3 بهمن در گذر تاریخ
* صدور نامه روحانيون مبارز ايران خطاب به كميسيون حقوق بشر (1356 ش)
اشاره:
در حالي كه دو هفته از سركوب قيام نوزدهم دي ماه 1356 در قم گذشته بود و رژيم پهلوي قصد داشت با ايجاد اختناق، از گسترش نهضت جلوگيري نمايد، جمعي از روحانيون مبارز، نامهاي به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد ارسال كردند و از اوضاع حاكم بركشور، به شدت انتقاد نمودند. در بخشي از اين نامه با اشاره به شرائط جاري در ايران و ديدار كارتر، رئيس جمهور وقت آمريكا با شاه آمده است: «درشرائطي كه ملل مستضعف جهان، يكي پس از ديگري، آزادي و استقلال خويش را باز مييابند و بندها و زنجيرهاي اسارت و بردگي را يكي پس از ديگري پاره ميكنند، حقوق ملت شريف ايران، پايمالِ اغراضِ شوم دودمان ننگين پهلوي شده و هر روز، زنجير اسارت و بردگي را بر دست و پاي ملت ما محكمتر ساختهاند. با كمال تأسف و تأثّر، كارتر، رئيس جمهور آمريكا، كه خود را مرد صلح ميداند و از انسان دوستي سخن ميگويد، 35 ميليون جمعيت با شرف و مسلمان را فداي شاه خائن و مزدور و نوكر بي قيد و شرط خود ميكند.» در اين نامه، سپس به دستگيري روحانيون مبارز توسط رژيم اشاره شد و ضمن گلايه از اسارت آنان در زندان، عنوان گرديد: «]همچنين[ رهبر عاليقدر مسلمانان، آيت اللَّه العظمي خميني، متجاوز از چهارده سال است كه به جرم اعتراض به احياء كاپيتولاسيون در ايران و دفاع از حقوق ملت و قوانين حَقّه اسلامي، دور از وطن و در تبعيد به سر ميبرند و كميسيون حقوق بشر،
كوچكترين اقدامي در اين زمينه نكرده است. ]همچنين[ اخيراً عدهاي از روحانيون مبارز از جمله
آيت اللَّه عبدالرحيم رباني شيرازي وسيد علي خامنهاي و... را به جرم پشتيباني از قائد بزرگ اسلام و دفاع از حقوق ملت، به نقاط بد آب و هوا تبعيد كردهاند. آيا كميسيون حقوق بشر از آن چه در ايران ميگذرد، آگاه است؟ و آيا در برابر همه آدمكُشيها و بيدادگريها، عكس العملي نشان داده است.» روحانيان مبارز در پايان نامه خود، خواستهاي ملت ايران را در چهارده بند بيان كردند، از جمله: بازگشت سريع امام خميني، قائد بزرگ اسلام؛ آزادي دانشجوياني كه در جريانهاي مختلف تهران و شهرستانها دستگير شدهاند؛ آزادي زندانيان سياسي؛ بازگشت كليه تبعيدشدگان و آزادي اجتماعات
و بيان قلم و رفع منع از منابر وعاظ محترم.
* تشكيل كميته استقبال از حضرت امام خميني (1357 ش)
اشاره:
مردم مسلمان ايران كه بيصبرانه منتظر ورود حضرت امام خميني به ايران بودند، تداركات لازم را جهت بزرگترين استقبال تاريخ از رهبر انقلاب اسلامي فراهم آوردند. به همين مناسبت ستادي مركب از روحانيون و نمايندگان اقشار مختلف مردم تهران تشكيل شد تا مراسم استقبال را هرچه باشكوهتر برگزار كند. در اين ستاد پنجاه هزار جوانِ عاشق امام مسئوليت حفاظت از جان امام و انتظامات مراسم را به عهده گرفتند. بسياري از مردم نيز از شهرها و روستاهاي مختلف ايران به تهران سرازير شدند تا در مراسم استقبال شركت جويند. از سوي ديگر، پس از تظاهرات گسترده مردم، چهارهزار افسر نيروي هوائي نيز به پشتيباني از مردم مبارز ايران، دست به اعتصاب غذا زدند و خواستار اخراج مستشاران آمريكائي از ايران شدند.
* درگيري نظاميان طرفدار انقلاب اسلامي و عاملان شاه در بعضي پادگانها و پايگاههاي هوايي (1357ش)
* تصرف شهر قم توسط مردم انقلابي در آخرين روزهاي عمر رژيم پهلوي (1357 ش)
اشاره:
شهر قم به دست مردم افتاد. ارتش ، تمام نيروهايش را از سطح شهر فراخواند و مردم ادارهي امور، حتي وظائف پليس راهنمايي و رانندگي را برعهده گرفتند. درتهران، كميته اي كه از نمايندگان كاركنان
چهل و پنج وزارتخانه، سازمان و شركت تشكيل شده بود، از كاركنان اين مؤسسات خواست تا تشكيل جمهوري اسلامي به اعتصاب خود ادامه دهند.
* بستري شدن «امام خميني»(ره) در بيمارستان قلب تهران (1358ش)
اشاره:
حضرت امام پس از پيروزي انقلاب اسلامي،
بنا به وعدهاي كه داده بودند، در اسفند 1357 ش راهي قم شده و در آنجا اقامت گزيدند. اما در اثر ابتلا به بيماري قلبي، در سوم بهمن 1358، مجدداً به تهران مراجعت كرده و پس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران، ابتدا در منطقه دربند تهران و پس از آن در 27 ارديبهشت 1359، در خانه كوچكي در جماران مستقر شدند.
10 ربيع الاول در گذر تاریخ
* وفات عبدالمطلب جدّ بزرگوار پيامبر گرامي اسلام (ص) (8 عامالفيل)
اشاره:
ابوحارث عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، بزرگ قبيلهي قريش در زمان جاهليت و از بزرگانِ عرب بود. وي مردي عظيمُ الشّان، رفيع منزِلَت، متَّصف به اوصاف پسنديده و مشهور به افعال حميده بود. عبدالمطّلب جد پدري حضرت محمد(ص) و امام علي(ع) است. قوم قريش رياست او را قبول داشته و به وجودش افتخار و مباهات مينمودند. از جمله آثار عبدالمطلب، حفرِ چاه زمزم است. او نذر كرد كه هرگاه، خدايِ متعال، به او ده فرزند پسر كرامت كند، يكي
از آن جمله را به سُنَّت جدش، ابراهيم(ع)، قرباني كند. خداي، حاجتش برآورد و او را ده پسر عنايت فرمود. عبدالمطلب بر آن شد كه نذرش را ادا كند. قرعه به نام عبداللَّه،
پدر حضرت محمد(ص) افتاد. چون خواست او را قربان كند، خويشانِ مادري، او را ممانعت كردند. سرانجام با راهنمايى يكي از بزرگان، قرار بر اين شد كه ديهي يك نفر را به جاي عبداللَّه قرباني كنند كه صد شتر معيَّن گرديد. عبدالمطلب همواره، محمد(ص) را نوازش ميكرد، او را ميبوسيد و دربارهي او سفارش مينمود و ميگفت: اين چهره را چهرهي سروَري و زعامت ميبينم. چون عبدالمطلب را مرضِ موت رسيد، ابوطالب را بخواند و او را گفت: محمد(ص) را از دل و جان مواظب باش كه اين كودك، رايحهي پدر را استشمام ننموده
و مهر مادر نديده. اين كودك را آيندهاي پس شگفت در پيش است. تو مسئولي در دوران كودكي، مراقب و مواظب او باشي، مبادا آسيبي به وي رسد.
پيامبر بزرگ اسلام، در زمان رحلت جدّ خود، هشت سال داشت.
* ازدواج پيامبر اكرم با حضرت خديجه(س)
پانزده سال قبل از بعثت (25 عامالفيل)
اشاره:
پيامبر اكرم(ص) در 25 سالگي با مشورت و ياري عمويش ابوطالب(ع) با بانوي صاحب نام قريش، خديجه بنت خُويْلَد ازدواج نمود. خديجهي كبري(س) در تمام 25 سال زندگي مشترك با پيامبر اكرم(ص) يار و غمخوار آن حضرت بود. او نخستين كسي بود كه به دين اسلام ايمان آورد و با ايمان خويش مايهي آرامش خاطري براي نبي مكرم اسلام شد.
آن بانوي مكرّمه، ثروت هنگفت خود را در راه رشد و تبليغ دين اسلام به پيامبر واگذار كرد و نقش مهمي در پيشرفت اين دين آسماني ايفا نمود. ثمرهي شيرين ازدواج خديجه با پيامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نامهاي قاسم، عبداللَّه، رقيه، زينب، امكلثوم و حضرت فاطمهي زهرا(س) بود.
* درگذشت «ابن قُولَوِيْهْ» از بزرگان اماميه در حديث و فقه (368 ق)
اشاره:
شيخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسي بن قُولَوِيْه قمي معروف به ابن قولويه، از مشاهير فقهاي اماميه و بزرگان حديث قرن چهارم هجري است كه در كلمات علماء رجال، از او به عظمت ياد شده است. تاريخُ الشهورِ و الحَوادِث، الشَّهادات، كامِلُ الزّيارات و... از تأليفات او هستند.
وي در كاظمين وفات يافت و در پايين پاي حضرت امام جواد و در كنار شيخ مفيد، مدفون گرديد.
* اشغال جزيره ي هرمز توسط نيروهاي پرتغالي (913ق)
اشاره:
در سال 912 ق يك ناوگان پرتغالي به فرماندهي درياسالار آلفونس آلبوكرك به جزيرهي هرمز در خليج فارس رسيد. نمايندهي پادشاه پرتغال فوراً به اهميت فوقالعاده راهبردي و تجاري محل كه مسلط بر مدخل ورودي خليج فارس بود پي برد. زيرا از آن محل، ارتباطات پرتغاليها با هند محافظت ميشد. پرتغاليها جزيره را تصرف كردند و حاكم هرمز،
تابع پادشاه پرتغال گرديد و با پرداخت خراج سالانه موافقت كرد. اين امر به بروز برخورد با شاه اسماعيل اول صفوي انجاميد. آلبوكرك مجبور شد در سال 913 ق از هرمز حركت كند، اماكاملاً مصمم بود تا دراولين فرصتي كه پيش آيد آن را باز پس گيرد. آلبوكرك در سال 920 ق به هرمز بازگشت و معاهدهاي با شاه اسماعيل منعقد كرد كه پيروي حاكم هرمز را از پرتغال تصديق ميكرد.
22 ژانويه در گذر تاریخ
* تأسیس سازمان سیا (1946م)
* تولد «آندره آمپر» رياضيدان، فيزيكدان و كاشف فرانسوي (1775م)
* مرگ «ويكتوريا»
ملكه معروف انگلستان (1901م)
* وقوع حادثه يكشنبه خونين مسكو و آغاز انقلاب ماركسيستي شوروي (1905م)
* مرگ «ليندون جانسون»
سي و ششمين رئيس جمهور آمريكا (1972م)
* ترور مبارز فلسطيني
«ابوحسن سلامه»
توسط عوامل صهيونيستي (1979