ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 1 بهمن 1391     |     کد : 48513

اهمیت روابط مادر و کودک/ احتمال بزهکاری کودکان محروم از مادر

کودک فاقد مهر مادری در ایجاد ارتباط با محیط اطراف خود و سایر انسانها و کسب موقعیت و مراتب شایسته اجتماعی دچار مشکل بوده و انسانهایی حساس و بیمار از نظر ذهنی و روانی به حساب می‏آیند به همین خاطر باید به روابط مادر و کودک بیش از هر چیزی اهمیت داده شود.


خبرگزاری مهر-کودک فاقد مهر مادری در ایجاد ارتباط با محیط اطراف خود و سایر انسانها و کسب موقعیت و مراتب شایسته اجتماعی دچار مشکل بوده و انسانهایی حساس و بیمار از نظر ذهنی و روانی به حساب می‏آیند به همین خاطر باید به روابط مادر و کودک بیش از هر چیزی اهمیت داده شود.


مادر در ذهن و نگاه کودک تمام دنیا قلمداد می‏شود. کودک در مسیر زندگی بارها تجربه می‏نماید که مادر گاهگاهی از وی جداشده و دور می‏شود، ولی بعد از مدتی باز در برابر دیدگانش ظاهر می‏شود همین حضور و غیبت متمادی زمینه نیاز کودک را بیش از پیش به مادر فراهم می‏آورد. کودک با مشاهده این مورد در می‏یابد که با دوری مادر نبایستی خودش را ببازد و دیر یا زود مادر در کنارش خواهد بود. در این رابطه است که کودک مفهوم دوری و حضور و زمان را درک می‏کند و آنگاه در محیطی که باقی مانده است، آنها را بسی مطمئن و به دور از خطر دانسته و جهت سازگاری با آن راه‏های شناخت محیط و اعتماد به آن را در می‏یابد. خواه این محیط خانه باشد یا جای دیگر.

غالب کودکانی که در هنگام ورود به مدرسه و دوره دبستان گریه کرده و در آنها حس اعتماد به محیط و شناخت را ایجاد نکرده است. مادرانی که پیوسته در کنار کودکشان بوده باشند و در او زمینه رشد ذهنی و شناخت محیط را فراهم نیاورند، چنین کودکانی بزدل، ترسو، بی اعتماد و فاقد اعتماد به نفس می‏شوند.

برخی از مادران بر عکس این تصور می‎نمایند که اگر کودک را به دور از خود نگه دارند و یا تحت سرپرستی دایه‏ای قرار دهند، کودک روی پای خود می‏ایستد و متکی به خود بار می‏آید. اما غافل از اینکه کودک ابتدای امر به مادر اعتماد کرده و از طریق وی محیط اطرافش را می‏شناسد و با آنها رابطه برقرار می‏نماید.

زمانی که کودک پیوسته تحت سرپرستی دایه‏های مختلفی قرار می‎گیرد و یا به مهد کودک‏های متعدد و آموزگاران گوناگونی سپرده می‏شود اعتماد به نفس خود را از دست می‏دهد و از داشتن افراد مختلف احساس نگرانی می‏نماید. زیرا نمی‏داند که به کدامین آنها دل ببندد و به آنها پایبند شود. کودک هنوز احساسات خود را کاملاً عیان نکرده در فکر این می‏افتد که با فرد تازه وارد یا سرپرست نوین چگونه رفتار نماید و چه بکند که مورد مهر و عاطفه دایه و یا آموزگار قرار گیرد و یا چه واکنشی را از خود دور سازد تا از غضب و خشم وی در امان باشد.

در چنین حالتی کودک از نظر احساسی به رکود رشدی می‏افتد و نتیجه آن همان می‏شود که امروزه در جوامع مختلف با آن دست به گریبان هستیم. غالب کودکان بزهکار امروز کودکانی هستند که نمی‏توانند با والدین خود و محیطی که در آن پرورش می‎یابند سازگاری بیابند یا بیش از اندازه متوقع هستند و یا اینکه دنبال محبت و توجهی هستند که از کودکی جای آن را خالی دیده‏اند. این نوع کودکان نه تنها در بیرون که حتی در میان اعضای خانواده و برادران و خواهرانشان نیز دچار مشکل ارتباطی می‏شوند.

کودکاانی که کمتر با مادر هستند بیشتر احساساتی بوده و حس حسادت در آنها بیشتر رشد می‎کند هر نوع عدم توجه را نشان از بی علاقگی والدین دانسته و هرنوع اعتراض و یا تنبیه لفظی را برخورد قطعی در طرد شدنشان به حساب می‏آورند و در نهایت به نقطه‏ای از استنباط فکری می‏رسند که کسی او را دوست ندارد و تنها و بی کس در زندگی باید به عمر خود ادامه دهد و با این نتیجه‏گیری غلط راه فرار از خانه را برگزیده و معضل کودکان فراری را برای اجتماع ایجاد می‏نمایند. اگر به صراحت بگوییم که مشکل دختران و پسران فراری زاییده والدین بی مسئولیت بوده، سخنی به گزاف نگفته‏ایم.

دوری زیاد مادر از کودک حتی برای چندین ساعت و به دفعات باعث می‏شود که رفتارها و احساسات ناخواسته‏ای در کودک ایجاد شود. مادامی که کودک، مادر را از خود دور نمی‏بیند در او احساسات پاک و تقویت کننده ذهنی ایجاد می‏شود، ولی زمانی که کودک احساس می‎کند مادرش از او دور است و کسی نیز نیست که جایش را بگیرد و اگر بگیرد او نیز چندان دوام و بقایی نخواهد داشت، آن زمان کودک اعتماد خودش را به محیط و افراد حاضر در اطراف خود از دست داده و به همان‏گونه پرورش می‎یابد. همین قضیه به ظاهر ساده باعث می‏شود که کودک در شناخت دنیای خارج عاجز مانده و در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل و نقص شود.

کودکانی که از مادر دور بوده و در سن یکسالگی از مهر مادر و تکیه به آن محروم مانده‏اند، غالباً کودکانی هستند که بسیار زودرنج بوده و به هر بهانه گریه می‎کنند. کودکان محروم از سرپرستی مستقیم مادر همیشه خود را به گونه‏ای نشان می‏دهند که گویی تشنه محبت هستند و به هر کسی بدون توجه به عواقب آن به سرعت رابطه دوستی برقرار نموده و یا خود را در آغوش فرد مقابل می‏اندازند.

کودکانی که بیش از دوماه از مادر دور مانده و یا در مهد کودک‏ها بزرگ شده‏اند غالباً دارای روحیه دگر ستیزی بوده و به سادگی نمی‏توانند با دیگران رابطه برقرار کنند. اگر افرادی بزرگتر از خود را در کنارشان ببینند، از آنها هراس یافته و دوری می‏گزینند. نگرانی و عدم اعتماد به دیگران و هراس غیر منطقی همیشه در ذهنشان حاکم است. اگر مشکلی برایشان پدید آید خیلی سریع ناامید شده و گریه سر می‏دهند. اقناع کردن یا راضی کردن این نوع کودکان بسیار دشوار بوده و اگر کسی را نیز علاقمند خود ببینند، در برابرش خود را بسیار متوقع نشان می‏دهند.

کودکان این چنینی در آداب و سنن نیز دچار مشکل بوده و عادات دائم تغییر یافته‏ای را پیشه می‏سازند و حتی در تغذیه و کار نیز دچار بی نظمی هستند. کودکان فاقد محبت غالباً وزن خود را از دست می‏دهند.

کودکانی که به دلایل مختلفی اعم از جدایی والدین از یکدیگر و یا مرگ مادر، دچار محرومیت مهر مادری می‏شوند، غالباً کودکانی هستند که وضعیت آنها بسی وهم انگیز است. چهره اینگونه کودکان سرد و اخموست و نگاه‏هایش انگار بی حرکت و یا نگران است. در این نوع کودکان خیال پردازی زیاد به چشم نمی‏خورد و از نظر تمرکز حواس یا قدرت حافظه دچار مشکل هستند.

کودکانی که از محبت مادر محروم بوده و با دایه‏های متفاوتی نگهداری شده و بزرگ گشته‏اند معمولاً کودکانی حساس هستند. آنان کنج رفتن و گوشه‏گیری را ترجیح داده و کم حرف بار می‏آیند.

کودک فاقد مهر مادری در ایجاد ارتباط با محیط اطراف خود و سایر انسانها و کسب موقعیت و مراتب شایسته اجتماعی دچار مشکل بوده و انسانهایی حساس و بیمار از نظر ذهنی و روانی به حساب می‏آیند به همین خاطر باید به روابط مادر و کودک بیش از هر چیزی اهمیت داده شود تا کودکان پرورش یافته در آینده دچار مشکلات خاصی نشده و اجتماع را با خود دچار معضل نسازند. به عبارتی می‏توان گفت که کودکان فاقد مهر مادری و یا محروم از روابط درست میان مادر و کودک غالباً مستعدتر از هر فردی برای بزهکاری هستند.


نوشته شده در   يکشنبه 1 بهمن 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode