ساعت پخش: 16 - بازپخش 10 صبح
فیلم‌های نوروزی شبكه یك
چك روز پنجشنبه چهار مسافر كه عبارتند: از یك پیرمرد، یك پسر جوان و دو میانسال سوار یك تاكسی می‌شوند. در مسیر كیف پیرمرد توسط یك موتوری از پنجره تاكسی دزدیده می‌شود. راننده تاكسی به خواست سایر مسافران در پی تعقیب دزد برمی‌آید. آنها عاقبت دزد را گرفته وكیف پیرمرد را به او بازمی‌گردانند.
پیرمرد در قبال این كمك چكی در وجه حامل برای سه مسافر و راننده می‌كشد. آنها برای نقد كردن چك مجبور می‌شوند پنجشنبه و جمعه را در كنار هم بگذرانند و همین سرآغاز ماجراهای جالبی بین آنها می‌شود. روز شنبه آنها برای نقد كردن چك به بانك می‌روند و در آنجا متوجه می‌شوند كه پیرمرد فوت كرده است و هیچ پولی به آنها نمی‌رسد.
یه حبه قند
پسند، دختر آخر یك خانواده سنتی ایرانی است كه قصد ازدواج دارد. سه خواهر بزرگ‌ترش كه همگی ازدواج كرده و صاحب همسر و فرزند هستند به خانه آنها آمده و به صورت كاملا سنتی و ایرانی مراسم شب حنابندان را برگزار می‌كنند. صبح روز عروسی دایی عزت كه حق پدری بر گردن پسند دارد و از ازدواج او چندان راضی نیست هنگام خوردن صبحانه یك حبه قند را به درون دهانش می‌اندازد، اما قند در حلقش گیر كرده و او را خفه می‌كند. این ماجرا عروسی پسند را به عزا تبدیل كرده و باعث می‌شود تا خواهرها بساط عروسی را جمع كرده و تدارك مراسم عزا را ببینند.
دوباره زندگی
فلیپ، مرد معلولی است كه برای امورات روزانه خود به پرستار تمام‌وقت نیاز دارد در مصاحبه با داوطلبان این كار، با پسر جوانی به نام دریس آشنا می‌شود كه انگیزه چندانی برای انجام این كار ندارد. فلیپ او را متقاعد می‌كند تا پرستاری‌اش را بر عهده گیرد. روحیه شاد و ماجراجویانه دریس زندگی فلیپ را به كلی دگرگون می‌كند و او را...
جنگجوی آزاد
ارباب سخاوتمندی به نام دكتر كینگ شولز برده ای به نام جنگو را می خرد. از آنجا كه شولز اعتقادی به برده‌داری ندارد، جنگو را آزاد می‌كند . آن دو در كسب و كاری كه شولز راه انداخته با هم شریك می‌شوند. بعد از یك زمستان پرسود، آن دو با هدف پیدا كردن همسر جنگو به نام برومهیلدا به می‌سی‌سی‌پی می‌روند، اما...
یادآوری كامل
كارل كه ساكن مستعمره و كارگر ساده‌ای در كارخانه ربات‌سازی مجمع كنترل مركزی است كه با یادآوری اندكی از گذشته حذف شده از حافظه‌اش، متوجه می‌شود كه سال‌ها به عنوان مأموری برای اهداف ضد بشری مجمع كنترل مركزی فعالیت داشته است. او می‌فهمد...
شرلوك هلمز: بازی سایه‌ها
شرلوك هلمز همراه دوست و همكار صمیمی‌اش دكتر واتسون در پی دستگیری بزرگ‌ترین جنایتكار فرانسه به نام دكتر موریارتی برمی‌آیند. او با اجیر كردن شخصی به نام رنه شروع به بمب‌گذاری در شهر كرده و به صورت همزمان از شخصی به نام سباستین می‌خواهد كه در شلوغی شهر رقبای او را یكی پس از دیگری بكشد.
نوكاس
یك گروه سارق مسلح كه لباس پلیس ضدشورش را به تن كرده‌اند به بانك نوكاس در شهر استاوینگر در كشور نروژ حمله می‌كنند و مبلغ 57 میلیون كرون نروژ را می‌ربایند. سارقان پس از ورود به بانك كامیون بزرگی را جلوی در پاركینگ اداره پلیس آتش زده و مانع خروج ماشین‌های پلیس از اداره می‌شوند...
پرتگاه
نیك كسیدی سارق برای مراسم تدفین پدرش از زندان خارج شده و با همدستی برادرش، جویی و نامزدش، آنجی از محل حادثه می‌گریزد. او با تغییر هویت خود وارد هتلی شده و وانمود می‌كند كه با پریدن از پنجره اتاقش قصد خودكشی دارد...
سگ آبی
والتر كه به علت بیماری افسردگی نسبت به زندگی خود و اطرافیانش بی‌تفاوت شده است به‌طور ناخواسته دچار دوگانگی شخصیت شده و یك عروسك سگ‌آبی دستكش را به عنوان نزدیك‌ترین دوست و همدم خود انتخاب و معرفی می‌كند...
سرقت بزرگ
در دوران سلسله چوسان قیمت یخ با طلا برابری می‌كرد. قالب‌های یخ در زمستان از رودخانه‌های یخ‌زده استخراج می‌شد و در یخچالخانه سلطنتی انبار می‌شد تا در طول تابستان استفاده شود...
نجات بزرگ
در یكی از شهرهای كوچك واقع در آلاسكا یك گزارشگر تلویزیونی به نام آدام همراه یكی از اعضای انجمن حفاظت از محیط‌زیست تصمیم می‌گیرند جان سه نهنگ خاكستری را نجات دهند...
اسب جنگی
آلبرت كه در خانواده‌ای روستایی بزرگ شده است به یك اسب كه در مزرعه آنها به دنیا آمده بسیار دلبسته می‌شود. این اسب كه جویی نامیده می‌شود توسط آلبرت تربیت شده و بزرگ می‌شود...