اگر از شما بپرسند شادی چیست، چه پاسخی میدهید؟ رضایت از زندگی را چگونه معنا میكنید؟ اصلا آیا از زندگیتان راضی هستید؟ شاید پاسخ به این سوالها ساده بهنظر برسد اما به یقین دیدگاههای متفاوتی در این مورد وجود دارد. خیلیها فكر میكنند هركس پولدارتر است، از زندگیاش رضایت بیشتری دارد و به همین دلیل خوشبختتر و شادتر خواهد بود.
گروه دیگری هم عقیده دارند، شادی و خوشبختی چیزی است كه با پول نمیتوان آن را خرید. نظر شما را نمیدانیم، اما اگر خیلی با گروه دوم موافق نیستید، میتوانید نگاهی به فهرست شادترین و غمگینترین مردم دنیا بیندازید. آنطور كه مطالعات و پژوهشها نشان میدهد، شادترین مردم جهان لزوما پولدارترینشان نیستند. آنها در بهترین و مرفهترین كشورها زندگی نمیكنند، ولی در مجموع شادتر از ساكنان سایر كشورها هستند.
براساس نظرسنجیهایی كه در این زمینه انجام شده است، اهالی هفت كشور در حال توسعه در آمریكای لاتین شادترین مردم دنیا بودهاند. چنانكه محققان میگویند انرژی و تفكر مثبت آنها نسبت به زندگی مثالزدنی است. در مقابل و البته با كمال تعجب، كسانی كه در كشورهایی زندگی میكردند كه از شرایط اقتصادی مناسب و خوبی بهره میبردند ـ مانند سنگاپور ـ شادی كمتری احساس میكردند و رضایت كمتری از زندگیشان داشتند.
موسسه گالوپ تحقیقی در این زمینه انجام داده است. محققان این طرح، برای تعیین میزان شادی مردم در 148 كشور مختلف، در هر كشور از حدود هزار نفر سوالاتی پرسیدهاند كه در میان پرسشها مواردی از این دست به چشم میخورد: آیا شما در روز گذشته خندیدهاید؟ لبخند زدهاید؟ بخوبی استراحت كردهاید؟ كار جدید و جالبی یاد گرفته یا برنامهای را با موفقیت انجام دادهاید؟ و...
فكر میكنید پاسخ مثبت اهالی كدام سرزمین به این سوالات بیشتر از بقیه بوده است؟ شاید باورش كمی سخت باشد، اما مردم كشورهای پاناما و پاراگوئه با حدود 85 درصد پاسخ مثبت، بیشترین میزان شادی را برای خودشان ثبت كردهاند. السالوادور و ونزوئلا نیز در رتبههای بعدی قرار گرفتند و به دنبال آنها ترینیدادوتوباگو، تایلند، گواتمالا، فیلیپین، اكوادور و كاستاریكا دیده میشود.
در گزارشی دیگر، مردم كشورهای برزیل و پرو جزو 10 كشور شاد جهان بودند.
چرا آنها شادترند؟
مردم كشورهای پیشرفته و توسعهیافته از امكانات و خدماتی بهره میبرند كه حتی تصور آن برای مردم بعضی از مناطق جهان سخت و دشوار است. آنها در كل، شرایط بهتری برای زندگی دارند و در شرایط مناسبتری روزگار میگذرانند. اما با این حال، میزان افسردگی در آن كشورها بسیار بیشتر است و مردم خیلی شاد نیستند.
البته عدهای میگویند آنچه مردم در كشورهای در حال توسعه به عنوان شادی از آن یاد میكنند، شادی واقعی نیست و به نوعی پذیرش شرایط موجود است. اما كارشناسان براین باورند دلیل ایجاد چنین حسی چندان مهم نیست و همین كه مردم در آن كشورها خوشحالتر هستند، اتفاق خوبی است.
مردم كشورهای توسعهیافته خیلی خوشبین نیستند
یكی دیگر از دلایل نارضایتی و نداشتن احساس شادی مردم در كشورهای پیشرفته جهان، نگرانی دائم درباره وضع كار و فشار بیش از حد برای موفقیت و پیشرفت است. آنها فرصت زیادی برای تفریح و استراحت ندارند و همیشه باید برای موفقیت بیشتر تلاش كنند. مثلا خانوادههای چینی این روزها كمتر میتوانند در كنار دیگر اعضای خانوادهشان یك وعده غذای خوشطعم میل كنند و همیشه ناچارند به تنهایی یا زمانی كه مشغول كار هستند، غذایی آماده بخورند.
دانشآموزان چینی هم مجبورند ساعتها درس بخوانند تا بتوانند به موفقیت برسند و برای همین وقتی همراه خانواده هستند، فقط احساس خستگی میكنند. آمریكاییها نیز با اینكه شرایط بهتری دارند، اما گاهی از كار زیاد خسته میشوند؛ در آنجا هم ساعات كار بسیار زیاد است و ترس از دست دادن كار موجب میشود افراد جدیتر به كارشان فكر كنند.
تمام این موارد در كنار هم میتواند عاملی باشد برای احساس خستگی و در نتیجه نارضایتی و خوشحال نبودن. در حالی كه در كشورهای در حال توسعه، روابط خانوادگی و ساعتهای تفریح و استراحت بیشتر میتواند موجب شادی و رضایت افراد شود.
ژاپنیها میخواهند شادتر باشند
حتی در شرایط سخت اقتصادی این روزهای جهان، ژاپن یكی از مرفهترین كشورهاست و به نظر میرسد ساكنانش باید شادتر و موفقتر از مردم بقیه نقاط باشند.
این در حالی است كه آمار نشان میدهد ژاپنیها چندان احساس خوشحالی و رضایت نمیكنند. چشم بادامیها معتقدند فقط باید كار كنند تا كشورشان بتواند به كسب موفقیتهای بیشتر ادامه دهد.
مسوولان كشور ژاپن براین باورند با وجود زلزلههای مكرر، سونامی و حادثه هستهای در مارس 2012 میانگین نمره شادی مردم 6.6 بوده است كه در مقایسه با مقدار 6.5 در سال 2011 و 2010 افزایش داشته است.
همین مساله نشان میدهد مسوولان به فكر افزایش میزان رضایت و شادی در كشور ژاپن هستند، ولی تاكنون موفق نشدهاند آنطور كه میخواهند به این موفقیت دست یابند.
در نظرسنجیها، ژاپنیها كار زیاد، حوادث طبیعی، ترس از تنهایی و بیكاری را از مهمترین دلایل نگرانی و در نتیجه احساسنكردن شادی و رضایت میدانستند. علاوه بر این، اهالی ژاپن به دلیل كار زیاد ناچارند ساعات كمتری بخوابند و كمتر استراحت كنند و به همین دلیل رضایت كمتری از زندگی دارند.
قدر شادی را بدانیم
در بررسیهای گوناگون، چه آنها كه از سوی مؤسسات خصوصی انجام شده است، چه توسط دولتها و چه به وسیله سازمانهای بینالمللی، نشان میدهد شادبودن و احساس رضایت از زندگی در طولانیمدت با سطح درآمد سرانه و پیشرفت كشورها رابطه معناداری ندارد.
مردمی كه نسبت به خیلی از ملتهای دیگر با فقر اقتصادی دست و پنجه نرم میكنند، ممكن است به دلیل شرایط خاص زندگی، فرهنگ متفاوت و نوع نگاهی كه به زندگی و مسائل پیرامون آن دارند، احساس رضایت بیشتری داشته باشند.
در برابر آنها كه درآمد سرانه بیشتری دارند، به دلایل مختلف از جمله حاكمشدن ماشین و فناوری بر زندگی، سستشدن روابط انسانی، ساعات فراوان كار و به حداقل رسیدن زمانهای آزاد و تفریح و استراحت، حس شادبودن را از دست میدهند و رضایتشان از این نوع زندگی به حداقل میرسد.
به نظر میآید در جهان امروز باید به دنبال شادی گشت و فرصتهایی برای شادبودن پیدا كرد. باید قدر شادشدنهای كوچك را دانست و شادبودن را در چیزی بجز پول و شرایط اقتصادی جستجو كرد.
توسعهیافتهها در میان شادترینها نیستند
هر وقت صحبت از میزان شادی مردم در كشورهای مختلف میشود، ذهن همه ما به سوی كشورهای توسعهیافته میرود و فكر میكنیم آنها باید خوشحالترینها باشند. خوب است بدانید در این نظرسنجی، ایالات متحده آمریكا با رتبه سی و سوم اگرچه در نیمه بالا قرار داشت، ولی در میان 10 كشور اول نبود. علاوه بر آمریكا، برخی دیگر از كشورهای ثروتمند غربی مانند آلمان و فرانسه هم جایی در میانه فهرست شادترینها را به خود اختصاص دادند.
در این نظرسنجی، كشورهایی كه در حال سپریكردن جنگ بودند، مانند عراق و افغانستان یا مناطقی كه درگیریهای قومی و بیثباتی سیاسی در آنها به چشم میخورد ـ مانند بلاروس ـ رتبههای پایینی داشتند.
البته این موضوع در مورد چنین كشورهایی كاملا طبیعی است و جای تعجب ندارد، اما عجیب آنكه مشخص شد مردمی كه كمتر از همه احساس شادی و خوشحالی دارند، در كشور سنگاپور زندگی میكنند.
آنها با اینكه در كشوری با شرایط مالی مناسب روزگار میگذرانند، نظر مثبتی درباره زندگیشان نداشتند؛ مثلا یكی از اهالی سنگاپور چنین میگوید: ما مدام كار میكنیم و حقوق چندانی هم نمیگیریم.
وقت زیادی برای استراحت و تعطیلات نداریم و همیشه باید به كارها و برنامههای كاری فردا و فرداها فكر كنیم. اینجا اصلا تعادلی میان كار و زندگی وجود ندارد. ما فقط باید كار كنیم و به فكر تمامشدن برنامه های كاری باشیم.
شاید به همین دلیل تنها 46 درصد اهالی این كشور، احساس مثبتی در مورد زندگیشان داشتند. عجیبتر آنكه در یك نظرسنجی دیگر فقط 8 درصد ژاپنیها ابراز شادی و رضایت میكردند.
مؤسسات مختلف در زمانهای گوناگون، نظرسنجیهای متفاوت و متعددی با استفاده از شیوههای مختلف برای بررسی شادی مردم انجام دادهاند.
به عنوان مثال، در یكی از این بررسیها كه رضایت و شادی مردم را برای مدتی طولانی بررسی میكرد، آمریكا در رتبه دهم قرار داشت.
در گزارش دیگری، مردم كشورهای اروپای شمالی مانند دانمارك، فنلاند، نروژ و ایسلند همواره در میان شادترین و راضیترین ملتها قرار داشتند. تانزانیا و زیمبابوه نیز در قعر این فهرست بودند.
منبع: livescience
مترجم: نیلوفر اسعدیبیگی