تفكر سكولاريستی حاكم بر جهان غرب امروز، نوعی دينگريزی است كه از مشكلات تاريخی غربيان و تحريف آموزههای الهی در كتاب مقدس مسيحيان، نشئت گرفته است.
محمد محمدرضايی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، درباره گستره دين و انتظار بشر از دين، با بيان اين مطلب كه عقل انسانی، اصولاً يكی از منابع دين است، اظهار كرد: اگر عقل به حكمی قطعی برسد، اين حكم از نظر اسلام نيز مورد تأييد است و همين عقل است كه اثبات میكند انسان بعد از اين دنيا، دنيای ديگری در پيش دارد و باز همين عقل است كه لازمه رشد و تعالی و رسيدن به زندگی سعادتمندانه جاودان را برقراری عدالت در همه ابعاد آن میداند.
محمدرضايی با اشاره به نارسايیهای عقل، افزود: هر چند ما حكم قطعی عقل را جزء احكام دينی به حساب میآوريم، اما معتقديم كه به دليل محدوديت منابع شناختيمان و نداشتن علم نامتناهی، نمیتوانيم در همه موارد، با تكيه بر عقل صرف، حكم الهی و صحيح را آشكار كنيم و بر همين اساس است كه خداوند به پيامبر(ص) میفرمايد: «وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» (نساء/ 113) يعنی ای پيامبری كه اشرف انسانها هستی! ما به تو چيزهايی آموختيم كه خود نمیتوانستی بدانی. بنابراين در نهايت، اعتقاد ما بر اين است كه عقل با كمك تعاليم دينی است كه میتواند به سعادت دنيا و آخرت نائل شود.
وی با اشاره به اينكه در بسياری از موارد، قرآن و روايات، تنها حكم كلی را بيان میكنند، عنوان كرد: در اين موارد ما میتوانيم احكام جزئی مسائل زندگی دنيوی را بر اساس كليات بيان شده در قرآن و روايات مشخص كنيم و اين تعيين حكم توسط كارشناسان دين صورت میگيرد، همچنان كه در علوم رياضی اصول ثابتی وجود دارد كه رياضيدانان، با توجه به آن اصول ثابت به هر مسئلهای پاسخ میدهند.
ترويج تربيت دينی توسط پيامبران بدون اين كه نهاد تعليم و تربيت در اختيار آنان باشد، امكانپذير نيست. همچنين ساری و جاری كردن اين تربيت در همه سطوح اجتماعی نيازمند پياده كردن عدالت در همه ابعاد آن است و اين ها همه نيازمند تشكيل حكومت دينی است
کنار گذاشتن دین به بهانه امکان سوء استفاده از آن موجه نیست
اين استاد دانشگاه تهران در بخش ديگری از اين گفتوگو با اشاره به اينكه برخی افراد، دخالت دين در امور اجتماعی را موجب كاسته شدن از قداست آن میدانند، عنوان كرد: به عقيده اين افراد زندگی اجتماعی را بايد براساس عقل بشری اداره كرد و دين برای اين كه مقدس بماند، بايد خود را از زندگی اجتماعی مردم بركنار دارد و فقط متكفل جنبه اخروی و فردی زندگی انسانها باشد.
عضو هسته مركزی قطب فلسفه دين ادامه داد: اين افراد برای مدعای خود شواهدی از سوء استفادههای انجام گرفته يا تلخكامیهای رقم خورده به نام دين، در عرصه اجتماع را ذكر میكنند، حال آن كه بايد توجه داشت كه در همه جا و همه وقت اين امكان وجود دارد كه از چيزهای خوب به نحو بد استفاده شود و اساساً همواره سوء استفاده وقتی معنا دارد كه استفادهای صحيح در كار باشد.
محمدرضايی افزود: همچنان كه به اين بهانه كه پول يا طلای تقلبی وجود دارد، كسی ارزش پول يا طلا را ناديده نمیگيرد؛ سوء استفاده از يك چيز دليل درستی برای كنار گذاشتن اصل آن چيز نيست. بنابراين بر فرض سوء استفاده برخی افراد از دين، ما موجه به كنار گذاشتن دين از عرصه زندگی اجتماعی نيستيم، بلكه بايد تلاش كنيم كه به دين حقيقی دست يابيم و ضمن يافتن راههايی برای جلوگيری از سوء استفاده از آن، آن را بر خود حاكم كنيم تا به اغراض و مقاصد دين برسيم.
هرچند ما حكم قطعی عقل را جزء احكام دينی به حساب میآوريم، اما معتقديم كه به دليل محدوديت منابع شناختيمان و نداشتن علم نامتناهی، نمیتوانيم در همه موارد، با تكيه بر عقل صرف، حكم الهی و صحيح را آشكار كنيم
وی با اشاره به حاكميت تفكر سكولاريستی بر جهان غرب امروز، گفت: اين تفكر كه میتوان آن را نوعی دينگريزی ناميد، بر زمينهای شكل گرفته است كه مشكلات تاريخی غربيان و تحريف دين مسيحيت، آن را موجب شده است و نتيجه آن، چيزی است كه امروز در غرب شاهد آن هستيم كه در بهترين حالت، در كشورهای غربی اين عقيده حاكم است كه دين فقط به دنبال تقويت ارتباط شما با خداوند است و با زندگی دنيايی شما كاری ندارد و در واقع دنيا را بايد خود انسانها اداره كنند.
ریشههای سکولاریسم در انجیل
استاد فلسفه دانشگاه تهران به ريشههای اين موضع در كتاب مقدس مسيحيان اشاره و بيان كرد: در انجيل يوحنا از قول حضرت عيسی(ع) نقل شده است كه ايشان فرمودهاند: اگر پادشاهی من از اين جهان بود، خُدّام من جنگ میكردند تا به يهود تسليم نشوم، ليكن اكنون پادشاهی من از اين جهان نيست. در اينجا به صراحت از قول حضرت عيسی(ع) بيان شده است كه من كاری به اين دنيا ندارم و پادشاهی من مربوط به جهان ديگری است. همچنين در تعبير ديگری در كتاب مقدس، در انجيل متی و انجيل مرقس آمده است كه حضرت عيسی(ع) در برابر اين سؤال كه آيا جزيه دادن به قيصر رواست؟، فرموده است: مال قيصر را به قيصر ادا كنيد و مال خدا را به خدا.
محمدرضايی ادامه داد: در واقع از اين عبارت اين گونه استفاده شده است كه جزيه دادن به عنوان يك كار دنيوی، كاری مرتبط با قيصر است و به خدا ارتباطی ندارد و بر همين اساس شأن و مقام حكومت، از شئون بشری و دنيوی است، نه از شئون الهی و دينی. بنابراين با چنين تفسيری است كه جدايی دين و امور دنيايی و جدايی سياست و حكومت را از آموزههای دينی تلقی كردهاند كه به عقيده ما اين تفسير، در واقع، تحريف آموزههای اديان الهی و پيامبران واقعی است كه آمدهاند تا زمينه رشد و تزكيه انسانها را فراهم و آنان را به تعالی و مقام قرب الهی نائل كنند.
اعتقاد به حكومت جهانی حضرت ولی عصر(عج) با سکولاریسم ناسازگار است
وی با بيان اينكه رساندن انسان به چنين مقصودی بدون تشكيل حكومت امكان ندارد، اظهار كرد: ترويج تربيت دينی توسط پيامبران بدون اينكه نهاد تعليم و تربيت در اختيار آنان باشد، امكانپذير نيست. همچنين ساری و جاری كردن اين تربيت در همه سطوح اجتماعی نيازمند پياده كردن عدالت در همه ابعاد آن است و اينها همه نيازمند تشكيل حكومت دينی است و بر همين اساس هر شخصی كه به حكومت جهانی حضرت ولی عصر(عج) اعتقاد دارد، نمیتواند سكولاريسم يا همان عدم دخالت دين در تدبير امور اجتماعی را بپذيرد.