصه های علم و حکمت درخشیدند و بر زیبائی های این شهر جلوه دیگر بخشیدند. در این شهر با افول هر ستاره، ستاره ای دیگر طلوع می کند.در سال 1091 ق.هنگامی که دانشمند توانگر ملامحسن فیض کاشانی چشم از دنیا فرو می بندد از آن پس فروغ و نشاط معنوی شهر کاشان رو به افول و خمودی می نهد. این شهر حدود چهل سال زانوی غم به بغل می گیرد و به انتظار طلوع ستاره درخشان دیگر می نشیند تا اینکه در سال 1128 ق.در نراق ـ یکی از روستاهای اطراف کاشان ـ نوزادی از مادر متولد می شود. پدر وی که ابوذر نام داشت و از کارگزاران ساده دولتی بود، به امید اینکه فرزندش از ناشران حقیقی شریعت محمدی صلی الله علیه و آله و از منتظران واقعی حضرت مهدی (عج) باشد نام او را «محمد مهدی» می گذارد. این فرزند دوران کودکی و نوجوانی را در روستای نراق سپری می کند. در همان اوان نوجوانی علاقه شدیدی نسبت به تحصیل علم و آگاهی از واقعیتهای هستی در وجود خود احساس می کند. پس فرصت را از دست نداده، با ذوق و شوق فراوان آماده یادگیری علوم و معارف اسلامی می شود. بدین سال محمد مهدی آوای هجرت سر می دهد و برای ثبت نام در مدرسه علوم دینی کاشان
به سوی آن دیار روانه می گردد. حوزه های علمیه آن دوران، از نظر پذیرش، برنامه روشن و ثابتی نداشت. هر علاقه مندی تنها با مراجعه و معرفی آوردن از سوی روحانی محل می توانست به آسانی وارد مدرسه شود و از همان روز در پای درس استاد، حق حضور داشته باشد. او نیز این مرحله را پشت سر می گذارد و یکی از حجره های مدرسه را برای مطالعه و اقامت شبانه روزی خود انتخاب می کند. البته سادگی ورود عاشقان حقیقت به حوزه های علمیه بدان معنا هم نبود که از هیچ نوع نظم و برنامه ای برخوردار نباشد، بلکه طلاب علاوه بر اینکه
زیر نظر استادان دلسوز و پرتلاش راهنمائی شده، پرورش می یافتند، در طول دوران تحصیل خود، امتحانهای سخت و گوناگونی از قبیل فقر، بیماری، کمبود استاد و مشکلات خانوادگی و...را یکی پس از دیگری از سر می گذراندند.به این ترتیب تنها افرادی می توانستند در این مرحله حساس قبول شده، نمره عالی به دست آورند که از روحیه قوی، علاقه، پشتکار و
انگیزه الهی برخوردار باشند و تنها این گروه بودند
که تا آخر نیز در این سنگر پرخطر می ماندند و از کیان اسلام و مسلمانان دفاع می کردند. هنور نتیجه این مرحله از آزمون در مورد محمد مهدی درست روشن نشده بود. معلوم نبود وی در جرگه کدام یک از این دو گروه قرار خواهد گرفت. آیا به سرنوشت آن کسانی دچار خواهد شد که با اندک گرفتاری و دشواری، درس و بحث و مدرسه را رها کردند و رفتند یا اینکه آستین همت بالا زده، طریق عشق و عرفان در پیش می گیرد؟ در هر صورت او با توکل به خداوند یکتا و تکیه بر
اراده آهنین، تلاش مخلصانه خویش را پی می گیرد و در حلقه درس اندیشمند توانا مرحوم «ملا جعفر بیدگلی» حاضر می شود. چندین سال از محضر پرفیض این عالم فرزانه خوشه های علم و حکمت می چیند و دوره مقدمات، سطح و مقداری از دروس عالی را در شهر کاشان به پایان می رساند. این عالم خدمتگزار پس از سالها فداکاری و خدمت، روزشنبه 18 شعبان 1209 در هشتاد و یک سالگی در شهر کاشان به دیار ابدی می شتابد و با پرواز جاودانی خویش ملت مسلمان عصر خود را به عزا و ماتم می نشاند. در آن حال پیکر پاک و مطهر نراقی با شکوه و عظمت فراوان در این شهر تشییع می شود و سپس به نجف اشراف منتقل گشته، در کنار حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام سر بر آستان علوی می گذارد و برای همیشه در آن مکان مقدس آرام می گیرد. رضوان خدا بر روان او باد.
27 ژوئن درگذر تاريخ
* پايان جنگ دوم ترياك بين چين و انگلستان (1860م)
* تولد خانم «هِلِن كِلِر» نابغه نابينا و ناشنواي آمريكائي (1880م)
* آغاز عمليات هواپيما ربائي از فرودگاه تل آويو توسط مبارزان فلسطيني (1976م)
* روز ملي و استقلال كشور آفريقائي «جيبوتي» از استعمار فرانسه (1977م)
* صدور رأي ديوان بينالمللي دادگستري عليه دخالت هاي آمريكا در نيكاراگوئه (1986م)
* كودتاي «شيخ حمد بن خليفه آل ثاني» وليعهد قطر بر ضد پدر (1995م)
* امضاي قرار داد صلح بين دولت تاجيكستان و مخالفان دولت در مسكو (1997م)