ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 2 آبان 1388     |     کد : 5217

شنبه 2 آبان 5 ذي القعده 24 اکتبر

بناي پايه هاي كعبه، توسط ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع)...

بناي پايه هاي كعبه، توسط ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع)

بنا به روايات متعدد، كعبه معظمه نخستين مكان پرستش خدا، در آغاز سكونت انسان در زمين، توسط حضرت آدم(ع) بنا گرديد.

ولي پس از 2242 سال از هبوط آدم(ع) و در عصر حضرت نوح(ع) كه طوفان سراسر جهان را فرا گرفت و تمام نقاط زمين به زير آب فرو رفت، گرچه خانه خدا [كعبه] به زير آب نرفت و غرق نشد و بدين جهت، به "بيت العتيق" ناميده شد، وليكن آسيب هاي فراواني به ساختمان آن وارد گرديد و پس از طوفان به صورت تل سرخي درآمد و مردم از آن مكان، حوائج مي خواستند و قرباني مي كردند.

اما هنگامي كه حضرت ابراهيم(ع)، همسرش هاجر(س) و كودك خردسالش اسماعيل(ع) را به امر پروردگار متعال، از سرزمين شام به مكه معظمه هجرت داد و در آن ساكن گردانيد، اين مكان به تدريج رونق يافت و حضرت ابراهيم(ع) از جانب خداي سبحان، مأموريت يافت كه كعبه را تجديد بنا كند.

آن حضرت با همكاري و همياري فرزندش حضرت اسماعيل(ع) و ارشاد و راهنمايي جبرئيل(ع)، در پنجم ذي قعده سال 3429 هبوط آدم(ع)، چيدن ديوار كعبه را آغاز كرد و در بيست و هفتم ذي قعده آن را به پايان رسانيد و سپس حجرالاسود را كه از سنگ هاي بهشتي است، بر ديواره آن نصب كرد.

ابراهيم(ع) نخستين كسي بود، كه خانه خدا را طواف كرد و در آن به عبادت پرداخت و از خداي سبحان، درخواست قبولي اعمالش را نمود.

قرآن كريم به اين داستان اشاره كرد و فرمود: وَ اِذْ يَرْفَعُ اِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ اِسماعيلَ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا، اِنَّكَ اَنتَ السَّميعُ الْعَليمُ.

از آن پس، خانه خدا، مقدس ترين محل عبادت موحدان قرار گرفت و روز به روز، بر شوكت و عظمت آن، افزون گرديد.

 

رحلت سيد بن طاووس در سال 664 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

 ولادت:

رضى الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر، مشهور به (سيد بن طاووس) در سال 589 هجري قمرى در شهر حله ديده به جهان گشود، مادر وى دختر فقيه مشهور (شيخ ورام بن ابى فراس ) مؤلف كتاب معروف (مجموعه ورام) است و مادر پدرش دختر شيخ طوسى پيشواى مجتهدين شيعه بوده است، او خود بارها در آثارش به اين دو نسب اشاره كرده است.

خاندان:

(آل طاووس) خاندانى با سابقه و علمى، از شيعيان امامى و سادات علوى بودند، و داراى پايگاه علمى و سياسى، كه قرن هفتم هجرى در عراق مى زيستند. اين دودمان بزرگ از طرف پدرى به امام حسن مجتبى (عليه السلام) و از جانب مادرى به امام سجاد (عليه السلام) منتسب بودند و از اين جهت به سادات حسنى حسينى شهرت دارند.

 تحصيلات و سفرهاى علمى

ابن طاووس كه از محضر اساتيد حله استفاده كافى و لازم را برده بود براى استفاده از علماى ديگر شهرها عزم سفر نمود.

او ابتدا به كاظمين رفت. پس از مدتى ازدواج نمود و ساكن بغداد شد.مدت 15 سال در شهر بغداد به تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف پرداخت. ورود سيد به بغداد سال 625 هجرى بوده است.

سيد كه تحت فشار دولت عباسى براى پذيرش پستهاى حكومتى قرارگرفته بود از بغداد به حله، زادگاه خويش، مراجعت كرد.

رضى الدين مدت سه سال نيز در جوار امام هشتم عليه السلام به سر برد. سپس به نجف و كربلا هجرت كرده و در هر كدام حدود 3 سال مقيم شد. در اين زمان علاوه بر تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف، همّت اصلى خويش را بر سير و سلوك و كسب معنويات قرار داد.

در زمان اقامت در كربلا كتاب شريف «كشف المحجة» را به عنوان وصيتى براى فرزندانش كه در آن زمان كودك بودند نوشت.

آخرين سفر ابن طاووس در سال 652 هجرى به بغداد بود. وى در بغداد منصب نقابت را پذيرفت و تا پايان عمر خويش در همانجا سكنى گزيد. زمانيكه مغولها به بغداد حمله كرده و آن را اشغال نمودند، سيد نيز در بغداد بود.

نقابت سادات

در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوى خليفه عباسى، المستنصر، پيشنهادهايى مانند وزارت، سفارت و... به او شد ; اما سيد هيچيك را نپذيرفت و استدلالش براى خليفه چنين بود كه:«اگر من طبق مصلحت شما عمل كنم رابطه خويش را با خداوند قطع مى نمايم و اگر طبق اوامر الهى و عدل و انصاف حركت كنم خاندان تو و بقيه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند كرد و چنين خواهند گفت كه على بن طاووس با اين رويه مى خواهد بگويد اگر حكومت به ما برسد اينچنين عمل مى كنيم و اين روشى است بر خلاف سيره حكمرانان قبل از تو و مردود دانستن حكومتهاى آنهاست.»

سيد در سال 661 هجرى نقابت علويان را پذيرفت. نقيب بزرگترين شخصيت علمى و دينى سادات بود كه كليه امور مربوط به سادات را عهده دار مى شد. اين وظايف شامل قضاوت مشاجرات، رسيدگى به مساكين و مستمندان، سرپرستى ايتام و... مى شد.

البته ايشان تأكيد دارد كه تنها بخاطر حفظ جان دوستان و شيعيانى كه در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند اين منصب را پذيرفته است.

 وفات:

سيد بن طاووس اين بزرگ شخصيت عالم تشيع و ستاره فروزان آسمان علم و فضيلت و تقوا در روز دوشنبه پنجم ماه ذى قعده سال 664 هجرى قمري در شهر بغداد  دارفانى را وداع گفت و به ديدار معبود خود شتافت.

گر چه گفته شده كه جنازه او را بر حسب وصيت خودش به نجف بردند و در كنار حرم اميرالمؤمنين (عليه السلام) به خاك سپردند، اما اكنون در شهر حله آرامگاهى منسوب به اوست كه زيارتگاه شيعيان است و به خاكش تبرك مي جويند.

مقام علمي :

ابن طاووس در سلسله عالمان و محدثان و علماى بزرگ و مفاخر دانشمندان شيعه در قرن هفتم هجرى است كه از اعتبار والايى بر خوردار است. دلايل اين اعتبار عموماً برآمده از دانش وى،تأليفات بسيار، تاريخ نگارى و روايت حديثهاى فراوان است. شهرت او بيشتر در نقل دعا و روايات اخلاقى و كلامى و پارسايى عملى اوست.

جالب توجه اينكه وى در علم فقه نيز دست داشت ولى در ميان همه آثار بجا مانده از او فقط يك اثر فقهى ديده مىشود. او خود مى گويد :ديدم! اختلاف در فتاواى فقهاء بسيار است چندان كه تشخيص درست و نادرست را دشوار مي سازد از اين رو صلاح ديدم لب فرو بندم و به اجتهاد و فتواى نپردازم.

محدث بزرگوار شيخ يوسف بحرانى از بعضى دانشمندان نقل ميكند كه: سيد بن طاووس با همه تصنيفات و تأليفاتى كه دارد بواسطه پرهيزگاريش كه از فتوى دادن و مخاطرات آن بيم داشته و احتياط مي نموده در علم فقه كتابى تأليف نكرده است.

شخصيت اجتماعي:

سيد ابن طاووس در بين علما و مردم زمان خويش از احترام خاصى برخوردار بود. او علاوه بر اينكه فقيهى نام آور بود اديبى گرانقدر و شاعرى توانا شمرده مى شد، گرچه شهرت اصلى او در زهد و تقوى و عرفان اوست و اكثر تأليفات او در موضوع ادعيه و زيارات مى باشد.

سيد كتابخانه بزرگ و بى نظيرى داشت كه از جدش به ارث برده بود و او به گفته خودش تمام آن كتابها را مطالعه كرده يا درس گرفته بود.

گفتار بزرگان:

1 ـ علامه حلى در كتاب منهاج الصلاح مي نويسد :السيد السند رضى الدين على بن موسى بن طاووس، و كان اعبد من رأيناه من اهل زمانه. او عابدترين و پارساترين افراد زمانه خود بوده است.

2 ـ تفوشى در (نقد الرجال) مي فرمايد: حاله فى العبادة و الزهد اشهر من أن يذكر يعني حالات روحى او از جهت عبادت و پرهيزگارى مشهورتر از آن است كه نياز به بيان داشته باشد.

3 ـ علامه مجلسى در بحار الانوار مي گويد: الثقة الزاهد، جمال العارفين. يعنى پارساى معتمد و زينت عارفان.

4 ـ در كتاب از كلينى تا خمينى، در باره او آمده است: مصباح المتهجدين، ازهد الزاهدين، شبيه زين العابدين، يعنى سيد رضى الدين صاحب زهد، ورع و تقوى، و در عبادت و تهجد چون جدش سجاد، طاووس سادات طاووس على بن موسى بن جعفر( رحمة الله عليه) شخصيتى كه جناب، علامه او را به بزرگى ستود و آرزوى كشف و كرامات او را مينمود.

 تأليفات سيد بن طاووس:

سيد بن طاووس با استفاده از برنامه مرتب و منظمى كه در زندگى براى خود تنظيم كرده بود، توفيق يافت كه در طول زندگانى پر حادثه خود منشأ آثار بسيارى شود كه مجموعاً بيش از پنجاه جلد كتاب مي شود و همه نيز در رديف بهترين كتب علمى و دينى شيعه است.

آثار متنوعى در كلام، رجال، اخلاق، حديث و ادعيه از او جاى مانده است. عناوين برخى از آنها عبارتند از:

1 ـ الاقبال در سه جلد و در زمينه اعمال ماههاى سال و دعا و نيايش .

2 ـ جمال الاسبوع بكمال العمل المشروع، كتابى است در مورد اعمال مستحبي روزهاى هفته مخصوصاً شب و روز جمعه.

3 ـ كشف المحجة لثمرة المهجة، اين كتاب وصيت نامه اى است كه سيد براى پسران خود نگاشته است.

4 ـ اللهوف على قتلى الطفوف، از بهترين كتابهايى است كه در مورد واقعه كربلا و اصحاب سيد الشهداء (عليه السلام) نوشته شده است.

5 ـ الدروع الواقية، در اعمال مستحبى طول ماه.

6 ـ فتح الابواب، در آداب استخاره مي باشد.

7 ـ امان الاخطار، در اعمال مستحبى و دعاهاى سفر و حضر است.

8 ـ  سعد السعود.

9 ـ طوائف في معرفة مذهب الطوائف.

10 ـ المجتنى فى ادعية المجتبى .

11 ـ الملاحم والفتن .

12 ـ محاسبة النفس .

13 ـ مهج الدعوات ومنهج العبادات .

14 ـ اليقين باختصاص اميرالمؤمنين بامرة المؤمنين .

15 ـ مفحد السبق.

16 ـ مصباح الشريعة می باشد.

 

درگذشت «ابن هشام» مسلمان شافعي مذهب در سال 761 هجري قمري

«ابن هشام» مسلمان شافعي مذهب، و از نحويان بزرگ عرب در سال 761 هجري قمري در شهر قاهره در گذشت. سلسله نسب ابن هشام به قبيله« خَزرَج» از ياران پيامبر گرامي اسلام (ص)ميرسد. وي در قاهره دوران جواني خود را سپري كرد، بعد ا زاخراج صليبيان و پايان يافتن آشوبها و بازگشت امنيت و آرامش به سرزمين مصر، اين كشور به يكي از بزرگترين پايگاههاي علم و ادب تبديل شد بدين ترتيب محيطي مناسب براي رشد استعدادهاي ابن هشام فراهم آمد، زيرا او علاوه بر نحو، به ادبيات بويژه شعر علاقه بسيار داشت ابن هشام در مدتي كوتاه در علم نحو شهرت فراوان كسب كرد و آثارش در فراسوي مرزهاي مصر و شام به دست دانش پژوهان و انديشمندان افتاد كه در آن سه عامل را سبب تفضيل، ابهام و پيچيدگي كتب نحو ميداند به عبارتي او با در نظر داشتن نقايص و معايب كتب نحو كتابي جامع تأليف كرده است. «جمال الدين عبدالله بن يوسف انصاري» معروف به« ابن هشام» در 53 سالگي در گذشت.

 

درگذشت آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني در سال1368 هجري شمسي

آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني از مدرّسان برجسته حوزه علميه مشهد و معلم اخلاق در سال1368 هجري شمسي درگذشت. ايشان با ره توشهاي از زهد، تقوي، عرفان و جهاد دارفاني را وداع گفت. اين عالم فرزانه پس از تحصيل در تهران و نجف اشرف به مشهد مقدّس عزيمت كرد و بيش از40 سال از عمر خويش را در حوزه علميه اين شهر سپري كرد. آيت الله تهراني به تفسير و تدريس اصول و اخلاق اسلامي پرداخت و جمع زيادي از فضلا از منبع علم و عرفان او استفاده كردند. «ميزانُ الْمَطالِب؛ عارف و صوفي چه مي‏گويند؛ فلسفه بشري و اسلامي و آئين زندگي در اخلاق اسلامي ازجمله آثار متعدد آيت الله تهراني ميباشند.

 

تولد دكتـر محمـد حسيـن بهشتـى  در سال 1307 هجری شمسی

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :شهيد بهشتـى، در دوم آبان ماه 1307 هـ. ش مصادف با 1349 هـ. ق در محله لومبان اصفهان در يك خانواده روحانى به دنيا آمد. پدرش يكى از روحانيـون اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود.

تحصيلات :وى از چهار سالگى به مكتب رفت و هـوش و نبـوغى سرشار از خـودش نشان داد.

در سال 1321 هـ. ش به جهت علاقه اى كه به تحصيل علـوم دينـى داشت وارد حوزه علميه شد.

در فاصله سالهاى 1321 تا 1325 تـوانست ادبيات عرب، منطق، كلام، فقه، اصـول را بخـوانـد و مـورد تـوجه استادانـش قـرار گيرد.

در سال 1325 در حالـى كه در حدود 18 سال داشت به سـوى قـم عزيمت كرد و در فاصله شـش ماه بقيه دروس سطح، مكاسب و كفايه را خواند.

در سـال 1327 هـ.ش دروس جـديـد را ادامه داده و ديپلـم ادبـى را در امتحانات متفرقه به دست آورد. بعد وارد دانشكـده الهيات (معقـول و منقـول ) شـد و در سال 1330 هـ.ش ليسانـس گرفت. تا سال 1329 و 1330 هـ.ش در تهران بـود و بعد از پايان آن سال مجـددا وارد قـم شـد و رسما در دبيـرستان حكيـم نظامـى به عنـوان دبيـر زبان مشغول به تـدريـس گرديد.

از سـال 1335 تـا 1338 هـ.ش دوره دكتـراى فلسفه و الهيـات را گذرانـد. از سال 1339 هـ.ش در صدد سازمان دادن به حـوزه عليمه و تنظيـم برنامه تحصيلات آن براى مـدت 17 سال بـر آمـد كه حاصل آن تأسيـس مـدرسه حقانـى و منظريه بـود.

اساتيد :شهيد دكتـر بهشتـى از وجود استادانى گرانقدر چون :

1 ـ مرحوم محقق يزدى.

2 ـ شيخ مرتضـى حائرى.

3 ـ سيد حسين بروجردى.

4 ـ سيـد محمـد تقـى خـوانسارى.

5 ـ علامه طباطبـائـى.

6 ـ سيد روح الله خمينـى (ره) بهره هاى بسياربرد.

تاليفات :آثار و تأليفاتـى كه از او بـاقـى مانـده به شرح زير مى باشد.

1 ـ خدا از ديدگاه قرآن.

2 ـ بـانكـدارى و قـوانيـن مـالى در اسلام.

3 ـ روحـانيت در اسلام و در ميـان مسلميـن.

4 ـ نماز ميت.

5 ـ يك قشر جديد در جامعه.

6 ـ مبارز پيروز.

7 ـ شناخت دين.

8 ـ نقش دين در زندگى انسان.

9 ـ كدام مسلك.

10ـ شناخت.

11ـ مالكيت.

12ـ مديرت دراسلام.

13ـ پيرامون انقلاب اسلامى.

14ـ مجمـوعه مقـالات و دهها مقـاله و رسـاله.

خصوصيات اخلاقى :كمتـر ديـده مى شد كه خشمگيـن شود و يا با دشمـن خـود در آويزد. بد گويى ها را به زبـان نـرم پـاسخ مـى گفت و سعى داشت مسـائل را از راه بحث و استدلال حل كند.

او مردى بد زبان غيبت كننده و سخـن چيـن نبود و حتى آن نبـود كه با دشمـن خود در افتـد و از او بـد گـويـى كند.

او اهل دورغ و تزوير نبـود. ريا نمى كرد و مى گفت : ريا آفت زندگى است، از ويژگى هاى او خوش قولى بود. امكان نداشت او قولى بدهد و ديرتر بيايد و يا قـولـى بدهد و عمل نكند. و از ايـن بابت زبان زد بود. فردى بـود داراى شهامت فـوق العاده، اگر اشتباهـى ميكـرد به آن اعتـراف مـى نمـود و هـرگز در برابـر خطا و لغزش خـود ايستادگـى نـداشت. از ويژگى هاى ديگر او واقع بينـى و حقيقت گرايى بـود. مسائل را مـى ديد و در برابر آن مـوضع عاقلانه مى گرفت.

فردى بـود راز دار و سر نگه دار، نقشه ها، فعاليت ها و اسرار او را كسى نمى فهميد. آرى او از همان دوران جـوانـى خـود را ساخته بـود و روحيات و ملكات بزرگان و فضايل اخلاقى مشايخ در او تأثير گذارده بود.

فعاليت :در سال 1326 هـ. ش برنامه تبليغى تنظيـم كرده و قرار شـد كه براى تبليغ به دور تريـن روستاها برود و با مختصر هزينه سفرى كه از آيت الله بـروجـردى مـى گرفت روستائيان را ارشاد نمـايد.

در سـال 1341 هـ.ش به تشكيل كانـون اسلامى دانـش آموزان و فرهنگيان اقدام كرد. در مبارزات سالهاى 41 و 42 شركت فعال داشت و در تـدويـن و تنظيـم اعلاميه ها كمك هاى مؤثرى نمـود. از سال 42 گروهى تحقيقاتى براى بررسى در زمينه حكومت اسلامى تشكيل داد و در هميـن سال به دستور ساواك ناگزير از ترك قـم گرديـد. به تهران آمـد و در برنامه ريزى جهت تدوين كتب درسـى با شهيد باهنر همكارى نزديكـى داشت و در هميـن سال با گـروه هاى مبارز ،هيئت هاى مؤتلفه همكارى فعال داشت و در شوارى چهار نفرى تحت عنـوان شـوارى فقهى، سياسى با همكارى شهيد مطهرى شركت كرد.

مسافرت :در سال 1342 هـ. ش با پيشنهاد و در خـواست آيت الله حائرى و آيت الله ميلانى به هامبـورگ رفت و سرپرستى مسجد آنجا و ارشاد مذهبى جـوانان و بر ملا كردن جنايات شاه را بـر عهده گرفت. و ايـن سفر تا 1349 هـ. ش ادامه يافت. در ايـن فاصله مسافرت هايى به سوريه و تركيه و عربستان سعودى جهت حج و لبنان براى ديدن امام مـوسـى صـدر و در سال 1348 هـ.ش سفرى به عراق جهت زيارت امام كرد. سال 49 به ايران بر گشت، در حالى كه امكان سفر مجددش به آلمان نبـود. در تهران جلسات درس و تفسير را شروع كرد و به بررسى كتاب هاى درس پـرداخت و ايـن كـار تـا سـال 1355 هـ.ش ادامه يافت.

از سـالهاى 1355 هـ.ش به بعد به كارهاى تشكيلاتـى پـرداخت و در سال 56 در صدد ايجاد تشكيلات گسترده با فعاليت هاى مخفـى و علنـى براى تشكيل يك حزب اقـدام كرد. و در هميـن سال به علت پيـدايـش اختلافات بيـن نيروهاى فعال اسلامى در خارج كه حتى در گيرى هايى با هـم پيدا كرده بـودنـد به خارج و حتـى به آمريكا سفر كرد و باب جديدى را در هماهنگـى نيروهاى اسلامـى گشـود. در سال 1357 هـ.ش چند روزى دستگير و سپـس آزاد شـد و بعد از آزادى به پاريـس نزد امام رفت. بعد از بر گشت، در تعييـن خط مشـى انقلاب نقـش مؤثرى ايفا كرد.

خدمات :در آذر ماه سـال 1357 هـ.ش به فـرمان امام شـوراى انقلاب تشكيل داده و در رفـرانـدوم مجلـس خبـرگان انتخاب و به عنوان نايب رئيـس مجلـس به اداره امـور و تنظيـم و تدويـن قانون اساسى پرداخت. بعد از استعفاى دولت مـوقت در 1358 هـ.ش مـدتـى به عنـوان وزير دادگسترى انجام وظيفه كرد و آنگاه از طرف امام به عنوان رئيـس ديوان عالى كشـور بر گزيده شد.

وفات ( شهادت ):عاقبت در شامگاه هفتـم تيـر مـاه 1360 هـ.ش مطابق با 1402 هـ.ق بعد از نمـاز مغرب و عشا در جلسه تشكيل يافته از سـوى حزب جمهورى اسلامـى و به هنگام سخنـرانـى در تالار آن، بر اثر انفجار بمبـى كه تـوسط سازمان منافقيـن در آنجا كار گذارده شـده بـود، به همـراه 72 تـن از دوستـان، هم رزمـان و هم فكران دكتر آسـوده و راحت، فارغ از مسئوليت هـاى سنگيـن، و دور از همه جنجـال، تـوطئه هـا، كارشكنى ها، نفاق ها و اتهامات چشـم بر هم نهاده و با دست و پاى بريـد به فيض شهادت نايل آمـدند.

 

آغاز بمباران وحشتناك و بي سابقه ورشو پايتخت لهستان در سال1939ميلادي

بمباران وحشتناك و بي سابقه ورشو پايتخت لهستان در سال1939ميلادي آغازشد. بمب افكنهاي آلمان نازي درزمان جنگ جهاني دوم اين بمباران را شروع كردند. بمباران ورشو 11روزبطول انجاميد و سرانجام آلماني ها اين شهر را تصرف كردند. هيتلررهبرآلمان نازي به فرماندهان خود دستورداده بود كه ازهرطريق ممكن شهرورشو را تصرف كنند. گفتني است كه دراين بمباران بيش از15000تن كشته شدند.

 

 

 

 


نوشته شده در   شنبه 2 آبان 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode