جستاري در نظري در باب تمدن عنوان كتابي است كه به كوشش محمدتقي كرمي، حبيبالله بابايي، احمد رهدار و رضا خراساني در شش فصل تدوين شده است.
با وجود تلاشهاي تمدن شناسانه و مطالعات تمدني كه از نيمه دوم از قرن بيستم در دنياي اسلام صورت گرفت، حوزه تمدن شناسي همچنان از حوزههاي ناشناخته پژوهشي در ايران باقي مانده است. اين كتاب كوشيده تا با توجه به تمدن شناسي به مثابه يك رويكرد و تبيين ابعاد و روشهاي مورد نظر در تمدن پژوهي، بخشي از ناهمواريهايي كه در اين راه وجود دارد برطرف كند.
اين كتاب با بررسي مفهوم و سازههاي تمدن به بيان سيستم تمدني ميپردازد و ضمن كنكاش در ماهيت مطالعات تمدن شناسي، روشها و رويكردهاي موجود در شناخت تمدن وقلمرو تمدن شناسي را مورد بررسي قرار ميدهد.
نويسندگان اين كتاب با اشاره به سير تطور مفهوم تمدن و روند تاريخي اين دگرگوني ميافزايند: «ضرورتهاي نگرش تمدني از آن روست كه اولا نگرش تمدني، نگرشي فراگير و جامع است. در اين رويكرد تحولات اجتماعي در مقياسي كلان و در نسبتي با ديگر حوزهها مورد مطالعه و تحقيق قرار گرفته،از تحليلهاي تكعاملي پرهيز ميشود. از سوي ديگر نگاه تمدني نگاهي است كه كارآمدي نظامهاي انديشهاي از آن رهگذر رخ ميدهد.»
در فصل سوم اين كتاب درباره سيستم تمدني آمده است: «پروسه تمدن، پروسهاي فرايندي است كه البته در عصر پسامدرن، روند فرايندي در آن به نقطه اوج ميرسد و حالتي كاملا دوري و نسبي پيدا ميكند.»
جستاري نظري در باب تمدن به همت شماري از نويسندگان از سوي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در 135 صفحه و با شمارگان 1400 نسخه در سال 86 به چاپ رسيده است.