گفتمان واژهای معادل discorse انگلیسی است كه در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل پدید آمده است. این واژه از جمله مفاهیم مهم و كلیدی میشل فوكو است كه در شكل دادن به تفكر فلسفی اجتماعی و سیاسی مغرب زمین در نیمه دوم قرن بیستم نقش به سزایی داشته است. به نظر فوكو گفتمانها «اعمالی هستند كه به طور سیستماتیك شكل دهنده موضوعاتی هستند كه خود سخن نمیگویند ... آنها درباره موضوعات صحبت نكرده و هویت موضوعات را تعیین نمیكنند. آنها سازنده موضوعات بوده و در فرایند این سازندگی مداخله خود را پنهان میكنند». (1) در نظر فوكو گفتمان نقطه تلاقی و محل گردهمایی قدرت و دانش است. قواعد و قوانین نانوشتهای كه در عین حال بر هر گفتار و نوشتاری حاكمند. اهمیت گفتمانها در این است كه آشكاركننده بازی قدرت در جایگاههای مشخصاند و كنشهای قدرتی هستند كه فعالانه به زندگی و جامعه و روابط بین انسانها و كشورها شكل میدهند. گفتمان یك رابطه قدرت است بین دارنده دانش و دیگران . گفتمان بین دارنده دانش و دیگران رابطه «ما و دیگران» تعیین میكند. گفتمان ایجاد كننده مرز است، مرز خودی و غیر خودی. ایجاد این «دیگران» از طریق «ضدیت» قابل فهم است. ایجاد و تجربه ضدیتهای اجتماعی، امری محوری برای نظریه گفتمان در سه جنبه میباشد.
نخست اینكه ، ایجاد یك رابطه خصمانه كه اغلب منجر به تولید یك «دشمن» یا «دیگری» میشود كه برای تأسیس مرزهای سیاسی امری حیاتی است.
دوم اینكه شكلگیری روابط خصمانه و تثبیت مرزهای سیاسی امری محوری برای تثبیت بخشی از هویت صورتبندیهای گفتمانی و كارگزاران اجتماعی است.
سوم اینكه: تجربه ضدیت نمونهای از حدوثی بودن هویت را نشان میدهد. (2) برای اینكه گفتمانی، خودش را تثبیت كند و مرزهایش را مشخص كند به دنبال «ضدیت» و «غیریت» و «دیگری» است و آن را به صورت «دشمن» واقعی یا ساختگی تعریف میكند و «هویت» خودش را بر اساس«ضدیت» با دشمن تعیین میكند.
گفتمان در پی «استیلا» (هژمونی) است. در تحلیل گفتمان مبارزه برای دستیابی به استیلا از طریق پرژوههای سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار است. رفتار استیلاجویانه اغلب شامل بكارگیری قدرت است. زیرا طی آن یك پروژه سیاسی میكوشد تا خواسته خود را بر دیگران تحمیل نماید. (3) پروژه سیاسی هر چقدر طول بكشد و مطابق با قوانین اخلاقی و حقوقی باشد یا نه مهم نیست بلكه مهم استیلای گفتمان است با هر ابزار و اعمالی.
گفتمان دنبال «مفصل بندی» است. مفصلبندی به مفهوم ایجاد رابطه بین اجزاء و عناصر سازنده یك گفتمان است كه در پی این رابطه «هویت» مورد نظر گفتمان شكل میگیرد و بر دیگر گفتمانها غلبه پیدا میكند.
در ارتباط با مسأله هستهای ایران از آغاز شكلگیری آن دو گفتمان در مقابل هم شكل گرفت؛ گفتمان «زور» در مقابل گفتمان «حق»:
گفتمان زور معتقد بود كه دانش هستهای متعلق به خودیها است و غیر خودی فقط با اجازه خودی باید مصرف كننده باشد. خودی اگر عضو آژانس انرژی هستهای هم نباشد عیبی ندارد، اگر سلاح هستهای هم بسازد و كلاهك هستهای را آزمایش كند مشكلی ندارد، اما اگر غیر خودی برای تولید برق هستهای و مصارف صلحآمیز تلاش قانونمند در چارچوب قوانین و تعهدات آژانس انرژی هستهای نیز عمل كند حق برخورداری از دانش هستهای ندارد. خودی كه منطقش زور است دانش هستهای را به هر صورت كسب كند و در هر مسیری استفاده كند صلحآمیز است و غیر خودی در هر صورت باید پادمان امضا كند، تعلیق را به طور داوطلبانه بپذیرد.
شرط مذاكرهاش باید تعلیق باشد. بر اساس گفتمان «زور» دانش هستهای باید در دست عدهای محدود از كشورهای قدرتمند باشد و دیگران حق استفاده از این دانش را ندارند و برای بازداری این كشورهای انقلابی كه بر اساس تواناییهای ذاتی فرزندانشان توانستهاند به این دانش دست یابند، از تعلیق داوطلبانه بیانیه شورای امنیت ، تهدید و تحریم اقتصادی، تعلیق داوطلبانه و تهدید به حمله و راههای غیر قانونی استفاده میكنند.
در مقابل گفتمان «زور» گفتمان «حق» قرار دارد كه معتقد است كه برخورداری از انرژی هستهای حق مسلم همه انسانها است. طبق این گفتمان بحث «خودی و غیر خودی» « ما و دیگران» وجود ندارند. انسانهایی كه مقاصد صلحآمیز دارند و از انرژی هستهای ـ و بلكه از تمام انرژیها ـ برای تكامل بشریت و در جهت خیرخواهی و سودمندی تمام انسانها استفاده میكنند، از این انژری میتوانند استفاده كنند، میتوانند دانش آن را فرا گیرند و دیگران بیاموزند، طبق این گفتمان دانش هستهای انحصار یك كشور یا یك عدهای خاص نیست بلكه متعلق به بشریت است.
سیاست ایران: تعقیب گفتمان «حق»
ایران بعد از انقلاب اسلامی بر اساس حق استفاده از انرژی هستهای تلاش داشته است كه طبق مقررات آژانس هستهای به این دانش هستهای دست یابد و برای مصارف صلحآمیز از آن استفاده كند و بارها توسط مسؤولان عالی رتبه نظام این مسأله گوشزد شده است و در هیچ مرحلهای نیز در پی سلاح هستهای نبوده است. اهداف سیاسی دفاعی و امنیتی منطقهای جمهوری اسلامی ایران حاكی از این است كه این كشور برای دستیابی به سلاحهای هستهای تلاش نمیكند. این اهداف كه منطبق با اصول منشور سازمان ملل متحد نیز هستند عبارتند از: مخالفت با بكارگیری زور علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی كشورهای منطقه، حفظ صلح و ثبات و امنیت منطقهای از طریق مسالمتآمیز و بدون توسل به زور، احترام به حق تعیین سرنوشت ملتها و التزام به معاهدات بینالمللی، استقرار یك نظام امنیتی منطقهای مبتنی بر نظام امنیت دست جمعی و عادی سازی منطقه خاورمیانه از سلاحهای كشتار جمعی. (4)
گرچه ایران تلاش داشته است كه شفافیت خودش را در موضوع هستهای نشان دهد و طبق معاهدات آژانس عمل كند و بازدید از تمام قسمتهای تأسیسات هستهای را در اختیار بازرسان آژانس قرار دهد باز هم زورگویان عالم بر اساس گفتمان زور همچنان در پی زورگویی به ایران هستند. طبق نظر كارشناسان، مسأله هستهای ایران سه بعد دارد:
بعد فنی، بعد حقوقی و بعد سیاسی .
از نظر ابعاد فنی و حقوقی ایران تحت پیمان منع تكثیر سلاحهای هستهای (NPT) به تعهداتش عمل كرده است. در 27 آگوست 2007 آژانس اعلام كرد: «این سازمان توانسته است غیر انحرافی بودن مواد هستهای اعلام شده در تأسیسات غنیسازی ایران را تأیید كند» و بنابراین نتیجهگیری كرده كه این مواد همچنان برای استفاده صلحآمیز است. اما بعد سیاسی آن هنوز حل نشده است. آقای دكتر احمدینژاد در سخنرانی روز 20 فروردین 87 به مناسبت روز ملی هستهای ایران به این نكته اشاره كرد: «به نظر من و به باور اغلب صاحبنظران، اصل موضوع هستهای ایران و انگیزه اصلی آرایش قدرتهای بزرگ در برابر ملت ایران نه فنی و حقوقی كه بر اساس انگیزههای سیاسی بود». (5) قدرتهای بزرگ از آن ابتدا بر صلحآمیز بودن تلاشهای هستهای ایران واقف بودهاند و بارها این مهم توسط البرادعی دبیركل آژانس هستهای تأكید شده است اما بر اساس منطق زور نمیخواهند بپذیرند كه این دانش بومی شود. چطور زمانی كه جمعیت ایران یك سوم جمعیت كنونی بود،دیك چنی، دونالد رامسفلد و پل ولفویتز در مذاكرات با رییس وقت آمریكا ـ جرالد فورد ـ شاه سابق ایران را متقاعد كردند كه ایران نیازمند بیش از 20 راكتور هستهای است. (6) اكنون كه جمعیت ایران به بیش از 70 میلیون نفر رسیده است ایران به انرژی هستهای نیاز نداشته باشد؟ چگونه آمریكا و آژانس از انحراف بسیاری از كشورها صرفهنظر كرده است اما از حق مسلم ایران جلوگیری میكند. چرا آژانس با كرهجنوبی كه غنیسازی كرده ، هند كه از امضای ان پی تی خودداری كرده است، پاكستان مخفیانه سلاحهای هستهای را توسعه میدهد ، اسراییل صدها سلاح هستهای مخفی دارد و از بازدید بازرسان از نیروگاههایش جلوگیری میكند، آمریكا كه تنها كشوری است كه از سلاحای هستهای استفاده كرده است و از 15 مورد قصوری كه توسط كشورهای مصر ، كرهجنوبی و تایوان بعد از تاریخ مطرح شده مسأله هستهای ایران صورت گرفته است (7) ، به راحتی میگذرد اما در مورد ایران اینقدر حساس شده است؟ طبیعی است كه آژانس هم تحت تأثیر و فشار قدرتها قرار گرفته است و اعتبارش زیر سؤال رفته است و در این شرایط برخی از قدرتهای بینالمللی فضای مقابله با ایران را مناسب دیده و با فشار آوردن به آژانس تلاش كردهاند كه پرونده هستهای ایران را از مسیر حقوقی و فنی خارج كرده و به یك «پرونده سیاسی» تبدیل كنند. (8)
با تبدیل شدن پرونده هستهای ایران به یك «پرونده سیاسی» ماهیت سازمانهای بینالمللی از جمله آژانس هستهای و شورای امنیت سازمان ملل زیر سؤال رفته و حقوق بینالملل به «جوهری روی كاغذ» تبدیل شده است و برخورد و رفتار با مسأله هستهای كشورها گزینشی و تحت فشار قدرتها به خصوص آمریكا قرار گرفته است. در این زمینه جاناتان شل میگوید: «در واقع آمریكا بر خلاف گذشته دیگر سلاح هستهای را بد نمیدانست بلكه مهم این است كه این سلاح در اختیار كدام كشور قرار بگیرد. مهم این است كه كشور دارای سلاح هستهای چه رابطهای با آمریكا دارد.اگر همچون پاكستان مناسبات تاریخی و گسستناپذیری با آمریكا داشته باشد داشتن سلاح بلامانع است» .(9) اما داشتن دانش انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز توسط ایران اسلامی به عنوان تهدید قلمداد میشود.
اما علیرغم تهدیدات برخی از كشورها ایران بر اساس گفتمان «حق» استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را حق مسلم ملت ایران و تمام ملتهای مستقل میداند و برای دستیابی و توسعه آن از هیچ زور و تهدیدی نمیهراسد و پیشرفت در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای را نماد «نوآوری و شكوفایی» میداند و از هر گونه تلاش فنی، حقوقی و سیاسی برای دستیابی به آن دریغ نمیورزد.
دکتر رشید جعفرپور*
*(مدیر بخش ادبیات مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
------------------------------------------
ارجاعات:
1 - حمید عضدانلو ، گفتمان و جامعه ، نشر نی ، تهران ، 1380 ، ص 14
2 - دیوید مارش و جری استوكر ، روش و نظریه در علوم سیاسی ، ترجمه ؛ امیر محمد حاجی یوسفی ، پژوهشكده مطالعات راهبردی ، تهران ، 1378 ، ص 205
3 - همان ، ص 207
4 - سید جلال دهقانی فیروزآبادی ، «ضرورت تعامل» همشهری دیپیماتیك ، سال اول ، شماره چهارم ، 1385 ، ص 15
5 - سایت نهاد ریاست جمهوری www.president.ir
6 - «نقض قانون» همشهری دیپلماتیك ، ترجمه: عسگر قهرمانپور ، سال دوم، شماراه بیستم ، 1386 ، صص 39-38
7 - سایت حقوق برای همه: www.hoqouq.com
8 - رشید جعفرپور ، «همكاری به جای رقابت» همشهری دیپلماتیك ، سال اول، شماره چهارم ، 1385 ، ص 33
9 - جاناتان شل: «فروپاشی دكترین بوش» ، همشهری دیپلماتیك ، ترجمه : دكتر سید سعید علوی نائینی ، ص 30