ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 9 دي 1404
سه شنبه 9 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 4 دي 1391     |     کد : 47777

تشريح چهار ديدگاه درباره معاد جسمانی در انديشه متكلمان مسلمان

هدايت علوی‌تبار در دومين نشست در نوبت عصر كنفرانس فلسفه دين معاصر به ارائه مقاله خود با عنوان «معاد جسمانی و نظريه بازسازی بدن» پرداخت كه به تشريح چهار ديدگاه در خصوص معاد جسمانی در انديشه متكلمان اسلامی اختصاص داشت.


هدايت علوی‌تبار در دومين نشست در نوبت عصر كنفرانس فلسفه دين معاصر به ارائه مقاله خود با عنوان «معاد جسمانی و نظريه بازسازی بدن» پرداخت كه به تشريح چهار ديدگاه در خصوص معاد جسمانی در انديشه متكلمان اسلامی اختصاص داشت.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نشست بعد از ظهر كنفرانس فلسفه دين معاصر در سالن غدير پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با عنوان «معرفت‌شناسی» با حضور هدايت علوی‌تبار، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی برگزار شد و علوی‌تبار به ارائه مقاله خود با عنوان «معاد جسمانی و نظريه بازسازی بدن» پرداخت.

وی با اشاره به ديدگاه‌های مختلف درباره معاد اظهار كرد: برخی متفكران معتقد به معاد صرفا روحانی هستند كه معتقدند پس از مرگ، روح باقی می‌ماند و جسم زوال می‌يابد. گروهی ديگر معتقد به معاد صرفا جسمانی هستند كه روح را به عنوان جوهر غير مادی قبول ندارند يا اصلا روح را جسمانی می‌دانند.

علوی‌تبار با اشاره به گروه سوم در خصوص معاد روحانی و جسمانی، گفت: اين گروه معتقدند كه انسان هم جسم و هم روح است و واجد دو حقيقت است كه اين دو حقيقت در مجموع انسان را تشكيل می‌دهند كه در آخرت هم بايد روح انسان و هم جسم او موجود شود. همه اين گروه‌ها در يك مسئله مشترك هستند و آن اعتقاد به وجود خدا به عنوان ضامن احياء جسم متلاشی است.

وی ادامه داد: معاد صرفا جسمانی عموما از طرف متكلمان مطرح شده است كه البته در جزئيات با هم اختلاف نظر دارند. يك تقسيم كلی ميان قائلان به معاد صرفا جسمانی، اين است كه گروهی معتقد به عينيت بدن اخروی و دنيوی هستند و گروه ديگر معتقد به مثليت بدن دنيوی و اخروی هستند.



اعاده معدوم ممتنع است، زيرا بين شخص و خود او فاصله زمانی ايجاد می شود و شخص بر خودش تقدم منطقی پيدا می كند؛ به عقيده اين گروه، فرض متكلمين گروه اول ريشه اين اشكال است و با رفع آن فرض، اشكال نيز برطرف می شود


عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی با اشاره به گروه نخست، اظهار كرد: گروه اول از قائلان به عينيت، متكلمانی هستند كه قائل به اعاده معدم هستند. آن‌ها به دليل اين كه مرگ را معدم شدن می‌دانند و روح را نمی‌پذيرند، معتقد هستند كه انسان پس از مرگ معدوم می‌شود و در آخرت توسط خداوند اعاده می‌شود.

وی افزود: اين گروه برای سخنان خود دلايل نقلی را ذكر می‌كنند، از جمله اين كه «...كُلُّ شَیْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ جز ذات او همه چيز نابود شونده است فرمان از آن اوست و به سوى او بازگردانيده مى‏شويد»(قصص/۸۸) يا «كُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ؛ هر چه بر [زمين] است فانى‏شونده است» (الرحمن/۲۶).

علوی‌تبار با بيان اين كه برخی از متكلمين و برخی از فلاسفه به اعاده معدوم اشكال منطقی می‌گيرند، اظهار كرد: اين گروه معتقدند كه اعاده معدوم ممتنع است، زيرا بين شخص و خود او فاصله زمانی ايجاد می‌شود و شخص بر خودش تقدم منطقی پيدا می‌كند. به عقيده اين گروه، فرض متكلمين گروه اول ريشه اين اشكال است و با رفع آن فرض، اشكال نيز برطرف می‌شود.

وی ادامه داد: به عقيده اين گروه، مرگ معدوم شدن نيست و بر اين اساس، انسان پس از مرگ، اجزائش متفرق می‌شود و معدوم نمی‌شود. خداوند عالم مطلق است و می‌داند كه اين اجزاء در كجا هستند و از طرف ديگر خداوند واجد قدرت مطلق است و به همين دليل می‌تواند اين اجزاء را مجددا كنار هم جمع كند و همان جسم دنيايی شخص را مجددا ايجاد كند.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی با بيان اين كه يكی از اشكالاتی كه به گروه دوم وارد می‌شود، اين است كه اين گروه، هيئت تأليفی را جزو صورت شیء نمی‌دانند، گفت: اشكال ديگر اشكال آكل و مأكول است؛ يعنی اجزاء متفرق شخصی كه می‌ميرد جزئی از بدن شخص ديگر می‌شود و پرسش اينجاست كه اين اجزاء در آخرت جزء بدن كدام فرد قرار می‌گيرد؟

وی ادامه داد: اين اشكالات موجب شد تا ديدگاه سوم به معاد جسمانی پديد بيايد و آن اينكه بدن اخروی، حاصل جمع همه اجزاء نيست، بلكه حاصل جمع اجزای اصلی انسان است كه مقدار آن به مراتب كمتر از اجزای فرعی انسان است. اين نظريه اشكالات را تا حدود زيادی مرتفع می‌كند، اما عقل عرفی آن را نمی‌پذيرد.

علوی‌تبار با اشاره به نظريه چهارم معاد جسمانی، اظهار كرد: اين نظريه متعلق به مهندس بازرگان است كه معتقد است روح نظريه‌ای يونانی است و در قرآن هرگز اشاره‌ای به بقای روح نشده است و امروزه نمی‌توان از نظريه روح دفاع كرد. پس بايد معاد را براساس معاد جسمانی تعريف كرد. هويت انسان مجموعه‌ای از اجزاء نيست، بلكه يك سلول در هر فرد است كه حاوی هويت فرد است.

وی افزود: اين سلول منحصر به فرد، واجد ويژگی های شخصيت ما، خلق و خوی ما و خاطرات ماست كه همچون ميكروچيپ تمام اطلاعات ما را در خود ذخيره كرده است. اين سلول در آخرت همچون بذری رشد می‌كند و عين بدن مادی ما را بازسازی می‌كند و به اين ترتيب، اين همانی به طور كامل اثبات می‌شود.





نوشته شده در   دوشنبه 4 دي 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode