ويژگی بسيار مهم عرفان مبتنی بر قرآن و سنت معصومان(ع) در برنامه آن برای نجات است كه در قالب يك نوع عرفان زندگی طرح میشود و آن چه در آن اهميت دارد اخلاق، رعايت حقوق ديگران و رعايت دستورات خداوند در زندگی است و اين نكته بسيار روشنی در سنت عرفان قرآنی و حديثی است.
علی موحديان عطار، عضو هيئت علمی دانشگاه اديان و مذاهب و پژوهشگر عرفان، در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن (ايكنا)، به ارائه بحثی درباره عرفان مبتنی بر قرآن و سنت معصومان(ع) و مباحثی همچون اثبات امكان استخراج عرفان از منابع اصلی اسلام، چيستی اين عرفان، ويژگیهای آن و راهكارهای قابل اخذ از آن برای مواجهه با جريانهای معنوی نوظهور پرداخت. بخشی از اين گفتوگو كه در ادامه میآيد به بيان ويژگیهای عرفان مبتنی بر قرآن و سنت اختصاص دارد.
بخش پيشين اين گفتوگو را اينجا بخوانيد!
اين محقق و پژوهشگر عرفان در مورد ويژگیهای عرفان قابل بازشناسی در قرآن و سنت، بيان كرد: يكی از ويژگیهای عرفان مبتنی بر قرآن و سنت، مانند ساير عرفانها، اين است كه در معرفتشناسی، اصالت شهودی است. در حقيقت در قرآن، معرفت با شهود برابر است و علم، اساساً نوعی رؤيت محسوب میشود؛ كما اين كه در سنت نيز علم را با نور يكی گرفتهاند و ويژگی ديگر اين عرفان نيز نگرش وحدانی نسبت به حقيقت هستیشناختی عالم است.
علی موحديان عطار:
اگر بخواهيم از رياضتی در اين سنت سخن بگوئيم، همان احكام عبادی، حقوقی و جزايی، بهداشتی و مالی همين شريعت است و در واقع انسانی كه به اين شريعت پايبند است، به نوعی رياضت و تربيت عرفانی خود را از اين طريق میبيند
در عرفان قرآنی انسان دارای حقيقتی متغيير و ذومراتب است
موحديان عطار ديگر ويژگی عرفان مبتنی بر قرآن و سنت را مرتبط با محور انسانشناختی آن طرح كرد و گفت: در چارچوب اين عرفان، انسان حقيقتی متغير و متدرِّج و ذومراتب دارد و موجودی ثابت نيست و ممكن است ميان دو انسان تفاوت از زمين تا آسمان باشد. به همين دليل است كه قرآن میفرمايد: «هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ؛ [هر يك از] ايشان را نزد خداوند درجاتى است» (آلعمران/ 163) آنها درجههايی هستند، نزد خداوند يا میفرمايد «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا؛ و براى هر يك در [نتيجه] آنچه انجام دادهاند درجاتى است» (احقاف/ 19).
وی افزود: در سنت معصومان نيز به اين نكته اشاره شده است. برای مثال از حضرت امير(ع) نقل شده است كه فرزند آدم شبيهترين چيز به معيار است ـ و منظور از معيار چيزی شبيه خطكش يا متر است ـ يا در حال بالا رفتن است با علم، يا در حال نقصان و كم شدن است با جهل. پس در واقع انسان يك حقيقت ثابت نيست؛ بلكه هر انسان مراتب و حتی انواعی در درون خود دارد و با عمل خود در ميان اين انواع و درجات حركت میكند.
ديدن كمال انسانيت در رسيدن به حقانيت و انطباق با حقيقت الهی؛ ويژگی كمنظير عرفان قرآنی
موحديان عطار با اشاره به عدم توجه به مفهوم و جايگاه خدا در بعضی از مكاتب عرفانی و اهميت محور خداشناسی در عرفان اسلامی، عنوان كرد: در عرفان اسلامی، انسان وقتی در حال كمال است كه با حقيقت مطلق يعنی خداوند همسو و منطبق شود؛ يعنی در حقيقت، كمال يا نقطه اوج انسانيت در اين سنت و در اين ديدگاه همسويی با خداوند و «عبدالله شدن» است.
عضو هيئت علمی دانشگاه اديان و مذاهب اين ويژگی را در ميان مكاتب عرفانی كمنظير و حتی بینظير دانست و افزود: در واقع در اين ديدگاه، انسانيت آن گاه به كمال میرسد كه به حقانيت رسيده و منطبق بر حقيقت مطلق، يعنی خداوند شده باشد و راهبری نبی و امام و حجت و ولیّ نيز در جهت هر چه بيشتر منطبق شدن با حقيقت الهی است.
علی موحديان عطار:
در عرفان مبتنی بر قرآن و سنت معصومان(ع)، حقيقت فقط مربوط به ساحت معرفت و ذهن نمیشود؛ بلكه به دليل ضرورت نجاتبخش بودن حقيقت، انسان سالك در اين عرفان، در صورتی نجاتيافته است كه نه فقط ذهن او از حقيقت پُر، بلكه وجود او حقانی شده باشد
نجات مطرح در عرفان اسلامی، نجات از جهل يا غفلت وجودی است و نه جهل و غفلت ذهنی
وی از همين روی و بر همين اساس نظرگاه نجاتشناختی قرآن كريم را معطوف به حقيقتی معرفتی ـ وجودی دانست و اظهار كرد: در عرفان مبتنی بر قرآن و سنت معصومان(ع)، حقيقت فقط مربوط به ساحت معرفت و ذهن نمیشود؛ بلكه به دليل ضرورت نجاتبخش بودن حقيقت، انسان سالك در اين عرفان، در صورتی نجاتيافته است كه نه فقط ذهن او از حقيقت پُر، بلكه وجود او حقانی شده باشد. به عبارت ديگر نجات مطرح در عرفان اسلامی، نجات از جهل يا غفلت وجودی است و نه جهل و غفلت ذهنی؛ و تأكيدات فراوانی در اين مورد در قرآن و سنت وجود دارد.
تحقق به حقيقت وجودی متعلَّق ايمان از طريق عمل؛ ويژگی عرفان مبتنی بر قرآن و سنت
اين محقق و پژوهشگر عرفان از ارتباط دوطرفه ميان ايمان و عمل به عنوان يكی ديگر از ويژگیهای عرفان مبتنی بر قرآن و سنت ياد كرد و گفت: در اين عرفان، تعاملی ميان ايمان و عمل صالح وجود دارد. ايمان در اين سنت حقيقتی معرفتی ارادی و ذومراتب است كه با عمل محقق میشود و هيچ گاه نمیتواند از عمل جدا باشد. بر اين اساس هر حركت ايمانی از معرفت شروع میشود و در نهايت به تحقق و عمل به آن چه كه انسان به آن ايمان پيدا كرده است، منتهی میشود و به تعبير ديگر انسان به آن حقيقت وجودی كه به آن ايمان دارد، نائل میشود.
از منظر عرفان قرآنی، خداست كه ايمان و نجات را محقق میكند
موحديان عطار با اشاره به اين مطلب كه از منظر عرفان قرآنی، خداست كه ايمان و نجات را محقق میكند، در مورد ويژگی ديگر اين عرفان گفت: از منظر عرفان مبتنی بر قرآن و سنت معصومان(ع) انسان به خودی خود مؤمن و به رشدرسيده و نجاتيافته نمیشود؛ بلكه اين خداوند است كه در هر مرحلهای از مراحل نجات را محقق میكند. برای مثال در قرآن آمده است كه «وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ؛ و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كردهاند به [پاس] كارهایى كه مايه رستگاريشان بوده نجات میدهد» (زمر/ 61) در اين جا نجاتبخشی به خداوند منتسب شده و اين نكتهای است كه در سراسر قرآن و سنت مشهود است.
علی موحديان عطار:
در عرفان اسلامی، انسان وقتی در حال كمال است كه با حقيقت مطلق يعنی خداوند همسو و منطبق شود؛ يعنی در حقيقت، كمال يا نقطه اوج انسانيت در اين سنت و در اين ديدگاه همسويی با خداوند و «عبدالله شدن» است
در عرفان قرآن و سنت، زندگی دنيوی زمينه تحقق به حقيقت الهی است
عضو هيئت علمی دانشگاه اديان و مذاهب ويژگی بسيار مهم اين عرفان را در اين دانست كه برنامه آن برای نجات در قالب يك نوع عرفان زندگی طرح میشود.
موحديان عطار با تأكيد بر اهميت اين نكته اظهار كرد: در حقيقت برنامه نجات اين عرفان، دنيا و زندگی دنيوی را در حكم بستر و زمينه تحقق به حقيقت الهی میداند و به هيچ وجه از اين دنيا و زندگی دنيوی منعزل نيست.
وی افزود: ممكن است در اين سنت نيز توصيه به عزلت و توصيه به سكوت شده باشد، اما به هيچ وجه در اين سنت عرفانی كسی را دعوت به ترك زندگی دنيا نمیكنند، به خاطر اين كه اساساً طريق انسان سالك در اين سنت، از همين دنيا و از همين زندگی دنيوی میگذرد و به همين علت میبينيد كه رهبانيت، رياضتهای افراطی يا روشهای ملامتی كه در بعضی از سنتهای سلوكی وجود دارد، در اين سنت وجود ندارد.
موحديان عطار بيان كرد: در حقيقت اگر بخواهيم از رياضتی در اين سنت سخن بگوئيم، همان احكام عبادی، حقوقی و جزايی، بهداشتی و مالی همين شريعت است و در واقع انسانی كه به اين شريعت پايبند است، به نوعی رياضت و تربيت عرفانی خود را از اين طريق میبيند. بنابراين به جای رياضتهای شاقّ و افراطی و ساختگی كه در بعضی از سنتهای به ظاهر عرفانی هست، در اين جا آن چه كه مهم است، اخلاق، رعايت حقوق ديگران و رعايت دستورات خداوند در زندگی است و اين نكته بسيار روشنی در سنت عرفان قرآنی و حديثی است.