ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 مرداد 1403
پنجشنبه 4 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 30 ارديبهشت 1392     |     کد : 54087

رفتارهای ناهنجار كودكان؛ از زودرنجی تا فریبکاری/ چرا کودک به پنهانکاری متوسل می شود

كودكاني كه در معرض تنبيه هاي رواني به ويژه محروم شدن از عشق و محبت والدين، تحقير و سرزنش و يا مقايسه غير منصفانه با خواهر و برادر ....

كودكاني كه در معرض تنبيه هاي رواني به ويژه محروم شدن از عشق و محبت والدين، تحقير و سرزنش و يا مقايسه غير منصفانه با خواهر و برادر هستند،بيشتر در معرض رفتار نادرست خواهند بود.به گزارش خبرگزاری مهر، كودكان كارهاي بيشماري انجام مي دهند كه از نظر بزرگسالان ناپسند و بد محسوب مي شود. در اين مطلب به سه مورد از مشكلات رفتاري رايج بين كودكان به ویژه در سنین دبستان مي پردازيم.

زود رنجي و حساسيت فوق العاده
حساسيت مبرم كودك به تاييد و تكذيب اجتماعي در اواخر كودكي، يعني آغاز مدرسه تا شروع دوره بلوغ، زودرنجي را در او پديد مي آورد. زود رنجي يكي از مشكلات رفتاري رايج بين كودكان دبستاني است. روانشناسان نقطه اوج حساسيت پسران را سن يازده سالگي و دختران را تا دوره بلوغ مي دانند.

زودرنجي تا حدودي مربوط به تمايل زياد كودك به پذيرش اجتماعي است، گرايش او را شديدا در معرض نگرش هاي بزرگسالان و اعضاي گروه همسن خود قرار مي دهد، علاوه بر اين زودرنجي و حساسيت شديد، شيوه اي موثر براي جلب توجه و جلب موافقت و تسليم والدين است و كودك به زودي كشف مي كند كه براي رسيدن به هدف خويش، دعوا و مرافعه و منفي گرايي سلاح هاي نامناسبي هستند و كمتر نتايج مطلوبي به بار مي آورند در حالي كه زودرنجي و حساسيت بيش از حد موجب مي شود تا والدين از اين كه كودك خويش را آزرده اند، احساس گناه كنند و در نتيجه كوشش نمايند تا كارها را بر وفق مراد او انجام دهند. مادام اين كه كودك بتواند از اين طرح در مواجهه با موقعيت هاي تعارض انگيز سود جويد، زودرنجي باقي خواهد بود.

تعصب
تعصب گرايشي است به طبقه بندي همه افراد متعلق به گروههاي ديگر، خواه اجتماعي، مذهبي، جنسي، نژادي و غيره به عنوان افراد پايين تر از خويش و رفتار با آنان بر اساس اين نگرش.

تعصب از سه عامل تشكيل مي شود: اعتقادات پذيرفته شده درباره افرادي كه تعصب عليه آنان در جريان است؛ اعتقاداتي كه به ندرت مبتني بر تجارب شخصي است و معمولا مبتني بر نظرات قالبي مجموعه تثبيت شده اي از عقايد فوق العاده ساده شده وسيله اعضاي يك گروه درباره ويژگيهاي شخصي افراد متعلق به گروه خاص است.

دومين عامل تعصب، عواطف و احساسات همراه با آن است كه مي تواند از بي تفاوتي سرد تا كينه توزي تلخ و خشونت بار در تغيير باشد. و سومین عمل اعتقادات معيني درباره كمك و درمان كساني است كه تعصب عليه آنان به كار رفته است؛ كه معمولا به يكي از اين سه حالت بي تفاوتي نسبت به آنان، جلوگيري از ايفاي هرگونه نقش فعال و تعقيب و آزار آنها و يا درجاتي از هر يك از اينها بروز مي كند.

تعصب محصول يادگيريهاي اجتماعي است. كودك خيلي زود از تفاوتهاي بين افراد آگاه مي شود، اما اين آگاهي از تفاوت ها به خودي خود هرگز به معناي تعصب داشتن نيست. تنها هنگامي كه فرد از نگرش هاي اجتماعي نسبت به اين تفاوت ها آگاه مي شود و براي پذيرش اين نگرش هاي اجتماعي تحت فشار قرار مي گيرد تعصب به وجود مي آيد.

نگرش هاي تعصب آميز معمولا بين سالهاي سه تا چهار سالگي به وجود مي آيد در حالي كه رفتار تعصب آميز كمي بعد از آن رخ مي دهد. كودك متعصب اغلب سختگير، ستمگر و بي تحمل نسبت به عقايد ديگران مي باشد.

از آنجا كه تعصب از لحاظ رواني براي افراد متعصب و نيز آنان كه تعصب عليه آنها به كار مي رود زيان آور است براي تحديد و يا از بين بردن آن، قبل از آنكه اين نارساييهاي رفتاري كودكانه به صورت نگرش هاي عادتي درآيد بايد كوششهايي به عمل آورد. تعصب سد و مانعي بين افراد به وجود مي آورد. بايد كوشش نمود تا اين سد شكسته شود و كودكان به يكديگر نزديك تر شوند، تا بتوانند يكديگر را بهتر بشناسند. كمك به كودك در پيدا كردن و گسترش بينش اجتماعي بهتر، نسبت به افراد يا گروههايي كه عليه آنان تعصب دارد به احتمال زياد در كاهش اين گونه تعصب ها مفيد خواهد بود.

به علت اينكه بيشتر تعصب هاي كودكانه نه از راه تماسهاي شخصي، بلكه بر اثر تقليد اجتماعي از گروههاي بزرگسالان به وجود مي آيد مهمترين شيوه مقابله با آن عبارت است از آن كه تعصب را در جامعه از مد نظر بيندازيم. معمولا كودكي كه در گروه همسالان خود پايگاه نا امني دارد، پيروي از گروه را شيوه اي جهت پذيرفته شدن از طرف گروه مي يابد. براي او و امثال او مادامي كه بقيه افراد گروه دست از تعصب بر ندارند مشكل تعصب همچنان باقي خواهد بود.

نادرستي و فريبكاري
رفتارهاي نادرست و فريبكارانه در كودكان گاه غير ارادي و در اكثر موارد ارادي است كودكاني كه در معرض ديسيپلين و انضباط شديد همراه با تنبيه مي باشند با توسل جستن به نوعي نادرستي كه بر اثر تجارب گذشته خويش فرا گرفته اند سعي در فرار مي كنند. به همين ترتيب هم كودكاني كه در معرض تنبيه هاي رواني به ويژه محروم شدن از عشق و محبت والدين،تحقير و سرزنش و يا مقايسه غير منصفانه با خواهر و برادر هستند،بيشتر در معرض رفتار نادرست خواهند بود.

رفتارهاي نادرست و فريبكارانه در سالهاي پيش از دبستان هم در كودكان ديده مي شود، ولي نمونه بارز آن در اواخر دوره كودكي است. كودكان بر اثر تجارب شخصي و يا از دوستانشان، راههاي گول زدن ديگران به ويژه والدين و معلمان را فرا مي گيرند، مثلا براي انجام ندادن تكاليف تظاهر به مريض بودن مي كنند و يا اجزا شي شكسته شده را مخفي مي كنند تا به گردن كسي بيندازند و در مورد مقررات و قوانيني كه شكسته اند خود را به تجاهل و ناداني مي زنند و بالاخره ممكن است در بازي و يا در مورد كار مدرسه دست به تقلب و يا دزدي بزنند.


نوشته شده در   دوشنبه 30 ارديبهشت 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode