بازیگرانی كه فرصت ایفای نقش شخصیتهای سیاسی را پیدا میكنند، آدمهای خوشاقبالی هستند. معمولا شخصیتهای مطرح سیاسی در فیلمها و سریالهای تاریخی نمود پیدا میكنند كه هزینه تولیدشان بسیار سنگین است. ساخت یك فیلم تاریخی و بازنمایی بخشی از اتفاقات واقعی، مستلزم صرف هزینههای بالا و داشتن امكانات زیاد است.
به همین خاطر است كه پرونده فیلمها و سریالهای تاریخی به نسبت آثار گونههای دیگر خیلی پرحجم نیست. ساخت اینگونه فیلمها چند سال زمان میبرد و در همه جنبههایش ـ از چهرهپردازی گرفته تا طراحی صحنه و انتخاب بازیگر ـ دقت و وسواس بیشتری را طلب میكند. اما از آن طرف، بازخورد فیلمهای تاریخی نیز پررنگ و گسترده است.
این آثار با گنجاندن مایههای عاشقانه و ملودرام در داستانهایشان سعی دارند، هم مخاطب عام را راضی نگه دارند و هم كارشناسان تاریخ و سیاست را پای جعبه جادو بنشانند. بهعنوان مثال، محمدرضا ورزی در سریال «سالهای مشروطه» شخصیتی تاریخی به نام امینه را خلق كرد كه زاییده تخیل خودش بود، اما بیان عشق پرسوز و گداز یكی از درباریان به امینه به قصه خشك این سریال اندكی جذابیت بخشید.
در كنار محدود بودن تعداد آثار تاریخی باید انگشتشمار بودن شخصیتهای مشهور سیاسی در هر كار را هم در نظر گرفت. یك كار تاریخی، دهها شخصیت واقعی دارد كه فقط چندتایش را مردم میشناسند، مثلا در سریال «مظفرنامه» فقط شخصیتهای اصلی و محوری مثل مظفرالدین شاه (اكبر عبدی) و ناصرالدین شاه (محمد ابهری) نزد مردم شهرت داشتند و دیگر شخصیتها همچون عینالدوله، حاكم تهران (محمد ساربان) چندان شناخته شده نبودند. بینندگان تلویزیون نسبت به پادشاهان و وزرایشان و دیگر افرادی كه نامشان در كتابهای درسی تاریخ آمده است، ذهنیت دارند و از دیدن این افراد در قاب تلویزیون و سینما استقبال میكنند. از آن طرف، بازیگران نیز تمایل بالایی به پذیرفتن نقشهای مشهور دارند، چراكه با ایفای این نقشها در معرض دید قرار میگیرند و میزان محبوبیت و شهرتشان بالا میرود.
وقتی نمیشود چیزی به نقش اضافه كرد
نام عبدالرضا اكبری با فیلم «فرزند صبح» ساخته بهروز افخمی بر سر زبانها افتاد و عكس گریم شدهاش در نقش حضرت امام خمینی(ره) بر صفحات بسیاری از روزنامهها و مجلات نشست.
در حالی كه پیش از آن عبدالرضا اكبری، ایفاگر نقشهای مكمل بود و در كارنامهاش نقش چندان مهم و تاثیرگذاری نداشت. این بازیگر ابتدا قرار بود نقش پدر حضرت امام را بازی كند، اما وقتی روی صندلی گریم نشست، متوجه شد قرار است نقش بنیانگذار جمهوری اسلامی را بازی كند.
او چندی پیش در مصاحبهای به نكته جالبی درباره نقشآفرینیاش اشاره كرد. معمولا بازیگران در ارائه یك نقش از خلاقیت خودشان استفاده میكنند و نقش را همچون یك مجسمه تراش میدهند تا به شكل دلخواهشان درآید، اما اكبری در مواجهه با یك نقش حساس و سرنوشتساز نمیتوانست چنین اقدامی انجام دهد. او در اینباره گفت: برای نخستین بار بود كه هیچ چیزی به نقش اضافه نكردم، چون به هیچ وجه نمیتوانستم خودسرانه عمل كنم.
هرگونه حركت اضافه یك بازیگر در چنین مواقعی میتواند تصور ذهنی مردم را برهم بزند. آن هم مردمی كه روی یك شخصیت تاریخی خاص تعصب دارند و تمام جزئیات رفتاریاش را به یاد میآورند. بینندگان تلویزیونی شیوه راه رفتن، نحوه صحبت كردن و حتی نگاههای حضرت امام را در طول سالها دیدهاند و انتظار دارند بازیگر مورد نظر نیز به همانگونه رفتار كند. این حساسیت درباره شخصیتهای معاصر كه مردم زندگیشان را دنبال كردهاند، بیشتر میشود.
دشواری ایفای نقش شخصیتهای معاصر
نقشهایی مثل ناصرالدین شاه، امیركبیر، میرزا كوچك خان جنگلی، مدرس، رضاشاه و... را میتوان در چارچوبهای متنوع بازی كرد، ولی وقتی سخن از شخصیتهای معاصر مثل حضرت امام خمینی(ره)، شهید رجایی، محمدرضا شاه، مصدق و... به میان میآید ماموریت یك بازیگر سنگینتر و دشوارتر میشود.
بهعنوان مثال، كورش تهامی كه در سریال «تبریز در مه» نقش عباس میرزا را بازی میكرد، این اجازه را داشت كه استنباط شخصی خودش را در اجرای نقش لحاظ كند. او با مشورت كارگردان، نوعی ایستایی را در شخصیت این فرد نشان داد و سعی كرد عباس میرزا آدم شق و رقی به نظر برسد. مسلما این جزئیات در صفحات تاریخ نیامده، ولی بازیگر با دانستن این نكته كه عباسمیرزا فرد مقتدری بوده و تلاشهایی برای آبادانی ایران انجام داده، میتواند به دركی كلی از كنشهای نقش مورد نظر برسد.
محمد مطیع نیز در سریال سالهای مشروطه از خلاقیتش كمك گرفت و چیزهایی به نقش اضافه كرد. او در گفتوگو با جامجم به این نكته اشاره كرد كه واكنش خوشحالی اتابك از مرگ ناصرالدین شاه پیشنهاد خودش است.
مطیع در اینباره گفت: آن قسمت و آن دیالوگ ایده خودم بود. اتابك پس از این كه شاه میمیرد، لبخند موذیانهای میزند و میگوید: فاتحه یعنی همه چیز تمام شد، اینها در تاریخ نیست. اینكه اتابك میگوید من عاشق قدرت هستم و دوست دارم مرد درجه یك قدرت باشم هم در تاریخ نیست.
این بازیگر یكی از ركوردداران ایفای نقشهای سیاسی محسوب میشود. میرزا آقاخان نوری (سریال امیركبیر)، اردشیر ریپورتر (عمارت فرنگی)، اتابك (سالهای مشروطه) و میرزا ابوالقاسم فراهانی (تبریز در مه) از جمله نقشهایی است كه توسط این بازیگر در قاب تصویر به ثبت رسیده است.
نكته جالب در كارنامه بازیگری او، پرهیز از ایفای شخصیتهای مشابه است. مثلا در سریال سالهای مشروطه وقتی كارگردان از او خواست نقش میرزا آقاخان نوری را بازی كند به این درخواست پاسخ منفی داد، چون این نقش را یك بار دیگر بازی كرده بود. او در اینباره توضیح داد: من به آقای ورزی گفتم یكبار هرچه داشتهام خرج این نقش كردهام. نمیتوانم از آن بهتر بازی كنم. چه لزومی دارد دوباره تكرارش كنم؟
زمانی برای تولد حاشیهها
تجربه نقشهای سیاسی همان اندازه كه برای بازیگران حساسیتبرانگیز است، برای كارگردانها و فیلمسازان نیز مسئولیت سنگینی به شمار میرود. یك كارگردان باید بتواند اثرش را از گزند حاشیهها دور نگه دارد و آن را صحیح و سالم به سرمنزل مقصود برساند. اینكه چه كسی قرار است چه نقشی بازی كند نقطه آغاز چالشها و درگیریهاست.
در این رابطه بد نیست اتفاقات مربوط به سریال فرزند صبح را در ذهنمان مرور كنیم و به یاد آوریم كه انتخاب هدیه تهرانی و محمدرضا شریفینیا برای اجرای نقشهای دایه و پسر حضرت امام تا چه اندازه بحرانساز شد. مساله بعدی به شخصیتپردازی مردان و زنان بزرگ تاریخ در آثار نمایشی برمیگردد. مسلما هر كسی از ظن خود یار كارهای تاریخی میشود و میخواهد برداشت خودش از یك شخصیت مشهور را در كار ببیند. حال اگر شخصیت زیباتر یا پلیدتر از آن تصور ذهنی باشد، صدای مخالفت خیلیها بلند میشود و كارگردان و نویسنده باید پاسخگوی همه این انتقادات باشند.
بعضی وقتها نیز بحث بر سر نمایش دادن یا ندادن یك اتفاق است. مثلا در مستند «آخرین روزهای زمستان» وقتی بگومگوی شهید باقری و حاج احمد متوسلیان در ماجرای فتح خرمشهر نمایش داده شد، عدهای گفتند این ماجرا به این شكل اتفاق نیفتاده و اگر هم اختلافی بوده اصلا نباید نشان داده شود.
البته این واكنشهای تند و تیز منحصر به سینما و تلویزیون خودمان نمیشود. در جاهای دیگر نیز وقتی زندگی شخصیتی تاریخی تصویر میشود، عدهای در صف موافقان و مخالفان قرار میگیرند، در این رابطه میتوان به واكنش دیوید كامرون، نخستوزیر انگلیس اشاره كرد كه از تولید و پخش فیلم «بانوی آهنین» ابراز نارضایتی كرد. در این فیلم با بازی مریل استریپ، مارگارت تاچر یك پیرزن آسیبپذیر نشان داده شده است.
باوجود همه این مشقتها، ساخت اثر درباره شخصیتهای مشهور سیاسی آنقدر جذاب و هیجانانگیز است كه كارگردان و بازیگر دشواریهایش را به جان بخرد.
شخصیتهای سیاسی بعضا بازیگران و كارگردانها را به اوج شهرت و موفقیت میرسانند، شهرتی كه رسیدن به آن در دیگر گونههای نمایشی براحتی قابل تحقق نیست.
احسان رحیمزاده - گروه رادیو و تلویزیون