طبيعي است كه وقتي دونفر از يكديگر عصباني هستند، خشمگين
شوند و آرامش و خونسردي خود را از دست بدهند، اما چه دليلي باعث ميشود با وجود
اينكه آن دونفر كنار يكديگر قراردارند، با لحن آرام و ملايم صحبت نميكنند و فرياد
ميزنند؟
شايد شما هم متوجه شده باشيد كه بين علاقه قلبي و فرياد و
بدخلقي رابطه متقابل وجود دارد. اگر به رفتار خود بيشتر دقت كنيد متوجه ميشويد با
كساني كه عميقا ابراز علاقه ميكنيد و از تمام وجود دوستشان داريد بيش از سايرين
مدارا ميكنيد. معمولا با آنها به نرمي سخن ميگوييد، سعي ميكنيد تا از شما
نرنجند. كمتر از دستشان عصباني ميشويد و كمتر اشتباهات آنها را به دل ميگيريد. هيچگاه
صدايتان را براي آنهايي كه از اعماق وجود دوستشان داريد بلند نميكنيد.
در واقع شما كساني را كه از صميم قلب به آنها عشق ميورزيد
و در قلب و ذهنتان جا دارند، به معناي واقعي دوستشان داريد نه از روي تظاهر، اجبار
يا عادت.
بنابراين فاصله قلب
شما با قلب او بسيار كم است و همين امر موجب ميشود تا ناخودآگاه رفتار خود را در
برابر او كنترل كنيد و از زاويه ديد بهتر و زيباتري او را قضاوت كنيد و از جايگاه
بخشندهتري مورد سرزنش قرارش دهيد.
شما كسي را كه وابستگي خاصي به او نداريد به راحتي مورد
انتقاد و سرزنش( بسته به نوع رفتار اجتماعي شما) قرار ميدهيد و هنگام عصبانيت بر
سرش فرياد ميزنيد يا به تندي برخورد ميكنيد، حتي در مقايسه با عزيزانتان، زودتر
از او عصباني و كلافه ميشويد. اين موضوع به اين دليل است كه فاصله قلبي شما با او
بسيار زياد است و هيچ وابستگي وجود ندارد كه درصد محبت شما را به وي افزايش دهد،
بنابراين هنگام عصبانيت فرياد ميزنيد يا برخورد تندي از خود نشان ميدهيد.
اما در مقابل كساني كه قلبشان به شما نزديك است ملايمت
بيشتري از خود نشان ميدهيد، رفتارتان را كنترل ميكنيد و با او نرم و آرام سخن ميگوييد.
هرچه رابطه قلبي بين طرفين بيشتر باشد و آنها بيشتر به يكديگر عشق بورزند تن صدا
آرامتر ميشود و سخنان آرامتر بيان ميشود و تنها در گوش يكديگر نجوا ميكنند. حتي
اين علاقه تا جايي پيش ميرود كه طرفين ديگر با يكديگر سخن نميگويند از طريق
ارتباط چشمي و مشاهده يكديگر با هم ارتباط برقرار ميكنند و اين در حالتي است كه
ديگر بين قلب آنها هيچ فاصلهاي وجود ندارد.
لازم است بدانيد كه اين نوع ارتباطها شايد دائمي نباشد و
بهصورت مقطعي در شرايط خاص بروز كند؛ امكان دارد براي يك زوج در لحظهاي كوتاه به
اوج برسد و براي زوجي ديگر در درازمدت دوام داشته باشد. اين ارتباط زماني رخ ميدهد
كه در آن لحظه قلب هر دو نفر كاملا به هم رسيده باشند و به قول معروف يك روح در
قالب دوجسم باشند.
هدف از بيان اين مطالب آن بود كه با تمرين و آزمون بتوانيم
با ديگران به ملايمت رفتار كنيم و با آرامش سخن بگوييم، از فرياد زدن و بياحترامي
كردن به آنها اجتناب كنيم. با اين روش علاقه خود را به اطرافيان افزايش ميدهيم و
فاصله قلبي خود را با آنها كم و كمتر ميكنيم. بهعلاوه متوجه ميشويم كه چه زماني
به اوج علاقه و عشقورزي در زندگي زناشويي رسيدهايم و دليل و مدت آن را ميشناسيم
و با همت و ممارست، وقوع و ماندگاري آن را بيشتر ميكنيم.
امير دشتكيان- همشهری انلاین