ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 28 آبان 1388     |     کد : 5547

پنج شنبه 28 آبان 1 ذي الحجه 19 نوامبر

روز اول ماه ذي حجّه...

روز اول ماه ذي حجّه

روز اول ماه ذي حجّه،روز شريف و مبارکي است و أعمال عبادي اين روز مهم عبارتند از :1- خواندن نماز حضرت فاطمه(س).

اين نماز همانند نماز اميرالمؤمنين(ع)، چهار رکعت [دو تا دو رکعتي]است، که در هر رکعت،يک بار سوره حمد و پنچاه بار سوره توحيد[قل هو الله احد]قرائت مي شود و پس از  پايان نماز، تسبيحات حضرت زهرا(س) گفته شود و آن گاه اين دعا خوانده شود :

سبحان الله ذي العزّ الشّامخ المنيف، سبحان ذي الجلال الباذخ العظيم...

اين نماز ودعاي پس از آن در هر جمعه نيز مستحب است.

2- خواندن دو رکعت نماز، در نزديکي هاي ظهر[نيم ساعت پيش از زوال]،که در هر رکعت، يک  بار سوره حمد و ده بار سوره توحيد[قل هو الله احد]،ده بار آية الکرسي[الله لا اله الاّ هوالحّي القيوم ...]و ده بار سوره قدر[انا انزلناه في ليلةالقدر]قرائت گردد.

3-روزه گرفتن.روايت شده است: کسي که روز اول ذي حجّه روزه بگيرد، خداوند سبحان روزه هشتاد ماهه را براي او مي نويسد.

4-هر کسي در اين روز از ستمگر و زور گويي بترسد،بگويد:حَسيبي، حسيبي، حسيبيمِن سؤالي عِلمُکَ بِحالي؛ تا خداوند متعال او را از شر ستمگر برهاند.

 

تولد حضرت ابراهيم خليل الله

درباره تولد حضرت ابراهيم(ع) چند راويت نقل گرديد. بنا به روايت اول، که آن را در رويداد 25 ذي قعده بيان کرديم، آن حضرت در 25 ذي قعده ديده به جهان گشود.

اما بنا به روايتي که سيد بن طاووس به نقل از شيخ صدوق و شيخ طوسي از امام موسي کاظم(ع)، در الاقبال آورده است، حضرت ابراهيم(ع) در نخستين روز ذي حجّه ديده به جهان گشوده و در همين روز، خداوند سبحان وي را به دوستي[خليل]خويش برگزيد.

در تأييد همين قول، در روايتي آمد که ابراهيم خليل الرحمن(ع) در نخستين روز ذي حجه ديده به جهان گشود، پس هر کس اين روز را روزه بگيرد، کفاره شصت سال او خواهد شد.

شايان ذکر است، که حضرت ابراهيم(ع) پدر ارجمند حضرت اسماعيل(ع) وحضرت اسحاق(ع)

مي باشد بر اين اساس تمامي اديان توحيدي معروف [اسلام، مسيحيت، يهود، صابئين]و مذاهب مختلفه آن ها، به آن  پيامبر عظيم و خليل الهي منتهي مي گردد.

 

رحلت ميرزا محمد تقی شيرازی (ميرزای دوم )  در سال 1338 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :وی در سال 1270 هجری قمریدر شيراز به دنيا آمده و در كربلا پرورش يافته است، مـيـرزا محمد تقی شيرازی فرزند عارف كامل، حاج ميرزا محب علی بن ميرزا محمد علی گلشن شيرازی، از فحول علمای اماميه در قرن چهاردهم می  باشد.

تحصيلات :او تحصيلات خود را از مقدمات علوم اسلامی  در كربلا فرا گرفت و آن گاه بـا دوسـت و مـصـاحـب و هم مباحثه خود، سيد محمد فشاركی اصفهانی همراه نخستين دسته از مـهـاجران به سامرا رفت و به محضر درس ميرزای شيرازی (ره ) پيوست و سپس در شمار برترين شاگردان حوزه درسی ميرزای اول در آمد، بـه حـدی كـه در دوران زندگی خود استاد ارجمند، جمعی از شاگردان فاضل و مبرز استاد، به محضر درس و بحث او روی آوردند به خاطر شايستگی و فضل و دانش و برازندگی خود، به جانشينی استاد تعيين شد و مرجع تقليدشيعيان گرديد.

اساتيد :او در محضر بسياری از بزرگان از جمله : فاضل اردكانی، و حاج ميرزا مـحـمد حسن شيرازی كسب علم نموده است.

تدريس :بعد از وفات استاد معظم خود ميرزای شيرازی اول، در سامرا متصدی اداره حوزه علميه سامرا و تدريس آن شد.

شاگردان :شاگردانی كه در مكتب تدريسی او تربيت يافته اند، به ( اصـحـاب سـامرا) معروف می  باشند كه از آن ميان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائری يزدی ،مؤسس حوزه علميه قم می  باشد.

تآليفات :او دارای تاليفات و آثار قلمی  متعددی است كه از آن ميان :

1 ـ شرح مكاسب شيخ مرتضی انصاری.

2 ـ شرح منظومه رضائيه، تاليف سيد صدر الدين عاملی.

3 ـ القصائد الفاخره، فی مدح العترة الطاهره.

4 ـ رساله عمليه كه بعدها مورد تحشيه برخی از فقها واقع شده است .

گفتار بزرگان :1 ـ مـرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانی، در كتاب (نقبا البشر) درباره ميرزای دوم و مبارزات و مجاهدات وی می  نويسد :ميرزا محمد تقی حائری شيرازی، پيشوای انقلاب عراق و نخستين بر افروزنده شعله آن شورش و جنبش، از بزرگ ترين عالمان و مجتهدان عصر خود بود او يكی از مشهور ترين چهره های شناخته شـده در علم و تقوی و غيرت و شهامت دينی بود.

2 ـ سـيـد حـسـن صدر، نويسنده كتاب ارزشمند ( تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام) در كتاب ( تكمله ) می  نويسد: بيست سال با وی معاشرت داشتم، در اين مدت يك لغزش و خلافی هم از او نـديـده و يـك روش نـاپسند و مستهجن از او مشاهده نكردم، دوازده سال با او هم بحث بودم و هـمـواره نـظـرهـای دقـيق و افكار عميق و يادآوری های علمی  و ارزنده از او می  شنيدم و استفاده می  بردم.

خصوصيات اخلاقی :آنچه بيش از هر چيز ديگر به شخصيت ميرزای دوم، عظمت و اعتبار داده و او را در ميان صدها تن از مجتهدان و دانشمندان معاصر خود ممتاز و بر جسته ساخته است، احساس تعهد و مسئوليت در بـرابـر حـوادث و پـيـشامدهای بزرگ زندگی اجتماعی مسلمانان است، او خود را شريك و سهيم حـوادث مربوط به زندگی ملتهای مسلمان، در هر نقطه ای از دنيا می  دانست و از فدا كردن جان خويش در راه انجام مسئوليت هايش دريغ نداشت.

دوران :در ميان شهرهای عراق، نجف، كربلا، كاظمين و سامرا از موقعيت معنوی خاصی بر خوردارند كه نه تنها ديگر شهرهای جهان، كه حتی ساير شهرهای عراق نيز فاقد آنند، و باز در ميان شهرها هم، شهر نـجف موقعيت مذهبی، سياسی و اجتماعی ويژه ای دارد كه آن را والاتر و ارجمندتر از ساير شهرها می  سازد نجف كه پايگاه تربيتی ميرزای دوم، و نيز پايگاه پرورش فكری و رشد مذهبی بسياری از بـزرگ مـردان عـالم اسلام، و برگزيدگان مشرق زمين است، با سابقه معنوی، فرهنگی و تاريخی خـود كـه به قريب هزار سال می  رسد، اكنون نيز مركز علمی  و پايگاه تربيتی آزاد مردان و مجاهدان راه رسـتـگـاری و رهايی بشر از قيد و بند استعمار و استبداد است مردانی كه نسل در نسل آنان از صـدهـا سـال پـيـش هـمـواره در بـرابـر ظلم و ستم ايستادگی كرده اند و هرگز در برابر زور و زورگويی تسليم نشده اند، سهل است كه غالبا خود بر افرازنده پرچم استقلال و انقلاب بوده اند.

نويسنده كتاب ( ثورة النجف )، در اين باره نوشته است : نـجـف اشـرف در در اواخـر قـرن نـوزدهم و قرن بيستم ميلادی، در يك جنبش سياسی و ملی درگـيـر شـد كـه هـدف آن عبارت از نجات اسلام از مسيرهای انحرافی بود كه استعمار برای آن تـدارك ديـده بـود، و نـيـز رهـايـی مـلتهای مسلمان از يوغ استعمار و استثمار نابود كننده و فقر بنيان كن و بی سوادی عمومی  و بيماری های همه گير بود.

مـوقـعيت خاص نجف، چنان بود كه بازتاب و اخبار تمامی  انقلابات و تحولات مهم سياسی ايران و عـراق بـه گـونـه ای در آن شـهـر منعكس می  شد و اين انعكاس نتايج و آثار گوناگونی را در پی می  آورد .

چـنين بود كه در طول سالها، نجف مركز تجمع متفكران آزاده و آزادی خواه سياسيون و انقلابيون عراق، ايران، تركيه و ديگر كشورهای اسلامی  گرديده بود.

و در همين مسير بود كه رهبری انقلاب 1920 ميلادی (1337 هجری قمری) نيز به پرچمداری و پيشوايی مجاهد بزرگ آگـاه، و مـرجـع مذهبی رزمنده ،مرحوم ميرزا محمد تقی شيرازی يا ميرزای دوم، مسير شايسته خود را پيمود.

فعاليت :فعاليت مـيرزای دوم، در مقام رهبری مجاهدات ضد استعماری ملل مسلمان به طور اعم، و ملت عراق به طور اخص، اعلاميه ها، نامه ها و فتواهای متعددی نوشته و صادر كرده است كه از آن ميان برای نمونه به دو نامه اشاره می  كنيم :

1 ـ در نامه اول خطاب به مردم عراق چنين می  نگارد : برادران عراقی! هم رزمان شما در بغداد، كاظمين، نجف، كربلا و ديگر جاها هم پيمان شده اند كه دسـت به تظاهرات مسالمت آميز زنند و برخی از اين تظاهرات را آغاز كرده اند، خواسته همه مردم حـقـوق مشروع ملت عراق است كه نتيجه آن استقلال اين كشور است بر اساس يك حكومت عدل اسلامی .

بـنـابـر اين وظيفه همه شما است كه نمايندگان خود را برای مطالبه اين حقوق به بغداد گسيل داريـد، سـعـی كـنـيد به امنيت مردم ضرر و آسيب نرسد و در ميان خودتان اختلاف ايجاد نگردد تـوصـيـه می  كنم در اين جهاد بزرگ به همه عقايد و افكاری كه در ميان مردم وجود دارد، احترام بگذاريد.

تـاثير اين نامه، شگرف و بيرون از حد تصور بود همين كه اين نامه در ميان مردم عراق پخش شد و دسـت بـه دست گشت در مدتی اندك نمايندگان مردم از شهرهای مختلف، حتی از روستاهای عـراق دسته به دسته به بغداد سرازير شدند قدرت های انگليس، در آغاز كار را جدی نمی  گرفتند و باور نمی  كردند كه تنها فتوی و يك نامه از طرف يك رهبر مذهبی بتواند چنين شور و هيجانی بر پا كـنـد و بدين گونه هزاران نفر را از اقصی نقاط كشور به راه اندازد و موجی چنين خروشان به پا كند اما چون دو روز گذشت و ناگهان ديدند كه سيل خروشان مردم خشمگين به سوی بغداد سرازير شـده اسـت.

در ايـن هنگام، ميرزای دوم كه می  ديد تجهيزات ملت مسلمان در برابر نيروی استعماری و قدرت كم مانند انگليس، تاب مقاومت ندارد و به خصوص از لحاظ مالی هر آن بيم می  رود كه مسلمانان از پای در آيند، فتوای مشهور خود را كه فتوای مهم و مسئوليت بر انگيزش بود، صادر كرد و دستور داد كه هزينه مجاهدين از راه زكات اموال مسلمانان، تامين گردد.

بـا صـدور اين دستور، مسلمانان متمكن و مرفه، حتی آنان كه عوايد شان تنها كفاف مخارج خود و خـانـواده شـان را می  داد، دسته دسته راه افتادند و زكات خود را به دست خويش در اختيار رهبر مبارز و نهضت ضد استعماری گذاشتند تا در راه جهاد و راه خدا صرف كند.

2 ـ ميرزای شيرازی دومين نامه خود را خطاب به مردم عراق صادر كرد اين نامه كه گويی كلمات آن شعله های آتشين سركش بود كه به خرمن خشك جان و روان مسلمانان می  افتاد، آنان را به راستی يكپارچه تبديل به شعله می  كرد و به جان استعمار گران انگليسی می  انداخت.

هـمين نامه است كه حاوی فتوای معروف و تاريخی ميرزای دوم است و مورخين و محققين تاريخ ملل شرق و به خصوص تاريخ مبارزات مسلمانان و نهضتهای اسلامی  از آن چنين ياد كرده اند: فـتـوايی تكان دهنده و بر انگيزاننده كه در سر نوشت مردم عراق و ديگر كشورهای مجاور تاثيری خـاص داشـت و اسـتعمار گران را چنان دچار وحشت و اضطراب كرد كه ناگهان خود را در يك قدمی  نابودی ديدند.

اين نامه تكان دهنده و فتوای تاريخی با اين عبارات آغاز می  شود :بـر مردم عراق استيفای حقوق خود واجب است، در خلال اقدامات خود،صلح و امنيت را در نظر داشـتـه بـاشـنـد، اما در صورتی كه دولت انگليس از پذيرفتن پيشنهاد های آنان سر باز زند، مردم می  توانند از سلاح استفاده كنند و با دشمن خود بجنگند .

بـا صدور اين فتوی، وضع دگرگون شد مردم مسلمان و زجر كشيده و ستمديده و محروم مانده عـراق، تـا آن زمـان بـلا تكليف و بی هدف و سر گردان بودند و نمی دانستند در نهايت امر در برابر استعمارگران جهان غرب، بايد چه كنند و چه جبهه ای داشته باشند؟، ولی اكنون با صدور فتوايی به اين روشنی و وضوح، ديگر كمترين نقطه تاريك و مبهمی  باقی نمانده بود.

همين فتوی و به دنبال آن بر انگيختن يك پارچه ملت مسلمان عراق، پايه های نهضت بزرگ را بنيان نهاد و هسته مركزی انقلاب عراق را تشكيل داد.

همرزمان :هم رزمان مرحوم ميرزا :از جـمـلـه عـلـمـای مـشهور و مجتهدين بزرگی كه در آن جنگ و جهاد ضد استعماری شركت كردند.

1 ـ مرحوم سيد محمد طباطبايی، فرزند ارشد سيد كاظم يزدی.

2 و 3 ـ سيد مصطفی كاشانی، و فرزند برومندش سيدابوالقاسم كاشانی .

4 ـ سيد محمد تقی خوانساری.

5 و 6 ـ شيخ مهدی خالصی و فرزند ارجمندش، مرحوم شيخ مهدی خالصی زاده.

7 ـ شيخ محمد باقر زنجانی.

كـه هـر يـك در رهـبـری نـهـضت اسلامی  پايه گذاری شده توسط ميرزای دوم ،نقش حساس و تاريخ ‌سازی به عهده داشتند.

وفات :او پـس از عـمـری تلاش و كوشش در راه تعليم و تربيت در حوزه علميه سامرا و نجف، بالاخره در  اول ذی حـجـه سـال 1338 هجری قمری ( عبارت مشهور  دهـه اول ذی حـجـه است)، در 68 سالگی، در شهر نجف در گذشت، و حوزه عـلميه آن شهر، به مناسبت مرگ او تعطيل عمومی  شد، و با كمال تجليل جنازه او به كربلای معلا نقل گرديد و مرحوم شريعت اصفهانی بر جنازه اش نماز گزارد، و در يكی از حجرات صحن مقدس حسينی (عليه السلام )دفن شد.

 

آغاز زندگی مشترک حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علي (ع) در سال دوم هجري قمري

حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علي (ع) اين دو نور ديدگان رسول اكرم (ص) زندگي مشترك خويش را در سال دوم هجري قمري آغاز كردند. بر اساس مندرجات بسياري از كتب شيعه و اهل سنت بزرگاني از مهاجرين و انضار از حضرت رسول اكرم (ص) تقاضا كرده بودند كه پيمان ازدواج با حضرت فاطمه ببندند اما پاسخ رسول گرامي اسلام به آنان اين بود كه من در مورد ازدواج فاطمه منتظر دستور خداوندم. عاقبت حضرت علي (ع) حضرت فاطمه (س) را از حضرت محمد (ص) خواستگاري كردند و بدين ترتيب در چنين روز فرخنده اي اين دو ستاره درخشان آسمان اسلام محمدي زندگي مشترك و پر ثمر خويش را آغاز كردند.

 

تولد عِزُّالدّين عَبدُالحَميدِ بنِ هِبَةُ الله» معروف به« اِبنِ اَبِي الغَدير» در سال 586 هجري قمري

«عِزُّالدّين عَبدُالحَميدِ بنِ هِبَةُ الله» معروف به« اِبنِ اَبِي الغَدير» اديب و مورّخ نامدار عرب در سال 586 هجري قمري در مدائن بدنيا آمد، در هنگام فتح بغداد به دست هلاكوخان مغول اسير شد اما دوره اسارت وي با وساطت خواجه نصير الدّين طوسي ديري نپاييد. از اين مورّخ مسلمان كتاب ارزشمندي به نام نّهج البلاغه به جاي مانده كه شامل بيست جلد است. مؤلف در اين اثر افزون بر مسائل كلامي و فقهي شرح مفصلي درباره فتوحات مغول نگاشته است كه منبع بسيار معتبري درباره تاريخ آن ايام بشمار مي رود.

 

آغاز عمليات نامنظم ظفر4 در سال 1366 هجري شمسي

عمليات نامنظم ظفر4 در سال 1366 هجري شمسي با رمز يا رسول الله (ص) در منطقه عملياتي استان دهوك در عمق دويست و پنجاه كيلومتري داخل خاك عراق انجام شد. هدف از ا جراي اين عمليات انهدام تأسيسات نظامي و اقتصادي دشمن بود كه نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرارگاه رمضان با همكاري معارضين عراقي آن را با پيروزي انجام دادند.

 


نوشته شده در   پنجشنبه 28 آبان 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode