ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 10 دي 1404
چهارشنبه 10 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 22 بهمن 1391     |     کد : 49621

وجود انواع مختلف عقلانيت/ هر عقلانيت بايد متناسب با منبع خود ارزيابی شود

در ارجاع به متعلَّق عقلانيت، می‌توان از تجربه، عقل ابزاری، عقل كلامی، عقل فلسفی، عقل شهودی يا اشراقی، عرفان و امر مقدس به عنوان منبع عقل سخن گفت و هر عقلانيت بايد متناسب با منبع خود ارزيابی و بررسی شود.


 در ارجاع به متعلَّق عقلانيت، می‌توان از تجربه، عقل ابزاری، عقل كلامی، عقل فلسفی، عقل شهودی يا اشراقی، عرفان و امر مقدس به عنوان منبع عقل سخن گفت و هر عقلانيت بايد متناسب با منبع خود ارزيابی و بررسی شود.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدمحمود موسوی، پژوهشگر فلسفه و كلام و عرفان اسلامی، در دوره آموزشی «عقل در قرآن و تمدن اسلامی» كه به همت جامعةالمصطفی(ص) العالميه برگزار می‌شود، به ارائه بحثی درباره عقل و عقلانيت پرداخت.

سيدمحمود موسوی با اشاره به اين كه در تاريخ انديشه اسلامی، شاهد رويكردهای متفاوتی به عقلانيت هستيم، گفت: اين رويكردها بسته به ماهيت عقل و عقلانيتِ مورد بحث، از جنبه تأييدی و همدلانه تا منفی و خصمانه تغيير می‌كنند. بنابراين، بررسی ماهيت و سبك‌های عقلانيت و نيز معيارهای آن برای هرگونه مطالعه اين مبحث ضروری به نظر می‌رسد.



وقتی منبع جديدی برای عقلانيت بروز می‌كند، قواعد و قوانين مختلفی برای آن اخذ خواهد شد. عقلانيت به تبع مواجهه‌های مختلف و متنوع ما با واقعيت، متنوع می‌شود. چنان كه گفته آمد منابع مختلفی را برای عقلانيت می‌توان برشمرد. ازاين رو هر عقلانيت بايد متناسب با منبع خود ارزيابی و بررسی شود


وی افزود: در اين طريق همچنين بايد نقش‌های حياتی كه عقل می‌تواند در كل نظام باورهای دينی ايفا نمايد را به خاطر داشته باشيم و مورد تأكيد قرار دهيم. به نظر می‌رسد كه اين نسخه‌های متفاوت، واگرا و گاه متعارضِ عقلانيت، توسط دانشمندان مسلمان در پرتو نحوه تجربه و فهمی كه از واقعيت دارند، بسط يافته است. بنابراين می‌توانيم از مواجهه‌های گوناگون و تجربه‌های مختلفی از واقعيت سخن به ميان آوريم كه به بروز سبك‌های متفاوتی از عقلانيت می‌انجامند.

وی با بيان اين كه هر چه مواجهه ژرفتری با واقعيت داشته باشيم، سبك عقلانيتی كه می‌توانيم بسط دهيم نيز عميق‌تر خواهد بود، عنوان كرد: از اين رو، سبك‌ها و سطوح مختلفی وجود دارند و از رهگذر دلمشغولی‌ها و تجارب مختلف ما، انواع مختلف عقلانيت از قبيل عقلانيت ايمان‌مدارانه، ابزاری، عملی، نظری، فلسفی، عرفانی و ديگر گونه‌های عقلانيت نضج می‌يابند.

موسوی با اشاره به ضرورت قضاوت منصفانه درباره جايگاه عقل و عقلانيت، بيان كرد: لازم است منشأ و ماهيت هر نوع از عقلانيت را بررسی كنيم و بر مبنای كاركردها و كارآمدی آن در مواجهه با چالش‌هايی كه در حوزه‌های اصلی انديشه مواجه می‌شويم، به ارزيابی آن‌ها بپردازيم.

بررسی واژه‌شناختی و تاريخی عقل و عقلانيت

وی در ادامه با بررسی واژه‌شناختی و تاريخی عقل و عقلانيت پرداخت و گفت: درحالی كه واژه عقل در لاتين و زبان انگليسی اشكال مختلف می‌گيرد (reason, intellect, ratio,…) در زبان فارسی تنها با يك كلمه، يعنی عقل به آن اشاره می‌شود. عقل عبارت است از جريان تفكر در آدمی. انسان در مسير زندگانی خود و به منظور رشد و بهبود زندگی‌اش مجبور بود افكار خود را مفهوم‌سازی كند، تا هم فهم صورت گيرد و هم اينكه بتواند بفهماند. در دوره باستان، از پيش‌سقراطيان و سقراط و افلاطون و ارسطو اين نگاه به عقل به صورت جدی‌تری خود را نشان می‌دهد.



قرآن جايگاه ويژه‌ای برای عقل قائل است. آيات زيادی وجود دارند كه جايگاه ويژه عقل را بيان می‌دارند. علت اهميت آن هم در اين است كه اساس حجيت خود اين آيات برآمده از آن است. يعنی اگر عقل را خدشه‌دار كنيم، آنگاه اعتبار تمام قضايای در باب وجود خدا و وحی و تعاليم دينی زير سؤال خواهد رفت


اين محقق و پژوهشگر دينی ادامه داد: وقتی اين جريان وارد فضای اسلام و سنت انديشه مسلمانان می‌شود، غنای بيشتری می‌گيرد. چرا كه مسلمانان تحت تأثير تعاليم قرآن حساب ويژه‌ای برای عقل قائل شده و كارويژه‌های آن را به شكل بهتری شناختند و چنين نبود كه صرفاً تحت تأثير انديشه يونانيان بوده باشند و صرفاً به آن منبع اكتفا كنند. فی‌المثل ارسطو از حركت برای رسيدن به خدا استفاده كرده بوده و نهايتاً خدا نزد او محرك لايتحركی است كه صرفاً به مثابه علت غايی در انديشه او ضرورت خود را نشان می‌داد. چرا كه در انديشه يونانی ماده (يا به تعبيری بهتر طبيعت) ازلی و ابدی تلقی می‌شد و ايده خدای خالق كه از عدم بيافريند، كاملاً بی‌معنا می‌نمود.

وی با بيان اين كه اين انديشه اساساً نمی‌توانست نزد يك مسلمان قابل پذيرش باشد، خاطرنشان كرد: از اين رو فلسفه در سنت اسلامی مجرای جديدی برای عقلانيت می‌يابد. در باب اثبات خدا هم طبيعتاً راه جديدی طلبيده می‌شود. اين است كه فی‌المثل در فلسفه ابن سينا، برهان وجوب و امكان(سينوی) در باب اثبات وجود خدا خود را نشان می‌دهد.

موسوی با اشاره به تداوم رويكرد عقلانی در انديشه و فلسفه سهروردی، گفت: سهروردی در ادامه سنت فلسفه در جهان اسلام و فهم مجرای عقلانيت، جايگاهی ويژه دارد. زمانه‌ای كه او در آن قرار دارد زمانه‌ای بسيار مهم است. از يك سو غزالی با كتاب «تهافت الفلاسفه» خود در 20 مسئله فلسفی، شديدترين انتقادات رابه فلاسفه وارد ساخته بود و در بعضی مسائل آنها را تكفير كرده و از سوی ديگر خود سهروردی در جاهايی فلسفه مشاء را با كاستی‌هايی مواجه می‌ديد. اين شد كه عقلانيت و طريق تفكر در او راهی ديگر پيش می‌گيرد و سنتی را بنا می‌نهد كه بعدها به عنوان فلسفه اشراق شناخته می‌شود.

انسان دارای قوای مختلفی است كه به تناسب هركدام، حالت خاصی از عقلانيت به دست می‌آيد

وی با اشاره مجدد به گونه‌گونی روش‌های عقلانيت و طريق انديشه‌ورزی، بيان كرد: انسان دارای قوای مختلفی است كه به تناسب هركدام، حالت خاصی از عقلانيت به دست می‌آيد. آدمی گاهی صرفاً در بستر ذهن و فكر خود است و تنها محتوای انديشه خود را می‌كاود بی اين كه سر و كاری با جهان خارج داشته باشد. گاهی هم در باب واقعيت خارجی می‌انديشد و ورودی انديشه‌ورزی او داده‌های حسی و تجربه است. گاهی نيز عقلانيت معنای به خصوص ديگری می‌يابد كه در سنت فلسفه اسلامی تحت عنوان شهود (intuition) و علم حضوری ناميده می‌شود. به صورت خلاصه چنين می‌توان عنوان داشت كه وقتی منبع جديدی برای عقلانيت بروز می‌كند، قواعد و قوانين مختلفی برای آن اخذ خواهد شد. عقلانيت به تبع مواجهه‌های مختلف و متنوع ما با واقعيت، متنوع می‌شود. چنان كه گفته آمد منابع مختلفی را برای عقلانيت می‌توان برشمرد. ازاين رو هر عقلانيت بايد متناسب با منبع خود ارزيابی و بررسی شود.



در بسياری از آيات قرآن به مسئله تفكر و لزوم و ضرورت آن اشاره شده است و بسياری از آيات هستند كه بار مابعد‌الطبيعی دارند. همين آيات منشأ خردورزی مسلمانان شد. همچنين بياناتی كه از امام اول شيعيان حضرت علی(ع) در باب مسائل جهان، ارائه شده كه حاوی مفاهيم عميق بود و تلاش‌هايی كه از زمان امام رضا(ع) و در قالب بحث‌ها و گفتگوهايی كه ايشان با علمای ساير اديان و فرق انجام می‌داد زمينه‌ای برای انديشه‌ورزی مسلمانان فراهم كرد كه بعدها سنت عقلانی يونان نيز به مجموعه اين عوامل افزوده شد


موسوی با بيان اين كه در ارجاع به متعلَّق عقلانيت، می‌توان از تجربه، عقل ابزاری، عقل كلامی، عقل فلسفی، عقل شهودی يا اشراقی، عرفان و امر مقدس به عنوان منبع عقل سخن گفت، اظهار كرد: فلاسفه مسلمان را هم می‌توان مطابق اين دسته‌بندی، با يكديگر مقايسه كرد. چنين می‌توان ابراز داشت كه واقعيت نيز نزد آنها به طرق متفاوتی بروز كرده است. واقعيت نزد ابن‌سينا صورت هستی و عدم می‌گيرد و نزد سهروردی نور و ظلمت. از اين رهگذر نظام مابعدالطبيعی آنها نيز سبك و سياق خاصی می‌گيرد. اگر ارسطو براساس داده‌های حسی (external datas )، متافيزيك بنا می‌كند، سهروردی نيز براساس داده‌های درونی (internal datas) چنين می‌كند. متافيزيك تا قبل از او متافيزيك وجود بود. ابن سينا نيز به سان ارسطو احكام وجود را بررسی كرد. اما نظام اشراقی، نظام وجودی نيست، بلكه نظامی است مبتنی بر اصالت نور.

اين محقق و پژوهشگر در ادامه به بررسی جايگاه عقل در سنت اسلامی پرداخت و گفت: قرآن جايگاه ويژه‌ای برای عقل قائل است. آيات زيادی وجود دارند كه جايگاه ويژه عقل را بيان می‌دارند. علت اهميت آن هم در اين است كه اساس حجيت خود اين آيات برآمده از آن است. يعنی اگر عقل را خدشه‌دار كنيم، آنگاه اعتبار تمام قضايای در باب وجود خدا و وحی و تعاليم دينی زير سؤال خواهد رفت. در واقع نمی‌توان حجيت اعتبار عقل را به شهادت آيات موكول كرد كه در اين صورت دچار دور خواهيم شد. زيرا با عقل است كه حجيت قرآن و آياتش را می‌يابيم، حال دوری صريح خواهد بود كه حجيت خود عقل را از آيات برگيريم. عقل خود‌متكی (self-sufficient) است. اعتبار آن را بايد در خود او جست.

عقل اولين مخلوق خداست

وی با بيان اين كه فحوای بسياری از آياتی كه در باب عقل آمده آن را جوهری غيرمادی و مفارق معرفی می‌كند، كه اولين مخلوق خداست، بيان كرد: خدا وجود محض است كه اولين عقل از او نشئت می‌گيرد. توضيح آن كه، در فلسفه اسلامی مسئله‌ای مطرح شد مبنی بر اينكه چگونه امر واحدِ بسيطِ غيرمادی غيرزمانی ِ غيرمكانی با امور كثير مادی زمانی و مكانی مرتبط می‌شود. در همين مسير چنين نتيجه می‌گيرند كه اين ارتباط نمی‌تواند بی‌واسطه انجام شود. از اين رو عقل كه در آيات هم سخن از آن گفته شده بود، توجيه منطقی و فلسفی نيز پيدا می‌كند. بدين معنی كه خدا كه واحد بسيط است و هيچ جهت كثرتی در او نيست. او كه علت تامه است، معلول واحدی از او نشئت می‌گيرد و تجلی می‌يابد. اين معلول نخستين، همان عقل اول است كه او نيز واحد و غيرمادی است، اما مانند خدا بسيط و محض نيست و در درون خود جهت كثرت دارد.

موسوی ادامه داد: همين جهت كثرت مناط علت واقع شدن برای معلول ديگری می‌شود كه همانا علت ثانی است. اين سلسله مراتب كه در فلسفه مشاء، طولی است، به عقل دهم می‌انجامد كه در واژگان فلسفی از آن به عنوان عقل فعال(active intellect) ياد می‌شود. هر چه در اين مراتب عقول دهگانه بالاتر می‌رويم، بساطت بيشتر می‌شود و جهات كثرت كم و كمتر می‌گردد و هر چه پايينتر می‌آييم، اين جريان برعكس می‌شود.

وی با بيان اين كه در اين منظومه، عقل فعال، علت كثرات جهان و ارباب و صاحب اختيار آن تلقی می‌شود، عنوان كرد: در واقع عقل فعال از دو جهت علت است. هم علت افكار و انديشه در آدمی است و در واقع چنين است كه وقتی به چيزی می‌انديشيم صورت آن را عقل فعال در ذهن ما ايجاد می‌كند و از سوی ديگر علت خود نفس و روح آدمی و عقل اوست. پس هم علت شناختی و هم علت وجودی است.

عقل كلامی

موسوی در ادامه به عقل كلامی پرداخت و گفت: كلام، علمی است كه وظيفه‌اش استنباط، اثبات مدعيات دينی و دفاع از آن‌هاست. فی المثل وقتی خدا را موضوع بحث كلامی خود قرار می‌دهيم، يعنی بی آنكه به صورت برهانی و استدلالی خود دست ببريم، ماده استدلال خود را به نحوی ديگر انتخاب می‌كنيم. در واقع در كلام، علاوه بر موادی كه در براهين فلسفی استفاده می‌شود، به قرآن و احاديث و روايات نيز رجوع می‌كنند. در همين راستاست كه مكاتب و مسائل مختلف كلامی را می‌يابيم.

وی عميق‌ترين بعد عقلانيت را در بعد عرفانی دانست و اظهار كرد: نزد ابن‌عربی و ملاصدرای متأخر، عقلانيت عرفانی به معنای عرفان نظری است كه در آن سعی بر تبيين يافته‌های عرفانی شده است. بايد بر آن بود كه تمام ورودی‌های بيرونی بسته شود تا كه چشم دل باز شود. در قرآن، علم نوری معرفی می‌شود كه خدا به قلب هر آن كه خودش بخواهد می‌دهد. اين گروه برآنند كه توضيحات فلاسفه كافی نيست.

عقلانيت در اسلام، چهار وجه يافته است

وی در پايان به اين نكته اشاره كرد كه عقلانيت در اسلام، طبق دسته‌بندی ارائه شده، چهار وجه يافته است و گفت: در بسياری از آيات قرآن به مسئله تفكر و لزوم و ضرورت آن اشاره شده است و بسياری از آيات هستند كه بار مابعد‌الطبيعی دارند. همين آيات منشأ خردورزی مسلمانان شد. همچنين بياناتی كه از امام اول شيعيان حضرت علی(ع) در باب مسائل جهان، ارائه شده كه حاوی مفاهيم عميق بود و تلاش‌هايی كه از زمان امام رضا(ع) و در قالب بحث‌ها و گفتگوهايی كه ايشان با علمای ساير اديان و فرق انجام می‌داد زمينه‌ای برای انديشه‌ورزی مسلمانان فراهم كرد كه بعدها سنت عقلانی يونان نيز به مجموعه اين عوامل افزوده شد.


نوشته شده در   يکشنبه 22 بهمن 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode