ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 10 دي 1404
چهارشنبه 10 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 18 دي 1391     |     کد : 48445

تيمچه‌هاي سنتي، پاساژ هاي مدرن

بازار تهران در منطقه 12 شهري در ضلع جنوبي خيابان 15 خرداد و حد فاصل آن با خيابان مولوي، خيام و 17 شهريور، در بافت قديمي و تاريخي شهر واقع شده و چون گذشته مهم‌ترين مركز تجاري و بازرگاني است.


جام جم آنلاين: بازار تهران در منطقه 12 شهري در ضلع جنوبي خيابان 15 خرداد و حد فاصل آن با خيابان مولوي، خيام و 17 شهريور، در بافت قديمي و تاريخي شهر واقع شده و چون گذشته مهم‌ترين مركز تجاري و بازرگاني است. بازار تهران همراه ديگر بناهاي تاريخي محدود خود مانند مسجد امام، مسجد جامع و... از مجموعه‌هاي مهم تاريخي و هنري شهر تهران محسوب مي‌شود.


با توجه به مدارك و شواهد موجود، بناي اوليه بازار به دوره شاه‌طهماسب صفوي و هم زمان با ساخت برج و بارو و دروازه‌هاي شهر تهران حدود سال‌هاي 930 تا 948 هـ . ق تعلق دارد.

بخش‌هاي قديم بازار تهران با پوشش طاق و گنبد مسقف‌شده و روشنايي آنها از روزنه‌هاي تعبيه شده در گنبدهاي آجري آن تأمين مي‌شود. به نوشته صنيع‌الدوله، چهار سوي بزرگ و كوچك بازار در زمان فتحعلي‌شاه قاجار ساخته شد. در اين زمان مجموعه بازار به طرف شمال غرب و غرب توسعه يافت، به طوري كه بتدريج حد فاصل بين ارك و مسجد جامع به بخش پر رونق بازار تبديل شد و معروف‌ترين و معتبرترين سراها و تيمچه‌ها در اين محدوده فعال شدند.

در دوره ناصرالدين شاه بر تعداد راسته‌هاي بازار افزوده شد و تعدادي سرا و تيمچه معتبر ساخته شد. مانند ديگر مجموعه بازارهاي تاريخي، هر كدام از راسته‌ها، رسته‌ها، سراها و تيمچه‌هاي بازار تهران به صنف و فعاليت خاصي اختصاص داشت.

در اين دوره بخش‌هاي اصلي عبارت بود از: بازار كفاشان، بازار فرش‌فروشان، بازار عباس‌آباد، بازار امير، بازار زرگرها، بازار ساعت‌فروشان، بازار بين‌الحرمين (سلطان جعفري)، بازار چهار سوق بزرگ، مسجد جامع، بازار چهار سوق كوچك، بازار چهل تن (كه از قديمي‌ترين بخش‌هاي بازار و مربوط به دوره فتحعلي‌شاه است)، بازار آهنگران، بازار مسگران و بازار پاچنار.

علاوه بر اين در نقاط دور و نزديك بازار، بازارچه‌هايي ساخته شد كه محلات مختلف شهر را تغذيه مي‌كرد از جمله بازارچه معير و قوام‌الدوله كه به «بازارچه دوقلو» مشهور بودند. از بازار كربلايي عباس‌علي كمرگچي، بازارچه نايب السلطنه و... فقط نامي باقي مانده است.

در خيابان ناصرخسرو، نزديك مجموعه اصلي بازار نيز بازارچه‌ها و تيمچه‌هايي وجود داشت كه امروزه بقاياي برخي از آنها مانند بازارچه مروي از دوره فتحعلي‌شاه و تيمچه صدر اعظم باقي است.

هم اكنون بخش‌هاي قديمي و جالب توجه بازار عبارت‌اند از: سردر بازار در سمت سبزه ميدان، بازار امير، چهار سوق بزرگ، تيمچه‌هاي حاجب‌الدوله، علاءالدوله، قيصريه و مهديه و همچنين بخش‌هايي از بازار كه در ارتباط با مسجد امام، مسجد جامع و بناهاي تاريخي ديگر قرار دارد.

بناي اوليه سبزه‌ميدان در سمت شمالي مجموعه بازار مربوط به اوايل دوره صفويه است، اما در دوره قاجاريه و سال 1268 هـ . ق به دستور اميركبير، «حاج‌علي‌خان مقدم مراغه‌اي» (حاجب‌الدوله) تغييرات عمده‌اي در وضع سبزه‌ميدان داد.

در ضلع جنوبي سبزه ميدان، سردر زيبايي وجود دارد كه به راسته‌هاي مختلف بازار راه مي‌يابد. اين سردر از دهانه‌هاي اطراف كه به مغازه‌ها اختصاص دارد، وسيع‌تر و پركارتر است.

تيمچه حاجب‌الدوله در كنار مسجد امام قرار دارد و از با ارزش‌ترين بناهاي بازار است كه در دوره ناصرالدين‌شاه توسط حاج‌علي‌خان حاجب‌الدوله ساخته شده است. در دوره اخير در فضاي داخلي اين بنا، مجموعه تجاري جديدي ساخته‌اند كه اصالت و صورت قديمي بنا را دگرگون كرده است. از بناهاي ديگر بازار، تيمچه مهديه در ابتداي بازار امير (كفاشان) است كه داراي پوشش عظيم ضربي و يزدي‌بندي عالي است.

بازار و نقش آن در سياست


وقتي پا به بازار مي‌گذاري انگار دنياي ديگري شروع شده است. همه چيز آنقدر قديمي و آنقدر زنده است كه گويي جغرافياي تاريخي و اقتصاد امروزي در هم تنيده است.

اما پاي صحبت بازاري‌ها كه مي‌نشيني فرهنگ بازاري در ميان سالمندان و جوانان بازاري تفاوت فاحشي دارد.

امروز هم بازار همان بازار است، اما گويي شير بي‌يال و دم و اشكم شده‌باشد. چيزهايي از آن هست و چيزهايي نيست.

و به خود مي‌گويي: «آيا اين نفس‌هاي بازار قلب تپنده شهر است كه به شماره افتاده يا اتفاق ديگري دارد مي‌افتد؟»

سهم بازار در سياست

از انقلاب مشروطه كه جرقه‌اش با اعتصاب بازار شروع شد، گرفته تا تامين مالي جريان‌هاي انقلابي ـ مذهبي در دهه ۵۰ و نقش‌آفريني موثر در اقتصاد پس از انقلاب اسلامي مويد اين ادعاست كه در گذشته نه‌چندان دور بازار سايه اقتصادي مردان سياست بوده است.خصوصا آنجا كه سياست به دين تنيده است.

نمونه بارز اين همپوشاني در جنبش مشروطه كه نمودي از اعتراض به قيموميت و انحصار طلبي دولتي بود ديده مي‌شود. در تهران قند گران و كمياب مي‌شود و حاكم وقت تهران ۱۷ تاجر را به اين دليل فلك مي‌كند.

در وهله اول روحانيون در منابر و مساجد به اين اقدام اعتراض مي‌كنند و روحانيون به حرم عبدالعظيم رفته و بست نشستند و دو عالم مورد احترام و رجوع وقت، سيدمحمد طباطبايي و سيدعبدالله بهبهاني به قم رفتند و تهديد كردند كشور را ترك كرده و به عتبات عاليات خواهند رفت. عده‌اي از بازاريان هم در سفارت انگليس تحصن كردند. غذاي متحصنان را نيز بازاريان ديگر تامين مي‌كردند.خواسته‌ها ابتدا بر بركناري حاكم تهران و صدراعظم مظفرالدين شاه متمركز بود و سپس به درخواست ايجاد عدالتخانه و پارلمان كشيد.

جنبش مشروطه ايران با بازار پيوندي قوي داشت و بازاريان نقشي عمده در آن ايفا كردند.

در نهايت مظفرالدين‌شاه با تاسيس مجلس ملي موافقت كرده و مجلس موسسان بسرعت در تهران تشكيل مي‌شود. بيشتر نمايندگان اين مجلس موسس از نمايندگان تجار، روحانيون و بزرگان اصناف بازار انتخاب شدند، تا مجلس ملي تشكيل شود. انتخابات تهران در يك مرحله انجام شد: قاجار و شاهزادگان چهار نماينده؛ زمين‌داران ده نماينده؛ علماء و طلاب چهار نماينده؛ تجار ده نماينده و اصناف ۳۲ نماينده انتخاب كردند.مجلس شوراي ملي در مهر گشايش يافت. همان گونه كه پيش‌بيني مي‌شد، نقش مهم طبقه متوسط سنتي در تركيب اجتماعي مجلس بازتاب يافته بود: از كل نمايندگان، ۲۶ درصد از بزرگان اصناف بازار، ۲۰ درصد روحاني و ۱۵ درصد از تجار بودند. [شجيعي، نمايندگان مجلس شوراي ملي در21دوره قانونگذاري، ص ۱۷۶].

انقلاب اسلامي و بازار سنتي

علاوه بر حمايت‌هاي گسترده بازاريان از گروه‌هاي انقلابي در دو دهه ۴۰ و ۵۰، بازاريان با ساز و كار خاصي به پيروزي انقلاب اسلامي كمك كردند. در آن سال‌ها، در حالي كه همه مشاغل ديگر تقريبا اتحاديه‌ها و انجمن‌هاي حرفه‌اي خود را از دست داده بودند، اصناف توليدي تجاري بازار همچنان پابرجا و مستقل بود.

در جريان تاسيس حزب رستاخير نيز بازار براي مصون ماندن از سياست‌هاي مصنوعي رژيم، موازي با دانشگاه و نويسندگان كه هر يك انجمن و موسسه‌اي تاسيس مي‌كردند، انجمن «تجار، بازرگانان و پيشه‌وران» را تاسيس كردند تا دست حزب رستاخيز را از فعاليت در حوزه بازار كوتاه كنند. [ايران بين دو انقلاب ـ ص ۶۲۱]

افزايش مساجد، حسينيه‌ها، موقوفات و... همگي به سبب رونق اقتصادي بود كه بازار از آن برخوردار شده بود. به طوري كه در اواسط دهه ۵۰ اين موسسه‌هاي ديني آن اندازه قدرت داشتند كه شايد براي اولين بار در تاريخ ايران واعظاني را به طور منظم به محلات فقيرنشين شهري و روستاهاي دورافتاده بفرستند. به اين ترتيب افزايش قدرت بازار، موجب قدرت يافتن نهادهاي مذهبي هم شد. [همان، ص ۵۳۰، ۵۳۱، ۵۳۲ و ۵۳۳]

بازارامروز

قدرت بازار تهران در دهه ۶۰ و پس از آن به نسبت پيش از استقرار جمهوري اسلامي بشدت تضعيف شده است و دلايل زيادي براي آن مي‌شود، شمرد.

اين را كسبه بازار خود اقرار مي‌كنند و دلايل محكمي بر آن دارند.

يكي از مهم‌ترين دلايل جدايي بازار از سياست اين است كه بازار سنتي در شهري كه مدرن مي‌شود قدرت خود را از دست داده است. تمركز اقتصادي پايتخت اكنون در چند بازار مهم است كه هر يك در گوشه‌اي از شهر بزرگ تهران فعاليت مي‌كنند و در هر شهر بزرگ ديگري نيز همين اتفاق افتاده است.

شهر كوچكي به نام تهران كه در شاهراه‌هاي خود براحتي به بازار بزرگ دسترسي داشت اكنون آنقدر گسترده شده است كه نه ماشين دودي و نه درشكه اسبي مردم را به بازار نمي‌رساند.

اكنون از شرق و غرب و جنوب و شمال بهترين دسترسي كه به بازار وجود دارد مترو است و ايستگاه‌هاي اتوبوس كه دومي شما را اسير ترافيك مي‌كند و در اولي از ازدحام جمعيت كلافه مي‌شويد.

با اين وسايل هم حمل ونقل بار ساده نيست و عملا دسترسي به بازار و انبارهاي بزرگ آن مشكل مي‌شود و همين امر بازار را پراكنده ساخته است.

همين سبب شده است بازاري‌ها آهي بكشند و بگويند بازار قديم كجا و بازار امروز كجا.

عده‏اي نسبت به اقتصاد بسته و دولتي دهه ۶۰ انتقاد دارند و معتقدند بقاياي آن هنوز باقي است و برخي ديگر به نقشي كه دبي، اقتصاد غيررسمي و دلالي وابسته به آن ايجاد كرده معترضند.

عده‌اي ديگر اعتقاد دارند ورود دولت به اقتصاد بازار را به وزنه كمرنگي بدل ساخته است كه كاركردهاي قبلي را ندارد. ضمن اين كه سابق براين بازار اغلب در مقابل دولت بوده است، اما سال‌هاست بازار و دولت از هم گسسته نيستند و تنها تحرك جدي كه در مخالفت دولت از بازار ديده شده اعتراض به ماليات در سال گذشته بود.

بازار و ارزش‌ها

سال‌هاي گذشته خمس و زكات بازار وحلال ساختن مال‌هاي بازاريان كه تعيين و تخصيص آن در دست علماي دين بود رشته‌اي نامرئي بين علما و بازار برقرار ساخته بود. هر چه اين مراوده تنگاتنگ‌تر بود كاسبان متشرع‌تري در بازار بودند و علما به بازار نزديكي بيشتري داشتند.

اين اتحاد هميشه وزنه‌اي بود در مقابل حكومت، اما وقتي حكومت و بازار و دين در هم ادغام شد، كم‌كم مردان بازار به سياست پيوستند و آنچه از بازار ماند فقط كاركرد اقتصادي آن بود.

سال‌ها پيش بازار زنده‌ترين بخش شهر بود با همه كاركردهايش. علما و محفل درسشان و عرفا و بازار مكاشفه همه درهمين مكان و در سايه امامزاده‌ها و مساجد متعدد اين بافت تاريخي رونق داشت.

اما امروز كمتر ازاين علما و عرفا اثر مي‌يابي.

خود بازاري‌ها مي‌گويند: جوان‌تر‌ها هم آنقدرها كه ما عرق مذهبي داشته‌ايم ندارند. ان‌شاءالله كه دستشان به خير برود، اما مثل قديم‌ها نيست.

بازار و تغييرات فرهنگي

بازار زير پاهاي شما نفس مي‌كشد و رنگ عوض مي‌كند. اگر مي‌خواهيد به فرهنگ و تاريخ و صنعت يك شهر پي ببريد در بازار آن قدم بزنيد. بازار سنتي شهر اولين جايي است كه من در هر سفر خود به آن قدم مي‌گذارم. در اين بازار نوع پوشش مردم و صنايع دستي‌شان، آنچه به آن بيشتر اهميت مي‌دهند و چيزي كه بيشتر مي‌خوردند يا مي‌خرند را مي‌توانيد بيابيد. آنجا مي‌فهميد كه مردم به چه كاري بيشتر مشغول هستند و به چه لوازمي بيشتر اهميت مي‌دهند. بازار سنتي در هر شهر بافتي زنده است كه متناسب با تغييرات فرهنگ و نيازهاي مردم شهر تغيير مي‌كند و خود را به گونه‌اي ديگر ارائه مي‌دهد زيرا بازار برگرفته از نياز مردم و تسليم محض قانون عرضه و تقاضاست.

بيهوده نيست كه اگر اسم كوچه‌ها، گذرها و سراهاي بازار تهران را دنبال كنيد هرگز به مقصود نمي‌رسيد! بله درست خوانديد؛ اين اسامي هرگز شما را به مقصود نمي‌رسانند. در بازار كيلويي‌ها هيچ چيزي كيلويي عرضه نمي‌شود. در بازار كفاش‌ها مي‌توانيد فرش بخريد و در بازار خياط‌ها هيچ خياطي نمي‌بينيد بلكه فقط پارچه فروشي است.

در بازار حراج شايد از زمان قاجار تاكنون ديگر چيزي حراج نشده است و در بازار آهنگران بايد دنبال لوازم تحرير بگرديد.

در بازار كبابي‌ها يك كبابي هم پيدا نمي‌شود و اغلب راسته‌ها مثل بازار كويتي‌ها همه چيز مي‌فروشند. راسته‌ها و سراها و حجره‌هايشان طبق نياز مردم تغيير كاربري داده‌اند.

پاي خود را كه از مترو بيرون مي‌گذاريم، مجاور سبزه ميدان، از پياده راه شلوغي سر درمي‌آوريم كه درشكه اسبي و ماشين دودي انگار از آن‌سوي تاريخ مي‌آيد تا ما را به سده‌هاي پيشين ببرد، اما از آن گذشته‌هاي دور نمادهايي بيش باقي نمانده است.

بازار آنقدر بزرگ است كه نمي‌توان همه آن را در يك روز و مجال يك گزارش براي شما تعريف كرد ولي آنچه در سفري يك روزه از بازار مشاهده كرده‌ايم را اكنون پيش چشم شما مي‌گشاييم تا راهنمايي باشد براي خريدهاي بعدي شما.

ماندانا ملاعلي / جام جم


نوشته شده در   دوشنبه 18 دي 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode