با مطالعه در تاريخ تفسير قرآن متوجه میشويم كه تفسير موضوعی از قرن دوم آغاز شده است كه بيشتر كتابهای تفسيری كه درآن عصر تاليف شده، تفسير ترتيبی است؛ اما با دقت در تاريخ تفسير، میبينيم كه در ميان تفسيرهای قرن دوم، تفاسير موضوعی هم بوده، گرچه آن تفسير به دست ما نرسيده است.
حجت الاسلام والمسلمين علی اكبر بابايی، عضوهيئت علمی پژوهشكده حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن (ايكنا)، به بيان مطالبی در خصوص تفسير موضوعی، پيشينه و بايستههای آن پرداخت.
وی با بيان اينكه تفسير قرآن كريم در يك تقسيم به دو دسته تفسير ترتيبی و تفسير موضوعی تقسيم میشود، گفت: منظور از تفسير ترتيبی اين است كه آيات قرآن كريم به ترتيبی كه در قرآن آمده، يكی پس از ديگری تفسير میشود؛ خواه تمام آيات از آغاز تا پايان قرآن به ترتيب تفسير شود يا اينكه برخی آيات مشكل قرآن به اين ترتيب مورد بحث تفسير قرار بگيرد؛ اين تفسير ترتيبی است.
وی ادامه داد: تفسير موضوعی به اين صورت است كه آيات متعددی درباره يك موضوع ازسراسر قرآن جمع آوری شود و در ارتباط با هم ملاحظه و تفسير شود و از مجموع آنها نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن روشن شود. تفسيرموضوعی با اين تعريفی كه شد البته درعصرحاضر و قرن 14 بيشتر رواج پيدا كرد وكتب متعددی دراينباره نوشته شده و بحثهای موضوعی زيادی انجام گرفته است.
وی افزود: از جمله اين آثار میتوان «پيام قرآن» را نام برد كه آيتاللهالعظمی مكارم شيرازی و همكارانشان پس از نوشتن تفسير نمونه به آن اقدام نمودند. همچنين آيتاللهالعظمی سبحانی هم در «منشور جاويد» با تفسيرهای موضوعی درباره موضوعاتی بحث كرده است. آيتالله مصباح يزدی هم كتاب «معارف قرآن» را در10 بخش تدوين كرده است كه به صورت موضوعی به تفسير قرآن پرداخته است و همچنين آيتاللهالعظمی جوادی آملی نيز همّ خود را بر ارائه تفسير موضوعی گذاشته است.
عضوهيئت علمی پژوهشكده حوزه و دانشگاه ادامه داد: با مطالعه در تاريخ تفسير قرآن، متوجه میشويم كه تفسير موضوعی از قرن دوم شروع شده كه البته درآن قرون نخستين در قرن اول و دوم، تفسير رايج همان تفسير ترتيبی بوده وبيشتركتابهای تفسيری كه در آن عصرتاليف شده، تفسيرترتيبی است. اما با اين حال اگر با دقت تاريخ تفسير را نگاه كنيد و كتب تفسيری آن عصر را با دقت بخوانيم، میبينيم كه در ميان تفسيرهايی كه در قرن دوم نوشته شده، بعضی از آنها موضوعی بوده، گرچه آن تفسير به دست ما نرسيده، ولی از نام تفسير به دست می آيد كه تفسير موضوعی بوده است.
وی ادامه داد: از جمله عناوينی كه به دست آمده و در كتابها گزارش شده، يكی كتابی است كه با عنوان تفسير «آيه الذی نزل فی اقوام واعيانهم» كه گفتهاند اين تفسير را محمدبنسائب كلبی، متوفای سال 146 قمری نوشته است. از نام تفسير به دست میآيد كه اين آقا آيههای مربوط به يك قوم را جمعآوری كرده و مجموعه مطالبی را درباره آن قوم تبيين میكرده كه باتعريفی كه برای تفسيرموضوعی شد، میتوان گفت كه اين كتاب تفسير موضوعی است كه درآن عصر نوشته شده است و البته به دست ما نرسيده، ولی موجود بوده است. ابن نديم در «الفهرست» وآقا بزرگ تهرانی در «الذريعه» ازاين تفسير خبر دادهاند.
وی افزود: ازتفسير ديگری هم با عنوان تفسير «خمس مائه آيه» به معنای تفسير500 آيه نام بردهاند كه اين را از آثار مقاتل بن سليمان نام بردهاند. اين هم حدس قوی زده میشودكه تفسيرموضوعی باشد. تفسير ديگری نيز با عنوان «المصابيح فی مانزل من القرآن فی اهل البيت»، از آثار ابوالعباس احمد بن حسن اسفراينی متوفی 201 است كه اين تفسير همانگونه كه از نام آن پيدا است، تفسير موضوعی است، يعنی آياتی را كه در رابطه با اهلبيت نازل شده بوده را به صورت موضوعی تفسيركرده است.
بابايی در پايان خاطرنشان كرد: میتوانيم اينطور بگوييم كه تفسير موضوعی عبارت است از اينكه ما مجموعه آيات درباره يك موضوع را از سراسر قرآن جمعآوری كنيم و اين آيات را در ارتباط با هم ملاحظه كنيم و از مجموع آنها نظر قرآن را در رابطه با يك موضوع به دست آوريم. اينگونه تفسير سابقه ديرينهاش به قرن دوم برمیگردد و در عصر حاضر اين رواج بيشتر پيداكرده وكتابهای بيشری نوشته شده است.