همچنان كه قرآن دارای جامعيت است و هدايت كامل را افاضه و مردم را از يك هدايت جامع برخوردار میكند، جامعه قرآنی نيز بايد با توجه به همين ويژگی، نقش خود را در جامعه ايفا كنند.
حجتالاسلام و المسلمين محمدصادق يوسفی مقدم، رئيس مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به اين مطلب كه جامعه قرآنی، جامعه افرادی است كه توانستهاند خود را با معارف قرآن آشنا كنند و به طور طبيعی خود را با عمل به قرآن به عنوان مثالهای قرآنی و در حقيقت قرآنهای ناطق به جامعه معرفی كنند، عنوان كرد: علی القاعده همچنان كه قرآن دارای جامعيت است و با جامعيت خود، هدايت جامع را افاضه و مردم را از يك هدايت جامع برخوردار میكند، جامعه قرآنی نيز بايد با همين جامعيت، نقش قرآن را در جامعه ايفا كنند.
جامعه قرآنی؛ جامعهای ناطق به هدايت قرآنی
وی جامعه قرآنی را كتاب ناطقی خواند كه از سوی قرآن سخن میگويند و بيان كرد: البته ناطقيت قرآن دارای مراتبی است و مرتبه عالی و بلكه اعلای ناطقيت قرآن، شخص پيامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) هستند و كسانی كه در رتبههای بعد از اين رتبه قرار میگيرند، آنها نيز كتابهای ناطقند؛ منتها از مراتب پائينتر برخودار هستند.
كسی كه فرهنگ قرآن را درك كرده و با قرآن مأنوس شده و فرهنگ قرآن را در خود به وجود آورده است، متجلی میشود؛ يا به تعبير صحيحتر، صفات قرآن در ذات او متجلی شده و نفس او متصف به صفات قرآنی شده است؛ چنين شخصی قرآن ناطق شده است
رئيس مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم با اشاره به آيه شريفه «فسئلوا اهل الذكر» ادامه داد: گفتهاند مصداق اعلای اهل ذكر امامان معصوم(ع) هستند و علما و انديشمندان هم اهل ذكرند؛ در منازل و رتبههايی پائينتر از آن رتبه اعلايی كه امامان معصوم(ع) قرار دارند.
جامعه قرآنی بايد همچون قرآن ظاهر بذاته و مظهر لغيره باشد
وی با بيان اين كه قرآن كتابی است برخوردار از ويژگیهای بسيار مهم، اظهار كرد: قرآن نور است، قرآن كتاب هدايت است، قرآن كتاب وعظ و نصيحت و تذكر است، قرآن كتاب سعادتآفرينی است. در خود قرآن از اين ويژگیها و امثال اين ويژگیهای بسيار مهمی كه در آن متجلی شده است، بارها سخن گفته شده و میتوان اين ويژگیها را از خود قرآن به دست آورد و كسی كه قرآنی میشود، كسی كه از جامعه قرآن میشود، يعنی كسانی كه توانستهاند خود را قرآنی كنند و فرهنگ قرآن را در خود به وجود بياورند و در حقيقت قرآن ناطق شوند، در هر رتبهای و مرتبهای از مراتب ناطقيت كه قرار دارند، بايد همان ويژگیهای قرآن را داشته باشند.
وی افزود: بر اين اساس اگر قرآن نور است، و نور چيزی است كه ظاهر بذاته و مظهر لغيره است، به همين معنا، قرآن در ذات خود روشن و شفاف و آشكار است و در هر جا هم كه وارد میشود، تاريكیها را از بين میبرد و روشنايی به وجود میآورد. پس انسان قرآنی و جامعه قرآنی، انسان و جامعهای است كه در هر جا حضور پيدا میكند، ظلمتها را از بين میبرد؛ چرا كه از نورانيت و معنويتی برخوردار است كه آن نورانيت و معنويت، ذاتاً و حقيقتاً تاريكیها را از بين میبرد.
يوسفی مقدم با اشاره به صفت ديگر قرآن يعنی تذكردهنده بود آن، گفت: وعظ و نصيحت و تذكر يكی از ويژگیهای قرآن است و كار انسان قرآنی، تذكر به افراد جامعه است و اين كه سعی كند افراد جامعه را به سمت حقايق رهنمون باشد و از انحرافها باز بدارد. بنابراين امثال اين عناوين و صفات كه برای قرآن مطرح است، در كسی كه فرهنگ قرآن را درك كرده و با قرآن مأنوس شده و فرهنگ قرآن را در خود به وجود آورده است، متجلی میشود؛ يا به تعبير صحيحتر، صفات قرآن در ذات او متجلی شده و نفس او متصف به صفات قرآنی شده است؛ چنين شخصی قرآن ناطق شده است.
وعظ و نصيحت و تذكر يكی از ويژگیهای قرآن است و كار انسان قرآنی، تذكر به افراد جامعه است و اين كه سعی كند افراد جامعه را به سمت حقايق رهنمون باشد و از انحرافها باز بدارد
رئيس مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم افزود: اگر نقش قرآن هدايتگری است، اگر نقش قرآن نور بخشيدن و ظلمت زدودن است، اگر نقش قرآن بصيرتبخشی است و هر نقشی كه شما برای قرآن در نظر میگيريد، و البته قرآن نقشی جامع را برای بشريت و جامعه بشری دارد، جامعه قرآنی نيز بايد همان جامعيت قرآن را در ايفای نقشهای خود داشته باشد.
انقلاب اسلامی حدوثاً و بقائاً از جامعه قرآنی منشأ میگیرد
وی در مورد ارزيابی خود از نقشآفرينی جامعه قرآنی در جامعه ما گفت: به نظر بنده اساس انقلاب حدوثاً و وجود انقلاب در مقام بقا و استمرار از جامعه قرآنی نشئت گرفته است. يعنی شما امام(ره) را بايد يك مفسر قرآن بدانيد؛ كسی كه خودش از قرآن تأثير پذيرفت و يك ناطق به قرآن و قرآن ناطق، در رتبه خود، بود و توانست آن صفات قرآنی را در جامعه متجلی كند؛ همچنان كه در خود متجلی كرده بود.
هر فعال قرآنی در قلمرو وجودی خود بايد نقش امام(ره) و رهبری را ايفا كند
يوسفی مقدم با بيان اين كه اين واقعيت در استمرار انقلاب نيز وجود داشته است، اظهار كرد: رهبری معظم انقلاب نيز كه بعد از امام(ره) زعامت انقلاب را به عهده گرفتهاند، میبينيم كه خود ايشان يك مفسر قرآن بودهاند و امروز هم يك ناطق به قرآن و قرآن ناطقند و در حقيقت اين رهبری هستند كه توانستهاند با صفات قرآنی و الهی، جامعه ما را هدايت و رهبری كنند.
وی در پايان خاطر نشان كرد: كسانی كه به طور خاص به عنوان جامعه قرآنی و فعالان عرصه قرآنی ناميده میشوند، بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه بايد نقش امام خمينی(ره) و نقش رهبری را در سعه وجودی خود ايفا كنند؛ يعنی هر فعال قرآنی در قلمرو وجودی خود بايد نقش امام(ره) و رهبری را ايفا كند و در راستای مصونيت جامعه و هدايت جامعه در جهت ارزشهای اجتماعی به طور عام، و ارزشهای خاص انقلابی فعاليت داشته باشند و جامعه را از انحرافات سياسی و انحرافات اجتماعی مصونيت ببخشند.