ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 9 دي 1404
سه شنبه 9 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 16 آذر 1391     |     کد : 46880

شرق‌شناسان بسياری از ابعاد تمدن اسلامی را به سود تمدن غرب تفسير كرده‌اند

نگاه فرادستانه غربيان به شرق فرودست، محصول نوعی غيريت‌سازی و غيريت‌پردازی بوده كه تمدن جديد آن را ايجاد كرده است و در واقع بسياری از ابعاد آموزه‌ها و تجربيات تمدن اسلامی در اين بازخوانی شرق‌شناسانه به سود تمدن غربی تفسير شده است.

نگاه فرادستانه غربيان به شرق فرودست، محصول نوعی غيريت‌سازی و غيريت‌پردازی بوده كه تمدن جديد آن را ايجاد كرده است و در واقع بسياری از ابعاد آموزه‌ها و تجربيات تمدن اسلامی در اين بازخوانی شرق‌شناسانه به سود تمدن غربی تفسير شده است.

حجت‌الاسلام و المسلمين ذبيح‌الله نعيميان، عضو هيئت علمی پژوهشگاه انديشه سياسی اسلام (وابسته به دبيرخانه مجلس خبرگان) در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) به بيان سخنانی درباره سير تاريخی مواجهه تمدن غرب با دنيای اسلام و آسيب‌شناسی مطالعات اسلام‌شناسی در غرب پرداخت.
بخش نخست اين گفت‌وگو را اينجا بخوانيد!

وی در بخشی از سخنان خود اسلام‌شناسی را بخشی از كلان‌پروژه شرق‌پژوهی در غرب خواند و افزود: اين كلان‌پروژه در بستری از مناسبات استعماری و سلطه‌گرايانه شكل گرفته و مطالعات پژوهشی آن همواره با فعاليت‌های استعماری توأمان بوده است؛ به‌گونه‌ای كه می‌توان اين وصف را بر شرق‌شناسی حاكم دانست كه به دنبال فهم فرادستانه غرب در نگاه به شرق فرودست است.

اين محقق و پژوهشگر عنوان كرد: نگاه فرادستانه غربيان به شرق فرودست، محصول نوعی غيريت‌سازی و غيريت‌پردازی بوده كه تمدن جديد آن را ايجاب كرده است. تمدن جديد غرب با رسيدن به تجدد به دنبال آن بود كه خود را بازتعريف كرده و صورت‌بندی نظری خاصی از خود به غربيان و پس از آن به غيرغربيان ارائه دهد.

هنگامی كه غرب به كمال تجدد رسيده بود، اين شرق بود كه با نگاه تحقيرآميز مجبور به بازستانی و بهره‌مندی از فراورده‌های تمدنی غرب بود. اين نگاه كلان ايجاب می‌كرد كه غربيان زمانی كه به اسلام‌شناسی نيز می‌پرداختند، تلاش كنند تا ابعاد تمدنی و آموزه‌های دينی اسلام را در تلقی و تفسير ديگری بفهمند

وی ادامه داد: تمدن غرب در تجربه استعماری خود تلاش كرده بود تا فرادستی تمدنی را در سراسر جهان به رخ عالميان بكشاند و از اين روی، نيازمند آن بود كه پيشينه‌های تمدنی غرب را به گونه خاصی تعريف كند؛ هرچند در اين تعريف ريشه‌هايی از تجربيات تمدنی را در ماورای غرب سراغ می‌گرفت و آنها را به بازخوانی می‌نهاد، اما تجربه شرق را در نگاه ديگری مورد استفاده قرار می‌داد.

عضو هيئت علمی پژوهشگاه انديشه سياسی اسلام در تشريح اين مطلب عنوان كرد: اگر هم تجربياتی خارج از تمدن غربی وجود داشت، اما در نهايت محصول تجدد و پيشرفت بشری را در غرب می‌ديد و به شرق صرفاً به عنوان خاستگاهی نگاه می‌كرد كه بخش صرفاً مقدماتی و ناچيز تمدن را برای بشريت فراهم آورده بود.

وی تصريح كرد: هنگامی كه غرب به كمال تجدد رسيده بود، اين شرق بود كه با نگاه تحقيرآميز مجبور به بازستانی و بهره‌مندی از فراورده‌های تمدنی غرب بود. اين نگاه كلان ايجاب می‌كرد كه غربيان زمانی كه به اسلام‌شناسی نيز می‌پرداختند، تلاش كنند تا ابعاد تمدنی و آموزه‌های دينی اسلام را در تلقی و تفسير ديگری بفهمند و به جامعه ارائه دهند.

حجت‌الاسلام نعيميان با اشاره به اين‌كه در واقع بسياری از ابعاد آموزه‌ها و تجربيات تمدن اسلامی در اين بازخوانی شرق‌شناسانه به سود تمدن غربی تفسير شد، اضافه كرد: به طور نمونه در كتاب «فلسفه علم كلام» اثر ولفسون كه از سوی مرحوم احمد آرام ترجمه شده است، مشاهده می‌كنيم كه هرگونه نظريات مختلف كلامی در دنيای اسلام توسط مؤلف به‌گونه‌ای به نظريات غيرمسلمانان و به‌ويژه مسيحيان ارجاع داده می‌شود.

وی ادامه داد: در واقع در اين اثر ما با نوعی از تحويل آراء و نظريات كلامی مسلمانان به سود آراء و نظريات مسيحيان در طول تاريخ مواجه هستيم و اين مطلب در باب ابعاد ديگر اسلام نيز صادق است؛ برای مثال در بازخوانی فقه شيعه نيز برخی از اسلام‌شناسان غربی تلاش كرده‌اند تا آموزه‌های فقهی حقوقی اسلام را به خاستگاهی ماورای دنيای اسلام بازگردانند و به جای ديگری تحويل ببرند.

اين محقق و پژوهشگر خاطرنشان كرد: آنان خاستگاه ديگری برای تلاش‌های تمدنی و عينی مسلمانان و از جمله ايرانيان مسلمان معرفی می‌كنند؛ چه آنكه می‌خواهند اسلام را به عنوان يك دين صرفاً تاريخی معرفی كنند كه به مثابه امری تاريخ‌مند توانسته است صرفاً از تمدن‌های ديگر اقتباس كند و با صورت‌بندی بسيار نازل و سطحی و حتی با انحراف‌هايی، تجربه‌های تمدنی و آموزه‌های ارزشی ـ دينی را از خاستگاه ديگری به ميان تمدن اسلامی بياورند.

عضو هيئت علمی پژوهشگاه انديشه سياسی اسلام خاطرنشان كرد: اين امر چندان گسترده است كه می‌توان غلبه اين نگاه را بر رويكرد عمده اسلام‌شناسان و شرق‌شناسان مشاهده كرد؛ البته شرق‌شناسی دچار تحولات خاصی در فضای غربی شده، اما اين نگاه را هنوز از دست نداده است.


نوشته شده در   پنجشنبه 16 آذر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode