اگر قرار است كسی متصدی هدايت شود، بايد جامعه قرآنی باشد، اما از اين جهت كه نمیتوان در عمل به شناخت صرف مؤلفههای قرآنی هدايت جامعه اكتفا كرد، اين جامعه بايستی مؤلفههای ديگری را نيز به خود ضميمه كند تا حائز وصف بصيرتمداری شده و جامعه را به سمت مطلوب هدايت كند.
حجتالاسلام و المسلمين سيدسجاد ايزدهی، مدير گروه سياست پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن (ايكنا)، درباره نقش جامعه قرآنی در هدايتگری سياسی و اجتماعی جامعه گفت: با توجه به اين كه در هر جامعهای راهبری قوم بر عهده نخبگان و خواص آن جامعه قرار دارد و آنها هستند كه عملاً ساير مردم را، كه ممكن است از تحليل اوضاع و شرايط ناتوان باشند، راهبری میكنند، جامعه اسلامی نيز اين چنين است و از اين امر مستثنی نيست.
ايزدهی افزود: اما آن چه كه فضای جامعه اسلامی ما و نخبگان اين جامعه را و به تبع آن تأثيرگذاری و تأثيرپذيری آنان را متمايز میكند، اين است كه وحی از مهمترين شاخصها و اركان اين جامعه اسلامی است و اركان اين جامعه را در باور توده مردم، امورات وحيانی و قرآن و روايات بر میسازد و شكل میدهد و حكومت نيز حكومتی اسلامی است و يا خواهد بود كه بر اين مبانی استوار شده است.
نقش مهم جامعه قرآنی در راهبری اجتماعی، به واسطه آگاهی از معارف و راههای پيشرفت به سوی آرمانها
وی در خصوص نقش راهبرانه جامعه قرآنی بيان كرد: با توجه به نكتهای كه درباره نقش راهبری نخبگان و خواص گفته شد، نقش جامعه قرآنی كه عمدتاً از معارف قرآنی بيشتری بهرهمندند و راهكارهای اساسی نظام و حكومت و جامعه و راههای پيشرفت به سوی آرمانها را میشناسند، نقش مهمتری به نسبت سايرين در راهبری جامعه دارند.
جامعه قرآنی جامعهای است كه در عين حال كه از معارف قرآن آگاه است و از مجموعه سازماندهی شده و غايتمداری از آموزههای قرآنی در راستای رسيدن به سعادت دنيوی و اخروی آگاه است، علاوه بر اين، بايد به يك سری از مؤلفههای بيرونی و خارجی نيز واقف باشد
ايزدهی ادامه داد: ممكن است در جامعه، افرادی تحليلگر سياسی يا تحليلگر اجتماعی باشند، اما آنها ترجيحاً نه به آن غاياتی كه در قرآن برای يك جامعه مطلوب برشمرده شده آگاهند و نه به راهكارهای رسيدن به آن غايات واقفند. به همين خاطر اگر قرار باشد كه كسی هدايتگر باشد، به معنای اعم كلمه توده مردم را و به معنای خاص كلمه، جامعه و نظام سياسی را، آن را بايد در جامعه قرآنی جستجو كرد.
وی با متذكر شدن اين نكته كه طبيعتاً مراد از جامعه قرآنی اين نيست كه برای مثال فردی فقط قرائت خوبی دارد يا ادبيات خوبی از قرآن را متوجه میشود، عنوان كرد: جامعه قرآنی جامعهای است كه مجموعه معارف قرآن را در راستای رسيدن به فلاح و صلاح خوب تشخيص میدهد، غايات جامعه را به خوبی میشناسد و راههای رسيدن به آنها را هم درك میكند.
ضرورت همراه شدن تقوای درونی با برخی مؤلفههای ديگر به منظور منجر شدن به بصيرت هدايتگرانه
مدير گروه سياست پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی در راستای همين مطلب به مقوله بصيرت اشاره كرد و گفت: وقتی كه صحبت از هدايت میشود، صحبت از بصيرت هم در كنار آن مطرح میشود؛ بدين معنا كه اگر قرار است كسی جامعه را هدايت كند بايد دارای بصيرت باشد.
اگر قرار باشد كه كسی هدايتگر باشد، به معنای اعم كلمه توده مردم را و به معنای خاص كلمه، جامعه و نظام سياسی را، آن را بايد در جامعه قرآنی جستجو كرد
ايزدهی بصيرت هدايتگرانه را دربرگيرنده مجموعهای از مؤلفهها خواند و بيان كرد: بصيرت برآمده از تقوای درونی و رفتارهای مبتنی بر اين تقواست و تا تقوای درونی نباشد بصيرتی حاصل نمیشود. بنابراين يك وجه بصيرت همان روشنبينی مبتنی بر نفس پاك است، اما اين روشنبينی بايستی با برخی مؤلفههای ديگر نيز همراه شود.
وی گفت: آگاهی از اوضاع روز جامعه، توانايی تحليل شرايط، شناسايی دوست از دشمن، اين كه ما به چه كسانی دل ببنديم و چه كسانی الگوی ما قرار گيرند و اين كه چه كسی ولیّ ما باشد، مجموعهای از اين مؤلفههاست كه اگر كسانی كه در سلك جامعه قرآنی قرار دارند، به اينها توجه نكنند، با وجود علم به قرآن، هيچگاه هدايتگری نخواهند كرد.
اين محقق و پژوهشگر در توضيح اين مطلب با اشاره به خوارج كه در مقابل حضرت علی(ع) قرار گرفتند، گفت: آنان افرادی متهجد، قاری و حافظ قرآن بودند، اما عملاً به دليل اين كه نتوانستند، تصويری از جامعه مطلوب اسلامی داشته باشند، نتوانستند ولیّ خود را بشناسند، نتوانستند اخبار و حوادث را تحليل كنند، نتوانستند اولويتبندی كرده و اولويتهای جامعه را طبقهبندی كنند، به جنگ امام زمان خود رفتند و حتی شايد به قصد قربت اين كار را كردند.
آگاهی از اوضاع روز جامعه، توانايی تحليل شرايط، شناسايی دوست از دشمن، اين كه ما به چه كسانی دل ببنديم و چه كسانی الگوی ما قرار گيرند و اين كه چه كسی ولیّ ما باشد، مجموعهای از اين مؤلفههاست كه اگر كسانی كه در سلك جامعه قرآنی قرار دارند، به اينها توجه نكنند ، با وجود علم به قرآن، هيچگاه هدايتگری نخواهند كر
ايزدهی عنوان كرد: طبيعتاً با اين توصيف، جامعه قرآنی جامعهای است كه در عين حال كه از معارف قرآن آگاه است و از مجموعه سازماندهی شده و غايتمداری از آموزههای قرآنی در راستای رسيدن به سعادت دنيوی و اخروی آگاه است، علاوه بر اين، بايد به يك سری از مؤلفههای بيرونی و خارجی نيز واقف باشد.
مدير گروه سياست پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی خاطرنشان كرد: ما شاهد بودهايم كه برخی از علما با وجود علمشان و به علت اين كه درك سياسی روز نداشتهاند، نتوانستهاند دوست را از دشمن تشخيص دهند و با قصد قربت در راستای اهداف دشمن حركت كرده و خلاف آن چه را میبايست عمل و رفتار كردهاند.
وی در جمعبندی اين بخش از سخنان خود گفت: بنابراين و طبيعتاً، اگر قرار است كسی متصدی هدايت شود، بايد جامعه قرآنی باشد؛ جامعهای كه مؤلفههای اساسی قرآن را در خصوص هدايت جامعه میشناسد؛ اما از اين جهت كه نمیتوان به همين مقدار اكتفا كرد اين جامعه و اعضای آن بايستی مؤلفههای ديگری را نيز به خود ضميمه كنند كه در نهايت حائز وصف بصيرتمداری شوند.
ايزدهی افزود: در اين صورت است كه میتوان گفت اعضای اين جامعه راه را از چاه باز میشناسند و میتوانند مردم را ولو در نيمههای شب و تاريكی ظلمات به سمت مطلوب هدايت كنند و اين انتظاری است كه به طور طبيعی از جامعه قرآنی وجود دارد؛ چرا كه قرآن و وحی نور است و به واسطه اين كه كسی دارای اين نور باشد، میتوان ديگران را به او سپرد تا در تاريكی و ظلمتها آنان را به سمت مقصد هدايت ببرد.